موضوع: کتب استفتائی
مرجع: حضرت آیت الله العظمی موسوی اردبیلی
فصل هفتم:
سنگ زدن به جمرات
مسأله 970) در سنگ انداختن امور زير واجب است:
1 ـ نيّت همراه با قصد خالص و بدون ريا و نمايش دادن عمل به ديگران؛ بنابر اين اگر كسى اين كار را از روى ريا و خود نمايى انجام دهد، علاوه بر آن كه معصيت نموده، عملش نيز باطل است و بايد آن را با قصد قربت اعاده نمايد.
2 ـ انداختن سنگها؛ يعنى بايد طورى سنگها را به جمره بزند كه عرفا سنگ انداختن صدق كند، بنايراين اگر كسى نزديك جمره برود و سنگها را بر جمره بگذارد، كافى نيست.
3 ـ سنگها بايد در اثر انداختن به جمره بخورد، بنابر اين اگر كسى به گونهاى سنگ بيندازد كه به خودى خود به جمره نرسد ولى برخورد با سنگ ديگرى سبب شود تا سنگ به جمره برخورد كند، كافى نيست؛ ولى اگر سنگ به جايى غير از جمره بخورد و كمانه كند
(324)
و به جمره برسد كافى است.
4 ـ تعداد سنگريزهها بايد هفت عدد باشد.
5 ـ سنگها را بايد يكى يكى و پشت سر هم بيندازد، در اين صورت حتّى اگر هر هفت سنگ با هم به جمره برخورد كند، كافى است، ولى اگر همه سنگها يا تعدادى از آنها را با هم بيندازد، كافى نيست و همه سنگهايى كه اين گونه پرتاب كرده، يك سنگ حساب مىشود حتّى اگر با هم به جمره برخورد نكنند بلكه يكى پس از ديگرى به جمره برسد.
مسأله 971) سنگها بايد با دست انداخته شوند، بنابر اين سنگ انداختن با پا يا دهان كافى نيست، ولى سنگ انداختن با فلاخن و تير و كمان مانعى ندارد.
مسأله 972) سنگ زدن به جمره را مىتوان با حالت سواره يا پياده انجام داد.
مسأله 973) در رسيدن سنگ به جمره و تعداد سنگها، ظنّ و گمان اعتبار ندارد، بلكه بايد يقين پيدا كند، و مىتواند از شخص قابل اطمينانى كه از گفته او برايش وثوق حاصل مىشود بخواهد كه سنگها را بشمرد.
مسأله 974) اگر از اوّل قصد داشته باشد كه بيش از هفت سنگ به جمره بزند، چنانچه بيش از هفت سنگ بزند رمى صحيح نيست و
سنگ زدن به جمرات (325)
بايد عمل را اعاده كند، ولى اگر قصد زدن هفت سنگريزه را داشته باشد، چنانچه پس از تمام شدن هفت عدد چند سنگ اضافى بزند رمى باطل نيست.
مسأله 975) اگر سنگى را به طرف جمره پرتاب كرد و به آن اصابت نكرد بايد دو مرتبه بيندازد، هرچند در وقت انداختن سنگها گمانش اين باشد كه سنگ به جمره برخورد كرده است.
مسأله 976) اگر در كنار جمره چيزهاى ديگرى نصب شده باشد و اشتباها سنگها را به آن زده باشد، كافى نيست و بايد رمى را ـ هر چند در سال ديگر و توسّط نايب ـ اعاده كند.
مسأله 977) در حال سنگ زدن به جمره، طهارت از حدث و خبث شرط نيست و سنگهايى كه به جمره زده مىشود نيز لازم نيست پاك باشند.
مسأله 978) در حال حاضر كه در محل سه جمره اولى، وسطى و عقبه، ديوارهايى جهت رمى ساخته شده است، رمى تمام آن ديوارها كفايت مىكند؛ البته در جمره عقبه مقدارى از ديوار ـ تقريبا از وسط ديوار به بعد ـ خارج از منى ساخته شده كه رمى آن كفايت نمىكند و بايد قسمتى از آن كه داخل در حد منى مىباشد، رمى شود.
