موضوع: کتب استفتائی
مرجع: حضرت آیت الله العظمی وحید خراسانی
قيام (ايستادن)
مسأله 967- قيام پيش از ركوع، كه آن را قيام متّصل به ركوع مىگويند، ركن است، و معنى آن از حالت ايستاده به ركوع رفتن است و لازم نيست پس از اتمام قرائت، مقدارى صبر كند و سپس به ركوع برود.
مسأله 968- قيام در موقع تكبيرة الاحرام مانند خود تكبيرة الاحرام واجب است و ظاهراً ركن نيست و قيام در موقع خواندن حمد و سوره و قيام بعد از ركوع واجب است ولى بىترديد ركن نيست و اگر كسى آن را از روى فراموشى ترك كند نمازش صحيح است.
مسأله 969- اگر ركوع را فراموش كند و بعد از حمد و سوره بنشيند و يادش بيايد كه ركوع نكرده، بايد بايستد و به ركوع رود و اگر بدون اين كه بايستد به حال خميدگى به ركوع برگردد، كفايت نمىكند، بلكه بايد بايستد و از حالت ايستاده ركوع كند و اگر اين كار را نكند، نمازش باطل است.
مسأله 970- موقعى كه براى تكبيرة الاحرام يا قرائت ايستاده است، بايد سر و بدن را حركت ندهد و به طرفى خم نشود، و بنابر احتياط در حال اختيار به جايى تكيه نكند؛ ولى اگر از روى ناچارى باشد اشكال ندارد.
مسأله 971- اگر موقعى كه ايستاده، از روى فراموشى بدن را حركت دهد، يا به طرفى خم شود، يا به جايى تكيه كند اشكال ندارد.
مسأله 972- احتياط مستحب آن است كه در موقع ايستادن هر دو پا روى زمين باشد؛ ولى لازم نيست سنگينى بدن روى هر دو پا باشد، و اگر روى يك پا هم باشد اشكالى ندارد.
مسأله 973- كسى كه مىتواند درست بايستد، اگر پاها را خيلى گشاد بگذارد كه ايستادن به آن گفته نشود نمازش باطل است.
مسأله 974- موقعى كه انسان در نماز مشغول خواندن چيزى است؛ حتى بنابر احتياط واجب در موقع گفتن ذكرهاى مستحبى نماز (كه به قصد ذكر مخصوص نماز گفته مىشود)، بايد سر و بدنش آرام باشد، و در موقعى كه مىخواهد كمى جلو يا عقب رود، يا كمى بدن را به طرف راست يا چپ حركت دهد بايد چيزى از اذكار نماز را نخواند؛ ولى «بحولِ اللّٰهِ وقُوَّتِهِ أقومُ وأَقْعُدُ» را بايد در حال برخاستن بگويد.
مسأله 975- اگر با علم و عمد در حال حركت بدن ذكر بگويد، مثلًا موقع رفتن به ركوع يا رفتن به سجده تكبير بگويد، چنانچه آن را به قصد ذكر خاصى كه در نماز دستور دادهاند بگويد بايد نماز را دوباره بخواند و اين امر در ذكرهاى مستحب مطابق احتياط وجوبى است، و اگر به اين قصد نگويد بلكه بخواهد ذكرى گفته باشد، نمازش صحيح است.
مسأله 976- حركتدادن دست و انگشتان در موقع خواندن حمد و سوره و تسبيحات اربعه اشكال ندارد، اگر چه احتياط مستحب آن است كه آنها را هم حركت ندهد.
مسأله 977- اگر موقع خواندن حمد و سوره يا خواندن تسبيحات بىاختيار به قدرى حركت كند كه از حال آرام بودن بدن خارج شود، احتياط واجب آن است كه بعد از آرام گرفتن بدن، آنچه را در حال حركت خوانده دوباره بخواند.
