موضوع: کتب استفتائی
مرجع: حضرت آیت الله العظمی وحید خراسانی
احكام ارث
مقدمه
پيش از شرح تفصيلى احكام و مسائل ارث ذكر برخى از اصطلاحات و قواعد آن مفيد به نظر مىآيد.
الف: وارثان خويشاوند نسبى در سه طبقه قرار دارند، و طبقۀ اوّل و دوم از دو صنف تشكيل مىشود.
طبقۀ اوّل: داراى دو صنف است:
صنف اوّل: پدر و مادر.
صنف دوم: فرزندان (بىواسطه يا باواسطه).
طبقۀ دوم: داراى دو صنف است:
صنف اوّل: پدر بزرگ و مادر بزرگ (بىواسطه يا باواسطه).
صنف دوم: برادر و خواهر و برادرزاده و خواهرزاده (بىواسطه يا باواسطه).
طبقۀ سوم كه يك صنف است: عمو و عمّه و دايى و خاله و فرزندان آنها.
مراد از عمو، عموى خود شخص يا عموى پدر يا مادر يا عموى پدربزرگ يا مادربزرگ و ... است و همين طور است مراد از عمّه و دايى و خاله، و مراد از فرزندان، فرزندان بىواسطه يا باواسطه مىباشد.
* سه قاعده مربوط به طبقات و اصناف وارثان:
قاعدۀ اوّل: هر طبقه بر طبقۀ بعدى مقدّم است و با بودن يك نفر از طبقۀ اوّل نوبت به طبقۀ دوم نمىرسد و با بودن يك نفر از طبقۀ دوم نوبت به طبقۀ سوم نمىرسد.
قاعدۀ دوم: در هر صنف، كسى كه به ميّت نزديكتر است، بر كسى كه از ميّت دورتر است مقدم است، ولى خويشاوند نزديكتر در يك صنف بر خويشاوند دورتر در صنف ديگر مقدّم نيست.
بنابراين فرزند بر نوه و نوه بر نتيجه مقدّم است، ولى پدر بر نوه مقدّم نيست، چون در دو صنف قرار دارند، و نيز پدربزرگ خود ميّت بر پدر بزرگ پدر ميّت مقدّم است و برادر بر برادرزاده مقدّم است، ولى پدربزرگ بر برادرزاده و نيز برادر بر پدربزرگ با واسطه مقدّم نيست، چون در دو صنف قرار دارند.
قاعدۀ سوم: خويشاوند پدر و مادرى، بر خويشاوند پدرى مقدّم است، به شرطى كه هر دو در يك فاصله از ميّت قرار داشته باشند، ولى اگر فاصله آنها يكى نباشد، خويشاوند پدر و مادرى مقدّم نيست، بنابراين خويشاوند نزديكتر بر خويشاوند دورتر مقدّم است، هر چند خويشاوند نزديكتر از طريق تنها پدر به ميّت برسد و خويشاوند دورتر از طريق پدر و مادر.
از قاعدۀ دوم و سوم يك مورد استثنا شده است:
پسر عموى پدر و مادرى ميّت بر عموى پدرى ميّت مقدّم است، و ظاهراً دختر عمو همچون پسر عمو و عمّه همچون عمو مىباشد. اين استثنا در جايى است كه همراه پسر عموى پدر و مادرى و عموى پدرى، دايى يا خالۀ پدرى وجود نداشته باشند وگرنه اين استثنا در كار نيست.
ب: زن و شوهر در طبقهبندى سهگانه فوق قرار ندارند، بلكه زن و شوهر همراه تمامى طبقات ارث مىبرند و مانع ارثبردن هيچ طبقهاى هم نمىشوند.
ج: سهم الارث خويشاوندان نسبى و سببى گاه با كسر مشخّصى معيّن شده است، به اين كسر «فرض» و به وارثى كه به اين شكل ارث مىبرد، «صاحب فرض» يا «فرضبر» مىگويند. و گاه سهم الارث بدون كسر مشخّصى تعيين شده است، وارثى كه به اين شكل ارث مىبرد «قرابتبر» خوانده مىشود.
* فرضهاى ارث: 2/ 1، 4/ 1، 8/ 1، 3/ 1، 6/ 1، 3/ 2،
* صاحبان فرض (فرضبرها) عبارتند از:
2/ 1: 1- يك دختر (بدون پسر).
2- شوهر (در صورتى كه ميّت فرزند- ولو با واسطه- نداشته باشد).
3- يك خواهر پدر و مادرى يا تنها پدرى (بدون برادر).
4/ 1: 1- شوهر (در صورتى كه ميّت فرزند- بىواسطه يا باواسطه- داشته باشد.)
2- زن (در صورتى كه ميّت فرزند- بىواسطه يا باواسطه- نداشته باشد).
8/ 1: زن (در جايى كه ميّت فرزند- ولو با واسطه- داشته باشد).
3/ 1: 1- مادر (در صورتى كه ميّت فرزند- ولو با واسطه- نداشته باشد و پدر ميّت هم باشد و حاجبى از ارث مادر هم در كار نباشد، در مسأله 2746 درباره مراد از حاجب در اينجا توضيح داده خواهد شد).
2- دو يا چند برادر مادرى، يا دو يا چند خواهر مادرى، يا برادر و خواهر مادرى.
6/ 1: 1- مادر (در صورتى كه ميّت فرزند داشته باشد.)
2- پدر (در صورتى كه ميّت فرزند داشته باشد.)
در اين سهم پدر و مادر فرقى نيست كه هر يك به تنهايى باشد يا هر دو با هم باشند.
3- مادر (در صورتى كه ميّت فرزند نداشته باشد و پدر ميّت هم زنده باشد ولى حاجبى از ارث مادر در كار باشد.)
توضيح: اگر ميّت فرزند نداشته باشد، چنانچه تنها پدر يا تنها مادر وجود داشته باشد، مادر يا پدر قرابتبر است و چنانچه هر دو باشند مادر فرضبر (3/ 1 در صورت عدم حاجب و 6/ 1 در صورت وجود حاجب) و پدر قرابتبر است.
4- يك برادر يا خواهر مادرى.
3/ 2: 1- دو يا چند دختر (بدون پسر).
2- دو يا چند خواهر پدر و مادرى يا فقط پدرى (بدون برادر).
* دو قاعده:
قاعدۀ اوّل: فرضبرها اوّل سهم خود را مىبرند و سپس قرابتبرها بقيّه تركه را ارث مىبرند.
اين قاعده يك استثنا دارد: اگر يك يا چند خواهر پدر و مادرى يا تنها پدرى با پدربزرگ يا مادربزرگ اجتماع كنند (خواه وارث ديگرى هم در كار باشد يا نباشد) اين قاعده جارى نمىگردد، بلكه پدربزرگ به منزلۀ برادر و مادربزرگ به منزلۀ خواهر بوده، ارث همانند صورتى كه تنها برادران يا خواهران وجود داشته باشد تقسيم مىگردد.
قاعدۀ دوم: در خويشاوندان مادرى، مذكّر و مؤنّث به طور مساوى ارث مىبرند ولى در خويشاوندان پدر و مادرى يا تنها پدرى مذكّر دو برابر مؤنّث ارث مىبرد، بنابراين برادر مادرى و خواهر مادرى ارث مساوى دارند، و برادر پدر و مادرى دو برابر خواهر پدر و مادرى، و برادر پدرى دو برابر خواهر پدرى ارث مىبرد. توضيح بيشتر اين قاعده در ضمن مسائل آينده خواهد آمد
تذكّر: احكامى كه در مسائل اين فصل و ساير فصول رساله گفته مىشود مخصوص انسانهاى آزاد مىباشد و بندگان احكام مخصوصى دارند كه به جهت عدم ابتلاء به آن، در اين رساله نيامده است.
مسأله 2737- كسانى كه به واسطۀ خويشاوندى نسبى ارث مىبرند سه طبقه هستند:
طبقۀ اوّل: كه از دو صنف تشكيل شده است؛
صنف اوّل: پدر و مادر.
صنف دوم: فرزند (مستقيم يا غير مستقيم، هرچه پايين روند).
با توجّه به قاعدهاى كه در مقدمۀ (قسمت الف/ قاعدۀ دوم) گفته شد، تا يكى از فرزندان ميّت وجود داشته باشد نوبت به نوه نمىرسد و تا يك نوه وجود داشته باشد نوبت به نتيجه نمىرسد، ولى پدر و مادر هم همراه فرزند ارث مىبرند و هم همراه نوه و هم همراه نتيجه و ...، و در هر حال تا يك نفر از طبقه اوّل هست، طبقۀ دوم ارث نمىبرند.
