موضوع: کتب استفتائی
مرجع: حضرت آیت الله العظمی وحید خراسانی
اذان و اقامه
مسأله 925- براى مرد و زن مستحب است پيش از نمازهاى واجب روزانه اذان و اقامه بگويند و براى مرد سفارش بيشترى شده، و در نماز مغرب و صبح تأكيد بيشترى دارد و احتياط استحبابى در آن است كه اقامه در نمازها ترك نشود، و براى نمازهاى ديگر واجب يا مستحب مشروع نيست؛ ولى پيش از نمازهاى واجب غير روزانه مثل نماز آيات در صورتى كه با جماعت بخوانند مستحب است سه مرتبه بگويند: «الصلاة».
مسأله 926- مستحب است در روز اولى كه بچه به دنيا مىآيد، يا پيش از آن كه بند نافش بيفتد، در گوش راست او اذان، و در گوش چپش اقامه بگويند.
مسأله 927- اذان هيجده جمله دارد:
«اللّٰهُ أكبَر» چهار مرتبه، «أَشْهَدُ أَنْ لا إلهَ إلّااللّٰهُ»، «أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّٰه»، «حَيَّ على الصَّلاةِ»، «حَيَّ على الفَلاحِ»، «حَيَّ على خَيْرِ العَمَلِ»، «اللّٰه أكبَر»، «لا إلهَ إلّااللّٰهُ» هر يك دو مرتبه.
و اقامه هفده جمله است؛ يعنى دو مرتبه «اللّٰه أكبَر» از اول اذان و يك مرتبه «لا إلهَ إلّا اللّٰهُ» از آخر آن كم مىشود، و بعد از گفتن «حَيَّ على خَيْرِ العَمَلِ» بايد دو مرتبه «قَدْ قامَتِ الصّلاة» اضافه نمود.
مسأله 928- «أَشْهَدُ أَنَّ عَليّاً وَلِيُّ اللّٰه» جزء اذان و اقامه نيست؛ البته ولايت امير المؤمنين و ائمه معصومين عليهم السلام از اركان ايمان است و اسلام بدون آن ظاهرى بيش نيست و قالبى از معنى تهى است و خوب است كه پس از «أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّٰه»، به قصد تيمن و تبرّك، شهادت به ولايت و امامت بلافصل حضرت امير المؤمنين و ساير معصومين عليهم السلام به گونهاى كه عرفاً از اجزاء اذان و اقامه به حساب نيايد؛ ذكر گردد.
مسأله 929- بين جملههاى اذان و اقامه بايد خيلى فاصله نشود و اگر بين آنها به قدرى فاصله بيندازد كه عرفاً به آنچه انجام مىدهد يك عمل نگويند، بايد دوباره آن را از سر بگيرد.
مسأله 930- اگر در اذان و اقامه صدا را در گلو بيندازد چنانچه غنا شود؛ يعنى به طور آوازهخوانى كه در مجالس لهو و بازيگرى معمول است، اذان و اقامه را بگويد حرام است و اگر غنا نشود مكروه مىباشد.
مسأله 931- انسان اگر نماز عصر را بدون فاصله يا با فاصلۀ كم بعد از نماز ظهر، يا نماز عشا را بدون فاصله يا با فاصلۀ كم بعد از نماز مغرب بخواند، اذان نماز دوم ساقط مىشود؛ همچنين اگر چندين نماز قضا را پشت سر هم بخواند، اذان از نمازهاى دوم به بعد ساقط است.
مسأله 932- فاصله نينداختن بين نماز دوم و نماز اول در موارد زير مستحب يا لازم است: اول: نماز عصر روز جمعه، دوم: نماز عصر روز عرفه كه روز نهم ذى حجه است، سوم: نماز عشاء شب عيد قربان براى كسى كه در مشعر الحرام باشد، چهارم: نماز عصر و عشاء كسى كه نمىتواند از بيرون آمدن بول و غائط خوددارى كند.
در اين موارد اگر بين دو نماز فاصله نينداخت اذان نماز دوم ساقط است و اگر به اين دستور عمل نكرد و بين دو نماز فاصلۀ زيادى انداخت، اذان ساقط نيست، و همچنين است در ساير موارد اگر بين دو نماز فاصله نينداخت يا فاصلۀ كمى انداخت اذان نماز دوم ساقط است، و خواندن نافله، فاصله حساب مىشود، بنابراين در صورت خواندن نافله، اذان ساقط نيست.
مسأله 933- كسى كه به نماز جماعتى حاضر مىشود نبايد براى نماز خود اذان و اقامه بگويد.
مسأله 934- اگر در مسجد عدهاى مشغول نماز جماعتند يا نماز آنان تازه تمام شده و صفها بهم نخورده است، اگر انسان بخواهد در مسجد فرادى يا با جماعت ديگرى كه برپا مىشود نماز بخواند، نبايد براى نماز خود اذان و اقامه بگويد. اين حكم در غير مسجد جارى نيست.
مسأله 935- تا تمام افراد حاضر در نماز جماعت متفرّق نشده و مشغول تعقيبات نماز باشند اذان و اقامه ساقط است، پس اگر برخى متفرّق و برخى ديگر باقى بوده، مشغول تسبيح و مانند آن باشند، اذان و اقامه ساقط است؛ ولى اگر به تعقيبات نماز مشغول نباشند ساقط نيست. و اگر شك داشته باشد كه جماعت متفرق شده يا نه، اذان و اقامه ساقط است.
