موضوع: کتب استفتائی
مرجع: حضرت آیت الله العظمی وحید خراسانی
زكات فطره
مسأله 1999- زكات فطره بر انسانى كه بالغ و عاقل است و بيهوش و فقير نيست لازم بوده و بايد براى خودش و كسانى كه نانخور او هستند، هر نفرى يك صاع از خوراكيهاى رايج در آن منطقه، همچون گندم، جو، خرما، كشمش، برنج و مانند اينها، به مستحقّ بدهد و اگر پول يكى از اينها را هم بدهد كافى است، در مورد اندازۀ صاع در مسأله 1872 توضيحاتى داده شد و گفتيم كه وزن هر صاع بنا بر مشهور در تمام غلّات، 1170 درهم مىباشد كه با تبديل آن به اوزان كنونى، تقريبا وزن 830/ 2 كيلوگرم را به دست آوردهاند، ولى گفتيم كه ظاهراً وزن درهم بيش از مقدارى است كه مبناى محاسبه فوق مىباشد، بنابر يك محاسبه وزن هر صاع تقريبا 47/ 3 و بر طبق محاسبه ديگر تقريبا 66/ 3 كيلوگرم مىباشد، همچنين پيشتر اشاره كرديم كه صاع، پيمانه بوده و نه وزن مشخّص و اوزان فوق ظاهراً براى گندم متوسّط تعيين شده، بنابراين حجم صاع مابين 3/ 4 تا 9/ 4 ليتر خواهد بود، اين حجم در غلّات سبكتر از گندم، همچون جو، وزنى كمتر از اوزان فوق دارد.
مسأله 2000- كسى كه مخارج سال خود و عيالاتش را ندارد و كسبى هم ندارد كه بتواند مخارج سال خود و عيالاتش را بگذراند فقير است و دادن زكات فطره بر او واجب نيست.
مسأله 2001- كسى كه در ماه رمضان شرايط وجوب زكات فطره را كه در مسأله 1999 گفته شد دارا باشد، چنانچه اين شرايط تا طلوع آفتاب روز عيد فطر باقى باشد بىترديد زكات فطره بر وى واجب است، بلكه بنا بر احتياط واجب اگر يكى از اين شرايط را تا هنگام طلوع آفتاب روز عيد فطر از دست بدهد، باز زكات فطره تعلّق مىگيرد.
همچنين است در مورد نانخور انسان، كه اگر در قسمت آخر ماه رمضان نانخور انسان به شمار آيد و اين امر تا طلوع آفتاب روز عيد فطر ادامه يابد، بىترديد زكات فطره بر انسان واجب است، و اگر تا طلوع آفتاب ادامه نيابد، مثلًا آن شخص در اين فاصله از دنيا برود، به احتياط واجب زكات فطرۀ وى لازم مىباشد.
اين مسأله، مبناى مسائل آينده است، ولى چون بين احتياط واجب و فتوا در عمل تفاوتى نيست، براى سهولت فهم مسائل، بين باقىماندن شرايط تا طلوع آفتاب و عدم باقى ماندن آن فرقى نخواهيم گذاشت.
مسأله 2002- زكات فطرۀ تمام نانخورهاى انسان لازم است؛ كوچك باشند يا بزرگ، مسلمان باشند يا كافر، دادن خرج آنان بر او واجب باشد يا نه، در شهر خود او باشند يا در شهر ديگر. و اگر كسى را كه نانخور اوست وكيل كند كه از مال او فطره خود را بدهد، چنانچه اطمينان داشته باشد كه فطره را مىدهد، لازم نيست خودش فطرۀ او را بدهد.
مسأله 2003- زكات فطرۀ كسى بر انسان واجب است كه «نانخور»- بدون هيچ قيدى- خوانده شود، ولى كسى كه فقط با قيدى نانخور خوانده مىشود مثلًا تنها «نانخور در شب عيد فطر» يا «نانخور در روز آخر ماه رمضان» به وى گفته مىشود، زكات فطرۀ وى بر انسان واجب نيست.
بنابراين مهمانى كه قبل از غروب آفتاب شب عيد فطر وارد منزل انسان مىگردد، اگر بنا دارد مدّت طولانى مهمان بوده به گونهاى كه «نان خور» بدون هيچ قيدى، بشمار مىآيد، زكات فطرۀ وى واجب است، ولى اگر تنها همان شب را مهمان است زكات فطرۀ وى واجب نيست، هر چند احتياط مستحبّ آن است كه زكات فطرۀ او را هم بدهد و اگر در طول ماه رمضان نان خور انسان باشد بنا بر احتياط واجب زكات فطرۀ وى بر انسان واجب است.
