صفحه اول  اخبار اندیشه آخرین استفتائات آثار فقهی مرجع استخاره تماس با ما درباره ما
مرجع ما پایگاه اطلاع رسانی مراجع شیعه http://marjaema.com
مطالب مهم
تبلیغات
اخبار
اوقات شرعی
اخبار حوزه و دانشگاه
» تأکید نماینده مجلس بر اجرای قوانین حوزه زنان
» گزارش تصویری از مراسم عزاداری و سوگواری شهادت حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)
» پیکر آیت الله موسوی اردبیلی در حرم مطهر حضرت معصومه (س) به خاک سپرده شد
» بیانیه حضرت آیت الله مکارم شیرازی در پی حکم اخیر شیخ الازهر: کشتار غیر مسلمین در هر کجای دنیا شدیداً محکوم است
صفحه اول  >> آثار فقهی >>
مرجع ما | آثار فقهی
فهرست:
احكام دفن
موضوع: کتب استفتائی
مرجع: حضرت آیت الله العظمی وحید خراسانی

 

مسأله 602 ـ واجب است ميّت را طورى در زمين دفن كنند كه بوى او بيرون نيايد ، و درندگان هم نتوانند بدنش را بيرون آورند ، و اگر ترس آن باشد كه جانور بدن او را بيرون آورد ، بايد قبر را با آجر و مانند آن محكم كنند . 

مسأله 603 ـ اگر دفن ميّت در زمين ممكن نباشد ، مى‏توانند بجاى دفن ، او را در بنا يا تابوت بگذارند . 

مسأله 604 ـ ميّت را بايد در قبر به پهلوى راست طورى بخوابانند كه جلوى بدن او رو به قبله باشد . 

مسأله 605 ـ اگر كسى در كشتى بميرد ، چنانچه جسد او فاسد نمى شود و بودن او در كشتى مانعى ندارد ، بايد صبر كنند تا به خشكى برسند و او را در زمين دفن كنند ، و گرنه بايد در كشتى غسلش بدهند و حنوط و كفن كنند پس از خواندن نماز ميّت او را در خمره بگذارند و درش را ببندند و به دريا بيندازند ، يا اينكه چيز سنگينى به پايش بسته و به دريا بيندازند ، و اگر ممكن است بايد او را در جائى بيندازند كه فوراً طعمه حيوانات نشود . 

مسأله 606 ـ اگر بترسند كه دشمن قبر ميّت را بشكافد و بدن او رابيرون آورد و گوش يا بينى يا اعضاى ديگر او را ببرد ، چنانچه ممكن باشد بايد بطورى كه در مسأله پيش گفته شد او را به دريا بيندازند . 

مسأله 607 ـ مخارج انداختن در دريا ، و مخارج محكم كردن قبر ميّت را در صورتى كه لازم باشد ، مى‏توانند از اصل مال ميّت بردارند . 

مسأله 608 ـ اگر زن كافره بميرد و بچّه در شكم او مرده باشد ، چنانچه پدر بچّه مسلمان باشد ، بايد زن را در قبر به پهلوى چپ پشت به قبله بخوابانند كه روى بچّه به طرف قبله باشد ، و همچنين است ـ بنابر احتياط مستحب ـ اگر بچّه‏اى كه در شكم اوست هنوز روح به بدنش داخل نشده باشد . 

مسأله 609 ـ دفن مسلمان در قبرستان كفّار ، و دفن كافر در قبرستان مسلمانان جايز نيست . 

مسأله 610 ـ دفن مسلمان در جائى كه بى احترامى به او باشد ، مانند جائى كه خاكروبه و كثافت مى‏ريزند ، جايز نيست . 

مسأله 611 ـ دفن ميّت در جاى غصبى و در زمينى كه مثل مسجد براى غير دفن كردن وقف شده ، در صورتى كه موجب ضرر به وقف يا مزاحم جهت وقف باشد جايز نيست . و همچنين است ـ بنابر احتياط واجب ـ اگر موجب ضرر يا مزاحمت نباشد . 

مسأله 612 ـ نبش قبر مرده‏اى براى آنكه مرده ديگر در آن دفن شود ، جايز نيست ، مگر آنكه قبر كهنه شده و ميّت اوّلى بكلّى از بين رفته باشد . 

مسأله 613 ـ چيزى كه از ميّت جدا مى‏شود ، اگر چه مو و ناخن و دندانش باشد بايد با او دفن شود ، و چنانچه آن چيز بعد از دفن شدن ميّت پيدا شود ـ بنابر احتياط لازم ـ اگر چه مو يا ناخن يا دندانش باشد بايد در جائى جدا دفن شود . و دفن ناخن و دندانى كه در حال زندگى از انسان جدا مى‏شود ، مستحب است . 

