صفحه اول  اخبار اندیشه آخرین استفتائات آثار فقهی مرجع استخاره تماس با ما درباره ما
مرجع ما پایگاه اطلاع رسانی مراجع شیعه http://marjaema.com
مطالب مهم
تبلیغات
اخبار
اوقات شرعی
اخبار حوزه و دانشگاه
» تأکید نماینده مجلس بر اجرای قوانین حوزه زنان
» گزارش تصویری از مراسم عزاداری و سوگواری شهادت حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)
» پیکر آیت الله موسوی اردبیلی در حرم مطهر حضرت معصومه (س) به خاک سپرده شد
» بیانیه حضرت آیت الله مکارم شیرازی در پی حکم اخیر شیخ الازهر: کشتار غیر مسلمین در هر کجای دنیا شدیداً محکوم است
صفحه اول  >> آثار فقهی >>
مرجع ما | آثار فقهی
فهرست:
فصل دوم
موضوع: کتب استفتائی
مرجع: حضرت آیت الله العظمی موسوی اردبیلی

فصل دوم:

اصول دين و تقويت باورهاى دينى

 

همانطور كه در مبحث «سخنى با خوانندگان» گفتيم، بالاترين مرحله‏اى كه در انسان وجود دارد مرحله تفكر و انديشه اوست. آدمى موجودى است داراى فكر و خرد كه با خود مى‏انديشد: من كه هستم؟ چرا به دنيا آمده‏ام؟ آفريننده اين جهان كيست؟ جهان به كدام سو مى‏رود؟ عاقبت امر من چه مى‏شود؟ آيا انسان بيهوده آفريده شده است؟ آيا من در اين جهان وظيفه و تكليفى دارم؟

نه شكوفه‏اى، نه برگى، نه ثمر، نه سايه دارم  همه حيرتم كه دهقان ز چه روى كِشت ما را 

اين موجود خردمند تا آن هنگام كه پاسخ قانع‏كننده‏اى براى سؤالاتش پيدا نكند متحير و سرگردان خواهد بود. هر مسلك و مذهبى خواه ناخواه داراى نوعى نگرش و بينش درباره هستى است كه تعيين كننده نوع برداشت و تكيه‏گاه فكرى آن مكتب به شمار مى‏رود و بر اساس آن به پاسخ‏گويى به پرسش‏هاى پيرامون خود مى‏پردازد؛ در اصطلاح به اين نوع نگرش و برداشت، «جهان بينى» مى‏گويند. در هر مذهب و آيينى مطالبى

(28)

 
بنيادى و ريشه‏اى وجود دارد كه خميرمايه و ركن اصلى آن مذهب به شمار مى‏رود و با فروريختن آن پايه‏ها اصل آن مذهب نيز ويران مى‏گردد. دين اسلام هم داراى مسايلى بنيادى و ريشه‏اى است كه اركان اصلى اين دين به حساب مى‏آيند، و بر هر فرد مسلمانى لازم است كه نسبت به اين اصول زيربنايى آگاهى لازم و كافى پيدا كند و با دليل و برهان به آنها معتقد گردد. اين امور اساسى كه مورد قبولِ همه مسلمانها ـ چه شيعه و چه سنى ـ بوده و همگى به آنها اعتقاد دارند، سه اصل «توحيد»، «نبوت» و «معاد» مى‏باشد.

علاوه بر اين سه اصل ما شيعيان به دو اصل ديگر به نام «عدل» و «امامت» معتقد هستيم.

اصل عدل آن گونه كه ما شيعيان بدان معتقد هستيم مورد نظر همه گروههاى سنى‏مذهب نيست، بلكه عده‏اى از آنها نظرشان در معناى عدل خداوند با ما شيعيان متفاوت است و امامت هم به آن معنايى كه ما مى‏گوييم و بعد مفصّل راجع به آن گفتگو مى‏كنيم، فقط مخصوص شيعه است.

