صفحه اول  اخبار اندیشه آخرین استفتائات آثار فقهی مرجع استخاره تماس با ما درباره ما
مرجع ما پایگاه اطلاع رسانی مراجع شیعه http://marjaema.com
مطالب مهم
تبلیغات
اخبار
اوقات شرعی
اخبار حوزه و دانشگاه
» تأکید نماینده مجلس بر اجرای قوانین حوزه زنان
» گزارش تصویری از مراسم عزاداری و سوگواری شهادت حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)
» پیکر آیت الله موسوی اردبیلی در حرم مطهر حضرت معصومه (س) به خاک سپرده شد
» بیانیه حضرت آیت الله مکارم شیرازی در پی حکم اخیر شیخ الازهر: کشتار غیر مسلمین در هر کجای دنیا شدیداً محکوم است
صفحه اول  >> آثار فقهی >>
مرجع ما | آثار فقهی
فهرست:
احكام سر بريدن و شكار حيوانات
موضوع: کتب استفتائی
مرجع: حضرت آیت الله العظمی نوری همدانی

 

احكام سر بريدن و شكار حيوانات

 

 

 

(مسأله2578) اگر حيوان حلال گوشت را به دستوري که بعداً گفته مي شود سر ببرند ، چه وحشي باشد و چه اهلي ، بعد از جان دادن ، گوشت آن حلال و بدن آن پاک است ولي حيواني که نجاستخوار شده ، اگر به دستوري که در شرع معيّن نموده اند آن را اِسْتِبراء نکرده باشند ؛ و حيواني که انسان با آن وطي ( نزديکي ) کرده بعد از سر بريدن ، گوشت آن حلال نيست .

 

(مسأله2579) حيوان حلال گوشت وحشي مانند آهو و کبک و بز کوهي و حيوان حلال گوشتي که اهلي بوده و بعداً وحشي شده مثل گاو شتر اهلي که فرار کرده و وحشش شده است ، اگر به دستوري که بعداًگفته ميشود آنها را شکار کنند پاک و حلال است ولي حيوان حلال گوشت اهلي مانند گوسفند و مرغ خانگي و حيوان حلال گوشت وحشي که به واسطة تربيت کردن اهلي شده است ؛ با شکار کردن پاک و حلال نمي شود .

 

(مسأله2580) حيوان حلال گوشت وحشي در صورتي با شکار کردن پاک و حلال مي شود که بتواند فرار کند يا پرواز نمايد بنابر اين بچّة آهو که نمي تواند فرار کند و بچّة کبک که نمي تواند پرواز نمايد ، با شکار کردن پاک و حلال نمي شود و اگر آهو و بچّه اش را که نمي تواند فرار کند ، با يک تير شکار نمايند ، آهو حلال و بچّه اش حرام است .

 

(مسأله2581) حيوان حلال گوشتي که مانند ماهي که خون جهنده ندارد ، اگر به خودي خود بميرد پاک است ، ولي گوشت آن را نمي شود خورد .

 

(مسأله2582) حيوان حرام گوشتي که خون جهنده ندارد  ، مانند مار با سر بريدن حلال نمي شود ولي مردة آن پاک است ، چه خودش بميرد و يا سرش را ببرند .

 

(مسأله2583) سگ و خوک به واسطة سر بريدن و شکار کردن پاک نمي شوند و خوردن گوشت آنها حرام است . و حيوان حرام گوشتي را که درّنده و گوشتخوار است مانند گرگ و پلنگ اگر به دستوري که گفته مي شود سر ببرند ؛ يا با تير و مانند آن شکار کنند پاک است ، ولي گوشت آن حلال نمي شود و اگر با سگ شکاري آن را شکار کنند ، پاک شدن بدنش هم اشکال دارد .

 

(مسأله2584) فيل و خرس و بوزينه و موش و حيواناتي که مانند مار و سوسمار در داخل زمين زندگي مي کنند ، اگر خون جهنده داشته باشند و به خودي خود بميرند نجسند ، بلکه اگر سر آنها را هم ببرند ؛ يا آنها را شکار نمايند ، پاک شدن بدنشان اشکال دارد و احتياط واجب اجتناب از آنها است .

 

(مسأله2585) اگر از شکم حيوان زنده ، بچّة مرده اي بيرون آيد يا آن را بيرون آورند ، خوردن گوشت آن حرام است .