مسأله 614 ـ اگر كسى در چاه بميرد و بيرون آوردنش ممكن نباشد ، بايد درِ چاه را ببندند و همان چاه را قبر او قرار دهند . 

مسأله 615 ـ اگر بچّه در شكم مادر بميرد و ماندنش در رحم براى مادر خطر داشته باشد ، بايد به آسان ترين راه او را بيرون آورند ، و چنانچه نا چار شوند كه او را قطعه قطعه كنند اشكال ندارد ، ولى بايد بوسيله شوهرش اگر اهل فن است او را بيرون بياورند . و اگر ممكن نيست ، زنى كه اهل فن باشد ، او را بيرون آورد . و مى تواند زن به كسى مراجعه كند كه بهتر بتواند اين كار را انجام دهد و به حال او مناسبتر باشد هر چند نامحرم باشد . 

مسأله 616 ـ هر گاه مادر بميرد و بچّه در شكمش زنده باشد ، اگر اميد زنده ماندن طفل هر چند در مدت كوتاهى باشد ، بايد هر جائى را كه براى سلامتى بچّه بهتر است بشكافند و بچّه را بيرون آورند و دوباره بدوزند . و اما اگر علم يا اطمينان به مرگ طفل با اين عمل باشد ، جايز نيست . 

 

 

 

مستحبّات دفن

 

