موضوع: کتب استفتائی
مرجع: حضرت آیت الله العظمی وحید خراسانی
نماز مسافر
مسافر بايد نماز ظهر و عصر و عشا را با هشت شرط شكسته؛ يعنى دو ركعتى بخواند:
شرط اول: «مسافت شرعى»
از شرايط شكسته خواندن نماز آن است كه سفر او كمتر از هشت فرسخ شرعى نباشد و فرسخ شرعى تقريبا پنج كيلومتر است.
مسأله 1281- كسى كه رفتن و برگشتن او هشت فرسخ است، بايد نماز را شكسته بخواند؛ خواه رفتن او يا برگشتنش هر يك به اندازه چهار فرسخ باشد يا نباشد، بنابراين اگر رفتن سه فرسخ و برگشتن پنج فرسخ باشد، يا بالعكس، بايد نماز را شكسته بخواند.
مسأله 1282- اگر رفتن و برگشتنش هشت فرسخ باشد، اگر چه روزى كه مىرود يا شب آن برنگردد، بايد نماز را شكسته بخواند؛ اگر چه احتياط مستحب آن است كه تمام نيز بخواند.
مسأله 1283- اگر سفر مختصرى از هشت فرسخ كمتر باشد، يا انسان نداند كه سفر او هشت فرسخ است يا نه، بايد نماز را تمام بخواند و چنانچه شك كند كه سفر او هشت فرسخ است يا نه، تحقيق كردن برايش لازم نيست، و بايد نمازش را تمام بخواند.
مسأله 1284- اگر از راهى اطمينان شخصى يا نوعى حاصل شود يا دو مرد عادل خبر دهند كه مقصدى را كه قصد كرده است هشت فرسخ است، بايد نماز را شكسته بخواند؛ و بنابر احتياط واجب اگر يك نفر عادل خبر دهد و اطمينان از قولش حاصل نشود نماز را هم شكسته و هم تمام بخواند.
مسأله 1285- كسى كه يقين دارد يا به طريق معتبرى؛ همچون خبردادن دو مرد عادل، براى او ثابت شود كه سفر او هشت فرسخ است، و نماز را شكسته بخواند، چنانچه بعد بفهمد كه هشت فرسخ نبوده، بايد آن را چهار ركعتى بخواند و اگر وقت گذشته قضا نمايد.
مسأله 1286- كسى كه قصد محل معيّنى را داشته و يقين دارد سفرش هشت فرسخ نيست، يا شك دارد كه هشت فرسخ هست يا نه، چنانچه در مقصد يا بين راه بفهمد كه مقصد او هشت فرسخ بوده، اگر چه كمى از راه باقى باشد، بايد نماز را شكسته بخواند و اگر تمام خوانده دوباره شكسته بجا آورد، اما اگر مثلًا قصد ملاقات شخصى را داشته و گمان مىكرد كه سر هفت فرسخ است، بعد معلوم شود سر هشت فرسخى يا بيشتر است، در اين صورت اگر نمازش را تمام خوانده صحيح است، و بعد از دانستن هم تا قصد مسافرت هشت فرسخى نكرده، نمازش تمام است.
مسأله 1287- اگر بين دو محلى كه فاصله آنها كمتر از چهار فرسخ است، چند مرتبه رفت و آمد كند؛ اگر چه روى هم رفته هشت فرسخ شود، بايد نماز را تمام بخواند.
مسأله 1288- اگر محلى دو راه داشته باشد، يك راه آن كمتر از هشت فرسخ و راه ديگر آن هشت فرسخ يا بيشتر باشد، چنانچه انسان از راهى كه هشت فرسخ يا بيشتر است به آنجا برود، بايد نماز را شكسته بخواند و اگر از راهى كه هشت فرسخ نيست برود، بايد تمام بخواند.
مسأله 1289- اگر شهر ديوار دارد، بايد ابتداى هشت فرسخ را از ديوار شهر حساب كند، و اگر ديوار ندارد، بايد از خانههاى آخر شهر حساب نمايد.
شرط دوم: «قصد مسافت»
از شرائط شكسته خواندن نماز آن است كه از اول مسافرت قصد هشت فرسخ را داشته باشد، پس اگر به جايى كه كمتر از هشت فرسخ است مسافرت كند و بعد از رسيدن به آنجا قصد كند جايى برود كه با مقدارى كه آمده هشت فرسخ مىشود، چون از اول قصد هشت فرسخ را نداشته، بايد نماز را تمام بخواند؛ و اگر بخواهد از آنجا هشت فرسخ برود، يا به جايى برود و به وطنش يا جايى كه مىخواهد ده روز بماند برگردد و مجموع اين رفت و برگشت هشت فرسخ باشد، بايد نماز را شكسته بخواند.
مسأله 1290- كسى كه نمىداند سفرش چند فرسخ است؛ مثلًا براى پيدا كردن گمشدهاى مسافرت مىكند و نمىداند كه چه مقدار بايد برود تا آن را پيدا كند، بايد نماز را تمام بخواند، ولى در برگشتن، چنانچه تا وطنش يا جايى كه مىخواهد ده روز در آنجا بماند، هشت فرسخ يا بيشتر باشد، بايد نماز را شكسته بخواند، و نيز اگر در بين رفتن قصد كند به جايى برود و برگردد كه رفتن و برگشتن هشت فرسخ مىشود، بايد نماز را شكسته بخواند.
مسأله 1291- مسافر در صورتى بايد نماز را شكسته بخواند كه تصميم داشته باشد هشت فرسخ برود؛ پس كسى كه از شهر بيرون مىرود و مثلًا قصدش اين است كه اگر رفيق پيدا كند سفر هشت فرسخى برود، چنانچه اطمينان دارد كه رفيق پيدا مىكند، بايد نماز را شكسته بخواند، و اگر اطمينان ندارد، بايد تمام بخواند.