 

 

 

دستور سر بريدن حيوانات 

 

 

 

(مسأله2586) دستور سر بريدن حيوان آن است که حُلقوم ( مجراي تنّفس ) و مَري( مجراي غذا) و دو شاهرگ را که در دو طرف حُلقوم است که به اين مجموع اَوْداج اَربعه ( چهار رگ ) گفته مي شود از پائين بر آمدگي زير گلو به طور کامل ببرند . اگر آنها را بشکافند کافي نيست .

 

(مسأله2587) اگر بعضي از چهار رگ را ببرند و صبر کنند تا حيوان بميرد ، بعد بقّيه را ببرند فائده ندارد ، بلکه اگر به اين مقدار هم صبر نکنند ولي بطور معمول چهار رگ را پشت سر هم نبرند که يک کار شمرده شود اگر چه پيش از جان دادن حيوان ، بقّية رگها را ببرند ، اشکال دارد .

 

(مسأله2588) اگر گلوي گوسفند را بطوري بکَند که از چهار رگي که در گردن است و بايد بريده شود چيزي نماند آن حيوان حرام مي شود ، ولي اگر مقداري از گردن را بکَند و چهار رگ باقي باشد ، يا جاي ديگر بدن را بکَند ، در صورتي که گوسفند زنده باشد و به دستوري که گفته مي شود سر آن را ببرند ، حلال و پاک مي باشد .

 

 

 

شرائط سربريدن حيوانات 

 

 

 

(مسأله2589) سر بريدن حيوان پنج شرط دارد :

اوّل : کسي که ير حيوان را مي برد چه مرد باشد ، چه زن ، بايد مسلمان باشد و اظهار دشمني با اهل بيت پيغمبر ( صلّي الله عليه و آله و سلّم ) نکند . و بچّه مسلمان هم اگر مميّز باشد يعني خوب و بد را بفهمد مي تواند سر آن را ببرد .

دوّم : سر حيوان را با چيزي ببرند که از آهن باشد ، ولي چنانچه آهن پيدا نشود و طوري باشد که اگر سر حيوان را نبرند مي ميرد ، با چيز تيزي که چهار رگ آن را جدا کند ، مانند شيشه و سنگ تيز ، مي شود سر آن را بريد .

سوّم : در موقع سر بريدن ، گلو و دست و پا و شکم حيوان رو به قبله باشد و کسي که ميداند بايد رو به قبله سر ببرد ، اگر عمداً حيوان را رو به قبله نکند ، حيوان حرام مي شود ، و همچنين در صورتي که مسأله را نداند و حيوان را رو به قبله نکند ، ولي اگر فراموش کند يا قبله را اشتباه کند ، يا نداند قبله کدام طرف است ، يا نتواند حيوان را رو به قبله کند ، اشکال ندارد . و احتياط واجب آن است که کسي که سر حيوان را مي بُرد نيز رو به قبله باشد .

چهارم : وقتي مي خواهد سر حيوان را ببرد ، يل کارد به گلويش بگذارد ؛ به نيّت سر بريدن ، نام خدا را ببرد و همينقدر که بگويد بِسْمِ اللهِ يا اَلْحَمْدُلِلهِ يا اَللهُ اَکْبَرُ کافي است و اگر بدون قصد سر بريدن نام خدا را ببرد ، آن حيوان پاک نمي شود و گوشت آن هم حرام است ، ولي اگر از روي فراموشي نام خدا را نبرد اشکال ندارد .

پنجم : حيوان بعد از سر بريدن حرکتي بکند اگر چه مثلاً چشم يا دُم خود را حرکت دهد ، يا پاي خود را به زمين زند يا خون به طوري که در موقع سر بريدن حيوان متعارف است بيرون بيايد که معلوم شود زنده بوده است .

 

 

 

دستور کشتن شتر 

 

 

 

(مسأله2590) اگر بخواهند شتر را بکشند که بعد از جان دادن پاک و حلال باشد ، بايد به پنج شرطي که براي سر بريدن حيوانات گفته شد ، کارد يا چيز ديگري را که از آهن و برنده باشد در گودي بين گردن و سينه اش فرو کنند .

