موضوع: کتب استفتائی
مرجع: حضرت آیت الله العظمی موسوی اردبیلی
فصل هشتم:
احكام محصور و مصدود
الف ـ تعريف مصدود و محصور و شرايط تحقّق آن
مصدود در اصطلاح يعنى كسى كه براى حجّ يا عمره محرم شده ولى به علّت جلوگيرى دشمن و عوامل مشابه آن مانند مأموران حكومت، نتواند براى انجام عمره به مكه و يا براى انجام حج به عرفات و مشعر برود به نحوى كه نتواند هيچ يك از وقوف اختيارى و اضطرارى عرفات و مشعر را درك كند؛ و اگر فقط به مشعر نيز نتواند برود، مصدود است.
و مقصود از محصور كسى است كه به علّت بيمارى يا علّتى مشابه آن مثلاً شكستن اعضاى بدن يا مجروح شدن، نتواند براى انجام عمره به مكه و يا براى انجام حج به عرفات و مشعر برود و اگر فقط به مشعر نيز نتواند برود، محصور است.
(342)
چون هرگاه كسى براى حج يا عمره احرام بست بايد عمره يا حج را تمام كند و گرنه در احرام باقى خواهد ماند، محصور و مصدود بايد به گونه خاصّى كه در ضمن مسايل آينده بيان مىشود از احرام خارج شوند.
مسأله 1035) مصدود و محصور بودن در صورتى تحقّق مىيابد كه انسان اميد به رفع مانع نداشته باشد، بنابر اين كسى كه احتمال مىدهد در صورت صبر كردن دشمن او را رها كند يا بيماريش برطرف شود، بايد صبر كند و اگر نااميد شد آن گاه به احكام مصدود و محصور عمل كند.
مسأله 1036) چون اتمام حجّ مستحبّى پس از شروع آن واجب است، پس محصور و مصدود در حجّ استحبابى هم تحقّق پيدا مىكند و اختصاص به حجّ واجب ندارد.
مسأله 1037) اگر كسى پس از انجام عمره تمتّع و پيش از احرام بستن براى حجّ به علّت بيمارى يا جلوگيرى دشمن و مانند آن نتواند براى حجّ محرم شود، مُحلّ است و وظيفهاى ندارد، ولى عمره تمتّعى كه انجام داده كفايت از حجّةالاسلام نمىكند و چنانچه سال اوّل استطاعت او باشد حجّ بر او واجب نشده و اگر حجّ از سالهاى قبل بر او مستقرّ شده باشد، بايد در آينده حجّ تمتّع انجام دهد.
محصور و مصدود (343)
ب ـ احكام مصدود
مسأله 1038) كسى كه براى انجام عمره مفرده يا تمتع و يا حج محرم شده، هرگاه دشمن يا عاملى مشابه آن مثلاً مأموران حكومت مانع رفتن او به مكّه يا عرفات و مشعر يا تنها مشعر شوند و راه ديگرى هم نباشد يا اگر باشد نتواند از آن راه برود، مىتواند در همان محلّى كه جلوى او را گرفتهاند حتّى اگر خارج از حرم باشد يك شتر يا يك گاو يا يك گوسفند قربانى كند و از احرام خارج شود و احتياط واجب آن است كه قربانى را به نيّت تحليل انجام دهد، و نيز بنابر احتياط واجب قدرى از موى خود را بگيرد يا سرش را بتراشد؛ در اين صورت همه محرّمات احرام حتّى مسايل جنسى بر او حلال مىشود.
مسأله 1039) تحقّق مصدود بودن در مورد كسى كه وقوف به عرفات و مشعر را درك كرده ولى به علّت جلوگيرى دشمن و مانند آن از انجام اعمال منى و مكّه معذور است، محلّ تأمّل و اشكال است. بنابر اين چنين كسى بنابر احتياط واجب هم بايد به وظيفه مصدود عمل كند و هم براى انجام اعمال، نايب بگيرد. و همچنين كسى كه اعمال منى و مكّه را انجام داده ولى دشمن مانع بازگشت او به منى براى بيتوته شبهاى يازدهم و دوازدهم و اعمال ايّام تشريق شده است، احتياطا بايد به وظيفه مصدود عمل كند و كسى را هم نايب بگيرد تا رمى جمرات را چنانچه ممكن باشد در همين سال و
(344) مناسك حج و عمره
اگر ممكن نباشد در سال بعد از طرف او انجام دهد.
