موضوع: کتب استفتائی
مرجع: حضرت آیت الله العظمی وحید خراسانی
مبطلات نماز
مسأله 1135- ده چيز نماز را باطل مىكند:
اول: «از بين رفتن يكى از شرايط نماز»
از مبطلات نماز آن است كه در بين نماز يكى از شرطهاى آن از بين برود؛ مثلًا در بين نماز لباس وى نجس شود و نمازگزار با توجّه به آن، عمداً يا به علت ندانستن مسأله با همان حال نماز خود را ادامه دهد.
دوم: «از بين رفتن وضو يا غسل»
از مبطلات نماز آن است كه در بين نماز عمداً يا سهواً يا از روى ناچارى، چيزى كه وضو يا غسل را باطل مىكند پيش آيد، مثلًا بول از او بيرون آيد، ولى كسى كه نمىتواند از بيرون آمدن بول يا غائط خوددارى كند، اگر در بين نماز بول يا غائط از او خارج شود، چنانچه به دستورى كه در احكام وضو گفته شد، رفتار نمايد نمازش باطل نمىشود، و نيز اگر در بين نماز از زن مستحاضه خون خارج شود در صورتى كه به دستور استحاضه رفتار كرده باشد، نمازش صحيح است.
مسأله 1136- كسى كه بىاختيار خوابش برده، اگر نداند كه در بين نماز خوابش برده يا بعد از آن، بايد نمازش را دوباره بخواند.
مسأله 1137- اگر بداند با اختيار خودش خوابيده و شك كند كه بعد از نماز بوده، يا در بين نماز يادش رفته كه مشغول نماز است و خوابيده، نمازش صحيح است.
مسأله 1138- اگر در حال سجده از خواب بيدار شود و شك كند كه در سجدۀ آخر نماز است يا در سجدۀ شكر، بايد آن نماز را دوباره بخواند.
سوم: «روى هم گذاشتن دستها»
از مبطلات نماز آن است كه مانند بعضى كسانى كه شيعه نيستند دستها را روى هم بگذارد.
مسأله 1139- هر گاه براى ادب دستها را روى هم بگذارد، اگر چه مثل آنها نباشد، بنابر احتياط واجب بايد نماز را دوباره بخواند، ولى اگر از روى فراموشى يا ناچارى يا براى كار ديگر مثل خاراندن دست و مانند آن يا بر حسب عادت، دستها را روى هم بگذارد اشكالى ندارد.
چهارم: «گفتن آمين»
از مبطلات نماز آن است كه بعد از خواندن حمد، آمين بگويد، ولى اگر اشتباهاً يا از روى تقيه بگويد، نمازش باطل نمىشود.
پنجم: «روگرداندن از قبله»
از مبطلات نماز آن است كه عمداً يا از روى فراموشى پشت به قبله كند، يا سر را به قدرى برگرداند كه بيشتر از طرف راست و چپ از قبله منحرف گردد، بلكه اگر عمداً به قدرى برگردد كه نگويند رو به قبله است، اگر چه به طرف راست يا چپ نرسد، نمازش باطل است.
مسأله 1140- اگر عمداً يا سهواً سر را به قدرى بگرداند كه بيشتر از طرف راست يا چپ از قبله منحرف گردد نمازش باطل مىشود، ولى اگر سر را كمى بگرداند كه نگويند روى خود را از قبله برگردانده- عمداً باشد يا اشتباهاً- نمازش باطل نمىشود، و اگر به مقدارى برگرداند كه بگويند روى خود را از قبله برگردانده است ولى بيشتر از طرف راست و چپ قبله منحرف نشده باشد، نمازش در اين صورت چنانچه رو گرداندن عمدى باشد باطل است و اگر سهوى باشد نمازش صحيح است.
ششم: «كلام عمدى»
از مبطلات نماز آن است كه عمداً لفظى بگويد كه دو حرف يا بيشتر باشد؛ اگر چه معنى هم نداشته باشد، ولى اگر سهواً بگويد نماز باطل نمىشود.
مسأله 1141- اگر با عمد لفظى بگويد كه دو حرف يا بيشتر دارد، نمازش باطل مىشود؛ اگر چه به قصد جدّى نباشد، بلكه مثلًا به جهت شوخى آن لفظ را بگويد.
مسأله 1142- سرفه كردن و آروغ زدن و آهكشيدن در نماز اشكال ندارد ولى اگر عمدى باشد و از آن دو حرف توليد شود مانند آخ و آه، نماز را باطل مىكند؛ بلكه اگر يك حرف هم توليد شود به احتياط واجب نماز را باطل مىكند.
