موضوع: کتب استفتائی
مرجع: حضرت آیت الله العظمی وحید خراسانی
لباس نمازگزار
پوشانيدن بدن در نماز
مسأله 796- مرد بايد در حال نماز، اگر چه كسى او را نمىبيند، عورتين خود را بپوشاند، و بهتر است كه از ناف تا زانو را بپوشاند.
مسأله 797- زن بايد در موقع نماز تمام بدن حتى سر و موى خود را بپوشاند؛ و احتياط مستحب آن است كه كف پاها را هم بپوشاند؛ ولى پوشاندن صورت به مقدارى كه در وضو شسته مىشود و دستها تا مچ و روى پاها تا مچ پا لازم نيست.
مسأله 798- موقعى كه انسان نماز احتياط مىخواند يا قضاى سجدۀ فراموش شده يا تشهّد فراموش شده را بجا مىآورد، بايد خود را مثل هنگام نماز بپوشاند و احتياط آن است كه در هنگام بجا آوردن سجده سهو نيز خود را بپوشاند.
مسأله 799- اگر كسى عمداً پوشش لازم را در نماز رعايت نكند نمازش باطل است، خواه حكم پوشش نماز را بداند يا در آن شك داشته باشد، بلكه بنابر احتياط در صورت غفلت از مسأله، يا اشتباه در آن نيز نمازش باطل است.
مسأله 800- اگر شخصى در بين نماز بفهمد كه پوشش لازم را دارا نيست، بايد خود را بپوشاند و نمازش صحيح است ولى نبايد پس از فهميدن، بدون پوشاندن خود كارهاى نماز را انجام دهد، همچنين اگر بعد از نماز بفهمد كه در نماز پوشش لازم را نداشته نمازش صحيح است.
مسأله 801- اگر در حال ايستاده لباسش او را مىپوشاند ولى ممكن است در حال ديگر، مثلًا در حال ركوع و سجود نپوشاند، چنانچه هنگامى كه ممكن است لباسش او را نپوشاند به وسيلهاى خود را بپوشاند. نماز او صحيح است؛ ولى احتياط مستحب آن است كه با آن لباس نماز نخواند.
مسأله 802- انسان هنگامى كه پوشاك ندارد مىتواند در نماز خود را به علف و برگ درختان بپوشاند و بنابر احتياط، هنگامى كه پوشاك دارد با علف و برگ درختان خود را نپوشاند.
مسأله 803- بنابر احتياط انسان اگر فقط گل يا لجن يا آب گلآلود و مانند آن در اختيار دارد، دو نماز بخواند: در يك نماز با گل و مانند آن خود را بپوشاند و در نماز ديگر مانند كسى كه چيزى ندارد كه در نماز خود را با آن بپوشاند رفتار كند، چنانچه در مسأله 805 خواهد آمد.
مسأله 804- اگر چيزى ندارد كه در نماز خود را با آن بپوشاند، چنانچه مأيوس از پيدا كردن آن تا آخر وقت باشد مىتواند در اول وقت نماز بخواند؛ ولى اگر اتّفاقاً تا آخر وقت پيدا شد بايد نماز خود را اعاده كند، و اگر احتمال دهد پيدا مىكند مىتواند نماز خود را به تأخير بيندازد و در آخر وقت مطابق وظيفهاش نماز بخواند و مىتواند قبل از آن رجاءً نماز بخواند كه اگر تا آخر وقت عذرش باقى بود نماز خوانده شده صحيح، وگرنه بايد آن را اعاده كند.
مسأله 805- كسى كه مىخواهد نماز بخواند، اگر براى پوشاندن خود حتى برگ درخت و علف و گل و لجن و مانند آن پيدا نكند و تا آخر وقت هم چيزى پيدا نكند كه خود را با آن بپوشاند، در صورتى كه احتمال بدهد كه كسى كه پوشاندن عورت از او واجب است او را ببيند، بايد نشسته نماز بخواند، و چنانچه كسى او را از پشت سر مىبيند ركوع و سجود را با اشاره بجا آورد، و اگر كسى او را از پشت سر نبيند ركوع و سجود را به طور معمولى بجا آورد، و در صورتى كه اصلًا احتمال ندهد كه كسى كه پوشاندن عورت از او واجب است او را ببيند، بايد ايستاده نماز بخواند و ركوع و سجود را با اشاره بجا آورد.