 

(مسأله2591) وقتي مي خواهند کارد را به گردن شتر فرو ببرند ، بهتر است که شتر ايستاده باشد ، ولي اگر در حالي که زانوها را به زمين زده ، يا به پهلو خوابيده و جِلُوِ بدَنش رو به قبله است ، کارد را در گودي گردنش فرو کنند ، اشکال ندارد .

 

(مسأله2592) اگر به جاي اينکه کارد در گودي گردن شتر فرو کنند سر آن را ببرند ، يا گوسفند و گاو و ماننداينها را مثل شتر کارد درگودي گردنشان فرو کنند ، گوشت آنها حرام و بدن آنها نجس است . ولي اگر چهار رگ شتر را ببرند و تا زنده است به دستوري که گفته شد کارد در گودي گردنش فرو کنند ، گوشت آن حلال و بدن آن پاک است و نيز اگر کارد در گودي گردن گاو يا گوسفند يا مانند اينها فرو کنند و تا زنده است سر آن را ببرند ، حلال و پاک مي باشد .

 

(مسأله2593) اگر حيواني سر کش شود و نتوانند آنرا به دستوري که در شرع معپين شده بکشند ، يا مثلاً در چاه بيفتد و احتمال بدهند که در آنجا بميرد و کشتن آن به دستور شرع ممکن نباشد ، چنانچه با چيزي مثل شمشير که به واسطة تيزي آن بدن زخم مي شود به بدن حيوان زخم بزنند و در اثر زخم جان دهد ، حلال مي شود و رو به قبله بودن آن لازم نيست ، ولي بايد شرطهاي ديگري که براي سر بريدن حيوانات گفته شد ، مراعات شود .

 

(مسأله2594) گوسفند يا حيوانات ديگر را اگر با کارخانه ها و مکينه هائي که اخيراً در بعض بلاد متعارف شده است ، ذبح کنند در صورتي که تمام شرائطي که براي سر بريدن از قبيل بريدن ( اَوْداجِ اَربَعه ) که مذکور گرديد ( که علّت مرگ حيوان اين باشد نه قطع تخاع به وسيله برق مثلاً ) و رو به قبله بودن حيوان به نحوي که ذکر شد و رو به قبله بودن ذابح و بردن نام خدا مراعات شود حلال است و گرنه آن حيوان حرام و نجس است . و گوشتهائي که در بازار مسلمانان فروش مي رود و احتمال داده مي شود که بطور شرعي ذبح شده باشد ، حلال و خريد و فروش آن جائز است .

 

(مسأله2595) گوشتها يا مرغهاي سر بريده اي که از بِلاد کفر مي آورند ، محکوم به نجاست و حرمت و مردار بودن است و خريد و فروش آنها جائز نيست مگر آنکه ذبح شرعي آنها ثابت شود .

 

(مسأله2596) گوشتهائي که از ممالک غير اسلامي مي آورند حرام و معاملة آنها باطل است .

 

 

 

چيزهائي که موقع سر بريدن حيوانات مستحّب است 

 

 

 

(مسأله2597) چند چيز در سر بريدن حيوانات مستحّب است :

اوّل : موقع سر بريدن گوسفند ، دو دست و يک پاي آن را ببندند و پاي ديگرش را باز بگذارند و موقع سر بريدن گاو چهار دست و پايش را ببندند و دم آن را باز بگذارند و موقع کشتن شتر دو دست آن را از پائين تا زانو ، يا تا زير بغل به يکديگر ببندند و پاهايش را باز بگذارند و مستحّب است مرغ را بعد از سر بريدن رها کنند تا پر و بال بزند .

دوّم : پيش از کشتن حيوان ، آب جلوي آن بگذارند .

سوّم : کاري کنند که حيوان کمتر اذيّت شود ، مثلاً کارد را خوب تيز کنند و با عجله سر حيوان را ببرند .

 

 

 

چيزهائي که در کشتن حيوانات مکروه است

 

 

 

(مسأله2598) چند چيز در کشتن حيوانات مکروه است :

اوّل : آنکه کارد را پشت حلقوم فرو کنند و به طرف جلو بياورند که حلقوم از پشت بريده شود .

دوّم : در جائي حيوان را بکشند که حيوانِ ديگر آن را ببيند .

سوّم : در شب يا پيش از ظهر روز جمعه سر حيوان را ببرند ، ولي در صورت احتياج عيبي ندارد .