مسأله 617 ـ مستحب است قبر را به اندازه قد انسان متوسط گود كنند ، و ميّت را در نزديكترين قبرستان دفن نمايند ، مگر آنكه قبرستان دورتر از جهتى بهتر باشد ، مثل آنكه مردمان خوب در آنجا دفن شده باشند ، يا مردم براى فاتحه اهل قبور بيشتر به آنجا بروند . و نيز مستحب است جنازه را در چند ذرعى قبر ، زمين بگذارند و تا سه مرتبه كم كم نزديك ببرند و در هر مرتبه زمين بگذارند و بر دارند ، و در نوبت چهارم وارد قبر كنند . و اگر ميّت مرد است در دفعه سوم طورى زمين بگذارند كه سر او طرف پائين قبر باشد ، و در دفعه چهارم از طرف سر وارد قبر نمايند . و اگر زن است در دفعه سوم طرف قبله قبر بگذارند و به پهنا وارد قبر كنند و در موقع وارد كردن پارچه‏اى رو ى قبر بگيرند . و نيز مستحب است جنازه را به آرامى از تابوت بگيرند و وارد قبر كنند ، و دعاهائى كه دستور داده شده پيش از دفن و موقع دفن بخوانند ، و بعد از آنكه ميّت را در لحد گذاشتند گره‏هاى كفن را باز كنند و صورت ميّت را روى خاك بگذارند ، و بالشى از خاك زير سر او بسازند ، و پشت ميّت خشت خام يا كلوخى بگذارند كه ميّت به پشت نگردد ، و پيش از آنكه لحد را پوشانند دست راست را به شانه راست ميّت بزنند ، و دست چپ را به قوّت بر شانه چپ ميّت بگذارند ، و دهان را نزديك گوش او ببرند و به شدّت حركتش دهند و سه مرتبه بگويند : «اِسْمَعْ اِفْهَمُ يا فلان ابن فلان» و بجاى فلان ابن فلان اسم ميّت و پدرش را بگويند . مثلاً اگر اسم او محمّد و اسم پدرش على است سه مرتبه بگويند : «اِسْمَعْ اِفْهَمْ يا مُحَمَّدَ بَن عَلِيّ» ، پس از آن بگويند : «هَلْ اَنْتَ عَلَى العَهْدِ الَّذِي فارَقْتَنا عَلَيْهِ ، مِنْ شَهادَةِ آن لا اِله إلاّ اللّه‏ُ وَحْدَهُ لا شَرِيكَ لَهُ وَاَنَّ مُحَمَّداً صَلَّى اللّه‏ُ عَلَيْهِ وَآلِهِ عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ وَسَيّدُ النَّبِيِّينَ وَخاتَمُ المُرْسَلِينَ ، وَاَنَّ عَلِيّاً اَمِيرُ المُؤْمِنينَ وَسَيّدُ الوَصِيّينَ وَاِمامٌ اِفْتَرَضَ اللّه‏ُ طاعَتَهُ عَلَى العالَمين وَاَنَّ الحَسَنَ وَالحُسَينَ وَعَلِيَّ بنَ الحُسَينِ وَمُحَمَّدَ بنَ عَلِيٍ وَ جَعْفَرَ بَنَ محَمَّدَ وَ مُوسَى بنَ جَعْفَرٍ وَ عَليّ بنَ مُوسى وَ مَحَمّد بنَ عليّ وَ عَليّ بنَ محمّدٍ و الحسنَ بنَ عَليٍّ وَالْقائِمَ الحُجَّةَ المَهْدِيَّ صَلَواتُ اللّه‏ِ عَلَيْهِمْ اَئِمَّةُ المُؤْمِنِينَ وَحُجَجُ اللّه‏ِ عَلَى الخَلْقِ اَجْمَعِينَ ، وَأئِمَّتُكُ أَئِمَّةُ هُدىً بِكَ اَبرارٌ ، يا فلان ابن فلان» و بجاى فلان ابن فلان اسم ميّت و پدرش را بگويد ، و بعد بگويد : «إذا اَتاكَ المَلَكانِ المُقَرَّبانِ رَسُولَيْنِ مِنْ عِنْدِ اللّه‏ِ تَبارَكَ وَتَعالى وَسَأَلاكَ عَنْ رَبّكَ وَعَنْ نَبِيِّكَ وَعَنْ دِينِكَ وَعَنْ كِتابِكَ وَعَنْ قِبْلَتِكَ وَعَنْ اَئِمَّتِكَ فَلا تَخَفْ وَلا تَحْزَنْ وَقُلْ فِي جَوابِهِما : اللّه‏ُ رَبّي وَمُحَمَّدٌ صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم نَبِيّ¨ ، وَالاِسْلامُ دِينِي وَالقُرْآنُ كِتابِي ، وَالكَعْبَةُ قِبْلَتِي وَاَمِيرُ المُؤْمِنِينَ عَلِيُّ بنُ اَبي طالِبٍ اِمامِي ، وَالحَسَنُ بْنُ عَلِيّ المُجْتَبى إمامِي ، وَالحُسَينُ بنُ عَلِيّ الشَّهِيدُ بِكَرْبَلا إمامِي ، وَعَلِيٌّ زَيْنُ العابِدِيَن اِمامِي ، وَمُحَمَّدٌ الباقِرُ اِمامِي ، وَجَعْفَرٌ الصادِقُ اِمامِي ، وَمُوسَى الكاظِمُ اِمامي ، وَعَلِيٌّ الرّضا اِمامِي ، وَمُحَمَّدٌ الجَوادُ اِمامِي ، وَعَلِيٌّ الهادِي اِمامِي ، وَالحَسَنُ العَسْكَرِيٌّ اِمامِي ، وَالحُجَّةُ المُنْتَظَرُ اِمامِي ، هؤُلاءِ صَلَواتُ اللّه‏ِ عَلَيْهِمْ اَئِمَّتِي وَسادَتِي وَقادَتِي وَشُفَعائِي ، بِهِمْ اَتَوَلّى وَمِنْ اَعْدائِهِمْ اَتَبَرَّأُ فِي الدُّنْيا وَالآخِرَةِ . ثُمَّ اعْلَمْ يا فلان ابن فلان» و بجاى فلان ابن فلان اسم ميّت و پدرش را بگويد ، و بعد بگويد : «اَنَّ اللّه‏َ تَبارَكَ وَتَعالى نِعْمَ الرَّبُّ ، وَاَنَّ مُحَمَّداً صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم نِعْمَ الرَّسُولُ ، وَاَنَّ عَلِيَّ بْنَ اَبِي طالِبٍ وَاَوْلادَهُ المَعْصُومِينَ الاَئِمَّةَ الاِثْنى عَشَرَ نِعْمَ الاَئِمَّةُ ، وَاَنَّ ما جاءَ بِهِ مُحَمَّدٌ صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلمحَقٌّ ، وَاَنَّ المَوْتَ حَقٌّ وَسُؤالَ مُنْكَرٍ وَنَكِيرٍ فِي القَبْرِ حَقٌّ ، وَالبَعْثَ حَقٌّ ، وَالنُّشُورَ حَقٌّ ، وَالصّراطَ حَقٌّ ، وَالمِيزانَ حَقٌّ ، وَتَطايُرَ الكُتُبِ حَقٌّ ، وَاَنَّ الجَنَّةَ حَقٌّ ، وَالنّارَ حَقٌّ ، وَاَنَّ الساعَةَ آتِيَةٌ لا رَيْبَ فِيها ، وَاَنَّ اللّه‏َ يَبْعَثُ مَنْ فِي القُبُورِ» پس بگويد «اَفَهِمْتَ يا فُلان» و بجاى فلان اسم ميّت را بگويد ، پس از آن بگويد : «ثَبَّتَكَ اللّه‏ُ بِالقَوْلِ الثّابِتِ وَهَداكَ اللّه‏ُ إلى صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ ، عَرَّفَ اللّه‏ُ بَيْنَكَ وَبَيْنَ اَوْلِيائِكَ فِي مُسْتَقَرٍ مِنْ رَحْمَتِهِ» پس بگويد : «اللّهُمَّ جافِ الأرْضَ عَنْ جَنْبَيْهِ ، وَاصْعَدْ بِرُوحِهِ اِلَيكَ ، وَلَقِّهِ مِنْكَ بُرْهاناً ، اللّهُمَّ عَفْوَكَ عَفْوَكَ» . 