مسأله 1040) اگر كسى براى عمره احرام بست و وارد مكّه شد و دشمن يا كسى ديگر او را از بجا آوردن اعمال عمره منع كرد يا تنها مانع طواف يا سعى او شوند، در صورتى كه بتواند نايب بگيرد احتياط آن است كه هم نايب بگيرد و هم به وظيفه مصدود عمل كند.
مسأله 1041) اگر كسى به علّت بدهكارى حبس شود يا از روى ظلم او را حبس نمايند، بايد به وظيفه مصدود عمل كند.
مسأله 1042) اگر از محرمى كه مىخواهد وارد مكهّ شود براى ورود به مكّه يا انجام اعمال در مكّه پول يا مالى درخواست كنند، اگر بتواند بايد بپردازد، مگر اين كه پرداختن پول يا مال برايش حرج داشته باشد و اگر پول نداشته باشد يا پرداخت آن برايش حرجى باشد، ظاهرا حكم مصدود را دارد.
مسأله 1043) اگر راه را بر كسى ببندند ولى راه ديگرى باشد كه بتواند از آن راه برود و مخارج رفتن از آن مسير را هم داشته باشد، بايد در حال احرام باقى بماند و از آن راه برود. و اگر از آن راه رفت و حجّ او فوت شد بايد عمره مفرده بجا بياورد و از احرام خارج شود.
مسأله 1044) كسى كه او را از رفتن از يك راه بازداشتهاند، نمىتواند تنها با احتمال اين كه اگر از راه ديگرى برود حجّش فوت مىشود، به وظيفه شخص مصدود عمل كند و از احرام خارج شود، بلكه بايد از آن
محصور و مصدود (345)
راه برود و اگر حجّش فوت شد با عمره مفرده از احرام بيرون بيايد.
مسأله 1045) مصدود هرگاه به وظيفه خود عمل كند، از احرام خارج شده است و چيزى بر عهده او نيست، ولى اگر حجّ از قبل بر او مستقرّ شده يا در سال بعد مستطيع باشد و حجّ واجب را بجا نياورده باشد، بايد پس از برطرف شدن مانع دوباره به حجّ برود و اعمالى كه انجام داده كفايت از حجّةالاسلام نمىكند.
مسأله 1046) اگر مصدود نه قربانى داشته باشد و نه پول آن را بايد تا زمانى كه قادر بر قربانى يا انجام اعمال شود در حال احرام باقى بماند. و براى بيرون آمدن از احرام براى كسى كه قادر به قربانى نيست عمره مفرده هم كفايت مىكند و لازم نيست حتما حجّ بجا بياورد.
ج ـ احكام محصور
مسأله 1047) كسى كه براى انجام عمره محرم شده و به علّت بيمارى نمىتواند به مكّه برود، اگر بخواهد از احرام بيرون بيايد بايد قربانى كند و بنابر احتياط واجب كيفيّت قربانى به اين گونه است كه قربانى يا پول آن را توسّط فردى مورد اطمينان به مكّه بفرستد و با او قرار بگذارد كه قربانى را در روز و ساعت معيّنى ذبح كند و پس از آن كه وقت موعود فرا رسيد تقصير كند. و احتياط آن است كه نايب در ذبح، قصد تحليل منوبعنه را بنمايد. و بنابر احتياط در اين حكم،
(346) مناسك حج و عمره
فرقى ميان عمره مفرده و عمره تمتّع نيست.
مسأله 1048) كسى كه احرام حجّ بسته و به علّت بيمارى نتوانسته به عرفات و مشعر برود بايد قربانى كند و بنابر احتياط واجب بايد قربانى يا پول آن را به منى بفرستد كه در آن جا ذبح كنند و قرار بگذارد كه قربانى را در روز عيد انجام دهند و پس از آن، خودش تقصير كند.
مسأله 1049) پس از آن كه محصور قربانى و تقصير نمود همه محرّمات احرام براى او حلال مىشود، ولى در احرام عمره مفرده و حج مسايل جنسى همچنان بر وى حرام است بلكه در احرام عمره تمتع نيز بنابر احتياط واجب مسايل جنسى بر وى حلال نمىشود.
مسأله 1050) كسى كه حجّ واجب بر عهده اوست هرگاه به علّت بيمارى محصور شود و به كيفيّتى كه پيشتر گفته شد از احرام بيرون بيايد، مسايل جنسى بر او حلال نمىشود مگر اين كه خودش در ضمن يك حجّ يا عمره مفرده، طواف و سعى و طواف نساء انجام دهد، ولى اگرخودش نتواند اعمال را انجام دهد، بعيد نيست كه هرگاه نايب بگيرد كه اعمال را از طرف او انجام دهد، مسايل جنسى بر او حلال شود. امّا در مورد حجّ استحبابى يا نيابتى تبرّعى يا استيجارى يا حجّ سال اوّل استطاعت كه در سال بعد هم استطاعت باقى نمانده، بعيد نيست هرگاه نايب از طرف او طواف نساء بجا
محصور و مصدود (347)
آورد، كافى باشد، ولى احتياط آن است كه در صورت امكان خودش انجام دهد و اگر نايب نگرفت تا عذرش برطرف شد، بايد خودش حج يا عمره مفرده بجا آورد تا زن بر او حلال شود.