چهارم : خود انسان چهار پائي را که پرورش داده است بکشد و احتياط آن است که پيش از بيرون آمدن روح پوست حيوان را نکَنَند و مغز حرام را که در تيرة پشت است نَبُرَنْد و حرام است که پيش از بيرون آمدن روح سر حيوان را از بدنش جدا کنند ، ولي با اين عمل حيوان حرام نمي شود .

 

 

 

احکام شکار کردن با اسلحه

 

 

 

(مسأله2599) اگر حيوان حلل گوشت وحشي را با اسلحه شکار کنند ، با پنج شرط حلال و بدنش پاک است :

اوّل : آنکه اسلحة شکار مثل کارد و شمشير برنده باشد ؛ يا مثل نيزه و تير ، تيز باشد که به واسطة تيز بودن ، بدن حيوان را پاره کند و اگر به وسيلة دام يا چوب و سنگ و مانند اينها حيواني را شکار کنند پاک نمي شود و خوردن آن هم حرام است . و اگر حيواني را با تفنگ شکار کنند ، چنانچه گلوله آن تيز باشد که در بدن حيوان فرو رود و آن را پاره کند پاک و حلال است . و اگر گلوله تيز نباشد بلکه با فشار در بدن حيوان فرو رود و حيوان را بکشد ، يا به واسطة حرارتش بدن حيوان را بسوزاند و در اثر سوزاندن ، حيوان بميرد پاک و حلال بودنش اشکال دارد .

دوّم : کسي که شکار مي کند بايد مسلمان باشد يا بچّة مسلمان باشد که خوب و بد را بفهمد و اگر کافر يا کسي که اظهاردشمني با اهل بيت پيغمبر ( صلّي الله عليه و آله و سلّم)      ميکند ، حيواني را شکار نمايد ، آن شکار حلال نيست .

سوّم : اسلحه را براي شکار کردن حيوان به کار برد و اگر مثلاً جائي را نشان کند و اتفاقاًحيواني را بکشد ، آن حيوان پاک نيست و خوردن آن هم حرام است .

چهارم : در وقت بکار بردن اسلحه نام خدا را ببرد و چنانچه عمداً نام خدا را نبرد شکار

حلال نم شود ، ولي اگر فراموش کند اشکال ندارد .

پنجم : وقتي به حيوان برسد که مرده باشد ، يا اگر زنده است به اندازة سر بريدن آن وقت نباشد و چنانچه به اندازة سر بريدن وقت باشد و سر حيوان را نبرد تا بميرد ، حرام است .

 

(مسأله2600) اگر دو نفر حيواني را شکار کنند ، ويکي از آنان مسلمان و ديگري کافر باشد يا يکي از آن دو نام خدا را نبرد ، آن حيوان حلال نيست .

 

(مسأله2601) اگر بعد از آن که حيواني را تير زدند مثلاً در آب بيفتد ، و انسان بداند که حيوان بواسطة تير و افتادن در آب جان داده ، حلال نيست . بلکه اگر شک کند که فقط با تير بوده يا نه ، حلال نمي باشد .

 

(مسأله2602) اگر با سگ غصبي يا اسلحة غصبي حيواني را شکار کند ، شکار حلال است و مال خود او مي شود ولي گذشته از اينکه گناه کرده ، بايد اجرت اسلحه يا سگ را به صاحبش بدهد .

 

(مسأله2603) اگر با شمشير يا چيز ديگري که شکار کردن با آن صحيح است با شرطهائي که در مسأله 2606 گفته شد حيواني را دو قسمت کنند ، وسر و گردن در يک قسمت بماند و انسان وقتي برسد که حيوان جان داده باشد ، هر دو قسمت خلال است به شرطي که به همين قطع کردن جان داده باشد ولي اگر حيوان زنده باشد و وقت تنگ باشد براي سر بريدن به آداب شرع قسمتي که سر و گردن ندارد حرام و قسمتي که سر و گردن دارد حلال است و اگر وقت باشد براي سر بريدن ، آن قسمت که در آن سر نيست حرام است و آن قسمت ديگر اگر سر آن را به دستوري که در شرع معيّن شده ببرند حلال است و گرنه آن هم حرام است .

