1. منفعت كسب
موضوع: کتب استفتائی
1. منفعت كسب
(مسئله ) هرگاه انسان از تجارت يا صنعت يا كسبهاى ديگر، مالى به دست آورد، اگرچه مثلا نماز و روزه ميّتى را به جا آورد و از اجرت آن، مالى تهيّه كند، چنانچه از مخارج سال خود او و خانوادهاش زياد بيايد، بايد خمس، يعنى يك پنجم آن را به دستورى كه بعدآ گفته مىشود، بپردازد.
(مسئله ) اگر از غير از كسب، مالى به دست آورد، مثلا چيزى به او ببخشند واجب نيست خمس آن را بدهد، اگرچه احتياط مستحب آن است كه اگر از مخارج سالش زياد بيايد، خمس آن را هم بپردازد.
(مسئله ) مهريهاى را كه زن مىگيرد، خمس ندارد؛ همچنين است ارثى كه به انسان مىرسد؛ ولى اگر مثلا با كسى خويشاوندى دورى داشته باشد و نداند چنين خويشى دارد، احتياط مستحب آن است خمس ارثى را كه از او مىبرد، اگر از مخارج سالش زياد بيايد، بپردازد.
(مسئله ) اگر مالى به ارث به انسان برسد و بداند كسى كه اين مال از او به ارث رسيده، خمس آن را نداده، بايد خمس آن را بپردازد؛ همچنين اگر در خود آن مال خمس نباشد، ولى انسان بداند كسى كه آن مال از او به ارث رسيده، خمس بدهكار است، بايد خمس را از مال او بپردازد.
(مسئله ) اگر به واسطه قناعت كردن و سخت گرفتن، چيزى از مخارج سال انسان زياد بيايد، اداى خمس آن واجب نيست و از مئونه محسوب مىگردد، هر چند احتياط مستحب در اداى آن است.
(مسئله ) كسى كه ديگرى مخارج او را مىدهد، بايد خمس تمام مالى را كه به دست مىآورد، بپردازد؛ ولى اگر مقدارى از آن را خرج زيارت و مانند آن، حتّى بَرجهاى مشروعِ متعارف كرده باشد، فقط بايد خمس باقى مانده را بپردازد.
(مسئله ) اگر ملكى را بر افراد معيّنى، مثلا بر اولاد خود وقف نمايد، چنانچه در آن ملك زراعت و درختكارى كنند و از آن چيزى به دست آورند و از مخارج سال آنان زياد بيايد، بايد خمس آن را بپردازد.
(مسئله ) اگر مالى را كه فقير بابت خمس و زكات و صدقه مستحبّى گرفته، از مخارج سالش زياد بيايد، واجب نيست خمس آن را بپردازد؛ ولى اگر از مالى كه به او دادهاند منفعتى ببرد، مثلا از درختى كه بابت خمس به او دادهاند ميوهاى به دست آورد، بايد خمس مقدارى كه از مخارج سالش زياد مىآيد بپردازد.
(مسئله ) اگر با عين پول خمس نداده جنسى را بخرد، يعنى به فروشنده بگويد اين جنس را با اين پول مىخرم يا در وقت خريدن قصدش اين باشد كه از پول خمس نداده، عوض آن را بدهد، چنانچه مجتهد جامعالشرائط معامله يك پنجم آن را اجازه بدهد، معامله آن مقدار صحيح است؛ و انسان بايد يك پنجم جنسى را كه خريده به مجتهد جامعالشرائط بدهد و اگر اجازه ندهد، معامله آن مقدار باطل است؛ پس اگر پولى را كه فروشنده گرفته از بين نرفته مجتهد جامعالشرائط خمس همان پول را مىگيرد و اگر از بين رفته، عوض خمس را از فروشنده يا خريدار مطالبه مىكند.
(مسئله ) اگر جنسى را بخرد و بعد از معامله قيمت آن را از پول خمس نداده بپردازد، و در وقت خريدن هم قصدش اين نباشد كه از پول خمس نداده عوض آن را بپردازد، معاملهاى كه انجام داده صحيح است؛ ولى چون از پولى كه خمس در آن است به فروشنده داده، به مقدار يك پنجم آن پول به او مديون مىباشد و پولى را كه به فروشنده داده اگر از بين نرفته مجتهد جامعالشرائط يك پنجم همان را مىگيرد، و اگر از بين رفته، عوض آن را از خريدار يا فروشنده مطالبه مىكند.