مسأله 1143- اگر كلمهاى را به قصد ذكر بگويد، مثلًا به قصد ذكر بگويد: اللّٰهُ اكْبَر و در موقع گفتن آن، صدا را بلند كند كه چيزى را به ديگرى بفهماند اشكال ندارد، بلكه اگر به جهت اين كه چيزى به كسى بفهماند كلمهاى را به قصد ذكر بگويد، اشكال ندارد.
مسأله 1144- خواندن قرآن در نماز، غير از چهار آيهاى كه سجده واجب دارد و در مسألۀ 361 و 1102 گفته شد، و نيز دعا كردن در نماز اشكال ندارد، ولى احتياط مستحب آن است كه به غير عربى دعا نكند.
مسأله 1145- اگر چيزى از حمد و سوره و ذكرهاى نماز را عمداً بدون قصد وجوب يا استحباب ذكر خاص چند مرتبه بگويد اشكال ندارد، ولى اگر از روى وسواس چند مرتبه بگويد چنانچه به مسأله آگاه باشد و بتواند به وسواس عمل نكند گناهكار است و نمازش هم باطل است.
مسأله 1146- سلام كردن مستحب است و بسيار سفارش شده است كه سواره به پياده و ايستاده به نشسته و كوچكتر به بزرگتر سلام كند، و اگر مسلمان مميّزى سلام كرد جواب دادن آن بر مكلف واجب است.
مسأله 1147- در حال نماز، انسان نبايد به ديگرى سلام كند ولى بايد جواب سلام مسلمان مميّز را بدهد، به اين شكل كه اگر سلام كننده كلمه «سلام» را بر «عليكم» و مانند آن مقدّم داشت، بايد نمازگزار در جواب سلام را مقدّم دارد و به احتياط مستحب از ساير جهات نيز همان طور كه او سلام كرده جواب دهد؛ مثلًا اگر «السلام»- با الف و لام- گفته، او نيز با الف و لام جواب بگويد، و اگر «عليكم»- به صيغه جمع- گفته او نيز به صيغه جمع جواب دهد، و چنانچه سلامكننده «عليكم» و مانند آن را بر سلام مقدم داشت، بنابر احتياط واجب با صيغههاى سلامى كه در قرآن وارد شده است مانند «سَلٰامٌ عَلَيْكَ» يا «سَلٰامٌ عَلَيْكُمْ» به قصد اين كه از قرآن است جواب بگويد.
مسأله 1148- انسان بايد جواب سلام را چه در نماز يا در غير نماز فوراً بگويد، و اگر عمداً يا از روى فراموشى جواب سلام را به قدرى طول دهد، كه اگر جواب بگويد، جواب آن سلام حساب نشود، چنانچه در نماز باشد، نبايد جواب بدهد و اگر در نماز نباشد، جواب دادن واجب نيست.
مسأله 1149- بايد جواب سلام را به سلامكننده بفهماند؛ اگر چه سلامكننده كر باشد، و لازم نيست جواب سلام را طورى بگويد كه سلامكننده بشنود، و اگر فهماندن جواب سلام به سلامكننده ممكن نباشد؛ مثل اين كه شخص به انسان سلام كند و به سرعت رد شود، و يا از تلويزيون يا راديو سلام بدهد، ظاهراً جواب سلام لازم نيست.
مسأله 1150- جواب سلام را بايد به قصد تحيت (يعنى قصد احترام) مخاطب بگويد و لازم نيست در جواب سلام قصد دعا هم داشته باشد؛ يعنى از خداوند عالم براى كسى كه سلام كرده سلامتى بخواهد.
مسأله 1151- اگر زن يا مرد نامحرم مسلمان يا بچه مميّز مسلمان، يعنى بچهاى كه خوب و بد را مىفهمد سلامكند، بايد جواب او را بگويد؛ چه در حال نماز باشد، چه نباشد.
مسأله 1152- اگر نمازگزار بدون عذر جواب سلام را ندهد، معصيت كرده ولى نمازش صحيح است.
مسأله 1153- اگر كسى غلط سلام كند به طورى كه سلام حساب نشود، جواب او واجب نيست، و چنانچه در حال نماز باشد جايز نيست.
مسأله 1154- جواب سلام كسى كه از روى مسخره يا شوخى سلام مىكند و جواب سلام مرد و زن غير مسلمان واجب نيست، و چنانچه در حال نماز باشد جايز نيست.