 

(مسأله2604) اگر با چوب يا سنگ يا چيز ديگري که شکار کردن با آن صحيح نيست حيواني را دو قسمت کنند ، قسمتي که سر و گردن ندارد حرام است و قسمتي که سر و گردن دارد ، اگر زنده باشد و ممکن باشد که مقداري زنده بماند و سر آن را بدستوري که در شرع معّين شده ببرند حلال و گرنه آن قسمت هم حرام مي باشد .

 

(مسأله2605) اگر حيواني را شکار کنند ، يا سر ببرند ، و بچّة زنده اي از آن بيرون آيد چنانچه آن بچّه را به دستوري که در شرع معيّن شده سر ببرند حلال و گرنه حرام مي باشد .

 

(مسأله2606) اگر حيواني را شکار کنند يا سر ببرند و بچّة مرده اي از شکمش بيرون آورند ، چنانچه خلقت آن بچّه کامل باشد و مو يا پشم در بدنش روئيده باشد ، پاک و حلال است .

 

 

  

شکار کردن با سگ شکاري 

 

 

 

(مسأله2607) اگر سگ شکاري ، حيوان وحشي حلال گوشتي را شکار کند ، پاک بودن و حلال بودن آن حيوان شش شرط دارد :

اوّل : سگ بطوري تربيت شده باشد که هر وقت آن را براي گرفتن شکار بفرستند برود و هر وقت از رفتن جلوگيري کنند بايستد ، ولي اگر در وقت نزديک شدن به شکار با جلوگيري نايستد مانع ندارد و احتياط واجب آن است که اگر عادت دارد که پيش از رسيدن صاحبش شکار را مي خورد از شکار او اجتناب کنند ، ولي اگر اتفاقاً شکار را بخورد ، اشکال ندارد .

دوّم : صاحبش آن را بفرستد و اگراز  پيش خود دنبال شکار رود و حيواني را شکار کند خوردن آن حيوان حرام است ، بلکه اگر از پيش خود دنبال شکار رود و بعداً صاحبش بانگ بزند که زودتر آن را به شکار برساند ؛ اگر چه به واسطة صداي   صاحبش شتاب کند ، بنا بر احتياط واجب بايد از خوردن آن شکار خودداري نمايد .

سوّم : کسي که سگ را مي فرستد بايد مسلمان باشد يا بچّة مسلمان باشد که خوب و بد را بفهمد و اگر کافر يا کسي که اظهار دشمني با اهل بيت پيغمبر ( صلّي الله عليه و آله و سلّم ) مي کند سگ را بفرستد ، شکار آن سگ حرام است .

چهارم : وقت فرستادن سگ نام خدا را ببرد و اگر عمداً نام خدا را نبرد ؛ آن شکار حرام است ولي اگر از روي فراموشي باشد اشکال ندارد و اگر وقت فرستادن سگ نام خدا را عمداً نبرد و پيش از آنکه سگ به شکار برسد نام خدا را ببرد بنابر احتياط واجب بايد از آن شکار اجتناب نمود .

پنجم : شکار به واسطة زخمي که از دندان سگ پيدا کرده بميرد پس اگر سگ ، شکار را خفه کند ، يا شکار از دويدن يا ترس بميرد حلال نيست .

ششم : کسي که سگ را فرستاده ؛ وفتي برسد که حيوان مرده باشد ، يا اگر زنده است به اندازة سر بريدن آن وقت نباشد و چنانچه وقتي برسد که به اندازة سر بريدن وقت باشد مثلاً حيوان چشم يا دم خود را حرکت دهد ، يا پاي خود را به زمين بزند ، چنانچه سر حيوان را نبرد تا بميرد ، حلال نيست .

 

(مسأله2608) کسي که سگ را فرستاده اگر وقتي برسد که بتواند سر حيوان را ببرد ، چنانچه به طور معمول و با شتاب مثلاً کارد را بيرون آورد و وقت سر بريدن بگذرد و آن حيوان بميرد حلال است ؛ ولي اگر مثلاً به واسطة زياد تنگ بودن غلاف يا چسبيدگي آن ، بيرون آوردن کارد طول بکشد و وقت بگذرد حلال نمي شود به احتياط واجب و نيز اگر چيزي همراه او نباشد که با آن ، سر حيوان را ببرد و حيوان بميرد ، احتياط واجب آن است که از خوردن آن خودداري کند .