شرايط لباس نمازگزار
مسأله 806- لباس نمازگزار شش شرط دارد: اول: آن كه پاك باشد. دوم: آن كه بنابر احتياط مستحب مباح باشد. سوم: آن كه از اجزاء مردار نباشد. چهارم: آن كه از حيوان حرامگوشت نباشد. پنجم و ششم: آن كه اگر نمازگزار مرد است لباس او طلاباف و ابريشم خالص نباشد؛ و تفصيل اينها در مسائل آينده خواهد آمد.
شرط اول: لباس نمازگزار بايد پاك باشد.
مسأله 807- اگر كسى با علم و عمد و اختيار با بدن يا لباس نجس نماز بخواند، نمازش باطل است.
مسأله 808- كسى كه شك دارد نماز با بدن و لباس نجس باطل است يا نه، چنانچه بدون تحقيق در مسأله با توجّه و اختيار با بدن يا لباس نجس نماز بخواند، نمازش باطل است؛ بلكه بنابر احتياط اگر تحقيق هم كرده باشد و شك او برطرف نشده باشد، يا اصلًا از مسأله غافل باشد، يا مسأله را به نحو اشتباه دانسته باشد و با بدن يا لباس نجس نماز بخواند، نمازش باطل است.
مسأله 809- كسى كه به جهت عدم آگاهى از مسأله شرعى، نجس بودن چيزى را نداند، بلكه در آن شك يا غفلت يا علم به خلاف داشته باشد؛ مانند كسى است كه نداند نماز خواندن در لباس يا بدن نجس باطل است كه حكم آن در مسأله قبل گذشت.
مسأله 810- اگر با آگاهى از مسألۀ شرعى نداند كه بدن يا لباسش نجس است و بعد از نماز بفهمد نجس بوده نمازش صحيح است؛ و احتياط مستحب آن است كه اگر وقت دارد آن را دوباره بخواند؛ ولى اگر هنگام شروع نماز در طهارت بدن يا لباسش شك داشته ولى مىدانسته كه قبلًا نجس بوده است، نمازش با اين شرايط باطل است مگر اطلاع پيدا كند كه پاك بوده است.
مسأله 811- اگر فراموش كند كه بدن يا لباسش نجس است و در بين نماز يا بعد از آن، قبل از گذشتن وقت، يادش بيايد بايد نماز را دوباره بخواند، بلكه اگر وقت هم گذشته بنابر احتياط نماز را قضا كند.
مسأله 812- كسى كه در وسعت وقت مشغول نماز است اگر در بين نماز، بدن يا لباس او نجس شود و پيش از آن كه چيزى از نماز را با نجاست بخواند متوجّه شود كه نجس شده، يا بفهمد بدن يا لباس او نجس است و شك كند كه همان وقت نجس شده يا از پيش نجس بوده، در صورتى كه آب كشيدن بدن يا لباس يا عوض كردن لباس يا بيرون آوردن آن نماز را بهم نمىزند، بايد در بين نماز بدن يا لباس را آب بكشد يا لباس را عوض كند، يا اگر چيز ديگرى عورت او را پوشانده لباس را بيرون آورد؛ ولى چنانچه طورى باشد كه اگر بدن يا لباس را آب بكشد يا لباس را عوض كند يا بيرون آورد نماز بهم مىخورد، يا اگر لباس را بيرون آورد برهنه مىماند، بايد نماز را بشكند و با بدن و لباس پاك نماز بخواند.