(مسئله ) اگر مالى را كه خمس آن داده نشده بخرد، چنانچه مجتهد جامعالشرائط معامله يك پنجم آن را اجازه ندهد، معامله آن مقدار باطل است و مجتهد جامعالشرائط مىتواند يكِ پنجم آن مال را بگيرد و اگر اجازه بدهد، معامله صحيح است و خريدار بايد مقدار يك پنجم پول آن را به مجتهد جامعالشرائط بدهد، و اگر به فروشنده داده مىتواند از او پس بگيرد.
(مسئله ) اگر چيزى را كه خمس آن داده نشده به كسى ببخشند، يك پنجم آن چيز، مال او نمىشود.
(مسئله ) اگر از كافر يا كسى كه به دادن خمس عقيده ندارد، مالى به دست انسان برسد، واجب نيست خمس آن را بپردازد.
(مسئله ) تاجر و كاسب و صنعتگر و مانند اينها از وقتى كه شروع به كاسبى مىكنند، اگر يك سال بگذرد، بايد خمس آنچه را كه از مخارج سالشان زياد مىآيد بپردازند، و كسى كه شغلش كاسبى نيست، اگر اتّفاقآ معاملهاى كند و منفعتى ببرد، بعد از آنكه يك سال از موقعى كه فايده برده، بگذرد، بايد خمس مقدارى را كه از مخارج سالش زياد آمده، بپردازد.
(مسئله ) انسان مىتواند در بين سال هر وقت منفعتى به دست آورد، خمس آن را بپردازد؛ و جايز است اداى خمس را تا آخر سال به تأخير اندازد و اگر براى دادن خمس، سال شمسى را ملاك قرار دهد، مانعى ندارد.
(مسئله ) كسى كه مانند تاجر و كاسب بايد براى دادن خمس، سال خمسى قرار دهد، اگر منفعتى به دست آورد و در بين سال بميرد، بايد مخارج تا موقع مرگش را از آن منفعت كسر كنند و خمس باقى مانده را بپردازند.
(مسئله ) اگر قيمت جنسى كه براى تجارت خريده بالا رود و آن را نفروشد و در بين سال قيمتش پايين آيد، خمس مقدارى كه بالا رفته بر او واجب نيست.
(مسئله ) اگر قيمت جنسى را كه براى تجارت خريده بالا رود و به اميد اينكه قيمت آن بالاتر رود، تا بعد از تمام شدن سال آن را نفروشد و قيمتش پايين آيد، خمس مقدارى را كه بالا رفته، بايد بپردازد؛ مگر آنكه به اندازهاى نگه داشته كه تجّار معمولا براى گران شدن جنس آن را نگه مىدارند، كه در اين صورت اداى خمس مقدارى كه بالا رفته، لازم نيست.
(مسئله ) اگر غير از مالالتجاره، مالى داشته باشد كه خمسش را داده يا خمس ندارد مثلا به او بخشيدهاند، چنانچه قيمتش بالا رود، زمانى كه آن را بفروشد مقدارى كه بر قيمتش اضافه شده جزو درآمد سال فروش محسوب مىگردد؛ ولى اگر درختى كه خريده رشد كند و بزرگ شود و يا گوسفندى كه خريده چاق شود، بايد خمس آنچه زياد شده،بپردازد.
(مسئله ) اگر انسان باغى احداث كند براى آنكه بعد از بالا رفتن قيمتش بفروشد، بايد خمس ميوه و نموّ درختها و زيادى قيمت باغ را بدهد؛ ولى اگر قصدش اين باشد كه از ميوه آن استفاده كند، فقط بايد خمس ميوه را بپردازد.
(مسئله ) اگر كسى درخت بيد و چنار و مانند اينها را بكارد، سالى كه موقع فروش آنهاست، اگرچه آنها را نفروشد، بايد خمس آنها را بپردازد؛ ولى اگر مثلا از شاخههاى آن كه معمولا هر سال مىبُرند، استفادهاى ببرد و به تنهايى يا با منفعتهاى ديگر كسبش ازمخارج سال او زياد بيايد، در آخر هر سال بايد خمس آن را بپردازد.