مسأله 979) سنگ زدن به جمرات از طبقه دوّم كافى است و لازم نيست از طبقه همكف باشد.
(326) مناسك حج و عمره
الف ـ شرايط سنگهايى كه پرتاب مىگردند
مسأله 980) واجب است آنچه حاجى به جمره عقبه مىزند، سنگ باشد، بنابر اين كلوخ، خَزَف، جواهرات و خلاصه هرچه كه سنگ نباشد كافى نيست، ولى همه انواع و اقسام سنگها، كافى است.
مسأله 981) لازم است سنگى كه به جمره زده مىشود به اندازهاى باشد كه عرفا به آن «حصى» يعنى «ريگ» گفته شود، بنابر اين اگر به قدرى ريز باشد كه ريگ به آن گفته نشود مانند دانه شن كافى نيست، همچنان كه اگر خيلى بزرگ باشد نيز كفايت نمىكند.
مسأله 982) اگر شك داشته باشد كه سنگى كه مىخواهد به جمره بيندازد، عرفا به آن «حصى» يعنى «ريگ» گفته مىشود يا نه، نبايد به آن اكتفا كند.
مسأله 983) سنگها بايد از منطقه حرم باشد، بنابر اين سنگ مربوط به خارج از حرم كافى نيست، ولى اگر در حرم از هر جاى مباحى سنگ بردارد كافى است مگر سنگ مسجدالحرام و مسجد خيف، بلكه بنابر احتياط واجب سنگ ساير مساجد. و چنانكه گذشت مستحبّ است حاجى همه سنگهايى را كه در منى به جمرات سهگانه مىزند از مشعر جمع آورى كند.
مسأله 984) سنگريزههايى كه انسان مىداند از خارج از حرم به حرم آوردهاند كافى نيست، ولى اگر به گونهاى باشد كه فعلاً نزد عرف
سنگ زدن به جمرات (327)
جزء حرم محسوب شود كافى است.
مسأله 985) اگر درباره سنگى كه اكنون در حرم است احتمال بدهد كه آن را از خارج از حرم آورده باشند به شكّ خود اعتنا نكند.
مسأله 986) سنگها بايد بكر باشند يعنى قبلاً خود انسان يا ديگرى آن را به طور صحيح و حتى بنابر احتياط واجب به نحو غير صحيح به جمرات نزده باشد.
مسأله 987) اگر در مورد سنگى كه مىخواهد آن را به جمره بزند شك كند كه آيا ديگرى قبلاً آن را استعمال كرده يا نه، مىتواند به همان سنگ اكتفا كند.
مسأله 988) سنگها بايد مباح باشند، بنابر اين سنگ غصبى يا سنگى كه ديگرى آن را براى خودش حيازت كرده كافى نيست، ولى چنانچه اعتقاد داشته كه سنگها مباح است يا غصبى بودن آنها را فراموش كرده و خودش آنها را غصب نكرده باشد و با آنها رمى جمره نمايد، رمى وى صحيح و كافى است.
ب ـ سنگ زدن به جمره عقبه در روز عيد
مسأله 989) وقت سنگ انداختن به جمره عقبه، از طلوع آفتاب روز عيد تا غروب همان روز است، ولى اگر كسى اين عمل واجب را از روى فراموشى يا ندانستن مسأله ترك كرد، بايد روز يازدهم ابتدا
(328) مناسك حج و عمره
آن را قضا كند و سپس رمى روز يازدهم را انجام دهد و همين طور در روز دوازدهم يا سيزدهم قبل از رمى واجب همان روز، و بنابر احتياط واجب بايد كمى بين قضا و ادا فاصله دهد. و اگر متوجه نشد تا اينكه روز سيزدهم نيز گذشت، بايد هر وقت متوجه شد آن را اعاده كند، مگر اين كه از مكه رفته باشد كه در اين صورت بايد سال آينده خودش و اگر نمىتواند نايبش در ايام تشريق آن را قضا كند.
