موضوع: کتب استفتائی
مرجع: حضرت آیت الله العظمی وحید خراسانی
مسأله 2311 ـ عاريه آن است كه انسان مال خود را به ديگرى بدهد كه از آن استفاده كند ، و در عوض چيزى هم از او نگيرد .
مسأله 2312 ـ لازم نيست در عاريه صيغه بخوانند ، و اگر مثلاً لباس را به قصد عاريه به كسى بدهد ، و او هم به همين قصد بگيرد ، عاريه صحيح است .
مسأله 2313 ـ عاريه دادن چيز غصبى ، و چيزى كه مال انسان است ولى منفعت آن را به ديگرى واگذار كرده ، مثلاً آن را اجاره داده ، در صورتى صحيح است كه مالك يا مستأجر به عاريه دادن راضى باشد .
مسأله 2314 ـ چيزى را كه منفعتش مال انسان است ، مثلاً آن را اجاره كرده است مىتواند عاريه بدهد ، مگر اينكه شرط شده باشد در عقد اجاره كه خودش استفاده كند ، و در صورت اول ـ بنابر احتياط واجب ـ نمىتواند آن را بدون اذن مالكش به كسى كه آن را عاريه كرده است ، تحويل دهد .
مسأله 2315 ـ اگر ديوانه ، و بچه ، و مفلّس ، و سفيه مال خود را عاريه بدهند ، صحيح نيست ، امّا اگر ولىّ مصلحت بداند و مال كسى را كه بر او ولايت دارد عاريه دهد ، اشكال ندارد ، و همچنين واسطه شدن بچه در رسانيدن مال به كسى كه عاريه مىكند بى اشكال است .
مسأله 2316 ـ اگر در نگهدارى چيزى كه عاريه گرفته است كوتاهى نكند ، و در آن تصرف غير مجاز هم ننمايد و اتفاقاً آن چيز تلف شود ، ضامن نيست ، ولى چنانچه شرط كنند كه اگر تلف شود گيرنده ضامن باشد ، يا چيزى را كه عاريه كرده طلا و نقره باشد ، بايد عوض آن را بدهد .
مسأله 2317 ـ اگر طلا و نقره را عاريه بگيرد ، و شرط كند كه اگر تلف شود ضامن نباشد ، چنانچه تلف شود ضامن نيست .
مسأله 2318 ـ اگر عاريه دهنده بميرد ، عاريه گيرنده بايد به همان ترتيبى كه در مسأله (2308) در صورت فوت صاحب مال در مورد وديعه گذشت ، عمل نمايد .
مسأله 2319 ـ اگر عاريه دهنده طورى شود كه شرعاً نتواند در مال خود تصرف كند مثلاً ديوانه ، يا بيهوش شود ، گيرنده بايد به همان ترتيبى كه در مسأله (2310) در مورد وديعه در نظير اين صورت گذشت ، عمل نمايد .
مسأله 2320 ـ كسى كه چيزى را عاريه داده است هر وقت بخواهد مىتواند عاريه را بهم بزند . و كسى هم كه عاريه گرفته است هر وقت بخواهد مىتواند آن را بهم بزند .
مسأله 2321 ـ عاريه دادن چيزى كه استفاده حلال ندارد مثل آلات لهو قمار ، يا ظرف طلا و نقره ، به جهت استعمال در خوردن و آشاميدن ـ بلكه در مطلق استعمالات ـ بنابر احتياط لازم ـ باطل است ، و امّا عاريه دادن به جهت زينت نمودن ، جايز است .
مسأله 2322 ـ عاريه دادن گوسفند براى استفاده از شير و پشم آن ، و عاريه دادن حيوان نر براى جفتگيرى ، صحيح است .
مسأله 2323 ـ اگر چيزى را كه عاريه گرفته است به مالك ، يا وكيل ، يا ولىّ ، او بدهد و بعداً آن چيز تلف شود ، گيرنده ضامن نيست ، ولى اگر بدون اجازه صاحب مال يا وكيل ، يا ولىّ ، او آن را به جائى ببرد اگر چه جائى باشد كه صاحبش معمولاً به آنجا مىبرده است ، مثلاً اسب را در اصطبلى كه صاحبش براى آن درست كرده است ببندد و بعداً تلف شود ، يا كسى آن را تلف كند ، ضامن است .
مسأله 2324 ـ اگر چيز نجس را عاريه دهد ، بايد در صورتى كه در مسأله (2014) گذشت ، نجس بودن آن را به كسى كه مىگيرد ، بگويد .
مسأله 2325 ـ چيزى را كه عاريه گرفته است ، بدون اجازه صاحب آن نمىتواند به ديگرى اجاره ، يا عاريه دهد .
مسأله 2326 ـ اگر چيزى را كه عاريه گرفته است ، با اجازه صاحب آن به ديگرى عاريه دهد ، چنانچه كسى كه اول آن چيز را عاريه گرفته است بميرد ، يا ديوانه ، شود ، عاريه دومى باطل ، نمىشود .
مسأله 2327 ـ اگر بداند مالى را كه عاريه گرفته غصبى است بايد آن را به صاحبش برساند ، و نمىتواند به عاريه دهنده بدهد .
مسأله 2328 ـ اگر مالى را كه مىداند غصبى است عاريه بگيرد ، و از آن استفادهاى ببرد ، و در دست او از بين برود ، مالك مىتواند عوض مال و عوض استفادهاى را كه گيرنده برده است از او ، يا از كسى كه مال را غصب كرده است مطالبه كند ، و اگر از گيرنده بگيرد ، او نمىتواند چيزى را كه به مالك مىدهد از عاريه دهنده ، مطالبه نمايد .
مسأله 2329 ـ اگر نداند مالى را كه عاريه گرفته غصبى است و در دست او از بين برود ، چنانچه صاحب مال عوض آن را از او بگيرد ، او هم مىتواند آنچه را كه به صاحب مال داده است از عاريه دهنده مطالبه نمايد ، ولى اگر چيزى را كه عاريه گرفته است طلا و نقره باشد ، يا عاريه دهنده با او شرط كرده باشد كه اگر آن چيز از بين برود عوضش را بدهد ، نمىتواند عوض آن را كه به صاحب مال مىدهد از عاريه دهنده مطالبه نمايد ؛ ولى اگر مالك از او در مقابل استفاده او از اين مال ، چيزى را بگيرد ، مىتواند از عاريه دهنده ، مطالبه نمايد .