مسأله 813- كسى كه در تنگى وقت مشغول نماز است اگر در بين نماز لباس او نجس شود و پيش از آن كه چيزى از نماز را با نجاست بخواند بفهمد كه نجس شده، يا بفهمد كه لباس او نجس است و شك كند كه همان وقت نجس شده يا از پيش نجس بوده، در صورتى كه آب كشيدن يا عوض كردن يا بيرون آوردن لباس، نماز را بهم نمىزند و مىتواند لباس را بيرون آورد، بايد لباس را آب بكشد يا عوض كند، يا اگر چيز ديگرى عورت او را پوشانده لباس را بيرون آورد و نماز را تمام كند. اما اگر چيز ديگرى عورت او را نپوشانده و لباس را هم نمىتواند آب بكشد، يا عوض كند پس اگر لباس به منى نجس شده و مىتواند آن را بيرون آورد، لباس را بيرون آورده و به دستورى كه براى برهنگان در مسأله 805 گفته شد عمل كند و اگر لباس به نجاستى غير منى نجس شده باشد يا به جهتى مثلًا سرما نتواند آن را بيرون آورد بايد با همان لباس نماز بخواند.
مسأله 814- كسى كه در تنگى وقت مشغول نماز است، اگر در بين نماز بدن او نجس شود، در صورتى كه آب كشيدن بدن نماز را بهم نمىزند بايد آب بكشد، و اگر نماز را بهم مىزند يا باعث مىشود كه مقدارى از نماز خارج وقت واقع شود بايد با همان حال نماز را تمام كند و نماز او صحيح است.
مسأله 815- كسى كه در پاك بودن بدن يا لباس خود شك كند، چنانچه نماز بخواند و بعد از نماز متوجّه شود كه در هنگام نماز بدن يا لباسش نجس بوده، به احتياط واجب نمازش باطل است و بايد آن را دوباره بخواند و اگر وقت گذشته قضا كند.
مسأله 816- اگر لباس را آب بكشد و يقين كند كه پاك شده است و با آن نماز بخواند و بعد از نماز بفهمد پاك نشده، نمازش صحيح است.
مسأله 817- اگر خونى در بدن يا لباس خود ببيند و يقين كند كه از خونهاى نجس نيست، مثلًا يقين كند كه خون پشه است، چنانچه بعد از نماز بفهمد از خونهايى بوده كه نمىشود با آن نماز خواند، نماز او صحيح است.
مسأله 818- اگر يقين كند خونى كه در بدن يا لباس او است خون نجسى است كه نماز با آن صحيح است، مثلًا يقين كند خون زخم و دمل است، چنانچه بعد از نماز بفهمد خونى بوده كه نماز با آن باطل است، نمازش صحيح است.
مسأله 819- اگر نجس بودن چيزى را فراموش كند و بدن يا لباسش با رطوبت به آن برسد و در حال فراموشى نماز بخواند و بعد از نماز يادش بيايد، نمازش صحيح است؛ مگر به جهت نجاست بدن وضو يا غسلش باطل شده باشد كه در نتيجه نمازش نيز باطل خواهد بود.
مسأله 820- كسى كه يك لباس دارد، اگر بدن و لباسش نجس شود و به اندازۀ آب كشيدن يكى از آنها آب داشته باشد، بنابر احتياط واجب بايد بدنش را آب بكشد و پس از صرف آب اگر لباسش به منى نجس شده و مىتواند آن را بيرون آورد، به دستورى كه براى برهنگان در مسأله 805 گفته شد عمل كند و اگر به غير منى نجس شده يا به جهتى؛ مثلًا سرما، نتواند آن را بيرون آورد در لباس نجس نماز بخواند.
مسأله 821- اگر دو جاى لباس يا دو جاى بدن نجس شده باشد و به اندازۀ آب كشيدن يكى از دو جا آب داشته باشد بنابر احتياط واجب بايد نجاست شديدتر را تطهير كند؛ مثلًا اگر نجاست يكى بول است كه اگر بخواهد با آب قليل آب بكشد بايد دو مرتبه آب روى آن بريزد و ديگرى خون است كه يك مرتبه آب ريختن روى آن كافى است، بنابر احتياط واجب بايد آن را كه به بول نجس شده آب بكشد، و اگر نتواند نجاست لباس يا بدن را به طور كامل از بين ببرد ولى بتواند آن را كم كند، به احتياط واجب بايد آن را كم نمايد.