طبقۀ دوم كه آن هم از دو صنف تشكيل شده است:
صنف اوّل: پدربزرگ و مادربزرگ (مستقيم يا غير مستقيم، هرچه بالا روند).
صنف دوم: برادر و خواهر و برادرزاده و خواهرزاده (مستقيم يا غير مستقيم، هرچه پايين روند) و در هر صنف هر كس كه به ميّت نزديكتر است ارث مىبرد و با وجود او كسى كه دورتر است ارث نمىبرد، بنابراين پدر بزرگ يا مادربزرگ مستقيم (هر چند مادرى باشد) بر پدربزرگ يا مادر بزرگ غير مستقيم (هر چند پدرى باشد) مقدّم است، همچنين برادر يا خواهر بر برادرزاده يا خواهرزاده مقدّم است و نيز برادرزاده يا خواهرزاده بر نوۀ برادر يا نوۀ خواهر مقدّم است، ولى بين افراد يك صنف با افراد صنف ديگر نزديكى يا دورى از ميّت ملاحظه نمىشود، و در هر حال تا يك نفر از طبقۀ اوّل يا دوم هست، طبقۀ سوم ارث نمىبرند.
طبقۀ سوم كه همگى يك صنف هستند: عمو و عمّه و دايى و خاله (هر چه بالا روند) و اولاد آنان (هرچه پايين روند). و تا يك نفر از عموها و عمّهها و دايىها و خالههاى ميّت زندهاند، اولاد آنها ارث نمىبرد و در مورد اولاد آنان هم تا يك نفر از اولاد نزديكتر وجود دارد، اولاد دورتر ارث نمىبرد، ولى اگر ميّت عموى پدرى و پسر عموى پدرى و مادرى داشته باشد، ارث به پسر عموى پدر و مادرى مىرسد و عموى پدرى ارث نمىبرد، توضيح اين حكم در مقدمه (قسمت الف/ استثنا قاعدۀ دوم و سوم) گذشت.
مسأله 2738- اگر عمو و عمّه و دايى و خالۀ خود ميّت نباشند اولاد مستقيم و غير مستقيم آنان ارث مىبرند و اگر اينها هم نباشند، عمو و عمّه و دايى و خالۀ پدر و مادر ميّت ارث مىبرند و اگر اينها نباشند اولادشان ارث مىبرند و اگر اينها هم نباشند عمو و عمّه و دايى و خالۀ جدّ و جدّۀ ميّت و اگر اينها هم نباشد اولادشان ارث مىبرند.
مسأله 2739- زن و شوهر، به تفصيلى كه بعداً گفته خواهد شد، به همراه هر سه طبقه، از يكديگر ارث مىبرند.
ارث طبقۀ اوّل
مسأله 2740- اگر وارث ميّت فقط يك نفر از طبقۀ اوّل باشد، مثلًا پدر يا مادر يا يك پسر يا يك دختر باشد، همه مال ميّت به او مىرسد و اگر تنها چند پسر يا چند دختر باشند همۀ مال را به طور مساوى قسمت مىكنند، و اگر پسر و دختر باشند، مال را طورى قسمت مىكنند كه هر پسر دو برابر هر دختر ببرد.
مسأله 2741- اگر وارث ميّت فقط پدر يا مادر و يك يا چند پسر باشند، 6/ 1 مال را پدر يا مادر و 6/ 5 باقى مانده را پسر يا پسران مىبرند كه اگر چند پسر باشند، آن را به طور مساوى تقسيم مىكنند.
مسأله 2742- اگر وارث ميّت فقط پدر يا مادر و پسر و دختر باشند، 6/ 1 مال را پدر يا مادر مىبرد و 6/ 5 باقىمانده را بين پسر و دختر به گونهاى تقسيم مىكنند كه هر پسرى دو برابر دختر ببرد، بنابراين اگر پدر و يك پسر و يك دختر باشند، سهم پدر 18/ 3، و سهم پسر 18/ 10 و سهم دختر 18/ 5 خواهد بود، و اگر پدر و دو پسر و سه دختر باشند، سهم پدر 42/ 7، سهم هر يك از دو پسر 42/ 10 (بر روى هم 42/ 20) و سهم هر يك از سه دختر 42/ 5 (بر روى هم 42/ 15) خواهد بود، مسائل مشابه هم به همين شكل محاسبه مىگردد.
مسأله 2743- اگر وارث ميّت فقط پدر و يك دختر، يا مادر و يك دختر باشند، فرض پدر يا مادر 6/ 1 و فرض دختر 2/ 1 است و 6/ 2 باقىمانده را هم به همين نسبت بين ايشان تقسيم مىكنند، در نتيجه سرانجام 4/ 1 كلّ مال را پدر يا مادر و 4/ 3 آن را دختر مىبرد.
مسأله 2744- اگر وارث ميّت فقط پدر يا مادر و چند دختر باشند، فرض پدر يا مادر 6/ 1 و فرض دختران 3/ 2 است و 6/ 1 باقىمانده را هم به همين نسبت بين خود تقسيم مىكنند، بنابراين 5/ 1 كلّ مال را پدر يا مادر مىبرد و 5/ 4 مال به دخترها مىرسد كه به طور مساوى بين خودشان قسمت مىكنند.
مسأله 2745- اگر وارث ميّت فقط پدر و مادر و يك پسر باشند، پدر و مادر هر يك 6/ 1 مال و 6/ 4 باقى مانده را پسر مىبرد و اگر پدر و مادر و چند پسر يا چند دختر باشند، هر كدام از پدر و مادر 6/ 1 مال مىبرند و فرزندان 6/ 4 باقى مانده را به طور مساوى بين خودشان قسمت مىكنند و اگر وارث پدر و مادر و پسر و دختر باشند، هر كدام از پدر و مادر 6/ 1 مال را مىبرد و 6/ 4 باقى مانده به فرزندان مىرسد كه آن را طورى تقسيم مىكنند كه هر پسرى دو برابر يك دختر ببرد، بنابراين اگر ميّت پدر و مادر و يك پسر و دو دختر داشته باشد، سهم هر يك از پدر و مادر 6/ 1 و سهم پسر 6/ 2 و سهم هر دختر 6/ 1 خواهد بود.
مسأله 2746- اگر وارث ميّت، فقط پدر و مادر او باشند، گاه مادر حاجب دارد و گاه ندارد،- مراد از حاجب در اين مسئله اين است كه ميّت دو برادر يا چهار خواهر يا يك برادر و دو خواهر داشته باشد كه همگى مسلمان و پدرشان با پدر ميّت يكى باشد، (خواه مادرشان هم با مادر ميّت يكى باشد، يا نه)- در صورتى كه مادر حاجب داشته باشد 6/ 1 مال را مىبرد و 6/ 5 باقىمانده به پدر مىرسد و در صورتى كه مادر حاجب نداشته باشد 3/ 1 مال را مىبرد و 3/ 2 باقى مانده به پدر مىرسد.
مسأله 2747- اگر وارث ميّت فقط پدر و مادر و يك دختر باشد، چنانچه مادر حاجب (كه در مسألۀ پيش توضيح داده شد) نداشته باشد، پدر و مادر هر يك 6/ 1 و دختر 2/ 1 ارث مىبرد و 6/ 1 باقى مانده را هم به همين نسبت بين آنها قسمت مىكنند، در نتيجه سرانجام پدر و مادر هر يك 5/ 1 كلّ مال و دختر 5/ 3 آن را ارث مىبرد، و اگر مادر حاجب داشته باشد پدر و مادر هر يك 6/ 1 و دختر 2/ 1 ارث مىبرد 6/ 1 باقى مانده را نيز بين پدر و دختر به نسبت سهمهايشان تقسيم كرده، 4/ 1 آن را به پدر و 4/ 3 آن را به دختر مىدهند، بنابراين سهم دختر 24/ 15 از كلّ مال، سهم پدر 24/ 5 آن و سهم مادر 24/ 4 آن خواهد بود.
مسأله 2748- اگر ميّت اولاد نداشته باشد، نوۀ پسرى او اگر چه دختر باشد سهم پسر ميّت را مىبرد و نوۀ دخترى او اگر چه پسر باشد سهم دختر ميّت را مىبرد، مثلًا اگر ميّت يك پسر از دختر خود و يك دختر از پسرش داشته باشد سهم پسر دختر 13 و سهم دختر پسر 3/ 2 خواهد بود و در صورت متعدّد بودن نوادگان، سهم پسر دو برابر سهم دختر است، بنابراين نوادگان دخترى 3/ 1 سهم خود را به گونهاى تقسيم مىكنند كه هر پسر دو برابر هر دختر ببرد و نوادگان پسرى هم 3/ 2 سهم خود را به اين شكل تقسيم مىكنند.
