موضوع: کتب استفتائی
مرجع: حضرت آیت الله العظمی موسوی اردبیلی
فصل پنجم:
بىهمتايى خداوند
يكى از صفات خداوند يگانگى و يكتايى اوست؛ به اين معنا كه خداوند شريكى ندارد و خود همهكاره جهان است و در آفرينش و اداره آن احتياج به كمكى نداشته و نخواهد داشت. يكى از شعارهاى كليدى و اساسى پيامبر اسلام صلىاللهعليهوآلهوسلم كه ضامن رستگارى انسان خواهد بود شعار نفى خداى ديگر و اثبات يگانگى خداوند مىباشد: «قُولُوا لا اِلهَ اِلاّ اللّه تُفْلِحوا»(1) يعنى: بگوييد خدايى جز خداى يگانه وجود ندارد تا رستگار شويد. قرآن اين كتاب آسمانى به هر مناسبتى روى اين شعار اساسى تكيه مىكند كه خداى متعال يكتاست. برخى از راههاى اثبات يگانگى خداوند بدين قرار است:
راه اول: نظم موجود در جهان آفرينش
يكپارچگى و هماهنگى موجود بين اجزاء آفرينش، خود گواهى روشن بر يكتايى اوست. ضعفها و قدرتها، حملهها و دفاعها،
--------------------------------------------------------------------------------
1 ـ بحار الانوار،ج18،ص202،حديث32.
(45)
خشونتها و عاطفهها، نيازها و امكانات در اين جهان چنان به هم آميختهاند كه انسان دچار تحير و سرگردانى مىگردد؛ ضعف نوزاد با قدرت پدر و مادر، و حمله شهاب سنگها با دفاع جوّ زمين جبران مىشود؛ گازكربنيك حاصل از تنفس انسان با اكسيژن توليدى گياهان تلافى مىشود. اينها و نمونههاى ديگر آن نمايانگر خالقى يكتا و بىهمتاست. با مطالعه يك كتاب كه تمام مطالب آن يكدست و يكنواخت است انسان پى به يگانگى نويسنده آن خواهد برد؛ چرا كه اگر نويسنده اين كتاب بيشتر از يك نفر بود، سرانجام در آن كتاب و نوشته يك نوع ناهماهنگى پيدا مىشد، هرچند كه ممكن است براى افراد عادى اين ناهماهنگى قابل تشخيص نباشد اما متخصصان و افراد ماهر بدان پى خواهند برد. حال به كتاب آفرينش مىپردازيم؛ متخصصانى كه هر كدامشان گوشهاى از اين جهان را مورد مطالعه قرار دادهاند به هماهنگى و نظم واحد حاكم بر اين جهان گواهى مىدهند. آنها مىگويند اين جهان روى نقشه واحدى بنا شده است و به اندازهاى قوانين حاكم بر آن عمومى و جامع است كه از آزمايش كوچكى درباره يك موجود مىتوان به قانون بزرگى كه در سراسر جهان حكمفرماست پى برد؛ اين جهان به منزله كتابى است كه ورقهاى بىشمارى دارد، هر برگ بلكه هر سطرى از آن را هزاران دانشمند بررسى نموده و مىنمايند و همگى اتفاق بر هماهنگى بين سطرهاى آن دارند.
آيا اگر اين جهان باعظمت با اين هماهنگى ويژه بين اجزاى آن محصول دو پروردگار بود، باز اين ارتباط و همگونى وجود داشت؟
(46)
يكى از ياران امام صادق عليهالسلام هشام بن حكم است، وى مىگويد: به حضرت گفتم چه دليلى بر يگانگى خداوند وجود دارد؟ حضرت فرمودند: «اِتصالُ التَّدبيرِ وَتَمامُ الصُّنْع»(1) يعنى: پيوستگى و هماهنگى بين اجزاء آفرينش و همچنين تماميت و كامل بودن مخلوقات بيانگر يگانگى خالق هستى است.
سپس حضرت صادق عليهالسلام به قسمتى از آيه قرآن اشاره نمودند كه خداوند مىفرمايد: «اگر در آسمان و زمين خدايان ديگرى غير از خدا وجود داشت آسمان و زمين به تباهى و فساد كشيده مىشدند»(2).
راه دوم: يكتاپرستى انبياء و دعوت آنان به سوى خداى يگانه
همه پيامبرانى كه آمدهاند مردم را به خداى يكتا و يكتاپرستى دعوت كردهاند. اگر خداى ديگرى وجود داشت پيامبرانى مىفرستاد تا مردم را به سوى خود دعوت كند. از حضرت على عليهالسلام در كتاب گرانبهاى «نهجالبلاغه» نقل شده است كه ايشان در ضمن سفارشاتى به فرزندش امام حسن عليهالسلام مىفرمايند: «بدان اى پسرم! اگر براى خدا شريكى وجود داشت، پيامبرانش براى راهنمايى تو مىآمدند و آثار سلطنت و فرمانروايى آن خداى را در جهان آفرينش مشاهده مىكردى و اعمال و صفاتش را مىشناختى، ولى او خدايى است يكتا.»(3)
پرسش: چه اشكالى دارد خدايان ديگرى وجود داشته باشند اما پيامبرى نفرستند؟
--------------------------------------------------------------------------------
1 ـ بحار الانوار،ج3،ص229،حديث19.