مسأله 1292- كسى كه قصد هشت فرسخ دارد، اگر چه در هر روز مقدار كمى راه برود، وقتى به جايى برسد كه اذان شهر را نشنود و مردم شهر او را نبينند، بايد نماز را شكسته بخواند؛ ولى اگر در هر روز مقدار خيلى كمى راه برود كه عرفاً نگويند مسافر است، بايد نمازش را تمام بخواند و احتياط مستحب آن است كه هم شكسته و هم تمام بخواند.
مسأله 1293- كسى كه در سفر به اختيار ديگرى است؛ مانند نوكرى كه با آقاى خود مسافرت مىكند، چنانچه بداند سفر او هشت فرسخ است، بايد نماز را شكسته بخواند، و اگر نداند، نماز را تمام بجا مىآورد، و پرسيدن لازم نيست.
مسأله 1294- كسى كه در سفر به اختيار ديگرى است، اگر بداند يا گمان داشته باشد كه پيش از رسيدن به چهار فرسخ از او جدا مىشود و به سفر ادامه نمىدهد، بايد نماز را تمام بخواند.
مسأله 1295- كسى كه در سفر به اختيار ديگرى است، اگر شك دارد كه پيش از رسيدن به چهار فرسخ از او جدا مىشود يا نه، بايد نماز را تمام بخواند، ولى اگر تصميم داشته باشد كه چهار فرسخ را سفر نمايد و براى برطرف كردن موانع هم تلاش مىكند ولى احتمال مىدهد كه مانعى غير اختيارى براى سفر او پيش آيد، بايد نماز را شكسته بخواند، و اگر احتمال مىدهد كه مانعى براى سفر او پيش آيد و در صدد برطرف كردن آن نباشد بايد نماز را تمام بخواند.
شرط سوم: «استمرار قصد»
از شرائط شكسته خواندن نماز آن است كه در بين راه از قصد خود برنگردد، پس اگر پيش از رسيدن به چهار فرسخ از قصد خود برگردد، يا مردّد شود، بايد نماز را تمام بخواند.
مسأله 1296- اگر بعد از رسيدن به چهار فرسخ از مسافرت منصرف شود، چنانچه تصميم داشته باشد كه همانجا بماند، يا بعد از ده روز برگردد، يا در برگشتن يا قصد اقامه ده روز مردّد باشد، بايد نماز را تمام بخواند، و همچنين است اگر احتمال دهد سى روز بدون قصد در آنجا مىماند.
مسأله 1297- اگر بعد از رسيدن به چهار فرسخ از مسافرت منصرف شود و تصميم داشته باشد از همان راه يا راه دورتر برگردد، بايد نماز را شكسته بخواند و همچنين اگر پيش از رسيدن به چهار فرسخ از مسافرت منصرف شود و تصميم داشته باشد از راه ديگرى برگردد كه مجموع رفت و برگشت به مقدار هشت فرسخ باشد، بايد نماز را شكسته بخواند.
مسأله 1298- اگر براى رفتن به محلى كه به تنهايى يا به ضميمه برگشت هشت فرسخ فاصله دارد حركت كند، و بعد از رفتن مقدارى از راه بخواهد جاى ديگرى برود، چنانچه از محلّ اوّلى كه حركت كرده تا جايى كه مىخواهد برود به تنهايى يا به ضميمه برگشت هشت فرسخ باشد، بايد نماز را شكسته بخواند.
مسأله 1299- اگر پيش از آن كه به هشت فرسخ برسد، مردّد شود كه بقيۀ راه را برود يا نه، و در موقعى كه مردّد است راه نرود و بعد تصميم بگيرد كه بقيۀ راه را برود، بايد تا آخر مسافرت نماز را شكسته بخواند.
مسأله 1300- اگر پيش از آن كه به هشت فرسخ برسد، مردّد شود كه بقيۀ راه را برود يا نه، و در موقعى كه مردّد است مقدارى راه برود و بعد تصميم بگيرد كه هشت فرسخ ديگر برود، يا مجموع رفت و برگشت وى پس از ترديد هشت فرسخ باشد، تا آخر مسافرت بايد نماز را شكسته بخواند.
مسأله 1301- اگر پيش از آن كه به هشت فرسخ برسد، مردّد شود كه بقيۀ راه را برود يا نه، و در موقعى كه مردّد است مقدارى راه برود و بعد تصميم بگيرد كه بقيۀ راه را برود، چنانچه باقيمانده سفر او كمتر از هشت فرسخ باشد و مجموع رفت و برگشت وى- به استثناء مقدارى را كه در حال ترديد راه رفته است- نيز كمتر از هشت فرسخ باشد، بايد نماز را تمام بخواند و اگر باقيمانده سفر كمتر از هشت فرسخ باشد ولى راهى كه پيش از مردّد شدن و راهى كه بعد از آن مىرود روى هم هشت فرسخ باشد، بنابر احتياط بايد نماز را هم شكسته و هم تمام بخواند.
شرط چهارم: «نبودن قاطع»
از شرائط شكسته خواندن نماز آن است كه تصميم داشته باشد پيش از رسيدن به هشت فرسخ از وطن خود نگذرد، و در جايى قصد اقامه ده روز يا بيشتر نداشته باشد، و سى روز بدون قصد در جايى نماند؛ پس كسى كه مىخواهد پيش از رسيدن به هشت فرسخ از وطنش بگذرد، يا مىخواهد در جايى ده روز بماند، يا احتمال مىدهد كه در جايى سى روز بدون قصد بماند، بايد نماز را تمام بخواند.