در هر صورت در جاهايى همچون اين مسأله كه به طور مسلّم نمىتوان زكات را به گردن مهمان يا صاحبخانه دانست، چنانچه يكى از آن دو با اجازۀ ديگرى زكات فطره را به نيّت كسى كه واقعاً زكات فطره به گردن اوست بدهد كافى است و بر ديگرى پرداخت مجدّد زكات فطره لازم نيست.
مسأله 2004- فطرۀ مهمانى كه پيش از غروب شب عيد فطر بدون رضايت صاحبخانه وارد شده و مدّتى نزد او مىماند به گونهاى كه نان خور او حساب مىگردد، بنا بر احتياط واجب، لازم است و همچنين است فطرۀ كسى كه انسان را مجبور كردهاند كه خرجى او را بدهد.
مسأله 2005- فطرۀ ميهمانى كه بعد از غروب شب عيد فطر وارد مىشود، بر صاحبخانه واجب نيست، اگر چه پيش از غروب او را دعوت كرده باشد و در منزل وى هم افطار كند و قرار است مدّت طولانى ميهمان وى باشد.
مسأله 2006- اگر كسى هنگام غروب شب عيد فطر ديوانه باشد، زكات فطره بر او واجب نيست.
مسأله 2007- اگر پيش از غروب، بچه بالغ شود، يا ديوانه عاقل گردد يا فقير غنى گردد، در صورتى كه ساير شرايط واجب شدن فطره را دارا باشد، بايد زكات فطره را بدهد.
مسأله 2008- بر كسى كه در هيچ مقدارى از ماه رمضان شرايط وجوب زكات فطره را دارا نباشد، زكات فطره واجب نيست ولى اگر تا پيش از ظهر روز عيد شرايط وجوب زكات فطره در او پيدا شود مستحبّ بلكه مطابق احتياط استحبابى است كه زكات فطره را بدهد.
مسأله 2009- كافرى كه بعد از غروب شب عيد فطر مسلمان شود، فطره بر او واجب نيست، ولى مسلمانى كه شيعه نبوده، اگر بعد از ديدن ماه، شيعه شود، بايد زكات فطره را بدهد.
مسأله 2010- كسى كه فقط به اندازۀ يك صاع (كه مقدار آن در مسأله 1999 گفته شد) گندم و مانند آن دارد، مستحبّ است زكات فطره را بدهد و چنانچه عيالاتى داشته باشد و بخواهد فطرۀ آنها را هم بدهد، مىتواند به قصد فطره، آن يك صاع را به يكى از عيالاتش بدهد، و او هم به همين قصد به ديگرى بدهد و همچنين تا به نفر آخر برسد و بهتر است نفر آخر چيزى را كه مىگيرد، به كسى بدهد كه از خودشان نباشد، و اگر يكى از آنها صغير يا ديوانه باشد، ولىّ او بجاى او مىگيرد و احتياط مستحبّ آن است كه چيزى را كه براى صغير يا ديوانه گرفته، به كسى ندهد.
مسأله 2011- اگر بعد از غروب شب عيد فطر بچهدار شود، يا كسى نان خور او حساب شود، واجب نيست فطرۀ او را بدهد، اگر چه مستحبّ بلكه مطابق احتياط استحبابى است فطرۀ كسانى را كه بعد از غروب تا پيش از ظهر روز عيد نانخور او حساب مىشود بدهد.
مسأله 2012- اگر انسان نانخور كسى باشد و پيش از غروب، نانخور كس ديگر شود، فطرۀ او بر كسى كه نانخور او شده واجب است، مثلًا اگر دختر پيش از غروب به خانۀ شوهر رود، شوهرش بايد فطرۀ او را بدهد.
مسأله 2013- كسى كه ديگرى بايد فطرۀ او را بدهد، واجب نيست فطرۀ خود را بدهد.
مسأله 2014- اگر فطرۀ انسان بر كسى واجب باشد و او فطره را ندهد، بر خود انسان واجب نمىشود.