مسأله 1155- اگر كسى به عدّهاى سلام كند، جواب سلام بر همه آنان واجب است، ولى اگر يكى از آنان جواب دهد كافى است.
مسأله 1156- اگر كسى به عدّهاى سلام كند و كسى كه سلامكننده قصد سلامدادن به او را نداشته جواب دهد، باز هم جواب سلام او بر آن عده واجب است.
مسأله 1157- اگر به عدّهاى سلام كند و كسى كه بين آنها مشغول نماز است شك كند كه سلامكنندۀ قصد سلام كردن به او را هم داشته يا نه، نبايد جواب بدهد، و همچنين است اگر بداند قصد او را هم داشته، ولى مىداند ديگرى جواب سلام را مىدهد، اما اگر بداند كه قصد او را هم داشته و ديگرى جواب نمىدهد؛ يا شك داشته باشد ديگرى جواب سلام را مىدهد يا نه، بايد جواب او را بگويد
مسأله 1158- اگر دو نفر با هم به يكديگر سلام كنند، بنابر احتياط واجب بايد هر يك جواب سلام ديگرى را بدهد.
مسأله 1159- در غير نماز مستحب است جواب سلام را بهتر از سلام بگويد؛ مثلًا اگر كسى گفت: «سَلٰامٌ عَلَيْكُم» در جواب بگويد: «سَلٰامٌ عَلَيْكْم وَ رَحْمَةُ اللّٰه».
هفتم: «خنديدن با صدا»
از مبطلات نماز آن است كه نمازگزار عمداً با صدا بخندد و چنانچه عمداً بىصدا يا سهوا- باصدا يا بىصدا- بخندد، ظاهر اين است كه نمازش اشكال ندارد، و اگر براى جلوگيرى از صداى خنده حالش تغيير كند؛ مثلًا رنگش سرخ شود، بنابر احتياط مستحب نمازش را دوباره بخواند.
مسأله 1160- گريه كردن با صدا براى كار دنيا بنابر مشهور از مبطلات نماز است ولى ظاهراً گريه كردن نماز را باطل نمىكند و بنابر احتياط مستحب چنانچه گريه كند، چه با صدا باشد، چه بىصدا، نماز را تمام كند و آن را دوباره بخواند.
هشتم: «از بين رفتن صورت نماز»
از مبطلات نماز كارى است كه صورت نماز را به هم بزند، مثل دستزدن و به هوا پريدن و مانند اينها، خواه عمداً باشد يا از روى فراموشى و مانند آن؛ ولى كارى كه صورت نماز را به هم نزند، مثل اشاره كردن با دست، اشكال ندارد.
مسأله 1161- اگر در بين نماز به قدرى ساكت بماند كه نگويند نماز مىخواند، نمازش باطل مىشود و اگر كارى انجام دهد، يا مدتى ساكت شود و شك كند كه نماز بهم خورده يا نه، جايز است نماز را قطع كند و اعاده نمايد، و احتياط مستحب اين است كه نماز را تمام كند و دوباره بخواند.
مسأله 1162- اگر در نماز طورى بخورد يا بياشامد كه نگويند نماز مىخواند، عمداً باشد يا از روى فراموشى، نمازش باطل مىشود، ولى كسى كه مىخواهد روزه بگيرد، اگر پيش از اذان صبح نماز مستحبى بخواند و تشنه باشد، چنانچه بترسد كه اگر نماز را تمام كند صبح شود، در صورتى كه آب روبروى او در دو سه قدمى باشد مىتواند در بين نماز آب بياشامد، اما بايد كارى كه نماز را باطل مىكند؛ مثل روگرداندن از قبله، انجام ندهد.
مسأله 1163- اگر به واسطۀ خوردن يا آشاميدن عمدى، موالات نماز بهم بخورد، يعنى طورى شود كه نگويند نماز را پشت سر هم مىخواند، بنابر احتياط واجب بايد نماز را دوباره بخواند.
مسأله 1164- اگر در بين نماز، غذايى را كه در دهان يا لاى دندانها مانده فرو ببرد، نمازش باطل نمىشود، و نيز اگر قند يا شكر و مانند اينها در دهان مانده باشد و در حال نماز كم كم آب شود و فرو رود، اشكال ندارد.
نهم: «شكهاى باطل كننده»
از مبطلات نماز، شكهايى است كه نماز را باطل مىكند و تفصيل آنها در مسألۀ 1174 خواهد آمد.