مسأله 618 ـ مستحب است كسى كه ميّت را در قبر مى‏گذارد ، با طهارت و سر برهنه و پا برهنه باشد ، و از طرف پاى ميّت از قبر بيرون بيايد ، و غير از خويشان ميّت كسانى كه حاضرند ، با پشت دست خاك بر قبر بريزند و بگويند : «إنّا للّه‏ِ وَاِنّا اِلَيْهِ راجِعُونَ» . اگر ميّت زن است كسى كه با او محرم مى‏باشد او را در قبر بگذارد ، و اگر محرمى نباشد خويشانش او را در قبر بگذارند . 

مسأله 619 ـ مستحب است قبر را ، چهار گوشه بسازند و به اندازه چهار انگشت از زمين بلند كنند ، و نشانه‏اى روى آن بگذارند كه اشتباه نشود ، و روى قبر آب بپاشند ، و بعد از پاشيدن آب كسانى كه حاضرند دستها را بر قبر بگذارند و انگشتها را باز كرده در خاك فرو برند ، و هفت مرتبه سوره مباركه «إنّا أنزلناه» را بخوانند ، و براى ميّت طلب آمرزش كنند و اين دعا را بخوانند : «اللّهُمَّ جافِ الاَرْضَ عَنْ جَنْبَيْهِ ، وَاَصْعِدْ اِلَيْكَ رُوحَهُ وَلَقِّهِ مِنْكَ رِضْواناً ، وَاَسْكِنْ قَبْرَهُ مِنْ رَحْمَتِكَ ما تُغْنِيِهِ بِهِ عَنْ رَحْمَةِ مَنْ سِواكَ» . 

مسأله 620 ـ پس از رفتن كسانى كه تشييع جنازه كرده‏اند ، مستحب است وليّ ميّت يا كسى كه از طرف وليّ اجازه دارد ، دعاهائى را كه دستور داده شده به ميّت تلقين كند . 

مسأله 621 ـ بعد از دفن ، مستحب است صاحبان عزا را سر سلامتى دهند ، ولى اگر مدّتى گذشته است كه بواسطه سر سلامتى دادن مصيبت يادشان مى‏آيد ، ترك آن بهتر است . و نيز مستحب است تا سه روز براى اهل خانه ميّت غذا بفرستند ، و غذا خوردن نزد آنان و در منزلشان مكروه است . 

مسأله 622 ـ مستحب است انسان در مرگ خويشان ، مخصوصاً در مرگ فرزند صبر كند ، و هر وقت ميّت را ياد مى‏كند «إنّا للّه‏ِ وَاِنّا اِلَيْهِ راجِعُونَ» بگويد ، وبراى ميّت قرآن بخواند ، و سر قبر پدر و مادر از خداوند حاجت بخواهد ، و قبر را محكم بسازد كه زود خراب نشود . 

مسأله 623 ـ بنابر احتياط جايز نيست انسان در مرگ كسى صورت و بدن خود را بخراشد ، و موى خود را قطع كند ، ولى به سر و صورت زدن جايز است . 

مسأله 624 ـ پاره كردن يقه در مرگ غير پدر و برادر ـ بنابر احتياط ـ جايز نيست ، و احتياط مستحب آن است كه در مصيبت آنان هم يقه پاره نكند . 

مسأله 625 ـ اگر زن در عزاى ميّت صورت خود را بخراشد و خونين كند يا موى خود را بكند ، ـ بنابر احتياط مستحب ـ يك بنده آزاد كند ، يا ده فقير را طعام دهد و يا بپوشاند . و همچنين است اگر مرد در مرگ زن يا فرزند يقه يا لباس خود را پاره كند . 

مسأله 626 ـ احتياط مستحب آن است كه در گريه بر ميّت ، صدا را خيلى بلند نكنند . 