مسأله 1302- مسافرى كه شك دارد كه پيش از رسيدن به هشت فرسخ از وطنش مىگذرد يا نه، يا قصد اقامه ده روز در محلى مىنمايد يا نه، بايد نماز را تمام بخواند.
مسأله 1303- مسافرى كه مىخواهد پيش از رسيدن به هشت فرسخ از وطنش بگذرد، يا قصد داشته ده روز در محلى بماند، و نيز كسى كه مردّد است از وطنش بگذرد، يا قصد اقامت ده روز در محلى بنمايد، اگر در بين راه تصميم بگيرد كه از وطن نگذرد و قصد اقامه نيز نكند، باز هم بايد نماز را تمام بخواند، ولى اگر باقيمانده راه به تنهايى يا به ضميمۀ برگشت، هشت فرسخ باشد، بايد نماز را شكسته بخواند.
شرط پنجم: «سفر حلال باشد»
از شرائط شكسته خواندن نماز آن است كه براى كار حرام سفر نكند، و اگر براى كار حرامى؛ مانند دزدى، سفر كند، بايد نماز را تمام بخواند، همچنين است اگر خود سفر حرام باشد؛ مثل آن كه براى او ضررى داشته باشد كه اقدام به آن شرعاً حرام است، يا زن بدون اجازۀ شوهر سفر كند.
مسأله 1304- سفر به منظور اذيت كردن مؤمن حرام و نماز در آن سفر تمام است، همچنين اگر پدر يا مادر سفر غير واجبى را به صلاح فرزند ندانند و از روى دلسوزى او را از سفر نهى كنند چنانچه مسافرت فرزند سبب اذيت آنها شود حرام و نماز در آن سفر تمام است ولى اگر سفر واجب باشد- مانند سفر براى حج واجب- حرام نيست و نماز در آن شكسته است، هر چند سبب اذيت پدر و مادر باشد.
مسأله 1305- اگر براى آن كه كار واجبى را ترك كند، مسافرت كند نمازش تمام است، پس كسى كه بدهكار است و وقت آن رسيده، اگر بتواند بدهى خود را بدهد و رضايت طلبكار را در تأخير پرداخت احراز نكرده باشد، چنانچه در سفر نتواند بدهى خود را بدهد و براى فرار از پرداخت آن مسافرت نمايد، بايد نماز را تمام بخواند.
مسأله 1306- كسى كه سفر او حرام نيست و براى كار حرام يا ترك واجب هم سفر نمىكند، اگر چه در سفر معصيتى انجام دهد يا واجبى را ترك كند؛ مثلًا غيبت كند يا شراب بخورد، يا نماز نخواند، بايد نماز خود را شكسته بخواند، و اگر سفر وى مستلزم معصيت يا ترك واجبى باشد نيز همينطور است؛ هر چند احتياط مستحب در اينصورت اين است كه نماز را تمام بخواند.
مسأله 1307- اگر سفر او سفر حرام نباشد، ولى ماشين يا مركب ديگرى كه سوار است غصبى باشد، يا در زمين غصبى مسافرت كند، بنابر احتياط واجب بايد نماز را هم شكسته و هم تمام بخواند.
مسأله 1308- كسى كه با ظالم مسافرت مىكند، اگر ناچار نباشد و مسافرت او كمك به ظالم در ظلمش يا سبب تقويت شوكت وى باشد، بايد نماز را تمام بخواند و اگر ناچار باشد يا به جهتى كه اهميّت آن كمتر نيست؛ مثل نجاتدادن مظلومى از مرگ، با او مسافرت كند، نمازش شكسته است.
مسأله 1309- مسافرت براى تفريح و گردش حرام نيست و كسى كه به اين قصد مسافرت مىكند بايد نمازش را شكسته بخواند.
مسأله 1310- اگر براى لهو و خوشگذرانى به شكار رود، حرام و نمازش تمام است و بايد روزهاش را بگيرد و چنانچه براى امرار معاش به شكار رود، سفرش حلال و نمازش شكسته است و اگر براى كسب درآمد بيشتر و زياد كردن مال برود، احتياط واجب آن است كه نماز را هم شكسته و هم تمام بخواند؛ ولى بايد روزه را نگيرد.
مسأله 1311- كسى كه براى معصيت به مقدار مسافت شرعى سفر كرده، موقعى كه از سفر بر مىگردد اگر توبه كرده، بايد نماز را شكسته بخواند، و اگر توبه نكرده بايد تمام بخواند و احتياط مستحب آن است كه هم شكسته و هم تمام بخواند.
مسأله 1312- كسى كه سفر او سفر معصيت بوده، يا براى معصيت سفر كرده، اگر در بين راه سفرش حلال شود يا از قصد معصيت بر گردد، چنانچه باقى مانده راه هشت فرسخ باشد، يا مىخواهد به جايى رود كه به ضميمه برگشت هشت فرسخ مىباشد، بايد نماز را شكسته بخواند.
مسأله 1313- كسى كه سفر او سفر معصيت نبوده و براى معصيت هم سفر نكرده، اگر در بين راه، سفرش معصيت شود يا قصد كند كه بقيه راه را براى معصيت برود، بايد نماز را تمام بخواند، و نمازهايى را كه شكسته خوانده، در صورتى كه مقدار گذشته مسافت شرعى بوده صحيح است، والّا احتياط واجب آن است كه آن نمازها را دوباره بخواند.
شرط ششم: «صحرانشين نباشد»
از شرائط شكسته خواندن نماز آن است كه از صحرانشينهايى نباشد كه در بيابانها گردش مىكنند و هر جا آب و خوراك براى خود و حشمشان پيدا كنند مىمانند و بعد از چندى به جاى ديگر مىروند، و صحرانشينها در اين مسافرتها بايد نماز را تمام بخوانند.