مسأله 2015- اگر كسى كه فطرۀ او بر ديگرى واجب است خودش فطره را بدهد، از كسى كه فطره بر او واجب شده ساقط نمىشود، ولى اگر از طرف كسى كه فطره بر او واجب شده با اجازۀ او بدهد، كفايت مىكند.
مسأله 2016- زنى كه شوهرش مخارج او را نمىدهد، چنانچه نانخور كس ديگر باشد فطرهاش بر آن كس واجب است و اگر نانخور كس ديگر نيست، در صورتى كه فقير نباشد، بايد فطرۀ خود را بدهد.
مسأله 2017- كسى كه سيّد نيست، نمىتواند به سيّد فطره بدهد، حتّى اگر سيّدى نانخور او باشد، نمىتواند فطرۀ او را به سيّد ديگر بدهد.
مسأله 2018- فطرۀ طفلى كه از مادر يا دايه شير مىخورد، بر كسى است كه مخارج مادر يا دايه را مىدهد، ولى اگر مادر يا دايه مخارج خود را از مال طفل برمىدارد، فطرۀ طفل بر كسى واجب نيست، ولى فطرۀ مادر يا دايه بنابر احتياط واجب از مال طفل برداشته مىشود.
مسأله 2019- انسان اگر چه مخارج عيالاتش را از مال حرام بدهد، بايد فطرۀ آنان را از مال حلال بدهد.
مسأله 2020- اگر انسان كسى را اجير كند و شرط كند كه مخارج او را بدهد، بايد فطرۀ او را هم بدهد، ولى چنانچه شرط كند كه مقدار مخارج او را بدهد و مثلًا پولى براى مخارجش بدهد، واجب نيست فطرۀ او را بدهد.
مسأله 2021- اگر كسى بعد از غروب شب عيد فطر بميرد، بايد فطرۀ او و عيالاتش را از مال او بدهند، ولى اگر پيش از غروب بميرد، واجب نيست فطرۀ او و عيالاتش را از مال او بدهند، همچنين اگر يكى از عيالات انسان بعد از غروب شب عيد فطر بميرد پرداخت فطرۀ او بر انسان واجب است، ولى اگر پيش از غروب بميرد، لازم نيست فطرۀ او را بپردازند.
مصرف زكات فطره
مسأله 2022- اگر زكات فطره را به يكى از هشت مصرفى كه در مسأله 1933 براى زكات مال گفته شد برسانند كافى است، ولى احتياط مستحبّ آن است كه فقط به فقراى شيعه بلكه فقط به مساكين (يعنى فقراى بسيار نيازمند) بدهند.
مسأله 2023- اگر طفل شيعهاى فقير باشد، انسان مىتواند با رضايت ولىّ طفل، فطره را به مصرف او برساند يا به واسطۀ دادن به ولىّ؛ ملك طفل نمايد.
مسأله 2024- فقيرى كه فطره به او مىدهند لازم نيست عادل باشد، ولى به شرابخوار و نيز كسى كه زكات دادن كمك به معصيت اوست نمىتوان فطره داد، همچنين بنابر احتياط واجب به فقيرى كه گدايى مىكند فطره ندهند چنانچه در مسأله 1953 و 1954 گذشت.
مسأله 2025- به كسى كه فطره را در معصيت مصرف مىكند، نبايد فطره بدهند.
مسأله 2026- احتياط واجب آن است كه به يك فقير كمتر از يك صاع (كه مقدار آن در مسألۀ 1999 گفته شد) فطره ندهند، ولى اگر بيشتر بدهند اشكال ندارد.
مسأله 2027- اگر از جنسى كه قيمتش دو برابر قيمت معمولى آن است، مثلًا از گندمى كه قيمت آن دو برابر قيمت گندم معمولى است، نصف صاع بدهد كافى نيست، بلكه اگر آن را به قصد قيمت فطره هم بدهد كافى نيست.
مسأله 2028- انسان نمىتواند نصف صاع را از يك جنس، مثلًا گندم و نصف ديگر را از جنس ديگر؛ مثلًا جو، بدهد و اگر آن را به قصد قيمت فطره هم بدهد كافى نيست.
مسأله 2029- مستحبّ است در دادن زكات فطره، خويشان فقير خود را بر ديگران مقدّم دارد، و بعد همسايگان فقير را، و بعد اهل علم فقير را، ولى اگر ديگران از جهتى برترى داشته باشند، مستحبّ است آنها را مقدّم بدارد.