البته در اسلام غير از اصولى كه ذكر شد امورى وجود دارد كه از آنها به «فروع دين» تعبير مى‏شود كه عبارتند از: 1 ـ نماز، 2 ـ روزه، 3 ـ خمس، 4 ـ زكات، 5 ـ حج، 6 ـ جهاد، 7 ـ امر به معروف، 8 ـ نهى از منكر، 9 ـ تَولّى (يعنى دوست داشتن دوستان خدا)، 10 ـ تَبرّى (يعنى دشمن داشتن دشمنان خدا و بيزارى از آنها).

تفاوت اساسى بين اصول دين و فروع دين در اين است كه اعتقاد به

(29)

 
اصول دين بايد همراه با دليل و برهان باشد. هركس موظف است در پديده‏هاى هستى تفكر نموده، با رجوع به عقل و فطرت خود، مقدمات ايمان و اعتقاد صحيح را فراهم نمايد؛ به عبارت ديگر، اصول دين امورى هستند تحقيقى نه تقليدى. اما در فروع دين انسان مى‏تواند با مراجعه به كارشناس و تقليد از او وظيفه‏اش را در آن امور انجام دهد؛ مثلاً آيا در قنوت نماز انسان مى‏تواند دعاى فارسى بخواند يا خير؟ خوردن گوشت راسو يا فلان پرنده حلال است يا نه؟ در اين موارد با مراجعه به مرجع و كارشناس امور فقهى مى‏تواند به وظيفه‏اش آگاه گردد؛ اما پاسخ اين سؤال كه آيا خدايى به عنوان آفريننده اين جهان وجود دارد يا خير يا اين سؤال كه آيا آفريننده يكى است يا شريك هم دارد، و... را بايد با تحقيق و جستجو و مطالعه در جهان هستى به دست آورده، به آنها اعتقاد و باور پيدا كند.

 


راه‏هاى تقويت باورهاى دينى

يك فرد مسلمان بايد پايه‏هاى مذهبى و ستونهاى دينى خود را به گونه‏اى محكم و قوى كند كه اگر عقايدش از ناحيه مخالفين مورد حمله قرار گرفت توان مقاومت را داشته باشد و بتواند با دليل‏هاى محكم و قطعى از عقيده‏اش دفاع كند.

در اين جا مناسب است به پاره‏اى از راه‏هاى تقويت باورهاى دينى و اعتقادات مذهبى اشاره نماييم:

راه اول: تفكر عميق در جهان آفرينش و پديده‏هاى هستى است. انسان

(30)

 
بايد ابتدا سعى كند خود را بشناسد، به نيروهاى موجود در ذات خودش آگاهى كافى پيدا كند، به ساختمان پيچيده ظاهرى خود يعنى جسمش نظرى بيفكند و ظرافتهاى موجود در روح خويش و وجدان و فطرتش را مدّ نظر قرار دهد، در اين صورت است كه به راحتى يقين و باور به خداى هستى‏بخش پيدا مى‏كند. در اين زمينه پيامبر اكرم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم مى‏فرمايند: «مَنْ عَرفَ نَفْسَه فَقدْ عَرَفَ رَبَّه»(1) يعنى: آن كس كه خود را شناخت به‏يقين خدايش را خواهد شناخت.

قرآن مجيد در موارد متعدد تأكيد ويژه‏اى بر توجه انسان‏ها نسبت به ساختمان مخلوقات دارد، گاهى مى‏گويد: «آيا به ساختمان وجودى شتر توجهى نمى‏كنند كه چگونه آفريده شده، وهمچنين به آسمان كه چگونه برافراشته شده و به كوهها كه چگونه در جاى خود قرار گرفته و به زمين كه چگونه گسترده و هموار شده نمى‏نگرند؟»(2) و در جايى ديگر مى‏فرمايد: «به‏درستى كه در آفرينش زمين و آسمان نشانه‏هايى براى مؤمنين، و در آفرينش خودتان و ساير جانوران كه خداوند آنان را در زمين پراكنده ساخته نشانه‏هايى براى باوركنندگان، و در رفت و آمد شب و روز و تفاوت آنها و در رزق (بارانى) كه خداوند از آسمان مى‏فرستد و زمين مرده را با آن زنده مى‏نمايد و در وزش بادها نشانه‏هايى براى خردمندان وجود دارد»(3).