 

(مسأله2609) اگر چند سگ را بفرستد و با هم حيواني را شکار کنند ، چنانچه همة آنها داراي شرطهائي که در مسأله 2607 گفته شد بوده اند ، شکار حلال است و اگر يکي از آنها داراي آن شرطها نبوده ، شکار حرام است .

 

(مسأله2610) اگر سگ را براي شکار حيواني بفرستد و آن سگ حيوان ديگري را شکار کند ، آن شکار حلال و پاک است . و نيز اگر آن حيوان را با حيوان ديگري شکار کند ، هر دوي آنها حلال و پاک مي باشند .

 

(مسأله2611) اگر چند نفر با هم سگ را بفرستند و يکي از آنها کافر باشد ؛ يا عمداً نام خدا را نبرد ، آن شکار حرام است و نيز اگر يکي از سگهائي را که فرستاده اند بطوري که در مسألة 2607 گفته شد تربيت شده نباشد ، آن شکار حرام مي باشد .

 

(مسأله2612) اگر باز يا حيوان ديگري غير سگ شکاري ، حيواني را شکار کند ؛ آن شکار حلال نيست ولي اگر وقتي برسند که حيوان زنده باشد و به دستوري که در شرع معيّن شده سر آن را ببرند حلال است .

  

 

 

صيد ماهي

 

 

 

(مسأله2613) اگر ماهي فَلْسْ دار را زنده از آب بگيرند و بيرون آب جان دهد ، پاک و خوردن آن حلال است . و چنانچه در آب خود به خود بميرد پاک است ولي خوردن آن حرام مي باشد ولي اگر دامي در آب براي صيد ماهي نصب کنند و ماهي بعد از اينکه به دام افتاد در آب در داخل دام بميرد حلال بودن آن خالي از قوّت نيست هر چند احوط ترک خوردن آن ماهي است و ماهي بي فلس را اگر چه زنده از آب بگيرند و بيرون آب جان دهد حرام است .

 

(مسأله2614) اگر ماهي از آب بيرون بيفتد ، يا موج آن را بيرون بيندازد ، يا آب فرو رود و ماهي در خشکي بماند ، چنانچه پيش از آنکه بميرد ، با دست يا به وسيلة ديگر کسي آن را بگيرد ، بعد از جان دادن حلال است .

 

(مسأله2615) کسي که ماهي را صيد مي کند ، لازم نيست مسلمان باشد و در موقع گرفتن ، نام خدا را ببرد ، ولي مسلمان بايد بداند شرائطي که براي حلال بودن در مسأله 2613 گفته شد دربارة آن مراعات شده است تا بتواند از آن استفاده کند .

 

(مسأله2616) ماهي مرده اي که معلوم نيست آن را زنده از آب گرفته اند يا مرده ، چنانچه در دست مسلمان باشد ، حلال است و اگر در دست کافر باشد ؛ اگر چه بگويد آن را زنده گرفته ام حرام مي باشد ، مگر اينکه دو شاهد عادل گواهي دهند که راست مي گويد يا يقين حاصل شود که راست مي گويد .

 

(مسأله2617) خوردن ماهي زنده اشکال ندارد .

 

(مسأله2618) اگر ماهي زنده را بريان کنند ، يا در بيرون آب پيش از جان دادن بکشند ، خوردن آن اشکال ندارد .

 

(مسأله2619) اگر ماهي را بيرون آب دو قسمت کنند و يک قسمت آن را در حالي که زنده است در آب بيفتد ، خوردن قسمتي را که بيرون آب مانده اشکال ندارد .

 

 

 

صيد مَلَخ

 

 

 

(مسأله2620) اگر ملخ را با دست يا وسيلة ديگري زنده بگيرند ، بعد از جان دادن خوردن آن حلال است  و لازم نيست کسي که آن را مي گيرد مسلمان باشد و در موقع گرفتن ؛ نام خدا را ببرد ولي اگر ملخ مرده اي در دست کافر باشد و معلوم نباشد که آن را زنده گرفته يا نه ، اگر چه بگويد زنده گرفته ام حلال نيست . مگر اينکه يقين حاصل شود يا دو شاهد عادل شهادت دهند که راست مي گويد .

(مسأله2621) خوردن ملخي که بال درنياورده و نمي تواند پرواز کند حرام است .