مسأله 822- كسى كه دو لباس دارد، اگر بداند يكى از آنها نجس است و نداند كدام يك از آنهاست، چنانچه وقت دارد بايد با هر دو لباس نماز بخواند، مثلًا اگر مىخواهد نماز ظهر و عصر بخواند بايد با هر كدام يك نماز ظهر و يك نماز عصر بخواند يا يكى را آب كشيده در آن نماز بخواند؛ ولى اگر وقت تنگ است چنانچه احتمال نجاست يكى بيشتر باشد يا نجاستش بيشتر يا شديدتر باشد، (مثلًا به جهت ملاقات با ادرار نجس شده كه نياز به دو بار شستن دارد؛ نه مثل خون كه با يك بار شستن پاك مىشود) بايد در لباس ديگر نماز بخواند و اگر از همۀ جهات هر دو لباس مانند هم هستند، با هر كدام نماز بخواند كافى است.
شرط دوم: لباس نمازگزار به احتياط مستحب مباح باشد.
مسأله 823- كسى كه مىداند پوشيدن لباس غصبى حرام است اگر بدون عذر در لباس غصبى يا در لباسى كه نخ يا دكمه يا چيز ديگر آن غصبى است نماز بخواند، معصيت كرده؛ بلكه در صورتى كه لباس به حركت نمازگزار حركت كند نمازش بنابر احتياط مستحب باطل است.
مسأله 824- كسى كه مىداند پوشيدن لباس غصبى حرام است ولى نمىداند نماز را باطل مىكند، مانند كسى است كه مىداند لباس غصبى نماز را باطل مىكند.
مسأله 825- اگر نداند كه لباس او غصبى است يا فراموش كند و با آن لباس نماز بخواند، نمازش صحيح است؛ ولى اگر خودش غاصب باشد به احتياط مستحب نمازش باطل است.
مسأله 826- اگر نداند يا فراموش كند كه لباس او غصبى است و در بين نماز بفهمد، چنانچه بدون از بين رفتن شرايط نماز؛ مانند ستر عورت، مىتواند لباس غصبى را بيرون بياورد بايد آن را بيرون آورد، وگرنه، در صورتى كه لااقل به مقدار يك ركعت وقت داشته باشد، بايد نماز را بشكند و با لباس غير غصبى نماز بخواند، و اگر به اين مقدار هم وقت ندارد بايد در حال نماز لباس را بيرون آورد و به دستور برهنگان (كه در مسأله 805 گذشت) نماز را تمام نمايد.
مسأله 827- اگر كسى براى حفظ جانش با لباس غصبى نماز بخواند، يا مثلًا براى اين كه دزد لباس غصبى را نبرد با آن نماز بخواند، نمازش صحيح است؛ ولى غاصب در صورتى كه اگر لباس را غصب نمىكرد، لازم نبود در آن لباس نماز بخواند بنابر احتياط مستحب نمازش باطل است.
مسأله 828- اگر با عين پولى كه خمس آن را نداده لباس بخرد تا حاكم شرع معامله انجام شده را اجازه ندهد لباس در ملك فروشنده باقى است، پس چنانچه بدون احراز رضايت فروشنده در آن نماز بخواند، نمازش به احتياط مستحب باطل است.
شرط سوم: لباس نمازگزار از اجزاء مردار نباشد.
مسأله 829- لباس نمازگزار بايد از اجزاء حيوان مردهاى كه خون جهنده دارد (يعنى حيوانى كه اگر رگش را ببرند خون از آن جستن مىكند) نباشد، بلكه اگر از حيوان مردهاى كه مانند ماهى و مار خون جهنده ندارد لباس تهيه كنند، احتياط واجب آن است كه با آن نماز نخوانند.
مسأله 830- هر گاه چيزى از مردار مانند گوشت و پوست آن، كه روح داشته همراه نمازگزار باشد؛ اگر چه لباس او نباشد، در صورتى كه به بدن يا لباسش چسبيده باشد نماز او باطل است.
مسأله 831- اگر چيزى از مردار حلالگوشت مانند مو و پشم كه روح ندارد همراه نمازگزار باشد، يا با لباسى كه از آنها تهيه كردهاند نماز بخواند، نمازش صحيح است.
شرط چهارم: لباس نمازگزار بايد از حيوان حرامگوشت نباشد.