مسأله 1314- اگر يكى از صحرانشينها براى پيدا كردن منزل و چراگاه حيواناتشان سفر كند، چنانچه با چادر و اثاثيه باشد نماز را تمام بخواند و الّا چنانچه سفر او هشت فرسخ باشد، بنابر احتياط بايد نماز را هم شكسته و هم تمام بخواند.
مسأله 1315- اگر صحرانشين براى كار ديگرى مانند زيارت يا حج مسافرت كند نمازش تمام است و بنابر احتياط مستحب شكسته نيز بخواند.
شرط هفتم: «كثير السفر نباشد»
از شرائط شكسته خواندن نماز آن است كه بسيار مسافرت نكند، بنابراين كسى كه شغل او مسافرت است؛ مانند ساربان و راننده و چوبدار و كشتيبان و مانند اينها، بايد نماز را تمام بخوانند.
مسأله 1316- كثير السفر بايد نمازش را تمام بخواند؛ خواه شغلش مسافرت باشد، يا به خاطر شغل و گذران زندگى بسيار مسافرت مىكند، و خواه به جهت ديگر باشد؛ بنابراين كسى كه در سفر تجارت، يا تدريس مىكند، يا به جهت تفريح- مثلًا- زياد سفر كند نمازش تمام است.
مسأله 1317- كسى كه شغلش مسافرت است اگر براى كار ديگرى؛ مثلًا براى زيارت يا حج، مسافرت كند، نمازش تمام است و بنابر احتياط مستحب نماز را شكسته هم بخواند.
مسأله 1318- حملهدار، يعنى كسى كه براى رساندن حاجىها به مكه مسافرت مىكند، اگر بسيار مسافرت مىكند بايد نماز را تمام بخواند، ولى امروزه كه معمولًا بسيار مسافرت نمىكنند نمازشان شكسته است.
مسأله 1319- كسى كه فقط در مقدارى از سال شغلش مسافرت است؛ مانند رانندهاى كه فقط در تابستان يا زمستان مسافران را جابجا مىكند، بايد در آن سفر نماز را تمام بخواند، و احتياط مستحب آن است كه شكسته نيز بخواند، ولى اگر مدت سفر او كم باشد به قدرى كه عرفاً به او كثير السفر نگويند؛ مانند حملهدارى كه سالى يك بار حجّاج را به مكه مىبرد، بايد نماز را شكسته بخواند.
مسأله 1320- كسى كه در كمتر از چهار فرسخى شهر رفت و آمد مىكند به صورتى كه عرفاً او را كثير السفر مىگويند، چنانچه اتفاقاً سفرى برود كه مسافت شرعى است بنابر احتياط نماز را هم شكسته و هم تمام بخواند، و اگر رفت و آمد او به جايى نزديك شهر است به حدّى كه رفتن به آنجا عرفاً مسافرت محسوب نشود، در مسافرتى كه به قدر مسافت شرعى است بايد نماز را شكسته بخواند.
مسأله 1321- كسى كه زياد مسافرت مىكند اگر ده روز يا بيشتر در وطن خود بماند؛ چه از اول قصد ماندن ده روز را داشته باشد، چه بدون قصد بماند، بايد در سفر اول كه بعد از ده روز مىرود نماز را شكسته بخواند.
مسأله 1322- كسى كه زياد مسافرت مىكند، اگر در غير وطن خود ده روز بماند، چنانچه از اول قصد ماندن ده روز را داشته باشد، در سفر اولى كه بعد از ده روز مىرود بايد نماز را شكسته بخواند و اگر از اول قصد ماندن ده روز را نداشته باشد، بنابر احتياط در سفر اول هم شكسته و هم تمام بخواند.
مسأله 1323- كسى كه زياد مسافرت مىكند اگر شك كند كه در وطن خود يا جاى ديگر ده روز مانده يا نه، بايد نماز را تمام بخواند.
مسأله 1324- كسى كه در شهرها سياحت مىكند، و براى خود وطنى اختيار نكرده، بايد نماز را تمام بخواند.
مسأله 1325- كسى كه زياد مسافرت نمىكند، اگر اتفاقاً در شهرى يا دهى جنسى دارد كه براى حمل آن مسافرتهاى پىدرپى مىكند، بايد نماز را شكسته بخواند.
مسأله 1326- كسى كه از وطنش صرفنظر كرده و مىخواهد وطن ديگرى براى خود اختيار كند، اگر كثير السفر نباشد، بايد در مسافرت نماز را شكسته بخواند.
شرط هشتم: «به حدّ ترخص برسد» يعنى از وطنش يا جايى كه قصد كرده ده روز در آن جا بماند، به قدرى دور شود كه صداى اذان بلند آخر آن جا را نشنود و نيز اهل آن محل او را نبينند.
مسأله 1327- كسى كه به سفر مىرود، اگر به جايى برسد كه اگر در آخر شهر با صداى بلند اذان بگويند صداى اذان را نمىشنود و اهل شهر او را نمىبينند ولى ديوارهاى شهر را مىبيند، چنانچه بخواهد در آنجا نماز بخواند بايد نماز را شكسته بخواند و احتياط مستحب در آن است كه تمام نيز بخواند.
مسأله 1328- مسافرى كه به وطنش برمىگردد وقتى به جايى برسد كه صداى اذان آخر شهر را مىشنود يا اهل شهر او را مىبينند، بايد نماز را تمام بخواند، و نيز مسافرى كه مىخواهد ده روز در محلى بماند، وقتى به جايى برسد كه صداى اذان آنجا را بشنود يا اهل آنجا او را ببينند، بايد نماز را تمام بخواند و احتياط مستحب آن است كه نماز را هم شكسته و هم تمام بخواند يا آن را تأخير بيندازد تا به منزل برسد.