مسأله 978- اگر در بين نماز از ايستادن عاجز شود، بايد بنشيند، و اگر از نشستن هم عاجز شود بايد بخوابد (البته اين حكم مخصوص صورتى است كه ناتوانى او تا آخر وقت نماز ادامه داشته باشد)؛ ولى تا بدنش آرام نگرفته نبايد ذكر واجب بلكه به احتياط واجب چيزى از ذكر مستحب را به قصد ورود بخواند.
مسأله 979- تا انسان مىتواند ايستاده نماز بخواند (ولو با تكيه دادن بر چيزى، يا با حركت كردن بدن) نبايد بنشيند؛ مثلًا كسى كه در موقع ايستادن بدنش حركت مىكند، يا مجبور است به چيزى تكيه دهد يا بدنش را مختصرى كج كند، بايد به هر طور كه مىتواند ايستاده نماز بخواند؛ ولى اگر به هيچ قسم نتواند بايستد، بايد راست بنشيند و نشسته نماز بخواند.
مسأله 980- تا انسان مىتواند بنشيند، نبايد خوابيده نماز بخواند و اگر نتواند راست بنشيند، بايد هر طور كه مىتواند بنشيند و اگر به هيچ قسم نمىتواند بنشيند بنابر احتياط به طورى كه در احكام قبله (مسأله 787) گفته شد، به پهلوى راست بخوابد و اگر نمىتواند بنابر احتياط به پهلوى چپ، و اگر آن هم ممكن نيست، بنابر احتياط به پشت بخوابد.
مسأله 981- كسى كه نشسته نماز مىخواند، اگر بتواند بعد از قرائت بايستد و ركوع را ايستاده بجا آورد، بايد بايستد و از حال ايستاده به ركوع رود، و اگر نتواند بايد ركوع را هم نشسته بجا آورد.
مسأله 982- كسى كه خوابيده نماز مىخواند، اگر بتواند در بين نماز بنشيند بايد مقدارى را كه مىتواند نشسته بخواند و نيز اگر مىتواند بايستد بايد مقدارى را كه مىتواند ايستاده بخواند، ولى تا بدنش آرام نگرفته، بايد چيزى نخواند چنانچه در مسأله 978 گذشت.
مسأله 983- كسى كه نشسته نماز مىخواند اگر بتواند در بين نماز بايستد، بايد مقدارى را كه مىتواند ايستاده بخواند، ولى تا بدنش آرام نگرفته، بايد چيزى نخواند چنانچه گذشت.
مسأله 984- كسى كه مىتواند بايستد اگر بترسد كه به واسطۀ ايستادن، مريض شود يا ضررى به بدن او برسد، مىتواند نشسته نماز بخواند و اگر از نشستن هم بترسد، مىتواند خوابيده نماز بخواند.
مسأله 985- اگر انسان در اول وقت به اعتقاد اين كه تا آخر وقت از ايستادن عاجز است، نشسته يا خوابيده نماز خواند ولى در وقت بر نماز ايستاده قدرت پيدا كرد، بايد نماز را دوباره بخواند؛ و اگر احتمال مىداد كه تا آخر وقت قدرت پيدا مىكند و قبل از آن رجاءً نشسته يا خوابيده بر طبق حال خود نماز بخواند، چنانچه عذرش تا آخر وقت باقى نباشد، نمازش را بايد دوباره بخواند و اگر باقى باشد، نمازش صحيح است؛ بلكه اگر با يقين به اين كه تا آخر وقت قدرت پيدا مىكند در اول وقت با قصد قربت- مثلًا به جهت ندانستن مسأله- نشسته يا خوابيده نماز بخواند و اتفاقاً تا آخر وقت قدرت نيافت، نماز خوانده شده صحيح است.
مسأله 986- مستحب است در حال ايستادن بدن را راست نگهدارد و شانهها را پايين بيندازد، و دستها را روى رانها بگذارد، و انگشتها را بهم بچسباند، و جاى سجده را نگاه كند، و سنگينى بدن را به طور مساوى روى دو پا بيندازد و با خضوع و خشوع باشد، و پاها را پس و پيش نگذارد، و اگر مرد است پاها را از سه انگشت باز تا يك وجب فاصله دهد و اگر زن است پاها را به هم بچسباند.