مسأله 832- لباس نمازگزار بايد از حيوان حرام گوشت نباشد؛ بلكه اگر مويى از حيوان حرامگوشت به بدن يا لباس نمازگزار چسبيده باشد، نماز او باطل است.
مسأله 833- اگر آب دهان يا بينى يا رطوبت ديگرى از حيوان حرامگوشتِ پاك مانند گربه بر بدن يا لباس نمازگزار باشد، چنانچه تر باشد نماز باطل، و اگر خشك شده و عين آن برطرف شده باشد نماز او صحيح است.
مسأله 834- اگر مو و عرق و آب دهان مسلمانى بر بدن يا لباس نمازگزار باشد اشكال ندارد، همچنين است اگر مرواريد و موم و عسل همراه او باشد.
مسأله 835- اگر شك داشته باشد كه لباسى از حيوان حرامگوشت است يا حلالگوشت، احتياط مستحب آن است كه با آن نماز نخواند. و فرقى نيست كه آن لباس در كشورهاى اسلامى تهيه شده باشد يا در كشورهاى غير اسلامى.
مسأله 836- نماز خواندن در صدف جايز است ولى خلاف احتياط استحبابى است؛ مگر بداند كه از اجزاء حيوان حرامگوشت مىباشد، كه نماز خواندن در آن صحيح نيست.
مسأله 837- پوشيدن پوست خزّ خالص، و هم چنين چيزى از سنجاب در نماز اشكال ندارد؛ ولى احتياط مستحب آن است كه با پوست سنجاب نماز نخواند.
مسأله 838- اگر با توجّه به مسألۀ شرعى با لباسى كه غفلت دارد كه از حيوان حرامگوشت است، يا فكر مىكند از حيوان حرامگوشت نيست نماز بخواند، بنابر احتياط مستحب آن نماز را دوباره بخواند؛ اما اگر از روى فراموشى در لباسى كه از حيوان حرامگوشت است نماز بخواند، بايد آن نماز را دوباره بخواند
شرط پنجم: لباس نمازگزار مرد بايد از طلا نباشد.
مسأله 839- پوشيدن لباس طلاباف براى مردان حرام است و نماز با آن باطل است؛ ولى براى زنان در نماز و غير نماز اشكال ندارد.
مسأله 840- پوشيدن طلا، مثل آويختن زنجير طلا به سينه، و انگشترى طلا به دست، و بستن ساعت مچى طلا به دست، و عينك طلا گذاشتن، براى مرد حرام، و نماز خواندن با آن باطل است؛ ولى براى زن در نماز و غيرنماز اشكال ندارد.
مسأله 841- اگر مردى نداند يا شك داشته باشد كه انگشترى يا لباس او از طلا است و با آن نماز بخواند، نمازش صحيح است، و احتياط مستحب آن است كه نماز را دوباره بخواند؛ ولى اگر فراموش كند كه انگشترى يا لباس او از طلا است، بايد آن نماز را دوباره بخواند و اگر وقت گذشته قضا كند.
شرط ششم: لباس نمازگزار نبايد ابريشم خالص باشد.
مسأله 842- لباس مرد نمازگزار؛ حتى عرقچين و بند شلوار او، بايد ابريشم خالص نباشد، و در غير نماز هم پوشيدن آن براى مرد حرام است.
مسأله 843- اگر تمام آستر يا مقدارى از آن ابريشم خالص باشد پوشيدن آن براى مرد حرام، و نماز در آن باطل است.
مسأله 844- لباسى را كه نمىداند از ابريشم خالص است يا چيز ديگر، جايز است بپوشد و نماز در آن نيز اشكال ندارد.
مسأله 845- دستمال ابريشمى و مانند آن اگر در جيب مرد باشد اشكال ندارد و نماز را باطل نمىكند.
مسأله 846- پوشيدن لباس ابريشمى خالص براى زن در غيرنماز اشكال ندارد؛ ولى احتياط واجب آن است كه در حال نماز نپوشند.
احكام لباس نمازگزار
مسأله 847- پوشيدن لباس غصبى و ابريشمى خالص و طلاباف در حال ناچارى جايز است و نيز كسى كه لباس ديگرى غير از اينها ندارد و ناچار است با لباس نماز بخواند، نماز وى اشكالى ندارد.
