موضوع: کتب استفتائی
مرجع: حضرت آیت الله العظمی وحید خراسانی
چيزهايى كه روزه را باطل مىكند
مسأله 1581- هفت چيز روزه را باطل مىكند:
اول: خوردن و آشاميدن. دوم: جماع. سوم: استمنا؛ چهارم: دروغبستن بر خدا يا پيغمبر صلى الله عليه و آله يا يكى از امامان عليهم السلام. پنجم: باقىماندن بر جنابت و حيض و نفاس تا اذان صبح. ششم: اماله كردن. هفتم: قى كردن.
بجز اين هفت چيز، بر روزهدار حرام است سر را در آب فرو برد ولى ظاهراً روزه را باطل نمىكند و احتياط مستحب آن است كه از رساندن غبار به حلق خوددارى كند. احكام اينها در مسائل آينده گفته مىشود.
1- خوردن و آشاميدن
مسأله 1582- اگر روزهدار، عمداً چيزى بخورد يا بياشامد، روزۀ او باطل مىشود؛ چه خوردن و آشاميدن آن چيز معمول باشد، مثل نان و آب، چه معمول نباشد، مثل خاك و شيرۀ درخت، و چه كم باشد يا زياد، حتى اگر مسواك را از دهان بيرون آورد و دوباره به دهان ببرد و رطوبت آن را فرو ببرد، روزهاش باطل مىشود، مگر آن كه رطوبت مسواك در دهان بسيار كم باشد. و منظور از كلمۀ «عمداً» در اين مسأله و مسائل بعدى آن است كه انسان با توجّه به روزهدار بودن خود، كارى انجام دهد.
مسأله 1583- اگر موقعى كه مشغول غذا خوردن است بفهمد صبح شده، بايد لقمه را از دهان بيرون آورد و چنانچه عمداً فرو برد، روزهاش باطل مىشود و به دستورى كه در مسأله 1670 گفته مىشود، كفاره نيز بر او واجب مىگردد.
مسأله 1584- اگر روزهدار سهواً چيزى بخورد يا بياشامد، روزهاش باطل نمىشود.
مسأله 1585- احتياط واجب آن است كه روزهدار از استعمال سرم و آمپولى كه به جاى غذا بكار مىرود خوددارى كند، ولى تزريق آمپول دوايى و آمپولى كه عضو را بىحس مىكند، اشكال ندارد.
مسأله 1586- اگر روزهدار چيزى را كه لاى دندان مانده عمداً فرو ببرد، روزهاش باطل مىشود.
مسأله 1587- كسى كه مىخواهد روزه بگيرد لازم نيست پيش از اذان صبح خلال كند، ولى اگر بداند غذايى كه لاى دندان مانده در روز فرو مىرود چنانچه عمداً خوردههاى غذا را بيرون نياورد روزهاش باطل مىباشد؛ هر چند در روز فرو نرود، امّا چنانچه توجه نداشته باشد كه اين كار روزه را باطل مىكند با خلال نكردن روزهاش باطل نمىشود مگر در روز خوردههاى غذا فرو رود.
مسأله 1588- فرو بردن آب دهان؛ اگر چه به واسطه خيال كردن ترشى و مانند آن در دهان جمع شده باشد، روزه را باطل نمىكند.
مسأله 1589- فرو بردن اخلاط سر و سينه، تا به فضاى دهان نرسيده هيچ اشكالى ندارد، ولى اگر داخل فضاى دهان شود، احتياط مستحب آن است كه آن را فرو نبرد.
مسأله 1590- اگر روزهدار اتفاقاً به قدرى تشنه شود كه از ادامۀ روزه بر جان خود بترسد يا روزه بر او حرجى يا ضررى باشد، مىتواند به قدرى كه سيراب نشود، آب بياشامد و روزۀ او باطل مىشود و اگر ماه رمضان باشد بايد در بقيۀ روز از بجا آوردن كارى كه روزه را باطل مىكند، خوددارى كند؛ بلكه بنابر احتياط در روزۀ واجب غير ماه رمضان نيز امساك نمايد.