مسأله 990) كسى كه به علّت عذر نتواند سنگ زدن به جمره را در هيچ ساعتى از روز عيد انجام دهد، بايد شب قبل از عيد رمى كند و بنابر احتياط نمىتواند شب بعد رمى را انجام دهد و اگر از رمى در شب نيز معذور است، در روز عيد براى رمى نايب بگيرد.
مسأله 991) زنها و مراقبان آنها و افراد ناتوان كه مجازند پس از نيمه شب از مشعرالحرام به منى بيايند، اگر از رمى در روز معذور باشند مىتوانند شبانه رمى كنند، بلكه زنها حتّى اگر از رمى در روز معذور نباشند، مىتوانند رمى روز عيد را در شب عيد انجام دهند.
ج ـ سنگ زدن به جمرات سهگانه
مسأله 992) شبهايى كه بر حاجى واجب است در منى بيتوته كند، بايد در روزهاى آن به هر يك از جمرات سهگانه (جمره اُولى، جمره وُسطى و جمره عَقبه) به ترتيب هفت سنگريره بزند.
سنگ زدن به جمرات (329)
مسأله 993) كسانى كه بايد شب سيزدهم را هم در منى بمانند، بايد در روز سيزدهم رمى جمرات سهگانه را انجام دهند.
مسأله 994) رمى جمرات سهگانه اگر چه واجب است ولى حتّى ترك عمدى آن موجب بطلان حجّ نمىشود، هرچند كسى كه عمدا اين عمل را ترك كند، مرتكب گناه شده است و بايد آن را به تفصيلى كه در مسايل آينده خواهد آمد قضا كند.
ترتيب در سنگ زدن به جمرات سهگانه
مسأله 995) در رمى جمرات سهگانه، ترتيب واجب است، يعنى اوّل بايد به جمره اُولى، پس از آن به جمره وسطى و سپس به جمره عقبه سنگ بزند.
مسأله 996) اگر كسى در رمى جمرات سهگانه ترتيب را رعايت نكند، خواه از روى عمد باشد يا به علّت ندانستن مسأله يا فراموشى، بايد دوباره عمل را انجام دهد تا ترتيب حاصل شود، مثلاً اگر اوّل به جمره وسطى سنگ انداخت و پس از آن به جمره اُولى، كافى است كه جمره وسطى را رمى كند و سپس به جمره عقبه هم سنگ بزند و اعاده سنگ زدن به جمره اُولى، لازم نيست.
مسأله 997) بنابر احتياط واجب حاجى تا تمام هفت سنگ را به جمره اُولى نزده باشد، نمىتواند سنگ زدن به جمره وسطى را شروع
(330) مناسك حج و عمره
كند و همين طور بنابر احتياط تا رمى جمره وسطى را به پايان نرسانده، نمىتواند جمره عقبه را رمى كند و اگر از روى علم و عمد يا به علّت ندانستن مسأله پيش از تمام كردن هفت سنگ جمره اُولى شروع به سنگ زدن به جمره وسطى نمايد، بنابر احتياط بايد رمى را اعاده كند، ولى اگر كسى به علّت فراموشى چهار سنگ به جمره اُولى بزند و آن را رها كند و سپس چهار سنگ هم به جمره بعدى بزند و مشغول سنگ زدن به جمره عقبه شود، لازم نيست رمى را اعاده كند، ولى پس از زدن هفت سنگ به جمره عقبه و در مقام جبران كسرى، بنابر احتياط بايد كسرى جمره اُولى را پيش از جمره وسطى جبران كند.
مسأله 998) اگر در روز پس از رمى جمرات متوجّه شود كه در روز قبل، برخلاف ترتيب به جمرات سنگ زده، بايد عمل را به گونهاى كه ترتيب حاصل شود قضا كند و سپس وظيفه اين روز را بجا بياورد.
مسأله 999) اگر به هر يك از جمرات سهگانه يا بعضى از آنها چهار سنگ زده باشد و در روز بعد يادش بيايد، احتياط واجب آن است كه ابتدا بقيّه روز قبل را كه فراموش كرده قضا كند و سپس وظيفه آن روز را انجام دهد و احتياطا بين ادا و قضا مدتى را فاصله بيندازد.