مسأله 848- اگر غير از لباس غصبى و لباسى كه از مردار تهيه شده لباس ديگرى ندارد و ناچار نيست لباس بپوشد، بايد به دستورى كه در مسأله 805 براى برهنگان گفته شد نماز بخواند.
مسأله 849- اگر غير از لباسى كه از حيوان حرامگوشت تهيه شده لباس ديگرى ندارد، چنانچه در پوشيدن لباس ناچار باشد، مىتواند با همان لباس نماز بخواند، و اگر ناچار نباشد بايد به دستورى كه براى برهنگان گفته شد نماز را بجا آورد.
مسأله 850- اگر مرد غير از لباس ابريشمى خالص يا طلاباف لباس ديگرى نداشته باشد، چنانچه در پوشيدن لباس ناچار نباشد، بايد به دستورى كه براى برهنگان گفته شد نماز بخواند.
مسأله 851- اگر چيزى ندارد كه در نماز عورت خود را با آن بپوشاند، واجب است اگر چه به كرايه كردن يا خريدن باشد تهيه نمايد؛ ولى اگر تهيّۀ آن مشقّتى دارد كه نوعاً غير قابل تحمّل است يا هتك حيثيت وى را به همراه دارد، لازم نيست، بلكه مىتواند به دستورى كه براى برهنگان گفته شد نماز بخواند.
مسأله 852- كسى كه لباس ندارد اگر ديگرى لباس به او ببخشد يا عاريه دهد، چنانچه قبول كردن آن براى او مشقّت غير قابل تحمّل نداشته باشد و مستلزم هتك حيثيت او نباشد، بايد قبول كند، بلكه اگر عاريه كردن يا طلب بخشش براى او سختى غير قابل تحمّل نداشته باشد و مستلزم هتك حيثيت او نباشد، بايد از كسى كه لباس دارد طلب بخشش يا عاريه نمايد.
مسأله 853- پوشيدن لباسى كه پارچه يا رنگ يا مدل دوخت آن براى كسى كه مىخواهد آن را بپوشد معمول نيست؛ مثل آن كه اهل علم در شرايط عادى لباس نظامى بپوشند، در صورتى كه مستلزم هتك حرمت باشد حرام است و در غير اين صورت كراهت شديد دارد و احتياط استحبابى در ترك آن است.
مسأله 854- اگر مرد لباس زنانه، و زن لباس مردانه را لباس عادى خود قرار دهد، بنابر احتياط واجب حرام است؛ ولى نماز خواندن در آن صحيح است و احتياط مستحب آن است كه اصلًا مرد لباس زنانه، و زن لباس مردانه نپوشد؛ خصوصا در هنگام نماز خواندن.
مسأله 855- كسى كه بايد خوابيده نماز بخواند اگر لحافش از اجزاء حيوان حرامگوشت باشد، نماز در آن صحيح نيست؛ هر چند برهنه نباشد، و اگر نجس يا ابريشم خالص باشد، در صورتى كه پوشيدن بر آن صدق كند، نماز در آن باطل است؛ ولى مجرد روى خود كشيدن آن عيبى ندارد و ضررى به نماز نمىرساند و اگر تشكش از اجزاء حيوان حرامگوشت يا نجس يا ابريشم خالص باشد اشكالى ندارد؛ مگر اين كه مقدارى از آن را به خود بپيچد كه در عرف پوشيدن گفته شود كه در اين صورت حكم لحاف را دارد.
مواردى كه لازم نيست بدن و لباس نمازگزار پاك باشد
مسأله 856- در سه صورت كه تفصيل آنها بعداً گفته مىشود، اگر بدن يا لباس نمازگزار نجس باشد، نماز او صحيح است:
اول: آن كه به واسطۀ زخم يا جراحت يا دملى كه در بدن او است، لباس يا بدنش به خون آلوده شده باشد.
دوم: آن كه بدن يا لباس او به مقدار كمتر از درهم به خون آلوده شده باشد (چون قطر درهم متعارف در زمانهاى سابق حداقل 23 ميليمتر بوده، لازم است از اين مقدار كمتر باشد).