مسأله 1591- جويدن غذا براى بچه يا پرنده يا چشيدن غذا و مانند اينها كه معمولًا فرو نمىرود، اگر چه اتفاقاً فرو رود روزه را باطل نمىكند، ولى در روزۀ ماه رمضان اگر انسان از اول بداند كه فرو مىرود و روزه باطل مىشود، اگر قصد كند كه اين كار را انجام دهد، روزهاش باطل است؛ هر چند آن را انجام ندهد و اگر در اثر انجام اين كار غذا فرو رود، كفاره نيز دارد.
مسأله 1592- انسان نمىتواند براى ضعف، روزۀ خود را بخورد ولى اگر ضعف او به حدى است كه معمولًا نمىشود آن را تحمل كرد، خوردن روزه اشكال ندارد، بلى بعضى از اشخاص مانند پيرمردها و پيرزنان مىتوانند به جهت مشقت روزه را بخورند.
2- جماع
مسأله 1593- جماع روزه را باطل مىكند، اگر چه منى هم بيرون نيايد.
مسأله 1594- اگر كمتر از مقدار ختنهگاه هم داخل شود و منى هم بيرون نيايد، روزه باطل مىشود.
مسأله 1595- اگر فراموش كند كه روزه است و جماع نمايد يا او را به جماع مجبور نمايند به طور يكه از اختيار او خارج باشد، روزۀ او باطل نمىشود، و كسى كه مكره به جماع شده به طورى كه جماع كردن از اختيار او خارج نيست، ولى براى دفع شر ديگرى، جماع مىكند روزهاش باطل مىشود ولى كفاره ندارد.
مسأله 1596- اگر روزهدار فراموش كند كه روزه است و جماع كند و در بين جماع يادش بيايد يا او را به جماع مجبور كنند و در بين جماع اجبار برطرف شود، بايد فوراً از حال جماع خارج شود و اگر فوراً خارج نشود روزه او باطل است.
3- استمنا
مسأله 1597- اگر روزهدار استمنا كند (يعنى با خود يا ديگرى- همسر يا غير او- كارى غير از جماع انجام دهد كه منى از او بيرون آيد)، روزهاش باطل مىشود.
مسأله 1598- اگر بىاختيار منى از او خارج شود، روزهاش باطل نيست.
مسأله 1599- هر گاه روزهدار احتمال دهد يا بداند اگر در روز بخوابد، محتلم مىشود؛ يعنى در خواب منى از او بيرون مىآيد، جائز است بخوابد؛ هر چند به سبب نخوابيدن به زحمت نيفتد، و اگر محتلم شود روزهاش باطل نمىشود.
مسأله 1600- اگر روزهدار در حال بيرون آمدن منى از خواب بيدار شود، واجب نيست از بيرون آمدن آن جلوگيرى كند.
مسأله 1601- روزهدارى كه محتلم شده مىتواند بول كند و به دستورى كه در مسأله 73 گفته شد، بعد از بول استبراء نمايد؛ اگر چه بداند به واسطۀ بول يا استبراء كردن باقيماندۀ منى از مجرى بيرون مىآيد.
مسأله 1602- روزهدارى كه محتلم شده، اگر بداند منى در مجرى مانده و در صورتى كه پيش از غسل بول نكند بعد از غسل منى از او بيرون مىآيد، بنابر احتياط مستحب پيش از غسل بول كند.
مسأله 1603- در ماه رمضان اگر روزهدار با توجّه به اين كه بيرون آوردن منى روزه را باطل مىكند، تصميم بگيرد كارى را انجام دهد كه موجب بيرون آمدن منى مىگردد، روزهاش باطل مىشود؛ هر چند از تصميمش برگردد و كارى نكند و اگر بىتوجّه كارى را انجام دهد يا توجّه نداشته باشد كه موجب خارج شدن منى مىشود، روزهاش صحيح است؛ هر چند منى خارج شود و اگر توجّه نداشته باشد كه روزه را باطل مىكند و چنين تصميمى بگيرد، پس اگر عمداً منى از خود خارج كند روزهاش باطل مىشود والّا روزهاش صحيح است.