(مسئله ) كسى كه چند رشته كسب دارد، مثلا اجاره ملك مىگيرد و خريد و فروش و زراعت هم مىكند، چنانچه در هر رشته كسبى كه دارد سرمايه و دخل و خرج و حساب صندوق جداگانه دارد، بايد منافع همان رشته را حساب كند و خمس آن را بپردازد؛ و اگر در آن رشته ضرر كند از رشته ديگر جبران نمىشود، و اگر رشتههاى مختلف، در دخل و خرج و حساب صندوق، يكى باشند، بايد همه را آخر سال يك جا حساب كند و اگر نفع داشت، خمس آن را بپردازد.
(مسئله ) مالى را كه انسان براى به دست آوردن فايده خرج مىكند، از فايده كسر مىشود، چون جزو سرمايه سال قبل بوده و خمس آن پرداخت شده، خمس ندارد.
(مسئله ) آنچه شخص از منافع كسب در بين سال به مصرف خوراك و پوشاك و اثاث و خريد منزل و عروسى و جهيزيّه دختر و زيارت و مانند اينها مىرساند، در صورتى كه از شأن او زياد نباشد و زيادهروى هم نكرده باشد، خمس ندارد.
(مسئله ) مالى را كه انسان به مصرف نذر و كفّاره مىرساند، جزو مخارج ساليانه است؛ و نيز مالى را كه به كسى مىبخشد يا جايزه مىدهد در صورتى كه ازشأن او زياد نباشد، جزو مخارج ساليانه حساب مىشود.
(مسئله ) اگر انسان نتواند يكجا جهيزيّه دختر را تهيّه كند و مجبور باشد كه هرسال مقدارى از آن را تهيّه نمايد، يا در شهرى باشد كه معمولا هرسال مقدارى از جهيزيّه دختر را تهيّه مىكنند، به طورى كه تهيّه نكردن آن عيب محسوب شود، چنانچه در بين سال از منافع آن سال جهيزيّه بخرد، خمس ندارد؛ همچنين است اگر پول آن را و يا ساير مايحتاج زندگى را كه بدون پس انداز نمودن پول آن نمىتواند تهيّه نمايد، كنار بگذارد و پسانداز نمايد.
(مسئله ) مالى را كه خرج سفر حج و زيارتهاى ديگر مىكند، اگر مانند مركب سوارى باشد كه عين آن باقى است و از منفعت آن استفاده شده، از مخارج سالى حساب مىشود كه در آن سال شروع به مسافرت كرده، اگرچه سفر او تا مقدارى ازسال بعد طول بكشد؛ ولى اگر مثل خوراكيها از بين رفته باشد، بايد خمس مقدارى را كه در سال بعد واقع شده بپردازد.
(مسئله ) كسى كه از كسب و تجارت فايدهاى برده، اگر مال ديگرى هم دارد كه خمس آن واجب نيست، مىتواند مخارج سال خود را فقط از فايده كسب، حساب كند.
(مسئله ) اگر از منفعت كسب آذوقهاى كه براى مصرف سالش خريده، در آخر سال زياد بيايد، بايد خمس آن را بپردازد؛ و چنانچه بخواهد قيمت آن را بدهد در صورتى كه قيمتش از وقتى كه خريده زياد شده باشد، بايد قيمت آخر سال را حساب كند.
(مسئله ) اگر از منفعت كسب پيش از اداى خمس، اثاث و وسايل براى منزل بخرد، چنانچه در بين سال به آن احتياج نداشته باشد و معمولاً براى سالهاى بعد نگهدارى نمىشود، چنانچه تا آخر سال خمس در مئونه صرف نشود، واجب است كه خمس آن را بپردازد؛ همچنين است زيورآلات زنانه، اگر در بين سال وقت زينت كردن زنها به آنها، بگذرد.
(مسئله ) اگر در يك سال منفعتى نبرد، نمىتواند مخارج آن سال را از منفعتى كه در سال بعد مىبرد، كسر نمايد و سرمايه خالص آخر هرسال، معيار براى سال آينده است.
(مسئله ) اگر در اول سال منفعتى نبرد و از پولى كه خمس ندارد يا پولى كه خمس آن را داده است خرج كند و قبل از تمام شدن سالْ منفعتى به دست آورد، مىتواند مقدارى را كه برداشته، از منافع كسر كند.
(مسئله ) اگر مقدارى از سرمايه از بين برود و از باقى مانده آن منافعى ببرد كه از مخارج سالش زياد بيايد، مىتواند مقدارى را كه از سرمايه كم شده، بردارد.