سوم: آن كه ناچار باشد با بدن يا لباس نجس نماز بخواند.
مسأله 857- در دو صورت اگر فقط لباس نمازگزار نجس باشد نماز او صحيح است:
اول: آن كه لباسهاى كوچك او؛ مانند جوراب و عرقچين، نجس باشد.
دوم: آن كه لباس زنى كه پرستار پسر بچه يا دختر بچه است نجس شده باشد و احكام اين دو صورت نيز مفصلًا در مسائل بعد گفته مىشود.
مسأله 858- اگر در بدن يا لباس نمازگزار خون زخم يا جراحت يا دمل باشد، تا وقتى كه زخم يا جراحت يا دمل خوب نشده است، مىتواند با آن خون نماز بخواند و همچنين است اگر چركى كه با خون بيرون آمده يا دوايى كه روى زخم گذاشتهاند و نجس شده، در بدن يا لباس او باشد.
مسأله 859- اگر جايى از بدن يا لباس كه با زخم فاصله دارد، به مقدار درهم يا بيشتر از آن به سبب آن زخم نجس شود نمىتواند با آن نماز بخواند؛ ولى اگر مقدارى از بدن يا لباس كه معمولًا به سبب آن زخم آلوده مىشود به سبب آن نجس شود، نماز خواندن با آن مانعى ندارد.
مسأله 860- اگر از زخمى كه داخل دهان و بينى و مانند اينها است خونى به بدن يا لباس برسد، احتياط واجب آن است كه با آن نماز نخواند (البته خون دماغ، خون زخم به حساب نمىآيد پس اگر به مقدار درهم باشد نماز خواندن در آن بى ترديد باطل است) و در خون بواسير نيز در صورتى كه دانههايش بيرون نباشد به احتياط واجب نماز نخواند؛ ولى با خون بواسيرى كه دانههاى آن بيرون است مىتواند نماز بخواند.
مسأله 861- كسى كه بدنش زخم است اگر در بدن يا لباس خود خونى ببيند و نداند از زخم است يا خون ديگر، احتياط مستحب آن است كه با آن نماز نخواند.
مسأله 862- اگر چند زخم در بدن باشد و به طورى نزديك هم باشند كه يك زخم به حساب آيد، تا وقتى همه خوب نشدهاند، نماز خواندن با خون آنها اشكال ندارد؛ ولى اگر به قدرى از هم دور باشند كه هر كدام يك زخم حساب شود، هر كدام كه خوب شد، بايد براى نماز، بدن و لباس را از خون آن آب بكشد.
مسأله 863- اگر سر سوزنى خون حيض، نفاس، يا استحاضه، يا خون سگ، خوك، كافر، مردار، يا حيوان حرامگوشت در بدن، يا لباس نمازگزار باشد، نماز او باطل است؛ ولى خونهاى ديگر مثل خون بدن انسان يا خون حيوان حلالگوشت؛ اگر چه در چند جاى بدن و لباس باشد، در صورتى كه روى هم كمتر از درهم باشد يا خون زخم يا دمل خود نمازگزار باشد نماز خواندن با آن اشكال ندارد.
مسأله 864- خونى كه به لباس بىآستر بريزد و به پشت آن برسد، يك خون حساب مىشود؛ ولى اگر پشت آن جدا، خونى شود، در صورتى كه به يكديگر نرسند بايد هر كدام را جدا حساب نمود؛ پس اگر خونى كه در پشت و روى لباس است روى هم كمتر از درهم باشد، نماز با آن صحيح، و اگر به مقدار درهم يا بيشتر باشد، نماز با آن باطل است، و در صورتى كه به يكديگر برسند بنابر احتياط مستحب همين حكم را دارند.
مسأله 865- اگر خون روى لباسى كه آستر دارد بريزد و به آستر آن برسد، يا به آستر بريزد و روى لباس خونى شود، بايد هر كدام را جدا حساب نمود پس اگر خون روى لباس و آستر بر روى هم، كمتر از درهم باشد، نماز با آن صحيح و اگر به اندازه درهم يا بيشتر باشد، نماز با آن باطل است.