مسأله 1604- اگر روزهدار بدون قصد بيرون آوردن منى، مثلًا با زن خود بازى و شوخى كند، چنانچه اطمينان دارد كه منى از او خارج نمىشود؛ اگر چه اتفاقاً منى از او بيرون آيد، روزه او صحيح است؛ ولى اگر اطمينان ندارد، در صورتى كه منى از او بيرون آيد، روزهاش باطل است.
4- دروغبستن به خدا و پيغمبر صلى الله عليه و آله و ائمه معصومين عليهم السلام
مسأله 1605- اگر روزهدار به گفتن يا نوشتن يا به اشاره و مانند اينها به خدا يا پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله يا يكى از امامان معصوم عليهم السلام عمداً نسبتى را بدهد كه دروغ است؛ اگر چه فوراً بگويد: دروغ گفتم يا توبه كند، روزه او باطل است، بلكه اگر به حضرت زهرا عليها السلام و ساير پيامبران و جانشينان ايشان عليهم السلام هم به دروغ نسبتى بدهد بنابر احتياط روزه او باطل مىشود.
مسأله 1606- اگر بخواهد خبرى را كه نمىداند راست است يا دروغ، نقل كند، بنابر احتياط نبايد به خداوند يا پيامبر صلى الله عليه و آله يا امام عليه السلام نسبت دهد، بلكه بايد مثلًا چنين بگويد: چنين روايت شده است.
مسأله 1607- اگر چيزى را به اعتقاد اين كه راست است از قول خدا يا پيغمبر يا امام نقل كند و بعد بفهمد دروغ بوده، روزهاش باطل نمىشود.
مسأله 1608- اگر بداند دروغبستن به خدا و پيغمبر صلى الله عليه و آله و امام عليه السلام روزه را باطل مىكند و چيزى را كه دروغ مىداند به آنان نسبت دهد روزهاش باطل مىشود، و اگر در ماه رمضان باشد بايد در بقيه روز امساك كند، و اگر بعداً بفهمد كه آنچه را گفته راست بوده، همانند كسى است كه قصد روزه نكرده باشد كه تفصيل آن در مسألههاى 1563 و 1573 و 1574 گذشت.
مسأله 1609- اگر دروغى را كه ديگرى ساخته عمداً به خدا و پيغمبر و امام نسبت دهد روزهاش باطل مىشود؛ ولى اگر از قول كسى كه آن دروغ را ساخته نقل كند اشكال ندارد.
مسأله 1610- اگر از روزهدار بپرسند كه آيا پيغمبر يا امام چنين مطلبى فرمودهاند؟
و او جايى كه در جواب بايد بگويد: نه، عمداً بگويد: بله؛ يا جايى كه بايد بگويد: بلى، عمداً بگويد: نه، روزهاش باطل مىشود.
مسأله 1611- اگر از قول خدا يا پيغمبر يا امام حرف راستى را بگويد، بعد بگويد:
دروغ گفتم، يا در شب دروغى را به آنان نسبت دهد و فرداى آن كه روزه مىباشد بگويد:
آنچه ديشب گفتم راست است، روزهاش باطل مىشود.
رساندن غبار به حلق
مسأله 1612- بنابر احتياط مستحب، رساندن غبار غليظ يا غيرغليظ به حلق، روزه را باطل مىكند؛ چه غبار از چيزى باشد كه خوردن آن حلال است، مثل آرد يا غبار چيزى باشد كه خوردن آن حرام است، مثل خاك، ولى اگر غبار را فرو برد و به قدرى غليظ باشد كه به فرو بردن آن عرفاً خوردن گفته مىشود، بنابر احتياط روزه باطل مىگردد.
مسأله 1613- اگر به واسطه باد، غبارى پيدا شود و انسان با اين كه متوجه است مواظبت نكند و به حلق برسد، بنابر احتياط مستحب روزهاش باطل مىشود.
مسأله 1614- در ماه مبارك رمضان سيگار كشيدن و استعمال ساير دخانيات به صورت آشكار به گونهاى كه بىاحترامى به روزه بشمار آيد جايز نيست، بلكه بنابر احتياط در غير اين صورت نيز استفاده نشود و چنانچه روزهدار در ماه رمضان از دخانيات استفاده كند، بنابر احتياط در بقيۀ روز از كارهايى كه روزه را باطل مىكند خوددارى نمايد و روزه آن روز را نيز قضا كند.