مسأله 1051) كسى كه پس از احرام بستن براى عمره به مكه رسيده و سپس مريض شده و يا پس از درك وقوفين در حجّ، بيمار شده و توانايى اتمام اعمال عمره يا حج را ندارد، محصور نيست و بايد براى انجام اعمالى كه خود نمىتواند بجا آورد نايب بگيرد و در مورد بيتوته در منى در شبهاى يازدهم و دوازدهم كه قابل استنابه نيست، چنانچه قدرت بر آن را نداشته باشد، وجوب آن از وى ساقط است ولى احتياطا بايد يك گوسفند كفاره بدهد.
مسأله 1052) اگر پيش از آن كه بيمار با قربانى كردن و تقصير از احرام بيرون بيايد بهبود يابد به گونهاى كه توانايى رفتن به مكّه را داشته باشد، بايد به مكّه برود. در اين صورت اگر براى عمره تمتّع احرام بسته باشد و بتواند به اعمال عمره و حجّ برسد، اعمال را انجام مىدهد، و اگر وقتش تنگ باشد به گونهاى كه اگر بخواهد اعمال عمره را انجام دهد وقت وقوف در عرفات فوت مىشود بايد به عرفات برود و حجّ اِفراد بجا بياورد و پس از آن عمره مفرده انجام دهد و احتياط آن است كه قصد عدول به حجّ اِفراد هم بكند، و اين حجّ از حجّةالاسلام كفايت مىكند. ولى اگر زمانى به مكّه رسيد كه
(348) مناسك حج و عمره
وقت حجّ گذشته يعنى نمىتواند وقوف اختيارى يا اضطرارى شبانه يا روزانه مشعر را انجام دهد، عمره تمتّع او به عمره مفرده تبديل مىشود و بايد آن را بجا بياورد و از احرام بيرون آيد و در سال بعد چنانچه شرايط وجوب حج را داشته باشد، حج بجا بياورد و احتياط آن است كه براى انجام عمره مفرده، قصد عدول به عمره مفرده هم بكند.
مسأله 1053) كسى كه بيمار نيست ولى پس از احرام بستن به عللى مانند شكستگى پا يا كمر يا خونريزى نمىتواند به مكهّ برود، حكم محصور را دارد، ولى كسى كه به عللى مانند دورى راه يا نداشتن وسيله در اثناى سفر يا دسترسى نداشتن به پول و مخارج يا گم كردن راه نمىتواند به مكّه برود، گرچه بعيد نيست حكم محصور را داشته باشد ولى مسأله بىاشكال نيست، بنابر اين احتياط واجب آن است كه در احرام باقى بماند و اگر نتوانست به حجّ برسد عمره مفرده بجا بياورد و از احرام خارج شود و اگر حجّش واجب بوده، با وجود شرايط وجوب، در سال آينده آن را اعاده كند.
مسأله 1054) اگر محصور در احرام حجّ باشد، زمانى كه براى ذبح تعيين مىكند بنابر احتياط واجب روز دهم است و نمىتواند آن را تا ايّام تشريق به تأخير بيندازد و اگر در احرام عمره تمتّع باشد احتياط آن است كه قبل از رفتن حجّاج به عرفات باشد.
مسأله 1055) اگر محصور با كسى قرار بگذارد تا براى او قربانى كند
محصور و مصدود (349)
و سپس با اعتماد بر اين كه او قربانى را انجام داده، اعمالى را كه خودش يا نايبش براى مُحلّ شدن بايد بجا بياورد، انجام دهد و مرتكب يكى از محرّمات احرام شود، گناه نكرده و كفّاره هم ندارد، ولى بايد ذبح كند و تا زمانى كه ذبح صورت نگرفته بايد از همه محرّمات اجتناب نمايد. و احتياط واجب آن است از زمانى كه متوجّه شد ذبح صورت نگرفته، از محرّمات احرام اجتناب كند، هرچند بنابر احتمالى، وجوب اجتناب از زمانى است كه كسى را براى ذبح كردن مىفرستد.
(350) مناسك حج و عمره