مسأله 2030- اگر انسان به خيال اين كه كسى از مصارف زكات فطره مثلًا فقير است به او فطره بدهد، و بعد بفهمد كه از مصارف زكات فطره نبوده، مثلًا فقير نبوده، حكم مسأله همانند حكمى است كه در مسألۀ 1944 دربارۀ زكات اموال گفته شد.
مسأله 2031- اگر كسى بگويد فقيرم، تا از گفتۀ وى براى انسان اطمينان پيدا نشود نمىشود به او فطره داد، مگر انسان بداند كه قبلًا فقير بوده است كه بدون اطمينان هم مىشود به او فطره داد.
مسائل متفرقۀ زكات فطره
مسأله 2032- انسان بايد زكات فطره را به قصد قربت؛ يعنى براى خداوند عالم، بدهد و موقعى كه آن را مىدهد نيّت دادن فطره نمايد.
مسأله 2033- اگر پيش از ماه رمضان فطره را بدهد صحيح نيست و احتياط مستحبّ آن است كه در ماه رمضان هم فطره را ندهد، ولى اگر پيش از ماه رمضان به مستحقّ قرض بدهد و بعد از آن كه فطره بر او واجب شد طلب خود را بابت فطره حساب كند مانعى ندارد، مگر بداند كه اكنون ديگر گيرنده مستحقّ فطره نيست.
مسأله 2034- گندم يا چيز ديگرى را كه براى فطره مىدهد، بايد به جنس ديگر يا خاك مخلوط نباشد، ولى مقدارى خاك و مانند آن كه معمولًا همراه گندم مىباشد مانعى ندارد و اگر بيش از مقدار متعارف به چيزى كه خالص كردن آن نياز به خرج و كار زائد داشته باشد مخلوط باشد، كفايت نمىكند.
مسأله 2035- اگر فطره را از چيز معيوب بدهد كافى نيست.
مسأله 2036- كسى كه فطرۀ چند نفر را مىدهد، لازم نيست همه را از يك جنس بدهد، و اگر مثلًا فطرۀ بعضى را گندم و فطرۀ بعضى ديگر را جو بدهد كافى است.
مسأله 2037- كسى كه نماز عيد فطر مىخواند بايد فطره را پيش از نماز عيد بدهد، ولى اگر نماز عيد نمىخواند به احتياط واجب در روز عيد فطر زكات فطره را بدهد.
مسأله 2038- اگر به نيّت فطره مقدارى از مال خود را كنار بگذارد و تا ظهر روز عيد به مستحقّ ندهد اشكال ندارد و هر وقت آن را مىدهد نيّت فطره نمايد.
مسأله 2039- اگر موقعى كه دادن زكات فطره واجب است، فطره را ندهد و كنار هم نگذارد معصيت كرده و به احتياط مستحب پس از آن، بدون اين كه نيّت ادا يا قضا كند فطره را بدهد.
مسأله 2040- اگر فطره را كنار بگذارد، نمىتواند آن را براى خودش بردارد و مالى ديگر را براى فطره بگذارد.
مسأله 2041- اگر انسان مالى داشته باشد كه قيمتش از فطره بيشتر است، چنانچه فطره را ندهد و نيّت كند كه مقدارى از آن مال براى فطره باشد اشكال دارد.
مسأله 2042- اگر مالى را كه براى فطره كنار گذاشته از بين برود، چنانچه در نگهدارى مال كوتاهى كرده، بايد عوض آن را بدهد، و اگر كوتاهى نكرده، ضامن نيست، البتّه اگر مىتوانسته زكات را به مصرف برساند، ولى دادن زكات را به تأخير انداخته، احتياط مستحبّ آن است كه عوض آن را بدهد.
مسأله 2043- اگر در محلّ خودش، نتواند فطره را به مصرف آن برساند، چنانچه اميد نداشته باشد كه بعداً بتواند به مصرف برساند، بايد آن را به شهر ديگر ببرد، و به مصرف فطره برساند، و بنا بر احتياط واجب مخارج بردن به آن شهر را از فطره برندارد و اگر فطره تلف شود ضامن نيست، و در صورتى كه بتواند زكات فطره را در محلّ خود به مصرف برساند، مىتواند به شهر ديگر ببرد ولى چنانچه بدون اجازۀ حاكم شرع آن را به شهر ديگر ببرد و تلف شود، بايد عوض آن را بدهد.