مسأله 1615- اگر مواظبت نكند و غبار يا بخار يا دود و مانند اينها داخل حلق شود، چنانچه اطمينان داشته كه به حلق نمىرسد روزهاش صحيح است و اگر احتمال عقلايى مىداده كه به حلق مىرسد، بنابر احتياط مستحب آن روزه باطل مىباشد و اگر غبار و مانند آن به نحوى باشد كه به فرو بردن آن خوردن گفته شود و آن را هم احتمال مىداده، چنانچه تمام كردن روزه لازم باشد، بنابر احتياط آن را تمام كند و چنانچه قضاى آن در صورت بطلان لازم است بنابر احتياط آن را قضا هم بنمايد.
مسأله 1616- اگر فراموش كند كه روزه است و عمداً يا در اثر عدم مواظبت يا بىاختيار غبار و مانند آن به حلق او برسد، روزهاش باطل نمىشود.
فرو بردن سر در آب
مسأله 1617- بر روزهدار حرام است كه عمداً تمام سر را در آب فرو برد، اگر چه باقى بدن او از آب بيرون باشد، ولى چنانچه معصيت كرده و اين كار را انجام دهد، ظاهراً روزهاش باطل نمىشود و احتياط مستحب در روزۀ واجب، آن است كه دوباره بجا آورد و اگر تمام بدن را آب بگيرد ولى تمام يا مقدارى از سر بيرون باشد، اشكال ندارد.
مسأله 1618- اگر نصف سر را يك دفعه و نصف ديگر آن را دفعه ديگر در آب فرو برد، اشكالى ندارد.
مسأله 1619- اگر شك كند كه تمام سر زير آب مىرود يا نه، مىتواند سر را زير آب كند.
مسأله 1620- جايز نيست روزهدار تمام سر را زير آب ببرد؛ هر چند مقدارى از موها بيرون بماند.
مسأله 1621- احتياط مستحب آن است كه روزهدار سر را در گلاب و آبهاى مضاف و مايعات ديگر فرو نبرد.
مسأله 1622- اگر روزهدار بىاختيار در آب بيفتد و تمام سر او را آب بگيرد، يا فراموش كند كه روزه است و سر را در آب فرو برد، اشكال ندارد و روزه او باطل نمىشود.
مسأله 1623- اگر به خيال اين كه آب سر او را نمىگيرد، خود را در آب بيندازد و آب تمام سر او را بگيرد، اشكال ندارد.
مسأله 1624- اگر فراموش كند كه روزه است و سر را در آب فرو برد، يا ديگرى به زور سر او را در آب فرو برد، چنانچه در زير آب يادش بيايد كه روزه است يا آن كس دست بردارد، بايد فوراً سر را بيرون آورد و چنانچه بيرون نياورد معصيت كرده است.
مسأله 1625- اگر به جهت عذرى به نيت غسل سر را در آب فرو برد؛ مثل اينكه فراموش كند كه روزه است يا بدون تقصير مسأله را نداند، غسل او صحيح است و معصيتى نكرده است.
مسأله 1626- اگر بداند كه روزه است و بدون عذر در روزۀ واجب معيّن براى غسل، سر را در آب فرو برد، معصيت كرده و بنابر احتياط مستحب غسلش باطل مىشود؛ ولى روزهاش صحيح است.
مسأله 1627- سر به زير آب بردن براى روزهدار هميشه حرام نيست، بلكه ممكن است به جهتى همچون نجاتدادن كسى جايز يا لازم باشد.
5- باقى ماندن بر جنابت و حيض و نفاس تا اذان صبح
مسأله 1628- اگر جنب عمداً در ماه رمضان تا اذان صبح غسل نكند روزهاش باطل است و جنبى كه وظيفهاش تيمّم است اگر عمداً تيمّم ننمايد روزهاش باطل است.
مسأله 1629- در غير رمضان اگر در روزۀ واجبى كه مثل روزه ماه رمضان وقت آن معيّن است، تا اذان صبح غسل نكند و تيمم هم ننمايد روزهاش صحيح است؛ خصوصاً اگر عمداً نباشد، مگر در قضاى ماه رمضان كه حكم آن در مسأله 1643 و 1644 خواهد آمد.