دهم: «نقص يا زيادى اجزاء نماز»
از مبطلات نماز آن است كه ركن نماز را عمداً يا سهواً كم كند، يا چيزى را كه ركن نيست عمداً كم نمايد، يا چيزى را عمداً در نماز زياد كند يا ركوع را سهواً زياد كند و حكم زياد كردن دو سجده از يك ركعت در مسأله 1118 گذشت.
مسأله 1165- اگر بعد از نماز شك كند كه در بين نماز كارى كه نماز را باطل مىكند انجام داده يا نه، نمازش صحيح است.
چيزهايى كه در نماز مكروه است
مسأله 1166- در نماز چند چيز مكروه است، مانند: 1- صورت را كمى به طرف راست يا چپ بگرداند. 2- چشمها را ببندد، يا به طرف راست يا چپ بگرداند. 3- با ريش و دست خود بازى كند. 4- انگشتها را داخل هم نمايد. 5- آب دهان بيندازد.
6- به خط قرآن يا كتاب يا خط انگشترى نگاه كند.
و نيز مكروه است هنگام خواندن حمد و سوره و گفتن ذكر، براى شنيدن حرف كسى ساكت شود؛ بلكه انجام هر كارى كه خضوع و خشوع را از بين ببرد مكروه است.
مسأله 1167- هنگامى كه انسان خوابش مىآيد و نيز هنگام خوددارى كردن از بول و غائط مكروه است نماز بخواند، و همچنين نماز خواندن با جوراب تنگ كه پا را فشار دهد مكروه مىباشد و غير از اينها مكروهات ديگرى هم در كتابهاى مفصّل گفته شده است.
مواردى كه مىشود نماز واجب را شكست
مسأله 1168- شكستن نماز واجب از روى اختيار حرام است، ولى براى حفظ مال و جلوگيرى از ضرر مالى يا بدنى مانعى ندارد، و شكستن نماز مستحب در حال اختيار هم جايز است.
مسأله 1169- اگر حفظ جان خود انسان يا كسى كه حفظ جان او واجب است يا حفظ مالى كه نگهدارى آن واجب مىباشد، بدون شكستن نماز ممكن نباشد، بايد نماز را بشكند.
مسأله 1170- اگر در وسعت وقت مشغول نماز باشد و طلبكار طلب خود را كه زمانش رسيده از او مطالبه كند، چنانچه بتواند در بين نماز طلب او را بدهد، بايد در همان حال بپردازد و اگر بدون شكستن نماز، دادن طلب او ممكن نيست، بايد نماز را بشكند و طلب او را بدهد، بعد نماز را بخواند.
مسأله 1171- اگر در بين نماز واجب بفهمد كه مسجد نجس است، چنانچه وقت تنگ باشد به گونهاى كه نمىتواند با به همزدن نماز و تطهير مسجد، يا با تطهير آن در بين نماز؛ حتى يك ركعت از نماز را هم در وقت بجا آورد، بايد نماز را تمام كند، و اگر وقت به اين مقدار وسعت دارد و تطهير مسجد نماز را به هم نمىزند، بايد در بين نماز تطهير كند، بعد بقيۀ نماز را بخواند و اگر نماز را بهم مىزند، بايد نماز را بهم بزند و مسجد را تطهير كند و نماز را دوباره بخواند؛ و اگر در بين نماز مستحب متوجه شود كه مسجد نجس است بايد بدون تأخير مسجد را تطهير كند. اگر تطهير مسجد در حال نماز ممكن نيست بايد براى تطهير نماز را رها كند.
مسأله 1172- كسى كه بايد نماز را بشكند، اگر نماز را تمام كند معصيت كرده ولى نماز او صحيح است، اگر چه احتياط مستحب آن است كه دوباره بخواند.
مسأله 1173- اگر اذان و اقامه را فراموش كرده باشد و قبل از ركوع يادش بيايد مستحب است نماز را بشكند و اذان و اقامه بگويد و نماز را دوباره بخواند، و اگر بعد از ركوع يادش بيايد بنابر احتياط نمىتواند نمازش را بشكند، و اگر تنها اذان را فراموش كرده باشد، در هيچ جاى نماز نمىتواند نمازش را بشكند، و اگر تنها اقامه را فراموش كرده باشد، در هر جاى نماز باشد مىتواند نمازش را بشكند و اقامه گفته، نمازش را دوباره بخواند.
اين مسأله اختصاص به مردان دارد و براى زنان جايز نيست كه به خاطر فراموشى اذان يا اقامه نماز خود را قطع كنند.