موضوع: کتب استفتائی
مرجع: حضرت آیت الله العظمی موسوی اردبیلی
فصل بيست و چهارم:
روابط اجتماعى و آداب معاشرت
انسان موجودى است اجتماعى كه بخش بزرگى از زندگى وى را ارتباط با ديگران تشكيل مىدهد، او در روابط اجتماعى خود از علم و تجربه ديگران بهره جسته و تجربه و علم خويش را به ديگران مىآموزد، از آنان ادب آموخته و به آنها ادب مىآموزد و به تعبيرى جامع از آنها سود برده و به آنها سود مىرساند، و بدين جهت اسلام اجتماعى بودن انسان را بر عزلت و كنارهگيرى از جامعه ترجيح داده و دستورالعملهاى دينى از قبيل نماز جماعت و جمعه، حج، پرداخت واجبات مالى به نيازمندان، صله رحم، عيادت مريض، تشييع پيكر فرد مؤمن، ديدار دوستان و مانند آن را به گونهاى طراحى و تنظيم نموده است كه انسان مؤمن همواره در ارتباط با ديگران باشد و از احوال آنان با خبر شود. اما از سوى ديگر جامعه همچون اقيانوسى است كه علاوه بر نعمتها و زيبايىها، خطرات و تهديدات فراوانى در آن وجود دارد، از اينرو فرد با حضور در اجتماع در مقابل آفات متعددى قرار مىگيرد كه بايد با ظرافت و درايت از آنها فاصله گرفته و در صدد برطرف نمودنشان برآيد. در اين جا به بيان دو امر مهم كه
(360)
رعايت آنها نقش بسزايى در سالمسازى اجتماع دارد مىپردازيم:
رعايت حرمت و حقوق انسانها
برخى افراد در برخوردهاى اجتماعى خويش درصدد خودنمايى و به رخ كشيدن كارهاى خود هستند، اين افراد سعى دارند با رفتار متكبرانه خود بر ديگران فخر فروخته و با تمسخر، تحقير، غيبت، تهمت، دشنام و امثال آن حيثيت افراد را لكهدار نمايند، برخى نيز در صدد پايمال كردن حقوق ديگران و بهرهمندى از دسترنج آنها از طريق ظلم و ستم هستند. بديهى است اين گونه رفتارها خلاف اخلاق بوده و از هواى نفس و خواهشهاى شيطانى سرچشمه مىگيرد و انسان بايد با مجاهدت و مبارزه با نفس از خود مواظبت نموده تا مرتكب چنين اعمال و رفتارهايى نگردد و براى ديگران و حقوق آنها ارزش قائل شده و مصداق عينى اين كلام حكيمانه باشد كه «آنچه را براى خود مىپسندى براى ديگران نيز بپسند و آنچه را براى خود نمىپسندى براى ديگران نيز نپسند».
برخى از آداب اجتماعى اسلام از قبيل استحباب سلام، دست دادن و مصافحه با يكديگر هنگام ملاقات و رعايت انصاف در برخوردها، همگى براى ايجاد رابطه صميمانه و به دور از هر گونه ستم، تحقير و حيثيتشكنى است.
بنابراين معاشرت و برخورد مسلمانان با يكديگر بايد بر اساس برادرى و حفظ حقوق و شخصيت يكديگر انجام گيرد و امورى از قبيل عدالت، احسان، صداقت، احترام متقابل، فداكارى، حفظ امنيت،
(361)
رازدارى، هميارى و... در معاشرت آنان با هم ملاك و معيار اصلى قرار گيرد و از كارهايى چون غيبت، تهمت، حسد، تكبر، ماجراجويى، تجسس، دروغ، چاپلوسى، نيرنگ، پايمال كردن حقوق يكديگر، مسخرهنمودن ديگران، خيانت و... خوددارى گردد.