مسأله 2749- اگر همراه طبقۀ اوّل، شوهر يا زن وجود داشته باشد و در طبقۀ اوّل وارث قرابتبر وجود داشته باشد، تقسيم ارث روشن است: نخست شوهر و زن و وارث فرضبر ديگر (اگر وجود داشته باشد) ارث خود را مىبرد و باقى مانده به وارث قرابتبر مىرسد، بنابراين اگر وارث شوهر و پسر باشد، شوهر 4/ 1 و بقيّه به پسر مىرسد، و اگر شوهر و پدر و مادر و پسر و دختر باشد، شوهر 4/ 1 و هر يك از پدر و مادر 6/ 1 و 12/ 5 باقى مانده را پسر و دختر برده و پسر دو برابر دختر مىبرد، در نتيجه سهام نهايى بدين گونه خواهد بود: شوهر 36/ 9، پدر و مادر هر يك 36/ 6، پسر 36/ 10 و دختر 36/ 5.
مسأله 2750- اگر همراه افراد فرضبر طبقۀ اوّل، شوهر يا زن هم باشند، در اينجا گاه مجموع فرضها از كلّ تركه بيشتر مىشود كه در اين صورت از سهم دختر يا دختران كم مىشود و سهم پدر و مادر و شوهر و زن تغييرى نمىكند، و گاه مجموع فرضها از كلّ تركه كمتر مىگردد كه در اين صورت مقدار باقى مانده به پدر و مادر و دختر يا دختران به نسبت سهام داده مىشود و به سهم زن و شوهر اضافه نمىگردد.
چند مثال از بيشتر شدن مجموع فرضها از كلّ تركه:
1- شوهر و پدر و چند دختر با هم باشند، فرض شوهر 4/ 1، فرض پدر 6/ 1 و فرض دختران 3/ 2 بوده كه مجموعا 12/ 13 شده و 12/ 1 از كلّ تركه بيشتر مىگردد اين 12/ 1 از سهم دختران كم مىشود، در نتيجه سهم شوهر 12/ 3 و سهم پدر 12/ 2 باقى مانده و سهم دختران از 12/ 8 به 12/ 7 كاهش مىيابد.
2- شوهر و پدر و مادر و يك دختر با هم باشند، در اين صورت فرض شوهر 4/ 1 و فرض پدر 6/ 1 و فرض مادر 6/ 1 و فرض يك دختر 2/ 1 مىگردد كه مجموع آن 12/ 13 و 12/ 1 از كلّ تركه بيشتر است، در اينجا هم سهم شوهر همان 12/ 3 و سهم پدر و مادر هر يك 12/ 2 بوده و سهم دختر از 12/ 6 به 12/ 5 كاهش مىيابد.
3- زن و پدر و مادر و دختران با هم باشند، در اين صورت فرض زن 8/ 1 (با توضيحى كه بعداً خواهد آمد) و فرض هر يك از پدر و مادر 6/ 1 و سهم دختران 3/ 2 مىباشد كه مجموع آنها 24/ 27 مىباشد، در اينجا سهم زن همان 24/ 3 و سهم هر يك از پدر و مادر 24/ 4 بوده و سهم دختران از 24/ 16 به 24/ 13 كاهش مىيابد.
چند مثال از كم آمدن مجموع فرضها از كلّ تركه:
1- شوهر و پدر يا مادر و يك دختر با هم باشند، فرض شوهر 4/ 1 و فرض پدر يا مادر 6/ 1 و فرض دختر 2/ 1 بوده كه مجموعا 12/ 11 بوده كه 12/ 1 از تركه باقى مى ماند كه به نسبت سهام بين پدر (يا مادر) و دختر تقسيم مىگردد، در نتيجه سهم نهايى شوهر همان 16/ 4 بوده و سهم پدر يا مادر به 16/ 3 و سهم دختر به 16/ 9 افزايش مىيابد.
2- زن و پدر يا مادر و يك دختر با هم باشند، فرض زن 8/ 1 و فرض پدر يا مادر 6/ 1 و فرض دختر 2/ 1 بوده كه مجموعا 24/ 19 گرديده كه 24/ 5 از تركه باقى مانده كه به نسبت سهام پدر (يا مادر) و دختر بين آنها تقسيم مىگردد، در نتيجه سهم زن همان 32/ 4 باقى مانده و سهم پدر يا مادر به 32/ 7 و سهم دختر به 32/ 21 افزايش مىيابد.
3- زن و پدر يا مادر و دختران با هم باشند، فرض زن 8/ 1 و فرض پدر يا مادر 6/ 1 و فرض دختران 3/ 2 خواهد بود كه مجموعا 24/ 23 گرديده و 24/ 1 باقى مىماند كه به نسبت سهام بين پدر (يا مادر) و دختران قسمت مىشود، در نتيجه سهم زن همان 40/ 5 بوده و سهم پدر يا مادر به 40/ 7 و سهم دختران به 40/ 28 افزايش مىيابد.
ارث طبقۀ دوم
مسأله 2751- طبقۀ دوم از كسانى كه به واسطۀ خويشاوندى نسبى ارث مىبرند دو صنف مىباشند:
صنف اوّل: پدربزرگ و مادربزرگ (بىواسطه يا باواسطه)
صنف دوم: برادر و خواهر و برادرزاده و خواهرزاده (بىواسطه يا باواسطه)
مسأله 2752- اگر وارث ميت فقط يك برادر يا يك خواهر باشد، همۀ مال به او مىرسد و اگر چند برادر پدر و مادرى يا چند خواهر پدر و مادرى باشد، مال به طور مساوى بين آنان قسمت مىشود و اگر برادر و خواهر پدر و مادرى با هم باشند، هر برادرى دو برابر خواهر مىبرد، مثلًا اگر دو برادر و يك خواهر پدر و مادرى دارد، هر برادر 5/ 2 و خواهر 5/ 1 مال را مىبرند.
مسأله 2753- اگر ميت برادر و خواهر پدر و مادرى دارد، برادر و خواهر پدرى كه از مادر با ميت جدا است ارث نمىبرد، و اگر برادر و خواهر پدر و مادرى ندارد، چنانچه فقط يك خواهر يا يك برادر پدرى داشته باشد، همه مال به او مىرسد و اگر چند برادر يا چند خواهر پدرى داشته باشد مال به طور مساوى بين آنان قسمت مىشود و اگر هم برادر و هم خواهر پدرى داشته باشد، هر برادر دو برابر خواهر ارث مىبرد.
مسأله 2754- اگر وارث ميّت فقط يك خواهر يا يك برادر مادرى باشد كه از پدر با ميّت جدا است، همۀ مال به او مىرسد، و اگر چند برادر مادرى يا چند خواهر مادرى يا يك برادر و يك خواهر مادرى يا چند برادر و خواهر مادرى باشند، مال به طور مساوى بين آنان قسمت مىشود.
مسأله 2755- اگر ميّت برادر يا خواهر پدر و مادرى و برادر يا خواهر پدرى و يك برادر يا يك خواهر مادرى داشته باشد، برادر يا خواهر پدرى ارث نمىبرد، بلكه برادر يا خواهر مادرى 6/ 1 مال را مىبرد و 6/ 5 باقى مانده را به برادر يا خواهر پدر و مادرى مىدهند، پس اگر چند برادر يا چند خواهر پدر و مادرى باشند، 6/ 5 باقى مانده را به طور مساوى بين خود قسمت مىكنند و اگر برادر و خواهر پدر و مادرى با هم باشند، هر برادر دو برابر خواهر ارث مىبرد.
مسأله 2756- اگر ميّت برادر يا خواهر پدر و مادرى و برادر يا خواهر پدرى و چند برادر مادرى يا چند خواهر مادرى يا هم برادر و هم خواهر مادرى داشته باشد، برادر يا خواهر پدرى ارث نمىبرد، بلكه 3/ 1 مال را مادرىها ارث برده كه به طور مساوى بين آنان قسمت مىشود، 3/ 2 باقى مانده را به برادر يا خواهر پدر و مادرى مىدهند، پس اگر چند برادر يا چند خواهر پدر و مادرى باشند، مال به طور مساوى بين آنها قسمت مىشود و اگر هم برادر و هم خواهر پدر و مادرى باشد، هر برادرى دو برابر خواهر ارث مىبرد.