(مسئله ) اگر غير از سرمايه چيز ديگرى از مالهاى او از بين برود، نمىتواند از منفعتى كه به دستش مىآيد آن چيز را تهيّه كند؛ ولى اگر در همان سال به آن چيز احتياج داشته باشد، مىتواند در بين سال از منافع كسبْ آن را تهيّه نمايد.
(مسئله ) اگر در اول سال براى مخارج خود قرض كند و قبل از تمام شدن سال منفعتى ببرد، مىتواند مقدار قرض خود را از آن منفعتْ كسر نمايد.
(مسئله ) اگر در تمام سال منفعتى نبرد و براى مخارج خود قرض كند، مىتواند از منافع سالهاى بعد قرض خود را ادا نمايد.
(مسئله ) اگر براى زياد كردن مال يا خريدن ملكى كه به آن احتياج ندارد قرض كند، نمىتواند از منافع كسبْ آن قرض را بپردازد؛ ولى اگر مالى را كه قرض كرده و چيزى را كه از قرض خريده از بين برود و ناچار شود كه قرض خود را بپردازد، مىتواند از منافع كسبْ، قرض را ادا نمايد.
(مسئله ) انسان مىتواند خمس هر چيز را از همان چيز بپردازد يا به مقدار قيمت خمس كه بدهكار است، پول بدهد.
(مسئله ) تا خمس مال را نپردازد نمىتواند در آن مال تصرّف كند، مگر آن كه به اندازه خمس باقى بگذارد و قصد دادن خمس را داشته باشد.
(مسئله ) كسى كه خمس بدهكار است نمىتواند آن را به ذمّه بگيرد، يعنى خود را بدهكار اهل خمس بداند و در تمام مال تصرّف كند و چنانچه تصرّف كند و آن مال از بين برود، بايد خمس آن را بپردازد.
(مسئله ) كسى كه خمس بدهكار است، اگر با مرجع تقليدش مصالحه كند، مىتواند در تمام مال تصرّف نمايد و بعد از مصالحه منافعى كه از آن به دست مىآيد، مال خود اوست.
(مسئله ) كسى كه با ديگرى شريك است، اگر خمس منافع خود را بدهد و شريك او ندهد و در سال بعد، از مالى كه خمسش را نداده براى سرمايه شركت بگذارد، هيچ كدام نمىتوانند در آن تصرّف كنند.
(مسئله ) اگر بچه صغير مالى داشته باشد كه متعلق خمس شده مثلاً سرمايهاى داشته باشد و از آن منافعى به دست آيد، يا درآمدى كسب كرده كه زايد بر مئونه سال او بوده، پرداخت خمس آن واجب است و ولىّ او بايد خمس آن را بدهد و گرنه خود او بعد از آنكه بالغ شد، بايد خمس آن را بپردازد.
(مسئله ) انسان نمىتواند در مالى كه يقين دارد خمسش را ندادهاند، تصرّف كند، ولى در مالى كه شك دارد خمس آن را دادهاند يا نه، مىتواند تصرّف نمايد.
(مسئله ) كسى كه از ابتداى تكليفْ خمس نداده، اگر ملكى بخرد و قيمت آن بالا رود، چنانچهآن ملك را براى آن نخريده كه قيمتش بالا رود و بفروشد، مثلا زمينى رابراى زراعت خريده است اگر پولِ خمس نداده را به فروشنده داده و به او گفته اين ملك را با اين پول مىخرم، در صورتى كه مرجع تقليدش معامله يك پنجم آن را اجازه بدهد، خريدار بايد خمس مقدارى كه آن ملك ارزش دارد بپردازد؛ همچنين است بنا بر احتياط واجب اگر چيزى را كه خريده، از اول قصد داشته كه پولِ خمس نداده را عوض آن بدهد.
(مسئله ) كسى كه از ابتداى تكليفْ خمس نداده، اگر از منافع كسب چيزى كه به آن احتياج ندارد خريده و يك سال از خريد آن گذشته، بايد خمس آن را بدهد؛ و اگراثاث خانه و چيزهاى ديگرى كه به آنها احتياج دارد، مطابق شأن خود خريده، پس اگر بداند در بين سالى كه در آن سال فايده برده آنها را خريده، لازم نيست خمس آنها را بدهد، و اگر نداند كه در بين سالْ خريده يا بعد از تمام شدن سالْ در صورتى كه براى تهيّه آنها نياز به پسانداز نداشته، بنا بر احتياط واجب بايد با مرجع تقليدش مصالحه كند.