وقت سنگ زدن به جمرات سهگانه
مسأله 1000) وقت رمى جمرات روزهايى است كه حاجى بايد
سنگ زدن به جمرات (331)
شبهاى آن را در منى بيتوته كند. مقصود از روز، از طلوع آفتاب تا غروب آن است.
مسأله 1001) چنانكه گذشت زنها مىتوانند سنگ زدن به جمره عقبه كه يكى از اعمال روز عيد است را پس از وقوف در مشعر و آمدن به منى در شب عيد انجام دهند، ولى رمى جمرات مربوط به روزهاى يازدهم و دوازدهم را در صورتى مىتوانند در شب انجام دهند كه از رمى در روز معذور باشند.
مسأله 1002) اگر كسى بدون عذر رمى در روز را ترك كند و در شب انجام دهد، علاوه بر آن كه گناه كرده، عملش صحيح نيست.
مسأله 1003) اگر كسى رمى جمرات سهگانه را فراموش كند و از منى بيرون رود و به مكّه بيايد، بايد هر وقت يادش آمد آن را قضا كند حتى اگر پس از گذشتن ايام تشريق باشد، مگر اين كه از مكه رفته باشد كه در اين صورت بايد سال ديگر در ايام تشريق خودش يا نايبش عمل را قضا نمايد.
مسأله 1004) كسى كه سنگ زدن به بعضى از جمرات را فراموش كند، حكمش همان است كه در مسأله پيش گذشت، بلكه بنابر احتياط واجب كسى كه به همه جمرات يا بعضى از آنها كمتر از هفت سنگ زده نيز حمكش همان است.
مسأله 1005) اگر كسى عمدا يا از روى فراموشى رمى يكى از
(332) مناسك حج و عمره
روزها را انجام ندهد، واجب است روز بعد آن را قضا كند و بنابر احتياط بين قضا و ادا كمى فاصله بدهد و اگر دو روز را ترك كند، بايد در روز بعد عمل هر دو روز را قضا نمايد.
مسأله 1006) واجب است قضاى رمى جمرات بر اداى آن مقدّم شود و احتياطا بايد بين قضا و ادا مدتى را فاصله بيندازد، مثلاً كسى كه در روز يازدهم مىخواهد قضاى رمى روز عيد را بجا بياورد، بايد ابتدا قضاى روز عيد را انجام دهد و پس از آن رمى روز يازدهم را كه ادا است بجا بياورد و كسى كه مىخواهد قضاى دو روز را بجا بياورد، بايد ابتدا قضاى روز جلوتر را انجام دهد و پس از آن قضاى روز بعد را.
مسأله 1007) همچنان كه قضاى رمى جمرات سهگانه واجب است، قضاى رمى بعضى از آنها هم واجب است، بنابر اين كسى كه در روز يازدهم جمره اُولى را رمى كرده و دو جمره ديگر را ترك نموده، در روز بعد بايد ابتدا رمى روز قبل را تكميل كند و سپس تكليف آن روز را انجام دهد.
مسأله 1008) اگر پس از گذشتن وقت هر سه روزى كه رمى جمره در آن واجب است يقين پيدا كند كه يك روز جمرات را رمى نكرده ولى نداند كدام روز بوده است، چنانچه رمى يك روز را به قصد مافىالذّمّه انجام دهد كافى است، ولى احتياط مستحبّ آن است كه
سنگ زدن به جمرات (333)
هر سه روز را با مراعات ترتيب اعاده كند.
مسأله 1009) كسى كه نمىتواند در روز يازدهم و دوازدهم رمى كند، بايد شب قبل رمى كند و بنابر احتياط شب بعد نمىتواند رمى كند و با وجود امكان رمى در شب قبل، نمىتواند نايب بگيرد.
مسأله 1010) كسى كه در صبح روزهايى كه بايد رمى جمره كند به علّت ازدحام جمعيّت يا عذرى ديگر نمىتواند رمى كند ولى مىداند كه بعد از ظهر قادر به رمى است، بايد منتظر بماند و نمىتواند در صبح نايب بگيرد.