مسأله 1630- جنبى كه روزۀ ماه رمضان بر او واجب است بايد تا اذان صبح غسل جنابت كند و چنانچه غسل نكند تا وقت تنگ شود بايد تيمّم كند و روزه بگيرد و اگر در تأخير غسل معذور نباشد بنابر احتياط مستحب قضاى آن روزه را هم بجا آورد، و اگر تيمم هم نكند روزهاش باطل است.
مسأله 1631- اگر جنب در ماه رمضان غسل را فراموش كند و بعد از گذشتن ماه رمضان يادش بيايد، بايد روزه هر چند روزى را كه يقين دارد جنب بوده قضا كند؛ مثلًا اگر نمىداند سه روز جنب بوده يا چهار روز، بايد روزه سه روز را قضا كند و اگر در ماه رمضان يادش بيايد قضا واجب نيست؛ لكن بنابر احتياط مستحب اگر بعد از گذشتن يك هفته يادش بيايد روزه را قضا كند بلكه به احتياط مستحب اگر بعد از گذشتن روز جمعه هم يادش بيايد، روزه را قضا نمايد.
مسأله 1632- كسى كه در شب ماه رمضان براى هيچ كدام از غسل و تيمم وقت ندارد نبايد خود را جنب كند و اگر با توجه به اين مسأله خود را جنب كند روزهاش باطل است و قضا و كفاره دارد؛ بلى اگر خيال مىكرده جنب كردن بر او حرام نيست يا از اين حكم غفلت داشت قضا دارد ولى كفاره ندارد، بلكه اگر فقط براى تيمم وقت دارد، نبايد خود را جنب كند، و چنانچه خود را جنب كند، بايد تيمم كند و روزۀ آن روز را بگيرد و به احتياط مستحب قضاى آن را نيز بجا آورد و كفاره هم بدهد.
مسأله 1633- اگر در ماه رمضان براى آن كه بفهمد وقت دارد يا نه، جستجو نمايد و گمان كند كه به اندازۀ غسل وقت دارد و خود را جنب كند بعد بفهمد وقت تنگ بوده و تيمم كند، روزهاش بى اشكال صحيح است؛ بلكه اگر بدون جستجو گمان كند كه وقت دارد و خود را جنب كند و بعد بفهمد وقت تنگ بوده و با تيمم روزه بگيرد، روزهاش صحيح است؛ هر چند احتياط مستحب در قضا و كفاره است.
مسأله 1634- كسى كه در شب ماه رمضان جنب است و مىداند كه اگر بخوابد تا صبح بيدار نمىشود، نبايد بخوابد و چنانچه با اختيار بخواند و تا صبح بيدار نشود، روزهاش باطل است و قضا بر او واجب مىشود و كفاره نيز لازم است، مگر آن كه خيال مىكرده بقاء بر جنابت حرام نيست يا از اين حكم غفلت داشت و در هر حال بايد در روز از مبطلات روزه پرهيز كند.
مسأله 1635- هر گاه جنب در شب ماه رمضان بخوابد و بيدار شود، چنانچه ترديد داشته باشد كه اگر بخوابد بيدار مىشود يا نه، احتياط مستحب آن است كه پيش از غسل نخوابد.
مسأله 1636- كسى كه در شب ماه رمضان جنب است و مىداند يا احتمال مىدهد كه اگر بخوابد پيش از اذان صبح بيدار مىشود، چنانچه تصميم داشته باشد كه بعد از بيدار شدن غسل يا تيمم كند و با اين تصميم بخوابد و تا اذان صبح خواب بماند، روزهاش بدون اشكال صحيح است.
مسأله 1637- كسى كه در شب ماه رمضان جنب است و مىداند يا احتمال مىدهد كه اگر بخوابد پيش از اذان صبح بيدار مىشود، چنانچه غفلت داشته باشد كه بعد از بيدار شدن بايد غسل يا تيمم كند، در صورتى كه بخوابد و تا اذان صبح خواب بماند، بنابر احتياط مستحب روزه آن روز را قضا كند.