مسأله 2757- اگر وارث ميّت فقط برادر يا خواهر پدرى يا هم برادر و هم خواهر پدرى، به همراه يك برادر مادرى يا يك خواهر مادرى باشد، 6/ 1 مال را به برادر يا خواهر مادرى و 6/ 5 باقى مانده را به برادر يا خواهر پدرى مىدهند، پس اگر چند برادر يا چند خواهر پدرى باشند، مال به طور مساوى بين آنها قسمت مىشود و اگر برادر و خواهر پدرى با هم باشند، هر برادرى دو برابر خواهر مىبرد.
مسأله 2758- اگر وارث ميّت فقط برادر يا خواهر پدرى، به همراه چند برادر يا چند خواهر مادرى يا هم برادر و هم خواهر مادرى باشد، 3/ 1 مال را مادرى ها ارث برده كه به طور مساوى بين خود قسمت مىكنند و 3/ 2 باقى مانده را به برادر و خواهر پدرى مىدهند، پس اگر همۀ آنها برادر يا خواهر باشند، آن را به طور مساوى تقسيم مىكنند و اگر هم برادر و هم خواهر باشند، هر برادرى دو برابر خواهر مىبرد.
مسأله 2759- اگر وارث ميّت زن يا شوهر و برادر يا خواهر مادرى به همراه برادر يا خواهر پدرى يا پدر و مادرى باشند، به خاطر ارث بردن زن يا شوهر، از سهم برادر و خواهر مادرى چيزى كم نمىشود و از سهم برادر و خواهر پدر و مادرى يا پدرى كم مىشود، مثلًا اگر وارث ميّت شوهر و برادر و خواهر مادرى و برادر و خواهر پدر و مادرى او باشند، نصف مال به شوهر مىرسد و 3/ 1 آن را به برادر و خواهر مادرى مىدهند و آنچه مىماند سهم برادر و خواهر پدر و مادرى است، بنابراين 6/ 3 سهم شوهر و 6/ 2 سهم برادر و خواهر مادرى است كه به طور مساوى تقسيم مىكنند و 6/ 1 سهم برادر و خواهر پدر و مادرى است كه آن را طورى تقسيم مىكنند كه هر برادرى دو برابر خواهر ببرد.
مسأله 2760- اگر ميت برادر و خواهر نداشته باشد، سهم الارث هر يك از آنان را به اولادشان مىدهند يعنى نخست فرض مىشود كه اگر برادر و خواهر ميت زنده بودند، سهم ارث هر يك از آنان چه مقدار بود، سهم الارث هر كدام را به اولادشان مىدهند، سهم برادرزاده و خواهرزاده مادرى به طور مساوى بين آنان قسمت مىشود و از سهمى كه به برادرزاده و خواهرزاده پدرى يا پدر و مادرى مىرسد، هر پسرى دو برابر دختر مىبرد.
مسأله 2761- اگر وارث ميّت فقط يك پدربزرگ يا يك مادربزرگ است (چه پدرى باشد و چه مادرى)، همۀ مال به او مىرسد و با بودن پدربزرگ يا مادربزرگ نزديك (پدرى باشد يا مادرى)، پدربزرگ يا مادربزرگ دور (پدرى باشد يا مادرى) ارث نمىبرد، و اگر وارث ميّت فقط پدربزرگ پدرى به همراه مادربزرگ پدرى باشد، 3/ 2 مال سهم پدربزرگ و 3/ 1 آن سهم مادربزرگ مىباشد و اگر پدربزرگ و مادربزرگ مادرى باشند، مال را به طور مساوى بين خودشان قسمت مىكنند.
مسأله 2762- اگر وارث ميّت فقط يك پدربزرگ يا مادربزرگ پدرى به همراه يك پدربزرگ يا مادربزرگ مادرى باشد، 3/ 2 مال را پدربزرگ يا مادربزرگ پدرى و 3/ 1 را پدربزرگ يا مادربزرگ مادرى مىبرد.
مسأله 2763- اگر وارث ميّت پدربزرگ و مادربزرگ پدرى و پدربزرگ و مادربزرگ مادرى باشند، 3/ 1 مال را پدربزرگ و مادربزرگ مادرى به طور مساوى بين خودشان قسمت مىكنند و 3/ 2 مال را به پدربزرگ و مادربزرگ پدرى مىدهند و پدربزرگ پدرى دو برابر مادربزرگ پدرى مىبرد، بنابراين سهم پدربزرگ و مادربزرگ مادرى هر يك 18/ 3 (مجموعاً: 18/ 6) و سهم پدر بزرگ پدرى 18/ 8 و سهم مادربزرگ پدرى 18/ 4 خواهد بود.
مسأله 2764- اگر وارث ميّت زن يا شوهر و پدربزرگ يا مادربزرگ مادرى به همراه پدربزرگ يا مادربزرگ پدرى باشند، به خاطر ارث بردن زن يا شوهر، از سهم پدربزرگ يا مادربزرگ مادرى چيزى كم نمىشود، بلكه از سهم پدر بزرگ يا مادربزرگ پدرى كم مىشود، بنابراين پدربزرگ يا مادربزرگ مادرى 3/ 1 و شوهر يا زن 2/ 1 يا 4/ 1 را (به تفصيلى كه گفته خواهد شد) مىبرند و آنچه مىماند، سهم پدربزرگ يا مادربزرگ پدرى است.
مسأله 2765- اگر وارث ميّت هم از صنف برادر و خواهر و برادر زادگان و خواهرزادگان باشد و هم از صنف پدربزرگ و مادربزرگ، مسأله صورتهاى مختلفى دارد، قبل از ذكر اين صورتها و حكم آنها مبناى كلّى اين مسأله را متذكّر مىشويم: «كه پدربزرگ پدرى به منزلۀ يك برادر پدرى يا پدر و مادرى و مادربزرگ پدرى به منزلۀ يك خواهر پدرى يا پدر و مادرى است و پدربزرگ و مادربزرگ مادرى مانند يك برادر يا خواهر مادرى هستند»، و اينك صورتهاى مختلف مسأله:
اوّل: پدربزرگ و مادربزرگ و برادر و خواهر (يا برخى از آنها) همه از طرف مادر باشند، در اين صورت مال بين آنها به طور مساوى تقسيم مىشود و جنس مذكّر يا مؤنّث بودن وارثان نقشى در حكم اين صورت ندارد.
دوم: مانند صورت پيشين، ولى همۀ ورثه از طرف پدر باشند، در اين صورت اگر همه مذكّر يا همه مؤنّث باشند، مال به طور مساوى بين آنها قسمت مىشود و اگر برخى مذكّر و برخى مؤنّث، هر مذكّر دو برابر مؤنّث مىبرد.
سوم: مادربزرگ يا پدربزرگ از طرف پدر باشد و برادر يا خواهر از طرف پدر و مادر. حكم اين صورت همانند حكم صورت دوم است، و اگر علاوه بر مادربزرگ يا پدربزرگ پدرى و برادر يا خواهر پدر و مادرى، برادر يا خواهر پدرى هم باشد، برادر يا خواهر پدرى ارث نمىبرد.
چهارم: پدربزرگها يا مادربزرگها برخى پدرى باشند و برخى مادرى (چه همه مذكّر باشند يا همه مؤنّث يا برخى مذكّر و برخى مؤنّث) و برادرها يا خواهرها برخى مادرى باشند و برخى پدر و مادرى يا پدرى، در اين صورت سهم كليّۀ خويشاوندان تنها مادرى، از برادرها و خواهرها و پدر بزرگها و مادربزرگها، 3/ 1 از مال است كه به طور مساوى بين آنها تقسيم مىشود و به مذكّر يا مؤنّث بودن آنها توجّهى نمىشود و سهم خويشاوندان پدر و مادرى يا پدرى 3/ 2 مال است كه اگر همه مذكّر يا همه مؤنّث باشند، به طور مساوى تقسيم مىشود و اگر برخى مذكّر و برخى مؤنّث، 3/ 2 مال را به گونهاى تقسيم مىكنند كه به هر مذكّر دو برابر مؤنّث برسد.
پنجم: پدربزرگ يا مادربزرگ از طرف پدر باشد و برادر يا خواهر تنها از طرف مادر، در اين صورت برادر يا خواهر اگر يكى باشد 6/ 1 مال و اگر متعدّد باشند 3/ 1 مال را برده، به طور مساوى بين خود تقسيم مىكنند و باقى مانده سهم پدربزرگ و مادربزرگ است كه اگر پدربزرگ و مادربزرگ هر دو باشند، پدربزرگ دو برابر مادربزرگ مىبرد.