مسأله 1011) كسى كه در روز عيد ذبح و حلق يا تقصير نكرده، مىتواند رمى روزهاى يازدهم و دوازدهم را انجام دهد.
د ـ نيابت در سنگ زدن به جمرات
مسأله 1012) سنگ زدن به جمرات، نيابتبردار است، بنابر اين براى بچّهها، بيماران و كسانى كه به علّت عذرى مانند اِغما و بىهوشى، خودشان نمىتوانند نه در روز و نه در شب قبل از آن به جمرات سنگ بزنند، مىتوان نايب گرفت و اگر بتوانند براى نيابت اذن بدهند، بايد از آنان اذن گرفت.
مسأله 1013) اگر عذر معذور از رمى به گونهاى باشد كه اصلاً نتواند اذن بدهد مانند شخص بىهوش يا كودك غير مميز، مىتوان از
(334) مناسك حج و عمره
طرف او نيابت كرد و در اين فرض احتياجى به اذن وى نيست.
مسأله 1014) بنابر احتياط در صورت امكان معذورى را كه نمىتواند رمى كند به محلّ جمرات ببرند و رمى را در حضور او انجام دهند و بهتر است اگر ممكن باشد سنگ را در دست او بگذارند و بيندازند ولى اگر رفتن به محل جمره براى وى حرجى باشد، لازم نيست.
مسأله 1015) اگر معذور كسى را نايب بگيرد تا از طرف وى به جمرات سنگ بزند و پس از اين كه نايب عمل را انجام داد عذر وى برطرف شود، لازم نيست خودش دوباره رمى كند.
مسأله 1016) تا خود فرد از توانايى بر انجام عمل نااميد نشده، نايب نمىتواند عمل را از طرف وى انجام دهد؛ البته نيابت قبل از يأس نيز جايز است ولى در اين صورت اگر بعد از نيابت عذر وى برطرف شد، بايد خودش رمى را انجام دهد.
مسأله 1017) اگر هنگامى كه نايب مشغول سنگ زدن به جمرات است، بيمار بهبود يابد يا شخص بىهوش، به هوش آيد، بايد خودشان از ابتدا سنگ بيندازند و اكتفا كردن به مقدارى كه نايب انجام داده، مشكل است.
مسأله 1018) كسى كه در اصل حجّ يا رمى جمرات نايب ديگرى است، بايد رمى جمرات را در روز انجام دهد و اگر از رمى در روز معذور باشد، نمىتواند نايب شود مگر آن كه در اصل حج نايب شده
سنگ زدن به جمرات (335)
و عذر پس از قبول نيابت براى حج عارض شده باشد.
مسأله 1019) زن چون در حال اختيار هم مىتواند رمى روز دهم را در شب انجام دهد، هرگاه از اوّل هم بداند كه رمى روز عيد را در شب انجام مىدهد مىتواند براى حجّ از طرف ديگرى نايب شود، خواه منوبعنه مرد باشد يا زن، ولى اگر فقط نايب شود تا رمى روز عيد را انجام دهد، نمىتواند آن را در شب انجام دهد، چه منوبعنه مرد باشد و چه زن، همچنان كه مردى كه نايب مىشود تا رمى جمره را از طرف زن انجام دهد، نمىتواند در شب رمى كند.
مسأله 1020) فرد معذور اگر نتواند نايبى پيدا كند كه در روز از طرف او رمى جمرات را انجام دهد، بنابر احتياط واجب نمىتواند كسى را براى رمى در شب نايب بگيرد، بلكه بايد خودش در روز بعد رمى را قضا كند، و اگر براى قضا كردن در روز بعد هم توانايى نداشته باشد، براى آن نايب بگيرد.
مسأله 1021) كسى كه رمى جمرات را انجام نداده و مىخواهد هم خودش به جمرات سنگ بزند و هم به نيابت از يك يا چند نفر به جمرات سنگ بزند، مىتواند جمره اُولى را از طرف خود و منوبعنه رمى كند و جمرههاى بعدى را هم به همين كيفيّت رمى كند يا اين كه هر سه جمره را از طرف خود رمى كند و پس از آن هر سه جمره را از طرف منوبعنه رمى كند و در انجام عمل براى
(336) مناسك حج و عمره
خودش و منوبعنه ترتيب شرط نيست.