مسأله 936- اگر به جهت ندانستن خصوصيات خارجى نماز جماعت نداند كه نماز جماعت صحيح بوده يا نه، اذان و اقامه ساقط است ولى اگر به جهت ترديد در حكم مسأله نداند نماز جماعت صحيح بوده يا نه، مثلًا در وجوب و عدم وجوب سوره شك دارد در نتيجه در نماز جماعتى كه بدون سوره خوانده شده شك مىكند كه آيا صحيح است يا نه، در اين صورت اذان و اقامه ساقط نيست.
مسأله 937- كسى كه اذان و اقامۀ ديگرى را مىشنود، مستحب است هر قسمتى را كه مىشنود آهسته تكرار كند.
مسأله 938- كسى كه در نزديكى وى اذان و اقامه گفته شده باشد؛ مثلًا همسايۀ وى اذان و اقامه گفته باشد يا از كنار كسى كه اذان و اقامه مىگويد گذشته باشد، در صورتى كه بين آن اذان و اقامه و نمازى كه مىخواند زياد فاصله نشده باشد مىتواند براى نماز خود اذان و اقامه نگويد؛ خواه اذان و اقامۀ ديگرى را شنيده باشد يا نه، و خواه با او اذان و اقامه گفته باشد يا نه، هر چند بهتر است كه اگر نشنيده باشد به قصد رجاء اذان و اقامه بگويد. و در اين مسأله لازم نيست اذان و اقامه را مرد گفته باشد، پس اگر زن نيز گفته باشد اذان و اقامه ساقط است.
مسأله 939- احتياط مستحب آن است كه اذان و اقامۀ نماز جماعت را مرد بگويد، مگر در نماز جماعت زنان كه اگر زن اذان و اقامه بگويد بىترديد كافى است.
مسأله 940- اقامه را بايد بعد از اذان و در حال ايستادن گفت و در هنگام اقامه بايد طهارت از حدث داشت يعنى با وضو يا غسل يا تيمّم بود، و اگر يكى از اين شرطها رعايت نشود اقامه باطل است.
مسأله 941- اگر كلمات اذان و اقامه را بدون ترتيب بگويد؛ مثلًا «حى على الفلاح» را پيش از «حى على الصلاة» بگويد، اذان و اقامه صحيح نيست و مىتواند آن را از سر بگيرد و مىتواند از جايى كه ترتيب بهم خورده به شكل مرتّب بخواند، مگر در اثر بهمخوردن ترتيب پىدرپى بودن جملات اذان و اقامه بهم خورده باشد كه بايد از اوّل بخواند.
مسأله 942- بايد بين اذان و اقامه فاصله ندهد و اگر بين آنها به قدرى فاصله بدهد كه اذانى را كه گفته اذان اين اقامه حساب نشود، كفايت نمىكند و مستحب است دوباره اذان بگويد و نيز بايد بين اذان و اقامه و نماز فاصله نيندازد و اگر بين آنها و نماز به قدرى فاصله دهد كه اذان و اقامۀ آن نماز حساب نشود، كفايت نمىكند و مستحب است دوباره براى آن نماز اذان و اقامه بگويد.
مسأله 943- اذان و اقامه بايد به عربى صحيح گفته شود؛ پس اگر به عربى غلط بگويد يا به جاى حرفى حرف ديگر بگويد، يا مثلًا ترجمۀ آنها را به فارسى بگويد صحيح نيست.
مسأله 944- اذان و اقامه بايد بعد از داخل شدن وقت نماز گفته شود و اگر عمداً يا از روى فراموشى پيش از وقت بگويد باطل است.
مسأله 945- اگر پيش از گفتن اقامه شك كند كه اذان گفته يا نه، بايد اذان را بگويد؛ ولى اگر مشغول اقامه شود و شك كند كه اذان گفته يا نه، گفتن اذان لازم نيست.
مسأله 946- اگر در بين اذان يا اقامه، پيش از آن كه قسمتى را بگويد شك كند كه آن قسمت را گفته يا نه، بايد آن را بگويد؛ ولى اگر در حال گفتن قسمتى از اذان يا اقامه شك كند كه آنچه پيش از آن است گفته يا نه، گفتن آن لازم نيست.
مسأله 947- مستحب است انسان در موقع گفتن اذان رو به قبله بايستد، و با وضو يا غسل باشد، و دستها را به گوش بگذارد، و صدا را بلند نمايد و بكشد، و بين جملههاى اذان كمى فاصله دهد، و بين آنها حرف نزند.
مسأله 948- مستحب است انسان در موقع گفتن اقامه رو به قبله بايستد و بدن او آرام باشد، و آن را نيز بلند لكن از اذان آهستهتر بگويد، و بين اقامه حرف نزند، و جملههاى آن را به هم نچسباند؛ ولى به اندازهاى كه بين جملههاى اذان فاصله مىدهد بين جملههاى اقامه فاصله ندهد.
مسأله 949- مستحب است بين اذان و اقامه يك قدم بردارد، يا قدرى بنشيند، يا سجده كند، يا ذكر بگويد، يا دعا بخواند، يا قدرى ساكت باشد، يا حرفى بزند، يا دو ركعت نماز بخواند؛ ولى حرف زدن بين اذان و اقامۀ نماز صبح و نماز خواندن بين اذان و اقامۀ نماز مغرب مستحب نيست.
مسأله 950- مستحب است كسى را كه براى گفتن اذان معيّن مىكنند عادل و وقتشناس و صدايش بلند باشد و اذان را در جاى بلند بگويد.