راه دوم: مطالعه كتاب‏هاى گوناگونى است كه درباره جهان آفرينش


--------------------------------------------------------------------------------

1 ـ بحار الانوار،ج2،ص32،حديث22.

2 ـ سوره غاشيه(88): آيات17 - 20.

3 ـ سوره جاثيه(45): آيات3 - 5.

(31)

 
وموجودات مختلف به نگارش درآمده است. انسان با مطالعه كتاب‏هاى علمى در زمينه‏هاى گوناگون همچون گياه‏شناسى، ستاره‏شناسى، وضعيت جانوران خشكى و دريايى و... مى‏تواند اطلاعات مفيدى راجع به محيط اطرافش پيدا كند و با انديشه در آن موجودات و مخلوقات و قوانين حاكم بر هر كدام به وجود دستى غيبى كه هستى بخش هر كدام از آنهاست پى ببرد.

به علاوه كتاب‏هايى در زمينه خودِ اصول اعتقادات نوشته شده كه در آنها سعى شده است اين اصول با برهان و استدلال ثابت گردد، مثل كتاب‏هاى كلامى و فلسفى. هر كس به فراخور فهم خود مى‏تواند از اين كتاب‏ها جهت استحكام بخشيدن به باورهاى خود در زمينه اصول اعتقادات استفاده نمايد.

راه سوم: گفتگوى حضورى با انديشمندان و خردمندان صاحب نظر در زمينه مسائل اعتقادى است كه به واسطه اين كار انسان به ضعفهاى خود پى‏برده، در جهت اصلاح آنها گام برمى‏دارد.

راه چهارم: استمداد از خداوند و درخواست هدايت از اوست. هرچه انسان با خدا رابطه و انس بيشترى برقرار كند، بيشتر به او نزديك شده و او را بهتر خواهد شناخت و ترديدهايش برطرف خواهد شد.

تا كه از جانب معشوق نباشد كششى  كوشش عاشق بيچاره به جايى نرسد 

ياد و ذكر خداوند عامل مؤثرى است براى ريشه‏دار شدن اعتقاد به او و خوشبختى ابدى.

(32)

 
پرسش: اگر همه افراد بخواهند عمر خويش را به مطالعه و تحقيق در زمينه اصول اعتقادات بگذرانند امور جامعه فلج گرديده و ديگر كسى به كار ديگرى نمى‏رسد؛ با اين وصف اگر افراد بخواهند اصول اعتقاديشان تقليدى نباشد بلكه همراه با تحقيق باشد، چه كارى بايد انجام دهند؟

پاسخ: منظور ما اين نبود كه همه بايد دانشمند كلامى يا فيلسوف شوند؛ بلكه ما گفتيم ايمان ما نبايد جنبه شعارى داشته باشد كه با ايجاد كوچك‏ترين اشكال و شبهه‏اى نسبت به يكى از مسائل عقيدتى دست از همه چيز شسته و تسليم اشكال‏كنندگان شويم؛ و اين كار براى هر فردى ميسّر است. ممكن است انسان از يك حادثه ساده كه در محيط اطرافش اتفاق مى‏افتد بتواند دليلى بر حقانيت اعتقادش پيدا كند. داستان پيرزن فرتوتى كه در حال ريسندگى با چرخ دستى كوچك خود بود بيانگر اين مطلب است، وقتى شخصى به او گفت: اى پيرزن تو چگونه خدايت را شناخته‏اى و پى به وجود وى برده‏اى، بلافاصله دست از چرخ نخ‏ريسى خود برداشت و به دنبال آن چرخ از حركت باز ايستاد، پيرزن فرتوت به سخن آمد و گفت: اين چرخ دستى كوچك و ساده محتاج به دستان منِ پيرزن است تا بتواند حركت كند، چگونه اين جهان باعظمت به آفريدگارى توانا نياز ندارد!؟

 

(33)