مسأله 1022) اگر زن بداند يا احتمال بدهد كه هرگاه خودش حتى اگر در شب قبل رمى جمرات را انجام دهد حايض مىشود و اين موضوع برايش مشقّت داشته باشد، مىتواند براى رمى جمرات نايب بگيرد.
هـ ـ شكّ در سنگ زدن به جمرات
مسأله 1023) اگر هنگامى كه مشغول سنگ انداختن است در عدد سنگهايى كه به جمره زده شكّ كند، بايد به قدرى سنگ بيندازد كه يقين كند هفت سنگ را به جمره زده است. همچنين اگر شكّ كند آيا سنگى كه به طرف جمره پرتاب كرده به آن اصابت كرده يا نه، بايد آن قدر سنگ بزند كه يقين كند هفت سنگ به جمره برخورد كرده است.
مسأله 1024) اگر پس از آن كه رمى جمره را انجام داد و از محلّ رمى به جاى ديگرى رفت، در عدد سنگهايى كه به جمره زده شك كند، در صورتى كه شكّ در نقيصه باشد مثلاً شك كند كه هفت سنگ زده يا شش سنگ، احتياط آن است كه برگردد و مقدارى را كه احتمال مىدهد انجام نداده، تمام كند تا به زدن هفت سنگ يقين پيدا كند، مگر اين كه بعدا از رمى جمره مشغول كار ديگرى شده باشد به نحوى كه عرفا فارغ از عمل محسوب شود كه در اين صورت به شك
سنگ زدن به جمرات (337)
خود اعتنا نكند. و اگر در مقدار زيادى شك كند، مثلاً احتمال بدهد كه هفت يا هشت يا نُه سنگ زده، به شكّ خود اعتنا نكند.
مسأله 1025) اگر پس از پايان سنگ زدن به جمره، شك كند كه آيا سنگها را درست انداخته يا نه، بنابر صحّت بگذارد؛ البته چنانچه شك كند كه آيا آخرين سنگ به جمره برخورد كرده يا نه، بايد آن يك سنگ را اعاده كند مگر اين كه بعد از رمى جمره مشغول كار ديگرى شده باشد به نحوى كه عرفا فارغ از عمل محسوب شود كه در اين صورت به شك خود اعتنا نكند. و اگر بداند كه سنگ به جمره برخورد كرده امّا احتمال بدهد كه شايد سنگ قبلاً توسّط خود او يا ديگرى به جمره پرتاب شده يا آن را با پا انداخته باشد، به شكّ خود اعتنا نكند.
مسأله 1026) اگر روز عيد پس از ذبح يا تراشيدن سر، در اصل اين كه آيا به جمره عقبه سنگ زده يا در عدد سنگها ترديد نمايد، به شكّ خود اعتنا نكند.
مسأله 1027) اگر در روز به جمره سنگ بزند و در شب در اصل اين كه آيا به جمره سنگ زده و يا در تعداد سنگها شك نمايد، به شكّ خود اعتنا نكند.
مسأله 1028) اگر پيش از آن كه مشغول سنگ زدن به جمره بعدى شود شك كند كه آيا به جمره قبلى هفت سنگ زده يا كمتر، بايد به
(338) مناسك حج و عمره
تعدادى كه احتمال كسرى مىدهد سنگ بزند تا يقين پيدا كند هفت سنگ را زده است، مگر اين كه بعد از رمى جمره مشغول كار ديگرى شده باشد به نحوى كه عرفا فارغ از عمل محسوب شود كه در اين صورت به شك خود اعتنا نكند.
مسأله 1029) اگر پس از آن كه مشغول به رمى جمره بعدى شد شك كند كه به جمره قبلى هفت سنگ زده يا نه، به شكّ خود اعتنا نكند.
