موضوع: کتب استفتائی
مرجع: حضرت آیت الله العظمی وحید خراسانی
احكام وديعه (امانت)
مسأله 2336- اگر انسان مال خود را به كسى بدهد و بگويد نزد تو امانت باشد و او هم قبول كند، يا بدون اين كه حرفى بزنند صاحب مال بفهماند كه مال را براى نگهدارى به او مىدهد و او هم به قصد نگهدارى كردن بگيرد، بايد به احكام وديعه و امانتدارى كه بعداً گفته مىشود عمل نمايد.
مسأله 2337- امانتدار و كسى كه مال را به امانت مىگذارد بايد هر دو عاقل و مميّز باشند، پس اگر انسان مالى را پيش ديوانه يا غير مميّز امانت بگذارد، يا ديوانه يا غير مميّز مالى را پيش كسى امانت بگذارد صحيح نيست و همچنين امانتگذارنده بايد بالغ و مالك باشد و قصد وديعه داشته با شد، ولى جايز است بچه مميّز با اذن ولىّ مالش را نزد كسى امانت بگذارد و همچنين جايز است انسان مال ديگرى را با اذن او نزد كسى امانت بگذارد.
مسأله 2338- اگر چيزى را بدون اذن صاحبش از بچه يا ديوانه به طور امانت قبول كند بايد آن را به صاحبش بدهد و اگر آن چيز مال خود بچه يا ديوانه است چنانچه ولىّ آنها در امانت گذاشتن اجازه نداده باشد، لازم است آن مال را به ولىّ او برساند، و اگر آن مال تلف شود؛ چه در رساندن مال به آنان كوتاهى كرده باشد يا كوتاهى نكرده باشد، ضامن است و بايد عوض آن را بدهد، مگر آن كه از جهت ترس تلف شدن و از بينرفتن مال، آن را حفظ كرده باشد تا به صاحب يا ولىّ او برساند و مال تلف شود كه در اين صورت ضامن نيست.
مسأله 2339- كسى كه نمىتواند امانت را نگهدارى نمايد در صورتى كه امانتگذار ملتفت حال او نباشد نبايد قبول كند، مگر صاحب مال در نگهدارى آن از وى ناتوانتر بوده و كسى ديگر بهتر از امانتدار نتواند از مال نگهدارى كند.
مسأله 2340- اگر انسان به صاحب مال بفهماند كه براى نگهدارى مال او حاضر نيست، چنانچه او مال را بگذارد و برود و آن مال تلف شود، كسى كه امانت را قبول نكرده ضامن نيست ولى احتياط مستحبّ آن است كه اگر ممكن باشد آن مال را نگهدارى نمايد.
مسأله 2341- وديعه قراردادى غيرلازم است بنابراين كسى كه چيزى را امانت مىگذارد، هر وقت بخواهد مىتواند آن را پس بگيرد و كسى هم كه امانت را قبول مىكند، هر وقت بخواهد مىتواند آن را به صاحبش برگرداند.
مسأله 2342- اگر انسان از نگهدارى امانت منصرف شود و وديعه را به هم بزند، بايد هر چه زودتر مال را به صاحب آن يا وكيل يا ولىّ صاحبش برساند، يا به آنان خبر دهد كه به نگهدارى حاضر نيست، و اگر بدون عذر، مال را به آنان نرساند و خبر هم ندهد، چنانچه مال تلف شود، بايد عوض آن را بدهد.
مسأله 2343- كسى كه امانت را قبول مىكند، اگر براى آن، جاى مناسبى ندارد، بايد جاى مناسبى تهيّه نمايد و طورى آن را نگهدارى كند كه مردم نگويند در نگهدارى آن كوتاهى نموده است و اگر در جايى كه مناسب نيست بگذارد و تلف شود، بايد عوض آن را بدهد.
مسأله 2344- كسى كه امانت را قبول مىكند اگر در نگهدارى آن كوتاهى نكند و اتّفاقاً آن مال تلف شود ضامن نيست و اگر آن را در جايى بگذارد كه ايمن از آن نباشد كه ظالمى بفهمد و آن را ببرد، چنانچه تلف شود، بايد عوض آن را به صاحبش بدهد.
مسأله 2345- اگر صاحب مال براى نگهدارى مال خود جايى را معيّن كند و به كسى كه امانت را قبول كرده بگويد كه بايد مال را در اينجا حفظ كنى و اگر احتمال هم بدهى كه از بين برود، نبايد آن را به جاى ديگر ببرى نمىتواند آن را به جاى ديگر ببرد و اگر به جاى ديگر ببرد و تلف شود ضامن است.