بر همه مسلمانان لازم است كه در برخوردهاى خود با ديگران بهخصوص پدر و مادر، مربيان و اساتيد، همسايه، بستگان و بزرگان دين و دانش و همه كسانى كه به گونهاى بر آنها حقى دارند جنبههاى انسانى و آداب اسلامى را رعايت نموده و نسبت به رفع مشكلات ديگر مسلمانان خصوصاً افراد محروم و مستضعف، سالخورده و مصيبتديده به اندازه قدرت و توان خود اقدام نمايند؛ در سخنى از امام صادق عليهالسلام چنين آمده است: «انسانهاى با ايمان برادر يكديگر بوده و همانند بدن واحدى هستند كه اگر يك قسمت از آن دچار بيمارى گردد اثر و درد آن در تمام بخشها ظاهر مىشود.»(1) و چه زيبا شاعر شيرين سخن شيراز سعدى اين سخن را به نظم كشيده است:بنى آدم اعضاى يك پيكرند كه در آفرينش ز يك گوهرند
چو عضوى به درد آورد روزگار دگر عضوها را نماند قرار
تو كز مِحنت ديگران بىغمى نشايد كه نامت نهند آدمى(2)
انسان مؤمن بايد نسبت به امور مسلمانان اهتمام ورزيده و از كنار آنها به سادگى عبور نكند؛ رسول خدا صلىاللهعليهوآلهوسلم فرمودند: «هر كس صبح نمايد در
--------------------------------------------------------------------------------
1 ـ بحارالانوار،ج58،ص148،حديث25.
2 ـ گلستان،باب اول در سيرت پادشاهان،ص61،حكايت10.
(362)
حالى كه نسبت به امور مسلمانان اهتمام نداشته باشد مسلمان نخواهد بود.»(1)
نكته قابل توجه اين كه رابطه مسلمانان با افراد غير مسلمان نيز بايد بر اساس دستورات اسلام و حفظ حقوقشان باشد و لازم است در برخورد با آنان از انجام كارهايى همچون تخلف از قرارداد و وعده، فريبكارى، كمفروشى در دادوستد، خيانت در امانت و ستمكارى اجتناب شود؛ چرا كه از نظر اسلام انسان، هرچند غيرمسلمان، قابل احترام است و از حقوق انسانى برخوردار است، و به همين جهت حضرت على عليهالسلام در عهدنامه خويش به مالك اشتر مىنويسد: «در برخورد با زيردستان چون درندهخويان رفتار نكن، چرا كه آنان دو گروه هستند: يا برادر دينى تو هستند و يا در خلقت همانند تو هستند.»(2)
سلام، راهى براى پيوند عاطفى انسانها
در اين جا مناسب است مطالبى در باره «سلام» و اهميت آن در اسلام ذكر شود. بدون ترديد بيشتر انسانها هنگامى كه با يكديگر برخورد مىنمايند براى اظهار محبت خويش، نوعى تحيت و دعا براى سلامتى و حيات يكديگر دارند، كه اين كار گاهى به شكل سخن و لفظ و گاهى به شكل عمل و حركت مخصوص دست يا ساير اعضاء صورت مىپذيرد؛ يكى از روشنترين روشهاى بيان علاقه مسلمانان به همديگر كه نقش بسزايى در پيوند عاطفى آنها دارد «سلام» مىباشد. در حقيقت معناى
--------------------------------------------------------------------------------
1 ـ وسائل الشيعه،ج16،ص336،حديث2.
2 ـ نهج البلاغه،بخش نامهها،نامه 53،ص326.
(363)
«سلام عليكم» كه يك تحيت الهىِ مبارك و پاكيزه است، اين است كه خداوند تو را به سلامت دارد.
آن گونه كه از برخى آيات قرآن استفاده مىشود يكى از راههاى ابراز علاقه انسانهاى نيكوكار در بهشت نسبت به يكديگر «سلام» است(1). اين تحيت و ابراز علاقه، مخصوص اسلام نيست، بلكه در ميان اقوام پيش از اسلام نيز وجود داشته است، و بدين جهت هنگامى كه فرشتگان به صورت افراد ناشناس بر حضرت ابراهيم عليهالسلام وارد شدند به او سلام نمودند و حضرت نيز جواب سلام آنها را داد(2).
به چند سخن حكيمانه در اينباره توجه نماييد:
پيامبر اكرم صلىاللهعليهوآلهوسلم : «سخن خود را با سلام آغاز نماييد، پس هر كس كه پيش از سلام شروع به سخن نمايد پاسخ او را ندهيد.»(3)
امام صادق عليهالسلام : «بخيل كسى است كه از سلام كردن خوددارى نمايد.»(4)
در پارهاى از احاديث پيشوايان معصوم عليهمالسلام وارد شده است كه شخص عابر و نيز فرد ايستاده بر كسى كه نشسته، سواره بر پياده، قاطرسوار بر الاغسوار و اسبسوار بر قاطرسوار سلام نمايد.(5) از اين كه صاحبان وسايل نقليه گرانقيمت بايد بر صاحبان وسيله سوارى ارزانقيمت سلام
--------------------------------------------------------------------------------
1 ـ سوره ابراهيم(14): آيه23.