مسأله 1329- هر گاه موقعيت جغرافيايى شهر به طورى باشد كه از دور صداى اذان آن شنيده شود، يا طورى باشد كه با كمى فاصله گرفتن صداى اذان قطع گردد، اهالى آن شهر نيز در مسافرت وقتى به جايى برسند كه صداى اذان بلند آخر شهر را نشنوند بايد نماز را شكسته بخوانند، بلى اگر شهر در مسير بادهاى تند باشد و صداى اذان تا مسافتهاى زيادى برسد، بايد موقعيت متعارف را در نظر بگيرد؛ و اگر باد مانع رساندن صداى اذان باشد ولى اهالى شهر، مسافر را ببينند، نمازش تمام است.
مسأله 1330- اگر از محلى مسافرت كند كه اهل ندارد، وقتى به جايى برسد كه اگر در آخر آن محل، با صداى بلند اذان بگويند شنيده نمىشود و اگر كسى در آن محل باشد او را نمىبيند، بايد نماز را شكسته بخواند.
مسأله 1331- اگر به قدرى دور شود كه نداند صدايى را كه مىشنود صداى اذان است، يا صداى ديگر، بايد نماز را شكسته بخواند، ولى اگر بفهمد اذان مىگويند و كلمات آن را تشخيص ندهد، بايد نماز را تمام بخواند.
مسأله 1332- اگر به قدرى دور شود كه اذان خانهها را نشنود، ولى اذان شهر را كه معمولًا در جاى بلند مىگويند بشنود، نبايد نماز را شكسته بخواند.
مسأله 1333- اگر به جايى برسد كه اذان شهر را كه معمولًا در جاى بلند مىگويند نشنود، ولى اذانى را كه در جاى خيلى بلند يا با وسايلى همچون بلندگو مىگويند بشنود، بايد نماز را شكسته بخواند.
مسأله 1334- اگر گوش او يا صداى اذان غير معمولى باشد، در محلى بايد نماز را شكسته بخواند كه گوش معمولى صداى اذان بلند معمولى را نشنود و اهل محل نيز او را نبينند.
مسأله 1335- اگر موقعى كه سفر مىرود شك كند كه به حدّ ترخّص رسيده يا نه، و بخواهد نماز بخواند، بنابر احتياط واجب نماز را هم تمام و هم شكسته بخواند؛ مگر برگشت به آن جا در وقت نماز چهار ركعتى عرفاً امكان نداشته باشد كه بايد نماز را تمام بخواند و كفايت مىكند، و در برگشت از سفر نيز اگر شك كند كه به حد ترخص رسيده يا نه، و بخواهد نماز بخواند، بنابر احتياط واجب نماز را هم تمام و هم شكسته بخواند.
چيزهايى كه سفر را قطع مىكند
اول: رسيدن به وطن
مسأله 1336- مسافرى كه در سفر از وطن خود عبور مىكند وقتى به حدّ ترخّص وطن رسيد، بايد نماز را تمام بخواند.
مسأله 1337- مسافرى كه در بين مسافرت به وطنش رسيده، تا وقتى در آنجا است بايد نماز را تمام بخواند، و اگر بخواهد از آنجا هشت فرسخ برود يا مجموع رفت و برگشتش هشت فرسخ باشد وقتى به حدّ ترخّص رسيد، بايد نماز را شكسته بخواند.
مسأله 1338- محلّى را كه انسان براى اقامت و زندگى خود اختيار كرده به نحوى كه در نظر متعارف مردم محل زندگى او محسوب مىشود وطن اوست؛ چه در آنجا بدنيا آمده و وطن پدر و مادرش باشد، يا خودش آن جا را براى زندگى اختيار كرده باشد. و همچنين جايى را كه انسان محلّ زندگى خود قرار داده، و مثل كسى كه آنجا وطن دائمى اوست در آنجا زندگى مىكند كه اگر مسافرتى براى او پيش آيد، دوباره به همانجا برمىگردد؛ اگر چه قصد نداشته باشد كه هميشه در آنجا بماند، وطن او محسوب مىشود.
مسأله 1339- اگر قصد دارد در محلّى كه وطن اصليش نيست مدّتى بماند، و بعد به جاى ديگر رود، آنجا وطن او حساب نمىشود.
مسأله 1340- كسانى كه مانند اكثر طلّاب حوزههاى علميه و دانشجويان مدّتى به كارى مانند تحصيل در جايى كه وطن آنها نيست اشتغال دارند و در آنجا عرفاً مسافر خوانده نمىشوند، در زمان آن كار آن جا در حكم وطن آنها مىباشد.
مسأله 1341- كسى كه در دو محل زندگى مىكند چنانچه در هر يك تقريبا شش ماه از سال را زندگى مىكند، هر دو وطن او محسوب مىشود، ولى اگر در يكى از آن دو كمتر از شش ماه بماند آنجا وطن وى به حساب نمىآيد؛ بنابراين انسان تنها مىتواند دو وطن داشته باشد و بيشتر از دو وطن امكان ندارند.
مسأله 1342- در شكسته خواندن در غير وطن فرقى نمىكند كه در محلّى ملك داشته باشد و در آن محل شش ماه مانده باشد يا نه؛ هر چند احتياط مستحب اين است كه اگر در محلى ملك داشته و شش ماه در آنجا مانده، هر وقت در مسافرت به آنجا برسد نماز را تمام هم بخواند.
مسأله 1343- اگر به جايى برسد كه وطن او بوده و از آن جا صرفنظر كرده و قصد ماندن ده روز را در آن جا ندارد، بايد نماز را شكسته بخواند.
دوم: قصد اقامت ده روز
مسأله 1344- مسافرى كه قصد دارد ده روز پشت سر هم در محلى بماند، يا مىداند كه بدون اختيار ده روز در محلى مىماند، در آن محل بايد نماز را تمام بخواند.