مسأله 1030) اگر پس از گذشتن روزى كه رمى هر سه جمره در آن روز واجب بوده يقين پيدا كند كه به يكى از جمرهها سنگ نزده و نداند كدام جمره بوده، در صورتى كه رمى جمره عقبه را قضا كند كافى است و احتياط مستحبّ آن است كه رمى هر سه جمره را قضا كند.
مسأله 1031) اگر پس از آن كه به هر سه جمره سنگ زد يقين پيدا كند كه به يكى از جمرات سهگانه، يك يا دو يا سه سنگ كم زده است، در صورتى كه نتواند تعيين كند كه كدام جمره است بايد مقدارى را كه احتمال كسرى مىدهد به هر يك از سه جمره بزند.
مسأله 1032) اگر پس از سنگ زدن به هر سه جمره، يقين پيدا كند كه به يكى از آنها كمتر از چهار سنگ زده، بعيد نيست كه اگر مقدار كسرى را به جمره آخرى بزند كافى باشد، ولى احتياط مستحب آن است كه جمره آخرى را از سر بگيرد و احتياط بالاتر آن است كه مقدار كسرى را به جمره اُولى بزند و سپس رمى جمره دوم و سوم را
سنگ زدن به جمرات (339)
هم به ترتيب اعاده نمايد.
مسأله 1033) اگر بفهمد كه رمى يكى از روزها را باطل انجام داده، هرگاه رمى همان روز را قضا كند كافى است و لازم نيست روز پس از آن را هم قضا كند، مثلاً اگر كسى در روز سيزدهم متوجّه شود كه رمى روز دهم را باطل انجام داده، قضاى همان روز كافى است و لازم نيست رمى روز يازدهم و دوازدهم را هم قضا كند.
و ـ مستحبّات سنگ زدن به جمره
مسأله 1034) در رمى جمره عقبه در روز عيد و نيز رمى جمرات سهگانه در روزهاى يازدهم و دوازدهم امور زير مستحبّ است:
1 ـ با طهارت بودن در حال سنگ زدن به جمرات.
2 ـ هنگامى كه سنگها را در دست گرفته و آماده زدن است اين دعا را بخواند:
«اَللّهُمَّ هذِهِ حَصَياتى فَأَحْصِهِنَّ لى وَارْفَعْهُنَّ فى عَمَلى.»
3 ـ با هر سنگى كه مىاندازد تكبير بگويد.
4 ـ با هر سنگى كه مىاندازد اين دعا را بخواند:
«اللّهُ أَكْبَرُ، اَللّهُمَّ ادْحَرْ عَنِّى الشَّيْطانَ، اَللّهُمَّ تَصْديقا بِكِتابِكَ وَعَلى سُنَّةِ نَبِيِّكَ، اَللّهُمَّ اجْعَلْهُ لى حَجّا مَبْرُورا وَعَمَلاً مَقْبُولاً وَسَعْيا
(340)مناسك حج و عمره
مَشْكُورا وَذَنْبا مَغْفُورا.»
5 ـ ميان او و جمره عقبه ده يا پانزده ذراع(1) فاصله باشد و در جمره اُولى و وُسطى كه در روزهاى يازدهم و دوازدهم به آن سنگ مىاندازد كنارِ جمره بايستد.
6 ـ جمره عقبه را رو به جمره و پشت به قبله رمى نمايد و جمره اُولى و وُسطى را رو به قبله و با حالت ايستاده رمى نمايد.
7 ـ سنگ ريزه را بر انگشت ابهام بگذارد و با ناخنِ انگشت شهادت آن را بيندازد.
8 ـ پس از آن كه به جمره سنگ زد و به محلّ سكونت خود در منى بازگشت، اين دعا را بخواند:
«اَللّهُمَّ بِكَ وَثِقْتُ وَعَلَيْكَ تَوَكَّلْتُ فَنِعْمَ الرَّبُّ وَنِعْمَ الْمَوْلى وَنِعْمَ النَّصيرُ.»
--------------------------------------------------------------------------------
1 ـ ذراع عبارت است از فاصله ميان انگشت وسط دست تا آرنج. (القاموس المحيط، فيروزآبادى)
مستحبّات سنگ زدن به جمره (341)