2 ـ سوره ذاريات(51): آيه25.
3 ـ وسائل الشيعه،ج12،ص56،حديث4.
4 ـ همان،ص59و60،حديث6.
5 ـ همان،ص73و74،حديث1 - 5.
(364)
نمايند! به دست مىآيد كه اين دستور نوعى مبارزه با تكبر و خودبزرگبينى ناشى از ثروت و مقام و مانند آن است، ولى متأسفانه امروزه به جاى عمل به اين سفارش و دستور ارزشمند ديده مىشود كه در موارد زيادى سلام كردن به عنوان ابزارى جهت بيان فرمانبردارى انسانهاى فقير نسبت به افراد پولدار و قدرتمند در آمده و شكلى از استعمار و بندگى ديگران را به خود گرفته است.
پيامبر اكرم صلىاللهعليهوآلهوسلم خود بر كودكان سلام مىكرد و اين كار را يكى از پنج كارى كه تا هنگام مرگ ترك نمىنمود، برمىشمرد تا پس از وى سنت قرار گيرد.(1)
ناگفته نماند چنان كه از پيامبر اكرم صلىاللهعليهوآلهوسلم روايت گرديده، سلام نمودن امرى مستحب ولى پاسخ آن امرى لازم و واجب است.(2)
رعايت عفت عمومى
اسلام با وضع قوانين فردى و اجتماعى در صدد تكامل انسان و حركت دادن او به سوى خوشبختى در دنيا و سعادت در آخرت است. از نظر اسلام همانگونه كه انسان از نظر فردى مىبايست داراى ظاهر و باطنى آراسته باشد و آنها را از آلودگى حفظ نمايد، همچنين بايد در جهت آراستگى و پاك كردن مجتمع انسانى كه در آن زندگى مىنمايد، حركت كند و در نهايت جامعهاى به دور از آلودگى، گناه، خيانت، جنايت، فساد،
--------------------------------------------------------------------------------
1 ـ همان،ص62،حديث1.
2 ـ همان،ص58،حديث3.
(365)
تبعيض و ظلم و ستم براى خويش فراهم آورد. در شريعت اسلام هيچ كس حق ندارد به بهانه آزادىهاى فردى امنيت و عفت عمومى را پايمال نمايد، به همين جهت با كسانى كه بخواهند به حقوق مادى و معنوى ديگران تجاوز نمايند به شدت برخورد گرديده است و علاوه بر انذار و هشدار نسبت به عذاب اخروى، در بسيارى از موارد مجازاتهاى سختى نيز براى آنها پيشبينى شده است.
در زندگى اجتماعى رفتار هر فردى بر ساير افراد تأثير گذار بوده و به اصطلاح «واگيردار» خواهد بود؛ شرابخوارى و قماربازى و فساد جنسى علنى و امثال آن پايههاى اخلاقى اجتماع را سست و ويران كرده و زندگى انسان را به سوى حيوانيت سوق خواهد داد. از نظر اسلام كسى كه در خلوت مرتكب يكى از محرمات الهى مىگردد با شخصى كه در انظار عمومى به چنين كارى دست مىزند تفاوت بسيارى دارد، چرا كه اولى فقط خود را آلوده كرده ولى دومى آلودگيش را به جامعه تزريق نموده است. دستورالعملهاى زير تنها بخش كوچكى از احكام اسلام براى پاكسازى معنوى محيط اجتماعى مسلمانان مىباشد:
الف ـ حرمت حضور دختر و پسر يا زن و مرد نامحرم در مكان خلوتى كه در معرض رفت و آمد افراد ديگر نيست، بدين معنا كه افراد ديگر اجازه ندارند و يا نمىتوانند به آن مكان وارد شوند؛ امام على عليهالسلام مىفرمايند: «هيچ زن و مردى با هم خلوت نمىكنند مگر اين كه شيطان سومين فردى است كه در آنجا حضور دارد.»(1)
--------------------------------------------------------------------------------
1 ـ مستدرك الوسائل،ج14،ص265،حديث2.
