موضوع: کتب استفتائی
مرجع: حضرت آیت الله العظمی وحید خراسانی
كيفيت احرام
واجبات احرام سه چیز است:
اوّل: نیت، یعنى قصد به جا آوردن آنچه بر او در حجّ یا عمره واجب است براى تقرّب به خداوند متعال، و در صورتى كه واجبات حجّ یا عمره را به طور تفصیل نداند، باید قصد به جا آوردن آنها را به طور اجمال بنماید، و در این صورت باید آنچه را كه به تدریج بر او واجب مى شود، از مناسك و یا از شخصى كه مورد وثوق و اطمینان او است بیاموزد، و سپس انجام دهد.
و در نیت چند چیز معتبر است:
الف) آن كه عمل را خالص براى خدا انجام دهد.
ب) آن كه نیت همزمان با شروع در عمل باشد.
ج) آن كه در نیت تعیین نماید كه احرام براى عمره است یا حجّ، و اگر براى عمره است عمره تمتّع است یا مفرده، و اگر براى حجّ است، حجّ تمتّع است یا قران یا افراد.
و همچنین تعیین نماید مناسكى را كه مى خواهد به جا آورد براى خود به جا مى آورد یا به نیابت از دیگرى، و این كه حجة الاسلام است یا حجّى كه به نذر ـ و مانند آن ـ واجب شده، یا حجّى كه به علت فاسد نمودن حجّ سابق واجب شده، یا حجّ مستحبى است.
بنابراین اگر بدون تعیینِ آنچه گذشت ـ هرچند به طور اجمال ـ نیت احرام كند احرام او باطل است.
مسأله ۱۷۴ ـ در صحت نیت، به زبان آوردن و یا اخطار آن به ذهن معتبر نیست، بلكه همین قدر كه عمل را به انگیزه تقرّب به خداوند متعال انجام دهد كفایت مى كند، همان طور كه در غیر احرام از سایر عبادات نیز چنین است.
مسأله ۱۷۵ ـ عزم بر ترك محرمات احرام در صحت احرام معتبر نیست، چه در ابتداى احرام بستن و چه پس از آن تا پایان احرام، بنابراین اگرچه عزم بر انجام محرمات آن را داشته باشد احرام او صحیح است، مگر این كه از ابتداى احرام عزم بر انجام عملى داشته باشد كه احرام را باطل مى كند ـ مثل جماع قبل از فارغ شدن از سعى در عمره مفرده ـ و یا در انجام آن تردید داشته باشد كه در این صورت احرام او باطل است.
و همچنین است بنابر احتیاط واجب اگر در ابتداى احرام حجّ عزم و یا تردید نسبت به نزدیكى با عیال خود قبل از وقوف در مزدلفه (مشعرالحرام) داشته باشد.
و اگر از ابتداى احرام عزم بر ترك داشته، ولى عزم او استمرار نداشته، به این كه بعد از تحقّق احرام قصد انجام عمل مبطل احرام را نموده باشد، احرام او باطل نمى شود.
دوم: تلبیه، ، یعنى گفتن: «لَبَّیكَ اَللّهُمَّ لَبَّیكَ، لَبَّیكَ لا شَرِیكَ لَكَ لَبَّیكَ» و مستحب است این چند جمله به آنها اضافه شود: «اِنَّ الْحَمْدَ وَالنِّعْمَةَ لَكَ وَالْمُلْكَ، لا شَریكَ لَكَ لَبَّیكَ، لَبَّیكَ ذاالْمَعَارِجِ لَبَّیكَ»
بلكه مستحب است جمله هاى دیگرى نیز به آنها ـ به صورتى كه در روایت است ـ اضافه شود، كه در مستحب دهم از مستحبات احرام خواهد آمد.
مسأله ۱۷۶ ـ مكلّفى كه مى خواهد محرم بشود باید الفاظ تلبیه را یاد بگیرد و به طور صحیح تلفظ كند، هرچند با تلقین دیگرى باشد ـ یعنى دیگرى كه خوب بلد است بگوید، و این شخص مانند او بگوید ـ و در صورتى كه آنها را یاد نگیرد و تلقین نیز براى او میسّر نشود، باید آنها را طورى تلفظ كند كه به آن تلبیه گفته شود اگرچه تلفظ آنها صحیح نباشد، و احتیاط مستحب در این صورت آن است كه گذشته بر تلفظ آنها به طورى كه گفته شد، ترجمه آنها را نیز به زبان آورد و نایبى بگیرد كه از طرف او آنها را بگوید.