ششم: اگر پدربزرگ يا مادربزرگ از طرف مادر باشد و برادر يا برادر و خواهر پدرى يا پدر و مادرى باشد، در اين صورت پدربزرگ يا مادر بزرگ مادرى 3/ 1 مىبرد، اگر چه يكى باشد و چنانچه متعدّد باشند، 3/ 1 را به طور مساوى بين خود تقسيم مىكنند و 3/ 2 سهم برادر يا برادر و خواهر است، پس اگر تنها يك برادر بود، 3/ 2 را به او مىدهند و اگر چند برادر بودند، آن را به طور مساوى تقسيم مىكنند و اگر برادر و خواهر بودند، طورى تقسيم مىكنند كه سهم يك برادر دو برابر سهم يك خواهر باشد.
و اگر همراه با پدربزرگ يا مادر بزرگ مادرى، خواهر پدرى يا پدر و مادرى باشد، چنين خواهرى در صورتى كه يكى باشد 2/ 1 و در صورت متعدّد بودن 3/ 2 ارث مىبرد و در هر صورت سهم پدربزرگ يا مادربزرگ مادرى 3/ 1 است، بنابراين اگر خواهران متعدّد باشند، چيزى از تركه باقى نمىماند و اگر يك خواهر باشد 6/ 1 از تركه باقى مىماند كه مردّد است كه تمام آن به خواهر داده شود يا بين خواهر و پدربزرگ يا مادربزرگ به نسبت سهام آنان تقسيم گردد، در نتيجه سهم قطعى خواهر 30/ 18 و سهم قطعى پدربزرگ يا مادربزرگ 30/ 10 است و صاحب 30/ 2 باقى مانده مردّد است كه احتياط در مصالحه در اين مقدار است، در نتيجه اگر اين مقدار را به عنوان مصالحه به طور مساوى بين خودشان قسمت كنند، سهم خواهر 30/ 19 و سهم پدربزرگ يا مادربزرگ 30/ 11 خواهد بود و اگر برخى از ورثه نابالغ يا ديوانه باشد، احتياط مستحبّ آن است كه به جاى مصالحه، افراد بالغ و عاقل، مقدار مردّد را به نابالغ يا ديوانه ببخشند.
هفتم: پدربزرگها يا مادربزرگها برخى پدرى و برخى مادرى باشند و همراه آنها برادر يا خواهر پدرى يا پدر و مادرى باشد، چه يكى باشد يا بيشتر، در اين صورت سهم پدربزرگ يا مادربزرگ مادرى 3/ 1 است كه در صورتى كه متعدّد باشند به طور مساوى بين خود قسمت مىكنند و به مذكّر و مونّث بودن ايشان توجّهى نمىشود و 3/ 2 باقى مانده را به خويشاوندان پدرى مىدهند كه اگر همه مذكّر يا همه مونّث باشند به طور مساوى و اگر برخى مذكّر و برخى مؤنّث باشند، به گونهاى تقسيم مىكنند كه هر مذكّرى دو برابر مونّث ببرد.
و اگر همراه آن پدربزرگها يا مادربزرگها، برادر يا خواهر مادرى باشد، 3/ 1 تركه سهم خويشاوندان مادرى (يعنى پدربزرگ يا مادربزرگ مادرى و برادر يا خواهر مادرى) است كه به طور مساوى بين آنان تقسيم مىشود و به مذكّر و مونّث بودنشان توجّهى نمىشود و پدر بزرگ يا مادربزرگ پدرى 3/ 2 باقى مانده را مىبرد كه در صورت متعدّد بودن اگر همه مذكّر يا همه مونّث باشند، آن را به طور مساوى و اگر برخى مذكّر و برخى مؤنّث باشند، به گونهاى تقسيم مىكنند كه هر مذكّر دو برابر مؤنّث ببرد.
هشتم: برادرها يا خواهرها برخى پدرى يا پدر و مادرى و برخى مادرى باشند و همراه آنها پدربزرگ يا مادربزرگ پدرى باشد، در اين صورت اگر برادر يا خواهر مادرى يكى باشد 6/ 1 واگر بيشتر از يكى باشد 3/ 1 تركه را مىبرند كه به طور مساوى بين آنها تقسيم مىشود و بقيّۀ تركه به برادر يا خواهر پدرى يا پدر و مادرى و پدربزرگ يا مادربزرگ پدرى مىرسد كه اگر همه مذكّر يا همه مؤنّث باشند به طور مساوى و اگر برخى مذكّر و برخى مؤنّث، به گونهاى تقسيم مىكنند كه هر مذكّر دو برابر مونّث ببرد.
و اگر همراه آن برادرها يا خواهرها، پدربزرگ يا مادربزرگ مادرى باشد، سهم خويشاوندان مادرى (پدربزرگ يا مادربزرگ مادرى و برادر يا خواهر مادرى) بر روى هم 3/ 1 است كه به طور مساوى بين آنان تقسيم مىشود و برادر يا خواهر پدرى يا پدر و مادرى 3/ 2 باقى مانده را مىبرد كه اگر همه مذكّر يا همه مونّث باشند به طور مساوى و اگر برخى مذكّر و برخى مؤنّث باشند، به گونهاى تقسيم مىكنند كه هر مذكّر دو برابر مؤنّث ببرد. لازم به ذكر است كه به طور كلّى در صورت وجود برادر يا خواهر پدر و مادرى، برادر يا خواهر پدرى ارث نمىبرد.
مسأله 2766- در صورتى كه ميّت برادر يا خواهر دارد، برادرزاده يا خواهرزادۀ او ارث نمىبرد، ولى اين حكم در جايى كه ارث برادرزاده يا خواهرزاده با ارث برادر يا خواهر مزاحمت نكند جارى نيست، مثلًا اگر ميّت برادر پدرى و جدّ مادرى داشته باشد، برادر پدرى 3/ 2 و جدّ مادرى 3/ 1 مىبرد، و در اين صورت اگر ميّت پسر برادر مادرى نيز داشته باشد، پسر برادر و جدّ مادرى در 3/ 1 شريك خواهند بود، چون ارث پسر برادر مادرى به ارث برادر پدرى ارتباطى ندارد.
ارث طبقۀ سوم
مسأله 2767- طبقۀ سوم كه همگى يك صنف هستند عمو و عمّه و دايى و خالۀ (مستقيم يا غير مستقيم) و فرزندان (مستقيم يا غير مستقيم) ايشان مىباشند كه اگر از طبقۀ اوّل و دوم كسى نباشد اينها ارث مىبرند.
مسأله 2768- اگر وارث ميّت فقط يك عمو يا يك عمّه است، چه پدر و مادرى باشد (يعنى با پدر ميّت از يك پدر و مادر باشد) يا پدرى باشد يا مادرى، همۀ مال به او مىرسد و اگر چند عمو يا چند عمّه باشد و همه پدر و مادرى يا همه پدر يا همه مادرى باشند مال به طور مساوى بين آنها قسمت مىشود و اگر برخى پدرى و برخى مادرى و برخى پدر و مادرى باشند، با وجود عمو يا عمّۀ پدر و مادرى، عمو و عمّۀ پدرى ارث نمىبرند و سهم عمو يا عمّۀ مادرى اگر يكى باشد 6/ 1 و اگر متعدّد باشد 3/ 1 است كه به طور مساوى تقسيم مىكنند و بقيّه مال را عمو يا عمۀ پدر و مادرى مىبرد كه اگر متعدد باشند آن را به طور مساوى تقسيم مىكنند.
مسأله 2769- اگر وارث ميّت يك يا چند عمو به همراه يك يا چند عمّه باشند، چنانچه همه مادرى باشند مال به طور مساوى بين آنها تقسيم مىشود و اگر همه پدر و مادرى يا همه پدرى باشند، عمو دو برابر عمّه مىبرد، مثلًا اگر وارث ميّت دو عمو و يك عمّه باشند كه همگى پدر و مادرى يا پدرى هستند، 5/ 1 مال به عمّه و به هر يك از دو عمو، 5/ 2 مىرسد و احتياط مستحبّ آن است كه در تقسيم مصالحه كنند، شيوۀ طبيعى مصالحه اين است كه مقدار مردّد بين دو نفر را به طور مساوى بين خود تقسيم كنند، بنابراين سهم نهايى هر شخص پس از مصالحه، ميانگين حداقل و حداكثر سهم وى خواهد بود.