مسأله 1345- مسافرى كه مىخواهد ده روز در محلى بماند، اگر ده شبانه روز كامل (يعنى 24 ساعت) در جايى بماند بىاشكال نمازش تمام است و اگر قصدش اين باشد كه ده روز كامل و نه شب بين آن را در جايى بماند در اين صورت نيز بايد نمازش را تمام بخواند، بلكه اگر قصدش اين باشد كه ده روز تلفيقى كامل در جايى بماند (مثلًا تصميم دارد از ساعت ده روز اوّل ماه تا ساعت ده روز يازدهم ماه در محلى اقامت كند) بايد نماز را تمام بخواند و در صورتى كه تصميم دارد ده روز تلفيقى ناقص در جايى بماند مثلًا تصميم گرفته از دو ساعت به غروب روز اول ماه تا ظهر روز يازدهم ماه در محلّى اقامت كند بنابر احتياط واجب بايد نمازش را هم شكسته و هم تمام بخواند و در غير اين چهار صورت نماز مسافر شكسته است.
مسأله 1346- مسافرى كه مىخواهد ده روز در محلّى بماند، در صورتى بايد نماز را تمام بخواند كه بخواهد تمام ده روز در يك جا بماند، پس اگر بخواهد مثلًا ده روز در نجف و كوفه يا در قم و جمكران بماند، بايد نماز را شكسته بخواند، و معيار آن است كه در عرف دو محل محسوب شوند؛ هر چند به قدرى به يكديگر نزديك باشند كه به مقدار حدّ ترخّص نيز فاصله نباشد، يا به هم چسبيده باشند.
مسأله 1347- مسافرى كه مىخواهد ده روز در محلّى بماند اگر از اول قصد داشته باشد در بين ده روز از آن محل و اطراف آن كه عرفاً جزء محل به حساب مىآيد؛ مانند باغات اطراف شهر، خارج شود، چنانچه خوابگاهش در اين محل باشد كافى است و لازم نيست تصميم داشته باشد در روز يا اوايل شب به محل برگردد و در اين صورت اگر بخواهد هر روز نيز به خارج محل برود مانعى ندارد.
مسأله 1348- مسافرى كه تصميم فعلى ندارد ده روز در محلى بماند؛ مثلًا قصدش اين است كه اگر رفيقش بيايد يا منزل خوبى پيدا كند، ده روز بماند، بايد نماز را شكسته بخواند، مگر آن كه مطمئن باشد كه شرايط ماندن ده روز فراهم خواهد شد.
مسأله 1349- كسى كه تصميم دارد ده روز در محلى بماند به طورى كه براى ايجاد شرايط ماندن و رفع موانع آن اقدام مىكند؛ هر چند احتمال عقلائى بدهد كه نتواند بماند، بايد نماز را تمام بخواند؛ بلى اگر تصميم دارد چنانچه مقدّمات اقامت فراهم شد ده روز بماند و براى ايجاد مقدّمات اقدام نمىكند، چنانچه اطمينان داشته باشد كه مقدّمات فراهم مىشود و عملًا ده روز مىماند، نمازش تمام است، وگرنه بايد نماز را شكسته بخواند.
مسأله 1350- اگر مسافر تصميم دارد در محلّى تا زمانى معيّن بماند، اگر نداند چند روز در آن جا مىماند نماز را شكسته مىخواند، ولى اگر بعد بفهمد كه تا آن زمان ده روز بوده، مىفهمد كه نمازى كه شكسته خوانده باطل بوده و بايد آن را تمام بخواند و اگر وقت گذشته قضا كند، بنابراين كسى كه مىخواهد تا آخر ماه در محلّى بماند و چون نمىداند كه ماه كامل است يا ناقص، نماز را شكسته خوانده، اگر بعد بفهمد كه ماه كامل بوده و مدت اقامت او ده روز است، نمازش را بايد به صورت تمام دوباره بخواند و اگر وقت گذشته قضا نمايد، همچنين كسى كه مىخواهد تا روز مشخّصى از ايام هفته مثلًا تا جمعه آينده بماند و به علت اين كه نمىداند تا آن روز ده روز مىباشد يا نه، نماز خود را شكسته بخواند، اگر بعد بفهمد كه ده روز بوده، معلوم مىشود نمازش باطل بوده و بايد آن را به صورت تمام دوباره بخواند و اگر وقت گذشته قضا نمايد.
مسأله 1351- اگر مسافر قصد كند ده روز در محلى بماند، و به خاطر آن يك نماز چهار ركعتى ادايى بخواند، چنانچه پس از آن از ماندن منصرف شود يا مردّد شود كه در آنجا بماند يا به جاى ديگر برود، تا وقتى در آنجا هست بايد نماز را تمام بخواند، ولى اگر پيش از آن كه به خاطر قصد اقامه، نماز چهار ركعتى بخواند از ماندن منصرف شود يا مردّد گردد، بايد نماز را شكسته بخواند.
مسأله 1352- مسافرى كه قصد كرده ده روز در محلى بماند اگر روزه بگيرد و بعد از ظهر از ماندن در آنجا منصرف شود، چنانچه يك نماز چهار ركعتى ادايى خوانده باشد، تا وقتى كه در آنجا هست روزههايش صحيح است و بايد نمازهاى خود را تمام بخواند و اگر نماز چهار ركعتى ادايى نخوانده باشد، روزه آن روزش صحيح است؛ اما نمازهاى خود را بايد شكسته بخواند و روزهاى بعد هم نمىتواند روزه بگيرد.