(366)
ب ـ حرمت چشمچرانى و نگاههاى شهوتآلود دختر و پسر يا زن و مرد به يكديگر؛ امام صادق عليهالسلام مىفرمايند: «نگاه تيرى از تيرهاى مسموم شيطان است، چه بسيار نگاهها كه حسرت و پشيمانى طولانى بر جا مىگذارد.»(1)؛ همچنين مىفرمايند: «نگاههاى پىدرپى تخم شهوت را در قلب پاشيده و شخص را دچار فتنه مىنمايد»(2).
ج ـ لزوم رعايت پوشش و حجاب و حفظ اندام و زينت زن از تماشاى بيگانگان؛ امام على عليهالسلام مىفرمايند: «در آخرالزمان و هنگام برپايى قيامت كه بدترين زمانهاست زنانى يافت مىشوند برهنه، در حالى كه زينتهاى خود را براى ديگران آشكار كرده و از دين بيرون رفته و در فتنهها داخل شده و به سوى شهوتها و لذتها حركت نموده و حرامهاى خدا را حلال مىنمايند، اين گونه زنان تا ابد در جهنم باقى خواهند ماند.»(3)
د ـ خوددارى از سخنان تحريكآميز؛ بايد سخن گفتن زن با ديگران طبيعى و به طور معمول باشد و از حرفزدن به گونهاى هوسانگيز و با گفتارى گناهآلود و همراه با ادا و اطوار مخصوص و شوخىهاى فسادانگيز كه بيگانگان را به خود جلب نموده و افراد بيماردل و شهوتران را به فكر گناه مىاندازد، پرهيز نمايد.
از اين دستور العملها و نظائر آن بر اين حقيقت مىتوان دست يافت كه اسلام در پى آن است كه از عوامل تحريك آتش شهوت زنان و مردان بيگانه نسبت به يكديگر جلوگيرى نموده و فضا را براى يك زندگى سالم
--------------------------------------------------------------------------------
1 ـ وسائل الشيعه،ج20،ص190و191،حديث1.
2 ـ همان،ص192،حديث6.
3 ـ همان،ص35،حديث5.
(367)
و به دور از هر گونه آلودگى و گناه آماده سازد.
اميد است كه در سايه آگاهى از اين دستورات و عمل به آنها، ديگران را نيز از باب امر به معروف و نهى از منكر به رعايت اين احكام الهى تشويق و ترغيب نماييم و اجتماعى سالم و به دور از مظاهر فساد كه از آن به «مدينه فاضله» تعبير مىگردد، فراهم آوريم.
پرسش: اگر انسان آبروى مسلمانى را خدشهدار كرده باشد، مثلاً از او غيبت كرده يا به او تهمت زده باشد، وظيفهاش چيست؟
پاسخ: تا جايى كه برايش ممكن است بايد از او حلاليت بخواهد، اما اگر اين امر امكان نداشت، يا مفاسد ديگرى به همراه داشت، بايد از خداوند براى او طلب آمرزش نمايد. و اگر تهمت يا غيبت سبب شكست او و لكهدار شدن شخصيتش و وارد شدن خسارت مادى يا معنوى به وى شده است بايد تلاش كند تا جايى كه ممكن است آن را جبران و برطرف نمايد.
پرسش: اگر در جلسهاى از فرد مؤمنى غيبت شود وظيفه شنونده چيست؟
پاسخ: در صورتى كه قدرت دارد بايد از آن مؤمن دفاع نمايد و اگر قدرت دفاع ندارد بايد حتىالمقدور آن جلسه را ترك كند.
