موضوع: کتب استفتائی
مرجع: حضرت آیت الله العظمی وحید خراسانی
مسأله 2502 ـ اگر با زنى كه همسرش نيست به گمان اينكه همسر خود اوست نزديكى كند ، چه زن بداند كه او شوهرش نيست ، يا گمان كند شوهرش مىباشد ، بايد عدّه نگهدارد .
مسأله 2503 ـ اگر با زنى كه مىداند همسرش نيست زنا كند ، و زن بداند كه آن مرد شوهر او نيست ، لازم نيست عدّه نگهدارد ، ولى اگر گمان كند كه شوهرش مىباشد ، احتياط واجب آن است كه عدّه نگهدارد .
مسأله 2504 ـ اگر مرد زنى را گول بزند كه رعايت حقوق زناشوئى شوهرش را نكند تا او وادار شود طلاقش دهد و زنِ آن مرد شود ، آن طلاق و عقد صحيح است ، ولى هر دو معصيت بزرگى كردهاند .
مسأله 2505 ـ هرگاه زن در ضمن عقد با شوهر شرط كند كه در شرائط خاصى مثلاً اگر شوهر مسافرت طولانى نمايد ، يا مثلاً شش ماه به او خرجى ندهد ، يا به زندان طولانى محكوم شود و مانند آن ، اختيار طلاق با او باشد ، اين شرط باطل است ، ولى اگر چنين شرط كند ، كه از طرف شوهر وكيل باشد كه در شرائط خاصى ، يا بدون قيد و شرط بتواند خود را طلاق دهد ، شرط صحيح است ، و شوهر نمىتواند بعداً او را از وكالت عزل كند ، و اگر خود را طلاق داد ، طلاق صحيح است .
مسأله 2506 ـ زنى كه شوهرش گم شده است ، اگر بخواهد با ديگرى شوهر كند بايد نزد مجتهد عادل برود ، و در شرائط خاصى كه در كتاب «منهاج الصالحين» آمده است ، مىتواند او را طلاق دهد .
مسأله 2507 ـ پدر و جدّ پدرى ديوانه دائمى ، مىتوانند زن او را در صورتى كه به صلاح او باشد طلاق بدهند .
مسأله 2508 ـ اگر پدر يا جدّ پدرى براى طفل خود زنى را متعه كند ، اگر چه مقدارى از زمان تكليف بچه جزء مدت ازدواج موقت باشد ، مثلاً براى پسر چهارده ساله خودش زنى را دو ساله متعه كند ، چنانچه صلاح بچه باشد مىتواند مدت آن زن را ببخشد ، ولى زن دائمى او را نمىتواند طلاق دهد .
مسأله 2509 ـ اگر بر اساس حجت شرعى مرد دو نفر را عادل بداند و زن خود را پيش آنان طلاق دهد ، ديگرى كه در عدالت آنان شك دارد اگر احتمال بدهد كه عدالت آنان نزد طلاق دهنده ثابت بوده است ، مىتواند آن زن را بعد از تمام شدن عدّهاش براى خود يا ديگرى عقد كند ، ولى اگر يقين به عدم عدالت آنان داشته باشد نمىتواند آن زن را عقد كند .
مسأله 2510 ـ زنى كه طلاق رجعى داده شده است ، در حكم همسر شرعى است تا زمانى كه عدّهاش تمام شود ، پس بايد از هر گونه استمتاعى كه حقّ شوهر است ممانعت نكند ، و جايز است بلكه مستحب است خود را براى او آرايش كند ، و جايز نيست بدون اجازه او خارج شود ، و نفقهاش بر او واجب است اگر ناشزه نباشد ، و كفن و فطره او نيز بر عهده شوهر است ، و در صورت مرگ هر كدام ، ديگرى از او ارث مىبرد ، و مرد نمىتواند در دوران عدّه او با خواهرش ، ازدواج كند .