 

 

 

نماز وحشت

 

مسأله 627 ـ سزاوار است در شب اول قبر ، دو ركعت نماز وحشت براى ميّت بخوانند ، و دستور آن اين است كه : در ركعت اول بعد از حمد يك مرتبه آية الكرسي ، و در ركعت دوم بعد از حمد ده مرتبه سوره «إنّا أنزلناه» را بخوانند ، و بعد از سلام نماز بگويند : «اللّهُمَّ صَلِ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ ، وَابْعَثْ ثَوابَها اِلى قَبْرِ فُلانٍ» وبجاى كلمه فلان اسم ميّت را بگويند . 

مسأله 628 ـ نماز وحشت را در هر موقع از شب اول قبر مى‏شود خواند ، ولى بهتر است در اول شب بعد از نماز عشا خوانده شود . 

مسأله 629 ـ اگر بخواهند ميّت را به شهر دورى ببرند ، يا به جهت ديگر دفن او تأخير بيفتد ، بايد نماز وحشت را تا شب اول قبر او تأخير بيندازند . 

 

 

 

نبش قبر

 

مسأله 630 ـ نبش قبر مسلمان ، يعنى شكافتن قبر او اگر چه طفل يا ديوانه باشد حرام است ، ولى اگر بدنش از بين رفته و خاك شده باشد اشكال ندارد . 

مسأله 631 ـ خراب كردن قبر امامزادها و شهداء و علماء و هر موردى كه خراب كردن قبر هتك شمرده شود اگر چه سالها بر آن گذشته و بدنشان از ميان رفته باشد ، حرام است . 

مسأله 632 ـ شكافتن قبر در چند مورد حرام نيست : 

اول : آنكه ميّت در زمين غصبى دفن شده باشد و مالك زمين راضى نشود كه در آنجا بماند ، و نبش هم موجب حرج نباشد . و گرنه لازم نيست مگر بر خود غاصب ، و اگر نبش محذور مهمترى داشته باشد لازم نيست ، بلكه جايز نيست ، مانند اين كه موجب قطعه قطعه شدن بدن ميت باشد ، بلكه اگر موجب هتك باشد ـ بنابر احتياط واجب ـ جايز نيست ، مگر اين كه خود ميت آن زمين را غصب كرده باشد . 

دوم : آنكه كفن يا چيز ديگرى كه با ميّت دفن شده غصبى باشد و صاحب آن راضى نشود كه در قبر بماند ، و همچنين است اگر چيزى از مال خود ميّت كه به ورثه او رسيده با او دفن شده باشد و ورثه او راضى نشوند كه آن چيز در قبر بماند ، ولى اگر ميّت و صيّت كرده باشد كه دعا يا قرآن يا انگشترى را با او دفن كنند ، و وصيّت او نافذ باشد ، براى بيرون آوردن اينها نمى توانند قبر را بشكافند . و در اين مورد نيز استثنائى كه در مورد قبل ذكر شد جارى است . 

سوم : آنكه شكافتن قبر موجب هتك حرمت نباشد و ميّت بى غسل يا بى كفن دفن شده باشد ، يا بفهمند غسلش باطل بوده ، يا به غير از دستور شرع كفن شده ، يا در قبر او را روبه قبله نگذاشته‏اند . 

چهارم : آنكه براى ثابت شدن حقّى كه مهمتر از نبش قبر باشد بخواهند بدن ميّت را ببينند . 

پنجم : آنكه ميّت را در جائى كه بى احترامى به اوست مثل قبرستان كفّار ، يا جائى كه كثافت و خاكروبه مى‏ريزند دفن كرده باشند . 

ششم : براى يك مطلب شرعى كه اهميّت آن از شكافتن قبر بيشتر است ، قبر را بشكافند ، مثلاً بخواهند بچه زنده را از شكم زن حامله‏اى كه دفنش كرده‏اند بيرون آورند . 

هفتم : آنكه بترسند درنده‏اى بدن ميّت را پاره كند ، يا سيل او را ببرد ، يا دشمن بيرون آورد . 

هشتم : آنكه ميّت و صيّت كرده باشد كه او را به مشاهد مشرّفه نقل نمايند ، چنانچه نقل دادن او محذورى نداشته باشد ، ولى عمداً يا از روى جهل يا فراموشى در جائى ديگر دفن شده باشد مى‏توانند در صورتى كه موجب هتك حرمتش نشود ، و محذور ديگرى نداشته باشد ، قبر او را نبش كرده و بدنش را به مشاهد مشرّفه نقل دهند . بلكه در اين فرض نبش و نقل واجب است .