مسأله 1638- كسى كه در شب ماه رمضان جنب است و مىداند يا احتمال مىدهد كه اگر بخوابد پيش از اذان صبح بيدار مىشود، چنانچه نخواهد بعد از بيدار شدن غسل يا تيمم كند، اگر بخوابد و تا اذان صبح خواب بماند روزهاش باطل و قضا و كفاره لازم است؛ و اگر ترديد داشته باشد كه غسل يا تيمم كند يا نه، بنابر احتياط روزهاش باطل و قضا و كفاره لازم است.
مسأله 1639- اگر جنب در شب ماه رمضان بخوابد و بيدار شود و بداند يا احتمال دهد كه اگر دوباره بخوابد پيش از اذان صبح بيدار مىشود و تصميم هم داشته باشد كه بعد از بيدار شدن غسل يا تيمم كند، چنانچه دوباره بخوابد و تا اذان بيدار نشود، بايد روزه آن روز را قضا كند؛ همچنين اگر از خواب دوم بيدار شود و براى مرتبه سوم بخوابد و تا اذان صبح بيدار نشود، بايد روزه آن روز را قضا كند و بنابر احتياط مستحبى كفاره نيز بدهد، بلكه بنابر احتياط مستحب در خواب دوم و همچنين در خواب اول در صورتى كه عادت به بيدار شدن نداشته باشد، كفاره بدهد.
مسأله 1640- اگر انسان در خواب محتلم شود و بعد بيدار شود و ببيند جنب شده و دوباره بخوابد و تا اذان صبح بيدار نشود، بايد در آن روز از كارهايى كه بر روزهدار حرام است خوددارى كند و بعد روزۀ آن روز را قضا كند.
مسأله 1641- اگر روزهدار در روز محتلم شود، واجب نيست فوراً غسل كند.
مسأله 1642- هر گاه در ماه رمضان بعد از اذان صبح بيدار شود و ببيند محتلم شده، اگر چه بداند پيش از اذان محتلم شده، روزهاش صحيح است.
مسأله 1643- كسى كه در وسعت وقت مىخواهد قضاى روزه ماه رمضان را بگيرد هر گاه جنب باشد- به جهت احتلام يا به سبب ديگر- و تا اذان صبح جنب بماند، اگر چه از روى عمد نباشد، نمىتواند آن روز را روزه بگيرد و بايد در روز ديگرى بجا آورد.
مسأله 1644- اگر وقت قضاى روزه ماه رمضان تنگ شده و تا اذان صبح جنب بماند،- اگر چه از روى عمد نباشد- بنابر احتياط واجب روزه آن روز را بگيرد و عوض آن را هم بجا آورد.
مسأله 1645- اگر در غير روزه ماه رمضان در روزه واجب ديگرى؛ مثل روزه كفاره و نذر غير معيّن، كه وقت آن وسعت دارد، عمداً تا اذان صبح جنب بماند، اظهر اين است كه روزهاش صحيح است ولى احتياط مستحب آن است كه غير از آن روز، روز ديگرى را روزه بگيرد.
مسأله 1646- اگر زن پيش از اذان صبح از حيض يا نفاس پاك شود بايد پيش از اذان براى روزۀ آن روز غسل كند و چنانچه غسل نكند تا وقت تنگ شود يا به جهت ديگرى از انجام غسل معذور باشد، بايد تيمم نمايد و اگر بدون عذر تيمم هم نكند در روزه ماه رمضان، روزهاش باطل است و در غير آن باطل نيست.
مسأله 1647- اگر زن پيش از اذان صبح در ماه رمضان از حيض يا نفاس پاك شود و از غسل معذور باشد بايد تيمّم نمايد و بنابر احتياط مستحب تا اذان صبح از مبطلات وضو اجتناب نمايد، و همچنين است حكم جنب در صورتى كه وظيفهاش تيمّم باشد.
مسأله 1648- اگر زن نزديك اذان صبح از حيض يا نفاس پاك شود و براى هيچ كدام از غسل يا تيمم وقت نداشته باشد، روزهاش صحيح است؛ خواه در روزه ماه مبارك رمضان باشد يا روزه واجب ديگرى- وقت آن وسعت داشته باشد يا تنگ باشد- يا روزه مستحبى باشد؛ ولى احتياط مستحب آن است كه در روزه واجب كه وقت آن وسعت دارد، به آن اكتفا نكند، مخصوصاً در روزۀ قضاى ماه رمضان.