پرسش: آيا تجسس در زندگى شخصى و خانوادگى ديگران جايز است؟
پاسخ: خير، تجسس در زندگى ديگران از هر طريقى كه باشد ـ خواه از طريق گوش دادن مكالمات تلفنى، خواندن نامههاى خصوصى،
(368)
شنودگذارى و مانند آن ـ حرام مىباشد؛ پيامبر اكرم صلىاللهعليهوآلهوسلم فرمودند: «هر كس بدون رضايت ديگران به سخن آنها گوش دهد در قيامت در گوشهاى او سرب گداخته ريخته مىشود.»(1)
پرسش: آشكار كردن راز ديگران در اجتماع چه حكمى دارد؟
پاسخ: تجسس براى دسترسى بر رازهاى زندگى خصوصى ديگران كارى حرام است، و كسى كه مرتكب چنين عملى شده يا به هر طريق بر رازى از رازهاى فردى آگاهى يافته است، نبايد آن را افشا نمايد و اگر آن را افشا كند و باعث پديد آمدن زيان مالى يا آبرويى به آن فرد شود، صرف نظر از گناهى كه مرتكب شده بايد آن خسارت و زيان را نيز جبران نمايد.
پرسش: نگاه كردن افراد به بدن، سر و صورت يكديگر چه حكمى دارد؟
پاسخ: اين سؤال داراى صورتهاى گوناگونى است كه به قرار زير مىباشد:
1 ـ نگاه كردن مرد به بدن مرد ديگر و همچنين زن به بدن زن ديگر به قصد لذت و شهوت حرام است و بدون آن مانعى ندارد، البته نگاهكردن به عورت و شرمگاه يكديگر در هر حال حرام است.
2 ـ نگاه كردن زن به بدن مرد نامحرم حرام است مگر اعضايى چون سر، صورت و دستها كه معمولاً مردان آن را نمىپوشانند كه نگاه كردن بدون قصد لذت به آنها اشكالى ندارد.
--------------------------------------------------------------------------------
1 ـ بحار الانوار،ج73،ص340،حديث8.
(369)
3 ـ نگاه كردن مرد به سر و بدن و موى زن نامحرم ـ گرچه بدون قصد لذت باشد ـ حرام است.
4 ـ مردان و زنانى كه با يكديگر محرمند ـ مانند برادر و خواهر يا پدر و دختر و يا مادر و پسر ـ مىتوانند بدون قصد لذت به يكديگر نگاه كنند، ولى احتياط واجب آن است كه به قسمتهايى از بدن يكديگر كه معمولاً پوشانده مىشود، نگاه نكنند.
پرسش: نگاه كردن و يا تماس پزشك با بيمار نامحرم چگونه است؟
پاسخ: اگر مراجعه به پزشك همجنس يا محرم مشكل باشد و پزشك براى درمان ناچار باشد به بدن نامحرم نگاه كند يا دست بزند اشكال ندارد، ولى بايد به اندازه نياز اكتفا نمايد.
پرسش: زن چه مقدارى از بدن خود را از مرد نامحرم بايد بپوشاند؟
پاسخ: زن بايد بدن، سر و موى خود را بپوشاند ولى پوشاندن صورت و دستها تا مچ اگر به قصد نشان دادن به مرد نباشد لازم نيست، هرچند پوشاندن آن خوب است؛ ولى بايد قدمهاى خود را بپوشاند و بنابر احتياط واجب پوشش او طورى باشد كه برجستگىهاى بدن وى نمايان نباشد.
پرسش: آيا زن و مرد نامحرم مىتوانند صداى يكديگر را بشنوند؟
پاسخ: در صورتى كه بدون قصد لذت باشد مانعى ندارد ـ خواه به صورت مستقيم يا غير مستقيم ـ ولى اگر صداى زن مهيّج بوده و موجب
(370)
تحريك مىگردد، بنابر احتياط از گوش دادن به آن اجتناب شود.
پرسش: آيا حضور زن در عرصههاى گوناگون و فعاليتهاى اجتماعى جايز است؟
پاسخ: در صورتى كه اولاً: عفت عمومى را مراعات كرده و مرتكب حرامى نشود و ثانيا: حضور وى باعث از بين رفتن حقوق شوهر و فرزندانش نگردد، مانعى ندارد، ولى با اين حال از قرآن و روش معصومين عليهمالسلام چنين استفادهاى مىگردد كه براى زنان بهتر است در غير موارد لزوم در اجتماعاتى كه نامحرم وجود دارد ظاهر نشوند.
پرسش: آيا زن مىتواند شغلى را انتخاب كند كه مراعات حجاب براى او ممكن نيست؟
پاسخ: چون اصل لزوم حجاب براى زن از ضروريات اسلام است زن بايد شغلى را انتخاب نمايد كه بتواند در خلال آن حجاب شرعى خود را حفظ نمايد.
(371)