مسأله 1353- مسافرى كه قصد كرده ده روز در محلى بماند، اگر از ماندن منصرف شود يا در ماندن مردّد شود، و شك كند كه پيش از آن نماز چهار ركعتى ادايى خوانده است يا نه، چنانچه پس از قصد اقامه وقت بجا آوردن نماز چهار ركعتى گذشته باشد، بايد نمازهاى بعدى را تمام بخواند، ولى چنانچه قبل از گذشتن وقت نماز چهار ركعتى شك كند كه آيا نماز چهار ركعتى خوانده يا نه، بايد آن نماز و نمازهاى بعد را شكسته بخواند.
مسأله 1354- اگر مسافر به نيت اين كه نماز را شكسته بخواند مشغول نماز شود و در بين نماز تصميم بگيرد كه ده روز يا بيشتر بماند، بايد نماز را چهار ركعتى تمام نمايد.
مسأله 1355- مسافرى كه قصد كرده ده روز در محلّى بماند اگر در اثناء اولين نماز چهار ركعتى ادايى از قصد خود برگردد، يا در ماندن مردّد شود، چنانچه هنوز به ركوع ركعت سوم نرفته است، بايد نماز را دو ركعتى تمام كند و بقيه نمازهاى خود را شكسته بخواند و اگر به ركوع ركعت سوم رفته نمازش باطل است و بايد آن نماز و نمازهاى بعد را شكسته بخواند؛ و احتياط مستحب آن است كه آن نماز را چهار ركعتى تمام كند و شكسته نيز بخواند و نمازهاى بعد را نيز، هم شكسته و هم تمام بخواند.
مسأله 1356- مسافرى كه قصد كرده ده روز در محلّى بماند، اگر بيشتر از ده روز در آنجا بماند، تا وقتى مسافرت نكرده، بايد نمازش را تمام بخواند، و لازم نيست دوباره قصد ماندن ده روز كند.
مسأله 1357- مسافرى كه قصد كرده ده روز در محلّى بماند، بايد روزه واجب معيّن- مثل روزه ماه رمضان- را بگيرد، و مىتواند روزه قضا و روزه مستحبى را هم بجا بياورد و نافله ظهر و عصر را هم بخواند.
مسأله 1358- مسافرى كه قصد كرده ده روز در محلى بماند، اگر بعد از خواندن يك نماز چهار ركعتى ادايى، يا بعد از ماندن ده روز- اگر چه يك نماز تمام هم نخوانده باشد- بخواهد به جايى كه كمتر از مسافت شرعى است برود و برگردد، و دوباره در جاى اول خود ده روز يا كمتر يا بيشتر بماند، از وقتى كه مىرود تا وقتى كه برمىگردد و بعد از برگشتن، بايد نماز را تمام بخواند، ولى اگر برگشتن به محل اقامتش فقط از اين جهت باشد كه در مسير سفرش واقع شده است و رفت و برگشت او تا جايى كه مىخواهد برود مجموعاً هشت فرسخ باشد، لازم است در حال رفتن بعد از گذشتن از حدً ترخّص و در مقصد و در بازگشت و در جايى كه قبلًا قصد اقامه كرده بود، نماز را شكسته بخواند.
مسأله 1359- مسافرى كه قصد كرده ده روز در محلّى بماند، اگر بعد از يك نماز چهار ركعتى ادايى، يا بعد از ماندن ده روز بخواهد به جاى ديگرى برود كه كمتر از مسافت شرعى است در تمام مدت سفر بايد نماز خود را تمام بخواند؛ خواه قصد ماندن ده روز در مقصد يا در بين راه را داشته باشد يا نه، و اگر محلّى كه مىخواهد برود هشت فرسخ يا بيشتر باشد در طول راه و در مقصد نمازش شكسته است؛ مگر آن كه بخواهد ده روز در مقصد بماند كه بايد نماز را در موقع رفتن شكسته و در مقصد تمام بخواند
مسأله 1360- مسافرى كه قصد كرده ده روز در محلّى بماند اگر بعد از خواندن يك نماز چهار ركعتى ادايى يا بعد از ماندن ده روز بخواهد به جايى كه كمتر از چهار فرسخ است برود، چنانچه مردّد باشد كه به محلّ اولش برگردد يا نه، يا بكلّى از برگشتن به آنجا غافل باشد، بايد از وقتى كه مىرود تا برمىگردد، و بعد از برگشتن، نمازهاى خود را تمام بخواند.
مسأله 1361- اگر به خيال اين كه رفقايش مىخواهند ده روز در محلّى بمانند، قصد كند كه ده روز در آنجا بماند و بعد از خواندن يك نماز چهار ركعتى ادايى بفهمد كه آنها قصد نكردهاند؛ اگر چه خودش هم از ماندن منصرف شود، تا مدتى كه در آنجا هست، بايد نماز را تمام بخواند.
سوم: ماندن يك ماه بدون قصد
مسأله 1362- اگر مسافر بعد از رسيدن به هشت فرسخ، بدون قصد اقامه ده روز، سى شبانه روز در محلّى بماند، بعد از گذشتن سى شبانه روز، اگر چه مقدار كمى هم در آنجا بماند بايد نماز را تمام بخواند و اگر فقط سى روز مانده باشد و شب اول يا شب آخر كامل نشده، بنابر احتياط نماز را هم شكسته و هم تمام بخواند.
مسأله 1363- مسافرى كه مىخواهد نه روز يا كمتر در محلّى بماند، اگر بعد از آن كه نه روز يا كمتر در آنجا ماند، بخواهد دوباره نه روز يا كمتر بماند و همينطور تا سى شبانه روز، روز سى و يكم بايد نماز را تمام بخواند.
مسأله 1364- مسافرى كه سى شبانه روز مردّد بوده، در صورتى بايد نماز را تمام بخواند كه سى شبانه روز را در يك جا بماند، پس اگر مقدارى از آن را در جايى و مقدارى را در جاى ديگر بماند، بعد از سى شبانه روز هم بايد نماز را شكسته بخواند.