مسأله 866- اگر خون بدن يا لباس كمتر از درهم باشد و رطوبتى به آن برسد، در صورتى كه خون و رطوبتى كه به آن رسيده به اندازۀ درهم يا بيشتر شود يا اطراف را آلوده كند، نماز با آن باطل است؛ ولى اگر رطوبت و خون به اندازۀ درهم نشود و اطراف را هم آلوده نكند، نماز خواندن با آن ظاهراً صحيح است و احتياط استحبابى در ترك آن است.
مسأله 867- اگر بدن يا لباس خونى نشود ولى به واسطۀ رسيدن به خون نجس شود؛ اگر چه مقدارى كه نجس شده كمتر از درهم باشد، نمىشود با آن نماز خواند.
مسأله 868- اگر خونى كه در بدن يا لباس است كمتر از درهم باشد و نجاست ديگرى به آن برسد؛ مثلًا يك قطره بول روى آن بريزد، نماز خواندن با آن صحيح نيست.
مسأله 869- اگر لباسهاى كوچك نمازگزار؛ مثل عرقچين و جوراب كه نمىشود با آن عورت را پوشانيد، نجس باشد، چنانچه از ابريشم خالص و مردار و حيوان حرام گوشت درست نشده باشد، نماز با آنها صحيح است و نيز اگر با انگشترى نجس يا عينك نجس نماز بخواند اشكال ندارد.
مسأله 870- چيز نجس مانند دستمال و كليد و چاقوى نجس، جايز است همراه نمازگزار باشد، و بعيد نيست كه هر نوع لباس نجس كه همراه او است ضررى به نماز نرساند؛ ولى احتياط مستحب آن است كه از تمام اين امور اجتناب كنند، خصوصا اگر از مردار باشد؛ بلى اگر طورى باشد كه بگويند در نجس نماز خوانده است؛ مثلًا لباس نجس را به كمر خود ببندد، نماز باطل مىشود.
مسأله 871- زنى كه پرستار پسر بچه يا دختر بچه است و بيشتر از يك لباس ندارد، چنانچه نتواند لباس ديگرى بخرد يا كرايه كند و يا عاريه نمايد، هر گاه شبانه روزى يك مرتبه لباس خود را آب بكشد، اگر چه تا روز ديگر لباسش به بول بچه نجس شود، مىتواند با آن لباس نماز بخواند و مىتواند در هر ساعتى كه بخواهد لباسش را آب بكشد ولى احتياط مستحب آن است كه نزديك غروب براى نماز ظهر و عصر لباسش را آب بكشد كه بتواند چهار نماز خود را با لباس پاك يا لباسى كه نجاست كمترى دارد بخواند، و نيز اگر بيشتر از يك لباس دارد ولى ناچار است كه همۀ آنها را بپوشد، چنانچه شبانه روزى يك مرتبه همۀ آنها را آب بكشد كافى است.
مسأله 872- احتياط مستحب آن است كه اگر لباس پرستار دختر بچه به بول دختر نجس شود آن را آب بكشد و به آب كشيدن يك بار در روز اكتفا نكند.
چيزهايى كه در لباس نمازگزار مستحب است
مسأله 873- چند چيز در لباس نمازگزار مستحب است كه از آن جمله است:
پوشيدن عمامه، بستن تحت الحنك، پوشيدن عبا، و لباس سفيد، و پاكيزهترين لباسها، و نيز استعمال بوى خوش، و دست كردن انگشترى عقيق.
چيزهايى كه در لباس نمازگزار مكروه است
مسأله 874- چند چيز در لباس نمازگزار مكروه است و از آن جمله است:
پوشيدن لباس سياه و چرك و تنگ، و لباس شرابخوار، و لباس كسى كه از نجاست پرهيز نمىكند و لباسى كه تصوير موجود روحدار بر آن نقش بسته باشد. و نيز باز بودن دكمههاى تنها لباسى كه پوشيده، و باز بودن دكمههاى تمام لباسهايى كه پوشيده به طورى كه قسمتى از بدن برهنه گردد و دست كردن انگشترى كه تصوير موجود روحدار بر آن نقش بسته باشد.