در توضيح مصالحه مىگوييم كه چون برخى از علماء، سهم عمو و عمّه را مساوى مىدانند، در نتيجه سهم هر يك از عمو و عمّه را در مثال بالا 30/ 10 مىدانند، بنابراين سهم قطعى عموها 30/ 10 (طبق نظر صحيح: 30/ 12) و سهم قطعى عمّه 30/ 6 (طبق نظر برخى از علماء: 30/ 10) مىباشد و اگر مقدار مردّد را به طور مساوى مصالحه كنند، سهم نهايى هر عمو 30/ 11 و سهم عمّه 30/ 8 خواهد بود. و اگر برخى از وارثان نابالغ يا ديوانه باشد، احتياط مستحبّ آن است كه وارثان بالغ عاقل، به جاى مصالحه مقدار مردّد را به وارث نابالغ يا ديوانه ببخشند؛ و همين طور در مسائل آينده.
مسأله 2770- اگر وارث ميّت يك يا چند عمو و يك يا چند عمّه باشند و بعضى از آنها پدر و مادرى و بعضى پدرى و بعضى مادرى باشند، با بودن عمو يا عمّه پدر و مادرى، عمو و عمّه پدرى ارث نمىبرند، پس اگر ميّت علاوه بر عمو و عمّۀ پدر و مادرى، تنها يك عمو يا يك عمّۀ مادرى دارد، 6/ 1 را به عمو يا عمّه مادرى و بقيّه را به عمو و عمّه پدر و مادرى مىدهند و عمو دو برابر عمّه مىبرد، و اگر ميّت علاوه بر عمو يا عمّه پدر و مادرى، عمو و عمّه مادرى متعدّد دارد (همه عمو، يا همه عمّه، يا مختلف باشند) 3/ 1 را به عمو و عمّه مادرى مىدهند كه به طور مساوى بين خودشان قسمت مىكنند و بقيّه را به عمو و عمّه پدر و مادرى مىدهند و عمو دو برابر عمّه مىبرد، و احتياط مستحبّ آن است كه در تقسيم با يكديگر مصالحه كنند.
در توضيح مصالحه مىگوييم كه برخى از علماء معتقدند كه عمو و عمّۀ مادرى و عمو و عمّۀ پدر و مادرى همه به طور مساوى ارث مىبرند، بنابراين اگر ميّت- مثلًا- يك عموى مادرى و يك عموى پدر و مادرى و دو عمّۀ پدر و مادرى داشته باشد، بر طبق نظر صحيح، سهم عموى مادرى 48/ 8 و سهم عموى پدرى و مادرى 48/ 20 و سهم هر يك از دو عمّه پدر و مادرى 48/ 10 (مجموعاً: 48/ 20) مىباشد، ولى طبق نظر برخى از علماء سهم هر يك از اين چهار نفر 48/ 12 است، بنابراين سهم قطعى عموى مادرى 48/ 8 (طبق نظر برخى از علماء: 48/ 12) و سهم قطعى عموى پدر و مادرى 48/ 12 (طبق نظر صحيح: 48/ 20)، و سهم قطعى هر يك از دو عمّۀ پدر و مادرى 48/ 10 (طبق نظر برخى از علماء: 48/ 12) است و اگر مقدار مردّد را در هر مورد به طور مساوى مصالحه كنند، سهم نهايى عموى مادرى 48/ 10 و سهم عموى پدر و مادرى 48/ 16 و سهم هر عمّۀ پدر و مادرى 48/ 11 (مجموعاً: 48/ 22) خواهد بود.
مسأله 2771- اگر وارث ميّت فقط يك دايى يا يك خاله باشد، همۀ مال به او مىرسد و اگر چند دايى يا چند خاله باشند و همه پدر و مادرى (يعنى با مادر ميّت از يك پدر و مادر باشند) يا همه پدرى يا همه مادرى باشند، مال به طور مساوى بين آنان تقسيم مىشود، و چنانچه دايىها و خالههاى متعدّد برخى مادرى و برخى پدرى و برخى پدر و مادرى باشند، دايى يا خالۀ پدرى ارث نمىبرد و دايى يا خالۀ مادرى اگر يكى باشد 6/ 1 مىبرد، و اگر بيش از يكى باشد، 3/ 1 مال را به طور مساوى بين خود تقسيم مىكنند و بقيّۀ مال را دايى يا خالۀ پدر و مادرى مىبرد كه اگر متعدّد باشند آنها هم سهم خود را به طور مساوى تقسيم مىكنند.
مسأله 2772- اگر وارث ميّت يك يا چند دايى به علاوه يك يا چند خاله باشند، چنانچه همه مادرى باشند مال بين همۀ آنها به طور مساوى تقسيم مىشود و اگر همه پدر و مادرى يا همه پدرى باشند، دايى دو برابر خاله مىبرد و چون برخى از فقهاء در اينجا نيز سهم دايى و خالۀ پدر و مادرى يا پدرى را مساوى مىدانند، احتياط مستحبّ آن است كه در اينجا نيز مصالحه شود.
در توضيح مصالحه مىگوييم كه اگر مثلًا دو دايى پدر و مادرى و يك خالۀ پدر و مادرى باشند، طبق نظر صحيح هر يك از دو دايى 30/ 12 و خاله 30/ 6 مىبرد و طبق نظر برخى از علماء هر يك از آنها 30/ 10 مىبرند، در نتيجه سهم قطعى هر يك از دايىها 30/ 10 و سهم قطعى خاله 30/ 6 است و اگر مقدار مردّد را به طور مساوى مصالحه كنند، سهم هر يك از دايىها 30/ 11 و سهم خاله 30/ 8 خواهد بود.
مسأله 2773- اگر وارث ميّت يك دايى يا خالۀ مادرى و يك يا چند دايى يا خالۀ پدرى به علاوه يك يا چند دايى يا خالۀ پدر و مادرى باشند، با وجود دايى يا خالۀ پدر و مادرى، دايى و خالۀ پدرى ارث نمىبرند و دايى يا خالۀ مادرى 6/ 1 مال را مىبرد و 6/ 5 باقى مانده را دايى و خالۀ پدر و مادرى به گونهاى تقسيم مىكنند كه دايى دو برابر خاله ببرد، و احتياط مستحبّ آن است كه در تقسيم مصالحه كنند.
در توضيح مصالحه مىگوييم كه اگر وارث مثلًا يك دايى مادرى و يك دايى و يك خاله پدر و مادرى باشند، طبق نظر صحيح 6/ 1 مال سهم دايى مادرى است، و 6/ 5 باقى مانده سهم دايى و خالۀ پدر و مادرى است كه دايى دوبرابر خاله مىبرد در نتيجه سهم دايى مادرى 36/ 6 و سهم دايى پدر و مادرى 36/ 20 و سهم خاله 36/ 10 مىباشد و طبق نظر برخى از علماء سهم هر كدام 36/ 12 است و اگر مقدار مردد را با مصالحه به طور مساوى تقسيم كنند سهم دايى مادرى 36/ 9 و سهم دايى پدر و مادرى 36/ 16 و سهم خاله 36/ 11 خواهد بود.
مسأله 2774- اگر وارثان ميّت چند دايى و خالۀ مادرى (همه دايى باشند يا همه خاله، يا برخى دايى و برخى خاله) و يك يا چند دايى پدر و مادرى و يك يا چند خالۀ پدر و مادرى و دايى و خالۀ پدرى باشند، دايى و خاله پدرى ارث نمىبرند و دايى و خالۀ مادرى 13 مال را به طور مساوى بين خود تقسيم مىكنند و بقيّه را دايى و خالۀ پدر و مادرى بين خود به گونهاى تقسيم مىكنند كه دايى دو برابر خاله ببرد، در اين مسأله هم چون برخى علماء معتقدند كه دايى و خالۀ پدر و مادرى به طور مساوى ارث مىبرند، احتياط مستحبّ آن است كه در مقدار مردّد بين دو نظريه مصالحه كنند، چنانچه در مسائل پيشين شيوۀ آن توضيح داده شد.
مسأله 2775- اگر وارث ميّت يك يا چند دايى يا خاله (همه دايى يا همه خاله يا برخى دايى و برخى خاله) به همراه يك يا چند عمو يا عمّه باشند، سهم دايىها يا خالهها 3/ 1 و بقيّه سهم عموها يا عمّهها مىباشد، شيوه تقسيم مال بين هر گروه در مسائل آينده توضيح داده مىشود.