مسائل متفرقه
مسأله 1365- در شهرهاى مكه و مدينه و نجف (يا كوفه) و كربلا، تأكيد بسيار شده كه قصد اقامه ده روز كنند و نماز را تمام بخوانند، ولى تا قصد اقامه نكرده، ظاهراً مانند ساير شهرها بايد نماز را شكسته بخواند.
مسأله 1366- كسى كه مىداند مسافر است و بايد نماز را شكسته بخواند، اگر عمداً تمام بخواند، نمازش باطل است و همچنين است حكم كسى كه فراموش كند كه نماز مسافر شكسته است و تمام بخواند.
مسأله 1367- مسافرى كه مىداند مسافر است و بايد نماز را شكسته بخواند، اگر در عدد ركعات اشتباه كند و به جاى دو ركعت، چهار ركعت بخواند، نمازش باطل است.
مسأله 1368- مسافرى كه اصلًا نمىداند نماز مسافر شكسته است، اگر تمام بخواند نمازش صحيح است.
مسأله 1369- مسافرى كه مىداند نماز مسافر شكسته است، اگر بعضى از خصوصيّات آن را نداند؛ مثلًا نداند كه در سفرى كه رفت و برگشت آن هشت فرسخ است بايد شكسته بخواند، چنانچه تمام بخواند نمازش باطل است.
مسأله 1370- مسافرى كه مىداند نماز مسافر شكسته است، اگر به گمان اين كه مقصد معيّن او كمتر از هشت فرسخ است تمام بخواند، وقتى بفهمد كه مقصدش هشت فرسخ بوده، نمازى را كه تمام خوانده بايد دوباره شكسته بخواند و اگر بعد از وقت فهميد، بايد نماز را شكسته قضا كند و همچنين است اگر اصلًا نمازش را نخوانده باشد.
مسأله 1371- اگر فراموش كند كه مسافر است و نماز را تمام بخواند، چنانچه در وقت يادش بيايد بايد شكسته بجا آورد و اگر آن را بجا نياورد بايد شكسته قضا نمايد، و اگر بعد از وقت يادش بيايد قضاى آن نماز بر او واجب نيست.
مسأله 1372- كسى كه بايد نماز را تمام بخواند، اگر شكسته بجا آورد، نمازش باطل است؛ مگر مسافرى كه قصد ماندن ده روز در جايى داشته باشد، و به جهت ندانستن حكم مسأله نماز را شكسته بخواند، ولى احتياط مستحب آن است كه نماز را دوباره تمام بخواند.
مسأله 1373- اگر مشغول نماز چهار ركعتى شود و در بين نماز يادش بيايد كه مسافر است يا متوجّه شود كه مقصد معيّن او در هشت فرسخى است، چنانچه به ركوع ركعت سوم نرفته، بايد نماز را دو ركعتى تمام كند، و اگر به ركوع ركعت سوم رفته، اين نماز باطل است و بايد نماز دوركعتى ديگرى بخواند و در صورتى كه به اندازه خواندن يك ركعت هم وقت داشته باشد، بايد نماز را از سر شكسته بخواند و الّا، بايد نماز را شكسته قضا كند.
مسأله 1374- اگر مسافر بعضى از خصوصيّات نماز مسافر را نداند؛ مثلًا نداند كه اگر رفتن و برگشتن بر روى هم هشت فرسخ باشد، بايد نماز را شكسته بخواند، چنانچه به نيت نماز چهار ركعتى مشغول نماز شود و پيش از ركوع ركعت سوم مسأله را بفهمد، بايد نماز را دو ركعتى تمام كند و اگر در ركوع يا بعد از آن متوجّه شود نمازش باطل است و در صورتى كه به مقدار يك ركعت از وقت هم مانده باشد، بايد نماز را شكسته بخواند و الّا، بايد نماز را شكسته قضا كند.
مسأله 1375- مسافرى كه بايد نماز را تمام بخواند، اگر به واسطه ندانستن مسأله به نيت نماز دو ركعتى مشغول نماز شود و در بين نماز، مسأله را بفهمد، بايد نماز را چهار ركعتى تمام كند.
مسأله 1376- مسافرى كه نماز نخوانده، اگر پيش از تمام شدن وقت به وطنش برسد، يا به جايى برسد كه مىخواهد ده روز در آنجا بماند، بايد نماز را تمام بخواند، و كسى كه مسافر نيست، اگر در اول وقت نماز نخواند و مسافرت كند، در سفر بايد نماز را شكسته بخواند، و احتياط مستحب آن است كه در صورت اول شكسته و در صورت دوم تمام نيز بخواند و رعايت اين احتياط در صورت دوم مناسبتر است.
مسأله 1377- اگر از مسافرى كه بايد نماز را شكسته بخواند نماز ظهر يا عصر يا عشا قضا شود، بايد آن را دو ركعتى قضا نمايد؛ اگر چه در غير سفر بخواهد قضاى آن را بجا آورد، و اگر از كسى كه مسافر نيست يكى از اين سه نماز قضا شود، بايد چهار ركعتى قضا نمايد؛ اگر چه در سفر بخواهد آن را قضا نمايد.
مسأله 1378- مستحب است مسافر در تعقيب هر يك از نمازهاى شكسته سى مرتبه بگويد: «سُبْحانَ اللّٰهِ والحَمْدُ للّٰهِ ولا إله إلّااللّٰه واللّٰه أكبر» و چون اين ذكر در تعقيب تمام نمازها- براى مسافر و غير مسافر- مستحب است، براى مسافر در تعقيب نماز ظهر و عصر و عشا كه شكسته مىخواند، تأكيد بيشترى خواهد داشت، بلكه بهتر است شصت مرتبه بگويد.