مسأله 1649- اگر زن بعد از اذان صبح از خون حيض يا نفاس پاك شود، يا در بين روز خون حيض يا نفاس ببيند؛ اگر چه نزديك مغرب باشد، روزه او باطل است.
مسأله 1650- اگر زن غسل حيض را فراموش كند و روزه بگيرد، روزه او صحيح است.
مسأله 1651- اگر زن در ماه رمضان پيش از اذان صبح از حيض يا نفاس پاك شود و در غسل كردن و تيمم كوتاهى كند و آن دو را تا اذان صبح انجام ندهد روزهاش باطل است ولى چنانچه كوتاهى نكند، مثلًا منتظر باشد كه حمام، زنانه شود؛ اگر چه سه مرتبه بخوابد و تا اذان صبح غسل يا تيمم نكند، روزه او صحيح است.
مسأله 1652- زنى كه در حال استحاضه است اگر غسلهاى خود را به تفصيلى كه در احكام استحاضه گذشت بجا آورد، بىاشكال روزه او صحيح است؛ بلكه اگر غسلهاى خود را انجام ندهد، ظاهراً روزهاش صحيح است، ولى احتياط مستحب آن است كه روزه را قضا نيز بنمايد.
مسأله 1653- كسى كه مسّ ميت كرده؛ يعنى جايى از بدن خود را به بدن ميت رسانده، مىتواند بدون غسل مس ميت روزه بگيرد و اگر در حال روزه هم ميت را مس نمايد، روزه او باطل نمىشود.
اماله كردن
مسأله 1654- اماله كردن با چيز روان؛ اگر چه از روى ناچارى و براى معالجه باشد، روزه را باطل مىكند.
7- قى كردن
مسأله 1655- هر گاه روزهدار عمداً قى كند؛ اگر چه به واسطه مرض و مانند آن ناچار باشد، روزهاش باطل مىشود؛ ولى اگر سهواً يا بىاختيار قى كند، اشكال ندارد.
مسأله 1656- اگر در شب چيزى بخورد كه مىداند به واسطۀ خوردن آن در روز بىاختيار قى مىكند، روزهاش صحيح است؛ ولى احتياط مستحب آن است كه روزه آن روز را قضا نمايد.
مسأله 1657- اگر مقدمات قى كردن براى روزهدار، بىاختيار حاصل شود لازم نيست از قى كردن خوددارى كند ولى چنانچه براى او ضرر يا مشقّت شديد نداشته باشد، بنابر احتياط مستحب از آن خوددارى كند.
مسأله 1658- اگر مگس در گلوى روزهدار برود، چنانچه ممكن باشد، بايد آن را بيرون آورد و روزۀ او صحيح است؛ ولى اگر مجبور باشد كه يا آن را ببلعد يا با قى كردن آن را بيرون آورد، واجب است آن را بيرون آورد و در هر دو صورت: بلعيدن و قى كردن، روزه او باطل مىشود.
مسأله 1659- اگر سهواً چيزى را فرو ببرد، اگر به قدرى فرو رفته باشد كه به آن خوردن بگويند، بيرون آوردن آن لازم نيست؛ ولى اگر به قدرى فرو رفته است كه به آن خوردن نمىگويند پس اگر مىتواند، نبايد آن را بخورد؛ بلى چنانچه بيرون آوردن آن قى كردن به حساب مىآيد يا با قى كردن همراه مىشود اگر آن را بيرون آورد، روزهاش باطل مىشود، همچنانكه خوردن آن نيز روزه را باطل مىكند.
مسأله 1660- اگر يقين داشته باشد كه به واسطه آروغ زدن، چيزى از گلو بيرون مىآيد به گونهاى كه به آن قى كردن مىگويند، نبايد عمداً آروغ بزند و اگر احتمال آن را بدهد آروغ زدن، خلاف احتياط استحبابى است و اگر اين احتمال را هم ندهد آروغ زدن هيچ اشكالى ندارد؛ هر چند آروغ زدن باعث قى گردد.