مسأله 2776- اگر وارث ميّت يك دايى يا يك خاله و يك يا چند عمو و عمّه باشند، 3/ 1 مال را دايى يا خاله و بقيّه را عمو و عمّه مىبرند، پس چنانچه عمو و عمّه همگى مادرى باشند، سهم آنها به طور مساوى بينشان تقسيم مىشود و اگر همه پدر و مادرى يا پدرى باشند، به گونهاى تقسيم مىكنند كه به عمو دو برابر عمّه برسد، بنابراين اگر وارث يك دايى يا خاله و يك عمو و يك عمّۀ پدر و مادرى باشند، سهم دايى يا خاله 9/ 3 و سهم عمو 9/ 4 و سهم عمّه 9/ 2 خواهد بود.
مسأله 2777- اگر وارث ميّت يك دايى يا يك خاله و يك عمو يا يك عمّۀ مادرى به همراه يك عمو يك عمّۀ پدر و مادرى يا پدرى باشد، 3/ 1 مال را به دايى يا خاله مىدهند، و 6/ 1 باقى مانده را به يك عمو يا يك عمّۀ مادرى و بقيّه را به عمو و عمّههاى پدر و مادرى يا پدرى مىدهند و عمو دو برابر عمّه مىبرد، بنابراين سهم دايى يا خاله 27/ 9 و سهم عمو يا عمّۀ مادرى 27/ 3 و سهم عموى پدر و مادرى يا پدرى 27/ 10 و سهم عمّۀ پدر و مادرى يا پدرى 27/ 5 خواهد بود.
البتّه از آنجا كه برخى از علماء، سهم عمو و عمّه را يكسان دانسته و بين عمو يا عمّه پدر و مادرى يا پدرى با عمو يا عمّۀ مادرى فرقى نگذاشتهاند، احتياط مستحبّ آن است كه مقدار مردّد را مصالحه كنند، بنابراين سهم قطعى عمو يا عمّۀ مادرى 54/ 6 (طبق نظر برخى علماء: 54/ 12)، و سهم قطعى عموى پدر و مادرى يا پدر 54/ 12 (طبق نظر صحيح: 54/ 20) و سهم قطعى عمّۀ پدر و مادرى يا پدرى 54/ 10 (طبق نظر برخى علماء: 54/ 12) مىباشد و اگر مقدار مردّد بين دو نظريه را با مصالحه به طور مساوى قسمت كنند، سهم عمو يا عمّۀ مادرى 54/ 9، سهم عموى پدر و مادرى يا پدرى 54/ 16 و سهم عمّۀ پدر و مادرى يا پدرى 54/ 11 مىباشد و سهم دايى يا خاله هم بنا بر هر دو نظريه 54/ 18 است.
مسأله 2778- اگر وارث ميّت يك دايى يا يك خاله به همراه يك عمو و يك عمۀ مادرى و يك عمو و يك عمّۀ پدر و مادرى يا پدرى باشد، 3/ 1 مال را دايى يا خاله مى برد و از 3/ 2 باقى مانده هم 3/ 1 آن به عمو و عمّۀ مادرى مىرسد كه به طور مساوى بين آنها قسمت مىشود و 3/ 2 آن هم به عمو و عمّه پدر و مادرى يا پدرى مىرسد كه عمو دو برابر عمّه مىبرد، بنابراين سهم دايى يا خاله 27/ 9، سهم عموى مادرى و عمّۀ مادرى هر يك 27/ 3، سهم عموى پدر و مادرى 27/ 8 و سهم عمّه پدر و مادرى 27/ 4 مىباشد. (در اين مسأله اگر به جاى عمو و عمّۀ مادرى، چند عمو يا چند عمّه باشد، حكم مسأله به همين شكل است).
در اين مسأله هم برخى از علماء سهم عمو و عمّه را در هر حال يكسان مىدانند، لذا احتياط مستحبّ در اين است كه مقدار مردّد را مصالحه كنند، بنابراين سهم قطعى عموى مادرى و عمّۀ مادرى هر يك 108/ 12 (طبق نظر برخى علماء: 108/ 18) و سهم قطعى عموى پدر و مادرى 108/ 18 (طبق نظر صحيح: 108/ 32) و سهم قطعى عمّۀ پدر و مادرى 108/ 16 (طبق نظر برخى علماء: 108/ 18) مىباشد و اگر مقدارهاى مردّد را با مصالحه به طور مساوى قسمت كنند، سهم عموى مادرى و عمّۀ مادرى هر يك 108/ 15 و سهم عموى پدر و مادرى 108/ 25 و سهم عمۀ پدر و مادرى 108/ 17 خواهد بود و سهم دايى يا خاله هم بنابر هر دو نظريه 108/ 36 مىباشد.
مسأله 2779- اگر وارث ميّت چند دايى و چند خاله باشد و همگى پدر و مادرى يا پدرى يا مادرى باشد و عمو و عمّه هم داشته باشد 3/ 1 مال سهم دايىها و خالهها است، پس اگر همگى مادرى بودند آن را به طور مساوى تقسيم مىكنند و اگر پدرى يا پدر و مادرى بودند دايى دو برابر خاله مىبرد و 3/ 2 باقى مانده را عمو و عمّه به دستورى كه در مسائل سابق گذشت بين خود قسمت مىكنند.
مسأله 2780- اگر وارث ميّت يك يا چند دايى يا خالۀ مادرى و يك يا چند دايى يا خالۀ پدر و مادرى يا پدرى به همراه يك يا چند عمو يا عمّه باشند، 3/ 1 مال سهم دايىها و خالهها است و 3/ 2 باقى مانده سهم عمو و عمّه است كه به دستورى كه سابقاً گفته شد بين خودشان قسمت مىكنند. 3/ 1 سهم دايىها و خالهها نيز به اين شكل تقسيم مىشود كه اگر ميّت يك دايى يا يك خالۀ مادرى دارد 6/ 1 از اين 3/ 1 (يعنى 18/ 1 كلّ مال) به وى مىرسد و بقيّه (يعنى 18/ 5 كلّ مال) را به دايى و خالۀ پدر و مادرى يا پدرى مىدهند كه دايى پدر و مادرى يا پدرى دو برابر خالۀ پدر و مادرى يا پدرى مىبرد، و اگر ميّت چند دايى مادرى يا چند خالۀ مادرى يا هم دايى مادرى و هم خالۀ مادرى دارد 3/ 1 از آن 3/ 1 (يعنى 9/ 1 كلّ مال) سهم دايىها و خالههاى مادرى است كه به طور مساوى بين خودشان تقسيم مىكنند و بقيّه (يعنى 9/ 2 كلّ مال) را به دايى و خالۀ پدر و مادرى يا پدرى مىدهند كه دايى پدر و مادرى يا پدرى دو برابر خالۀ پدر و مادرى يا پدرى مىبرد.
در اين مسأله هم چون برخى از علماء سهم دايى و خالۀ پدر و مادرى يا پدرى را يكى مىدانند، بنا بر احتياط مستحبّ در مقدار مردّد مصالحه كنند، شيوۀ طبيعى مصالحه در مسائل پيشين توضيح داده شد.
مسأله 2781- اگر ميّت عمو و عمّه و دايى و خاله نداشته باشد، مقدارى كه به هر عمو و عمّه مىرسد به فرزندان آنان و مقدارى كه به هر دايى و خاله مىرسد به فرزندان آنها داده مىشود كه در اينجا فرزندان آنان سهم خود را به گونهاى تقسيم مىكنند كه هر مذكّر دو برابر مؤنّث ببرد، و اگر فرزندان آنها هم نباشند، وارث ميّت عمو و عمّه و دايى و خالۀ پدر و عمو و عمّه و دايى و خالۀ مادر او مىباشند كه 3/ 1 مال را عمو و عمّه و دايى و خالۀ مادر ميّت مى برند و 3/ 2 باقى مانده را عمو و عمّه و دايى و خالۀ پدر ميّت مىبرند، نحوۀ تقسيم مال بين عمو و عمّه و دايى و خالۀ پدر يا مادر ميّت همچون نحوۀ تقسيم مال بين عمو و عمّه و دايى و خالۀ خود ميّت است كه در مسائل گذشته توضيح داده شد.
ارث زن و شوهر
مسأله 2782- زن و شوهر همراه با جميع طبقات به تفصيلى كه مىآيد از يكديگر ارث مىبرند. مسأله 2783- اگر زنى بميرد و فرزند نداشته باشد، نصف همۀ مال را شوهر او و بقيّه را ورثۀ ديگر مىبرند و اگر از آن شوهر يا از شوهر ديگر فرزند داشته باشد، 4/ 1 همۀ مال را شوهر و بقيّه را ورثۀ ديگر مىبرند.