مسأله 2346- اگر صاحب مال براى نگهدارى مال خود جايى را نام ببرد و كسى كه امانت را قبول كرده بداند آن محلّ در نظر صاحب مال خصوصيّتى نداشته، بلكه يكى از موارد حفظ آن بوده، مىتواند آن را به جاى ديگرى ببرد كه مال در آنجا محفوظتر يا مثل محلّ اوّلى است، و چنانچه مال در آنجا تلف شود ضامن نيست.
مسأله 2347- اگر صاحب مال ديوانه شود، كسى كه امانت را قبول كرده، بايد فوراً امانت را به ولىّ او بدهد، يا به ولىّ او خبر دهد و اگر بدون عذر شرعى مال را به ولىّ او ندهد و از خبر دادن هم كوتاهى كند و مال تلف شود، بايد عوض آن را بدهد.
مسأله 2348- اگر صاحب مال بميرد، امانتدار بايد مال را به وارث او يا ولىّ يا وكيل وارث برساند يا به آنان خبر دهد و چنانچه مال را به آنان نرساند و از خبردادن هم كوتاهى كند و مال تلف شود ضامن است، و اگر در مورد امانت وصيّتى شده باشد و براى آن وصىّ تعيين شده باشد، بايد مال را به وصىّ برساند يا به او خبر دهد، ولى اگر براى آن كه مىخواهد بفهمد كسى كه مىگويد من وارث ميّتم يا وصىّ او هستم راست مىگويد يا نه، يا ميّت وارث ديگرى دارد يا نه، يا ميّت در مورد امانت وصيّتى كرده و براى آن وصىّ تعيين كرده يا نه، مال را ندهد و از خبر دادن هم خوددارى ورزد و مال تلف شود، ضامن نيست.
مسأله 2349- اگر صاحب مال بميرد و چند وارث داشته باشد، اگر در مورد امانت وصيّتى نموده و براى آن وصىّ تعيين نموده، امانتدار بايد مال را به وصىّ برساند يا به او خبر دهد و اگر براى آن وصيّتى ننموده يا براى آن وصىّ معيّن نكرده باشد امانتدار بايد مال را به همۀ ورثه يا اولياء آنها بدهد يا به آنان خبر دهد يا به كسى بدهد كه همۀ آنان اجازه گرفتن مال را به او داده باشند و اگر بدون اجازۀ ديگران يا اولياء آنها، تمام مال را به يكى از ورثه بدهد ضامن سهم ديگران است.
مسأله 2350- اگر كسى كه امانت را قبول كرده بميرد يا ديوانه شود، وارث يا ولىّ او بايد هر چه زودتر به صاحب مال يا ولىّ يا وكيل او خبر دهد يا امانت را به آنان برساند.
مسأله 2351- اگر امانتدار نشانههاى مرگ را در خود ببيند چنانچه ممكن است، بايد امانت را به صاحب آن يا وكيل يا ولىّ او برساند، يا آنها را از اين امر با خبر سازد و اگر رساندن امانت و خبر دادن آنان ممكن نيست، بايد امانت را به حاكم شرع بدهد و چنانچه به حاكم شرع دسترسى ندارد، در صورتى كه وارث او امين است و از امانت اطّلاع دارد، لازم نيست وصيّت كند وگرنه، بايد بهترين كارى را كه براى رسيدن مال به صاحبش پس از وفات او سودمند است، انجام دهد، مثلًا وصيّت كند و شاهد بگيرد و به وصىّ و شاهد اسم صاحب مال و جنس و خصوصيّات مال و محلّ آن را بگويد.
مسأله 2352- اگر امانتدار نشانههاى مرگ را در خود ببيند و به وظيفهاى كه در مسألۀ پيش گفته شد عمل نكند، چنانچه آن امانت از بين برود بايد عوضش را بدهد اگر چه در نگهدارى آن كوتاهى نكرده باشد و مرض او خوب شود يا بعد از مدّتى پشيمان شود و وصيّت كند، مگر پس از خوبشدن، مالك راضى باشد كه مال امانت بوده و امانتدار هم رضايت وى را احراز كرده باشد كه در اين صورت حكم امانت پابرجاست، بنابراين اگر پس از آن بدون كوتاهى امانت تلف شود، ضامن نيست.