مسأله 1661- اگر آروغ بزند و چيزى در گلو يا دهانش بيايد، بايد آن را بيرون بريزد و اگر بىاختيار فرو رود، روزهاش صحيح است.
احكام چيزهايى كه روزه را باطل مىكند
مسأله 1662- اگر انسان عمداً و از روى اختيار كارى كه روزه را باطل مىكند انجام دهد، روزه او باطل مىشود؛ و چنانچه از روى عمد نباشد يا متوجه نباشد كه روزه است، روزهاش باطل نمىشود.
ولى بقاء بر جنابت در سه مورد باعث بطلان روزه مىگردد؛ هر چند عمدى نباشد:
1- بقاء بر جنابت در خواب دوم به بعد (با توضيحى كه در مسأله 1639 و 1640 گذشت). 2- قضاى ماه رمضان. 3- اگر غسل جنابت را فراموش كند و پس از گذشتن ماه رمضان متوجه شود.
و همچنين است اگر براى خنك شدن يا بىجهت آب در دهان بگرداند و بىاختيار فرو رود به تفصيلى كه در مسأله 1697 مىآيد.
مسأله 1663- اگر روزهدار سهواً يكى از كارهايى كه روزه را باطل مىكند انجام دهد و به خيال اين كه روزهاش باطل شده، در ادامۀ روز نيّت روزه نكند روزهاش باطل است، هرچند كارى كه روزه را باطل مىكند انجام ندهد.
مسأله 1664- اگر چيزى را به زور در گلوى روزهدار بريزند، روزه او باطل نمىشود؛ همچنين است در ساير مبطلات؛ مگر عمداً خود را در چنين شرايطى قرار داده باشد، ولى اگر مجبورش كنند كه كارهايى را كه روزه را باطل مىكند انجام دهد، مثلًا به او بگويند: اگر غذا نخورى، ضرر جانى به تو مىزنيم و خودش براى جلوگيرى از ضرر چيزى بخورد، روزه او باطل مىشود.
مسأله 1665- روزهدار در روزههاى واجب كه وقت آن تنگ است، مانند روزه ماه رمضان و روزه قضاى ماه رمضان كه وقتش تنگ شده، نبايد جايى برود كه مىداند چيزى در گلويش مىريزند، يا مجبورش مىكنند كه خودش روزه خود را باطل كند، و اگر با توجه به اين امر به چنين جايى برود و چيزى در گلويش بريزند، يا از روى ناچارى كارى كه روزه را باطل مىكند انجام دهد، روزه او باطل مىشود، بلكه اگر با توجّه به مسأله، تصميم به رفتن داشته باشد، روزهاش باطل مىشود، اگر چه از تصميمش منصرف شده و به آنجا نرود و در اين صورت همانند كسى است كه قصد روزه نكرده باشد كه تفصيل آن در مسألههاى 1563 و 1573 و 1574 گذشت.
آنچه براى روزهدار مكروه است
مسأله 1666- چند چيز براى روزهدار مكروه است و از آن جمله است:
1- دوا ريختن به چشم و سرمه كشيدن، در صورتى كه مزه يا بوى آن به حلق برسد.
2- انجام دادن هر كارى كه مانند خون گرفتن و حمام رفتن، باعث ضعف مىشود.
3- انفيه كشيدن، اگر نداند كه بلعيده مىشود و اگر بداند بلعيده مىشود، جايز نيست.
4- بو كردن گياهان معطر.
5- نشستن زن در آب.
6- استعمال شياف.
7- تر كردن لباسى كه در بدن است.
8- كشيدن دندان و هر كارى كه به واسطه آن از دهان، خون بيايد.
9- مسواك كردن با چوب تر.
10- بىجهت آب يا چيز روانى در دهان كردن.
11- بدون قصد بيرون آمدن منى زن خود را ببوسد، يا كارى كند كه شهوت خود را به حركت آورد، و اگر با توجّه به مسأله و به قصد بيرون آمدن منى باشد، روزۀ او باطل مىشود. همچنين اگر به قصد بيرون آمدن منى نباشد ولى اطمينان داشته باشد كه با اين كار منى بيرون مىآيد و در اين دو صورت اگر منى بيرون نيايد همانند كسى است كه قصد روزه نكرده است.