مسأله 2784- اگر مردى بميرد و فرزند نداشته باشد، 4/ 1 مال او را زن و بقيّه را ورثۀ ديگر مىبرند و اگر از آن زن يا از زن ديگر فرزند داشته باشد، 8/ 1 مال را زن و بقيّه را ورثۀ ديگر مىبرند و زن از زمين خانه و باغ و زراعت و زمين هاى ديگر ارث نمىبرد، نه از خود زمين و نه از قيمت آن، و از ساختمان و زراعت و درختان و چيزهاى ديگر كه بر روى زمين استقرار دارد ارث مىبرد ولى ورثه ديگر مىتوانند اين چيزها را قيمت كرده و سهم زن را از قيمت آنها بپردازند و زن بايد آن را بپذيرد.
مسأله 2785- زن و شوهرى كه به ازدواج موقّت به عقد هم درآمدهاند از يكديگر ارث نمىبرند، مگر در ضمن عقد ازدواج موقّت شرط ارث بردن شده باشد كه هر كدام كه چنين شرطى براى او شده، همچون زن و شوهر دائمى ارث مىبرد.
مسأله 2786- اگر زن بخواهد در چيزهايى كه از آنها ارث نمىبرد، مانند زمين و خانۀ مسكونى تصرّف كند، بايد از ورثۀ ديگر اجازه بگيرد و نيز احتياط آن است كه ورثه تا سهم زن را ندادهاند، در چيزهايى كه زن از قيمت آنها ارث مىبرد، مانند بنا و درخت بدون اجازۀ او تصرّف نكنند، و چنانچه پيش از دادن سهم زن، اينها را بفروشند، در صورتى كه زن معامله را اجازه دهد، صحيح وگرنه بنا بر احتياط نسبت به سهم زن باطل است و اگر خريدار از اين موضوع آگاه نباشد، مىتواند به خاطر اين كه تمام چيزى را كه خريده به دستش نرسيده، معامله را به هم بزند.
مسأله 2787- اگر بخواهند بنا و درخت و مانند آن را قيمت كنند، بايد حساب كنند كه اگر اين چيزها بدون اجاره در زمين بمانند تا از بين بروند، چقدر قيمت دارند و سهم زن را از آن قيمت بدهند.
مسأله 2788- مجراى آب قنات و مانند آن حكم زمين را دارد و آجر و چيزهايى كه در آن به كار رفته، در حكم ساختمان است.
مسأله 2789- اگر ميّت بيش از يك زن داشته باشد، چنانچه فرزند نداشته باشد 4/ 1 مال و اگر فرزند داشته باشد 8/ 1 مال (به شرحى كه گفته شد) به طور مساوى بين زنهاى او قسمت مىشود، اگر چه شوهر با همه يا بعضى از آنان نزديكى نكرده باشد، ولى اگر در مرضى كه در آن مرض از دنيا رفته، زنى را عقد كرده و با او نزديكى نكرده باشد، آن زن از او ارث نمىبرد و حقّ مهر هم ندارد.
مسأله 2790- اگر زن در حال مرض شوهر كند و به همان مرض بميرد، شوهرش، اگر چه با او نزديكى نكرده باشد، از او ارث مىبرد.
مسأله 2791- اگر زنى را به ترتيبى كه در احكام طلاق گفته شد، طلاق رجعى بدهند و در بين عدّه بميرد، شوهر از او ارث مىبرد، و نيز اگر شوهر در بين آن عدّه بميرد، زن از او ارث مىبرد، ولى اگر بعد از گذشتن عدّه يا در عدّۀ طلاق بائن، يكى از آنان بميرد، ديگرى از او ارث نمىبرد.
مسأله 2792- اگر شوهر در حال مرض عيالش را طلاق دهد و پيش از گذشتن دوازده ماه قمرى بميرد، زن با سه شرط از او ارث مىبرد:
اوّل: در اين مدّت شوهر ديگر نكرده باشد.
دوم: به واسطۀ بىميلى به شوهر، مالى به او نداده باشد كه به طلاق دادن راضى شود، بلكه اگر چيزى هم به شوهر ندهد، ولى طلاق به تقاضاى زن باشد، ارث بردن زن محلّ اشكال است.
سوم: شوهر در مرضى كه در آن مرض زن را طلاق داده- به واسطۀ آن مرض يا به جهت ديگرى- بميرد، پس اگر از آن مرض خوب شود و به جهت ديگرى از دنيا برود، زن از او ارث نمىبرد.
مسأله 2793- لباسى كه مرد براى پوشيدن زن خود گرفته، اگر چه زن آن را پوشيده باشد، بعد از مردن شوهر جزء مال شوهر است، مگر ثابت شود كه شوهر آن را به ملكيت زن خود درآورده است.
مسائل متفرقۀ ارث
مسأله 2794- قرآن و كتابها و انگشتر و شمشير و سلاح ميّت و لباسهايى را كه پوشيده يا براى پوشيدن تهيّه كرده و جهاز شتر، مال پسر بزرگتر است، و در قرآن و انگشتر و شمشير و سلاح ميّت اگر بيشتر از يكى باشد، احتياط آن است كه پسر بزرگ در آنها با ورثۀ ديگر مصالحه كنند و بنا بر احتياط مستحبّ، در مورد مركب ميّت هم رضايت پسر بزرگتر جلب شود. مسأله 2795- اگر ميّت قرض داشته باشد، چنانچه قرضش به اندازۀ مال او يا زيادتر باشد، بايد چيزهايى را كه مال پسر بزرگتر است و در مسألۀ پيش گفته شد، براى اداى قرضهاى او بدهند، و اگر قرضش كمتر از مال او باشد، بايد به نسبت از آن چيزها هم كه مال پسر بزرگتر است براى اداى قرض او بدهند، مثلًا اگر همۀ دارايى او 6 ميليون تومان است و به مقدار دو ميليون تومان آن از چيزهايى است كه مال پسر بزرگتر است و سه ميليون تومان هم قرض دارد، پسر بزرگتر بايد به مقدار يك ميليون تومان را از آن چيزها بابت قرض ميّت بدهد.
مسأله 2796- مسلمان از كافر ارث مىبرد، ولى كافر اگر چه پدر يا پسر ميّت باشد از او ارث نمىبرد.
مسأله 2797- اگر كسى يكى از خويشان خود را عمداً و به ناحقّ بكشد از او ارث نمىبرد ولى اگر از روى خطا باشد، خواه شبيه عمد باشد، مثل آن كه او را كتك بزند، ولى او اتّفاقاً بميرد و خواه شبيه عمد نباشد، مثل آن كه سنگ را به هوا بيندازد و اتّفاقاً به يكى از خويشان او بخورد و او را بكشد از او ارث مىبرد، ولى ارث بردن او از ديۀ قتل كه بعداً گفته مىشود محلّ اشكال است.
مسأله 2798- برادران يا خواهران مادرى و فرزندان آنها و هر كس كه به جهت برادرى يا خواهرى مادرى با ميّت قرابت دارد، از ديه ارث نمىبرد.
مسأله 2799- هر گاه بخواهند ارث را تقسيم كنند، براى بچهاى كه در شكم است كه اگر زنده به دنيا بيايد ارث مىبرد، در صورتى كه احتمال بيشتر از يكى نرود، سهم يك پسر را كنار مىگذارند و زيادى را ورثه بين خود تقسيم مىكنند، ولى اگر احتمال بدهند كه بيشتر از يكى است، مثلًا احتمال بدهند كه زن به دو يا سه بچه حامله باشند و ورثه هم راضى نباشد كه سهم حمل احتمالى را كنار بگذارند، جايز است كه ورثه سهم بيشتر از يك پسر را تقسيم كنند.
به هر حال پس از ولادت در صورتى ارث به نوزاد داده مىشود كه اثر روشنى بر حيات وى؛ همچون گريه يا حركت آشكار، وجود داشته باشد وگرنه، شرعاً حكم مىشود كه نوزاد مرده به دنيا آمده و ارثى به وى داده نمى شود.
لازم به توضيح است كه اگر بتوان به روشى همچون روشهاى پزشكى كنونى مطمئن گشت كه بچهاى كه در شكم است دختر است يا پسر و برخى از ورثه حاضر به تأخير تقسيم مقدار تفاوت بين سهم پسر و دختر نباشند يا در ميان ورثه افراد نابالغ يا ديوانه وجود داشته باشد و تأخير در تقسيم اين مقدار به ضرر آنها باشد، لازم است كه جنسيّت بچه را تعيين نمود، و در هر حال اگر به گونۀ اطمينانى وضعيّت بچه روشن شود، بر طبق آن ميراث تقسيم مىگردد.