2 ـ سوره انبياء(21): آيه22.
3 ـ نهج البلاغه،بخش نامهها،نامه31،ص300.
(47)
پاسخ: چگونه ممكن است خدايى نسبت به برترين مخلوق خود يعنى بشر اين گونه بىتفاوت باشد و براى آنان رهبر و راهنمايى كه به سوى سعادت دعوتشان نمايد نفرستد؛ ان شاء اللّه در بحث نبوت گفته خواهد شد كه فرستادن پيامبر يك امر لازم و ضرورى است.
راه سوم: برهان عقلى
با يك استدلال ساده مىتوان به يگانگى خالق هستى پى برد و آن اين كه: برفرض اگر دو خدا يا چند خدا وجود داشته باشد، براى به وجود آمدن يك پديده مثلاً «كره مريخ» چند حالت وجود دارد:
الف ـ هر يك از آن خدايان بهتنهايى و به طور جداگانه كره مريخ را خلق كردهاند، يك بار خداى اول آن را آفريده، و يك بار خداى دوم و... در حقيقت كره مريخ چندين مرتبه خلق شده است. باطل بودن اين صورت روشن و بديهى است؛ زيرا هر چيزى بيش از يك بار خلق نشده است؛ بهعلاوه بعد از آفريده شدن آن چيز به دست خداى اول، ديگر آن چيز موجود شده است و احتياج به آفريده شدن توسط خداى دوم ندارد.
ب ـ آن خدايان به طور اشتراكى و با هميارى يكديگر كره مريخ را آفريدهاند، در اين صورت اين پرسش پيش مىآيد كه آيا اين خدايان بهتنهايى قادر بر خلق اين كره هستند يا خير؟ اگر بگوييد خير، پس معلوم است كه اين خدايان همگى محتاج يكديگرند و قبلاً گفته شد خالق هستى
(48)
نيازمند به غير خودش نيست و احتياج و نياز با خداوندگارى سازگار نيست، و اگر هر كدام بهتنهايى قادر بر آفريدن كره مريخ هستند اما با اين حال از كمك خدايان ديگر استفاده مىكنند، اين كمك گرفتن دلايلى دارد و بدون جهت نمىتواند باشد؛ يا هر خدا مىخواهد نيروى كمترى براى آفريدن آن پديده به كار برد و يا مىخواهد از مخالفت و كارشكنى خدايان ديگر در امان باشد، و در نهايت اين كه به همكارى و سازش با خدايان ديگر محتاج است، كه اين با مقام خداوندى نمىسازد؛ چرا كه موجود محتاج و نيازمند نمىتواند خالق هستى باشد.
پرسش: چه اشكالى دارد كه هر يك از اين خدايان آفريدن موجودات جهان را بين خودشان تقسيم كنند، مثلاً يكى كره مريخ را خلق نمايد و ديگرى كره زمين را؟
پاسخ: اگر يكى از اين خدايان كره مريخ را آفريد و خداى ديگر تصميم به نابودى آن گرفت، اگر خداى اول كه آن كره را خلق كرده بتواند از مخلوق خود دفاع كند و از كار تخريبى خداى دوم جلوگيرى كند، دومى عاجز است و خدا نخواهد بود، و اگر نتواند مخلوق خود را نگه دارد و از آن دفاع كند، اولى عاجز بوده و صلاحيت خدايى را ندارد.
فوايد و آثار ايمان به خداى يكتا
خداباورى و اعتقاد به وجود خالقى توانمند و يكتا براى جهان هستى نتايج و ثمرات فراوانى را به همراه دارد، كه در اين جا به برخى از آنها اشاره مىشود:
(49)
1 ـ ايجاد روحيه مسؤوليت پذيرى در انسانها. انسانى كه به خدا و يگانگى او اعتقاد دارد خود را در مقابل كارهايش مسؤول مىداند، زيرا موجودى به نام خداى بينا را بر اعمالش ناظر مىبيند، پس تلاش مىكند كه از كارهاى بد پرهيز نمايد و به انجام كارهاى نيك بپردازد؛ به همين جهت در جامعهاى كه خدا باورى در متن زندگى مردم قرار دارد كارهاى زشت و ناپسند ترك گشته و كارهاى مفيد و سازنده از رونق بالايى برخوردار است.
2 ـ چون او را همهكاره جهان مىدانيم، غير او را هر كه و هرچه باشد ناتوان و ضعيف مىشماريم و تنها از او كمك مىخواهيم؛ همان طور كه در سوره حمد بارها در نمازهايمان تكرار مىكنيم «ايّاك نستعين» يعنى: فقط از تو كمك مىجوييم. انسان مؤمن در تمام سختىها و مشكلات از خداوند استمداد مىجويد.
3 ـ براى غير خدا اظهار بندگى و پرستش نمىكنيم، در مقابل هيچ بشرى كرنش نمىنماييم، و عبادتهايمان را تنها براى او قرار مىدهيم. يكى از شعارهاى نمازگزاران اين است: «ايّاك نعبد» يعنى: فقط تو را پرستش و عبادت مىنماييم.
(50)