مسأله ۱۷۷ ـ كسى كه لال است، بنابر احتیاط واجب جمع كند بین اشاره به تلبیه با انگشت خود و حركت دادن زبانش به صورت گفتن تلبیه و گرفتن نایب كه از طرف او تلبیه بگوید.
مسأله ۱۷۸ ـ بچه غیر ممیز، دیگرى باید به جاى او تلبیه را بگوید.
مسأله ۱۷۹ ـ احرام حجّ تمتّع و احرام عمره آن و احرام حجّ افراد و احرام عمره مفرده، بدون تلبیه منعقد نمى شود، ولى حجّ قران همچنان كه احرامش به تلبیه بسته مى شود به اشعار یا تقلید نیز بسته مى شود، و اشعار مختص به شتر قربانى است، ولى تقلید مشترك بین شتر و قربانیهاى دیگر است ـ مانند گاو و گوسفند ـ و احتیاط واجب این است كه در شتر قربانى هم اشعار انجام گیرد و هم تقلید، و احوط و اولى در حجّ قران این است كه تلبیه نیز گفته شود، اگرچه احرامش را به اشعار یا تقلید بسته باشد.
و مقصود از اشعار، پاره كردن طرف راست كوهان شتر است، و احتیاط مستحب این است كه شخصى كه مى خواهد محرم شود در طرف چپ قربانى بایستد و طرف راست كوهان آن را پاره و خون آلود كند، و چنانچه شترهاى قربانى زیاد باشند و بخواهد همه آنها را اشعار كند، مى تواند میان هر دو تاى از آنها كه قرار مى گیرد كوهان یكى را در طرف راست و دیگرى را در طرف چپ پاره كند.
و مقصود از تقلید آویزان كردن نعل كهنه اى كه در آن نماز خوانده است به گردن قربانى مى باشد.
مسأله ۱۸۰ ـ در صحت احرام، طهارت از حدث اصغر و اكبر شرط نیست، بنابراین احرام بستن شخص بىوضو یا جنب یا زن در حال حیض یا نفاس و مانند اینها صحیح است.
مسأله ۱۸۱ ـ احرام جز با تلبیه و یا اشعار یا تقلید، نسبت به شخصى كه مى خواهد حجّ قران به جا آورد محقّق نمى شود، پس اگر نیت احرام كند و دو لباس احرام را بپوشد و قبل از تحقّق احرام ـ به تلبیه ـ عملى از محرمات احرام را انجام دهد، گناهى نكرده و كفّاره اى بر او نیست.
مسأله ۱۸۲ ـ براى كسى كه احرام عمره تمتّع را از مسجد شجره مى بندد، افضل آن است كه تلبیه را تا اوّل بیداء تأخیر اندازد، و براى كسى كه از سایر مواقیت احرام مى بندد افضل آن است كه تلبیه را تا پس از قدرى راه رفتن تأخیر اندازد.
و براى كسى كه احرام حجّ را از مكّه مى بندد، افضل آن است كه تلبیه را تا رقطاء تأخیر اندازد، ولى احتیاط این است كه در جایى كه احرام مى بندد فوراً تلبیه را آهسته بگوید، و بلند گفتن آن را مرد تا جاهایى كه ذكر شد تأخیر اندازد.
و آنچنان كه از كلمات فقها (اعلى اللّه مقامهم) استفاده مى شود، «بیداء» نام زمینى است كه بین مكّه و مدینه در فاصله یك میل از ذى الحلیفه به طرف مكّه قرار گرفته، و «رَقْطاء» نام جایى است كه پیش از «رَدْم» قرار گرفته است.
مسأله ۱۸۳ ـ كسى كه براى عمره تمتّع محرم شده است ـ بنابر اقوى ـ هنگامى كه جاى خانه هاى شهر قدیم مكّه را مى بیند، گفتن تلبیه را قطع كند، و حدود شهر قدیم ـ بنا بر آنچه كه مرحوم شهید((رحمه الله)) فرموده است ـ براى كسى كه از بالاى شهر و از راه مدینه وارد شود «عقبه مدنیین» است، و براى كسى كه از پایین شهر وارد شود «عقبه ذى طوى» است.
و كسى كه براى عمره مفرده محرم شده است و از خارج حرم قصد مكّه را دارد ـ بنابر احتیاط واجب ـ هنگام ورود به حرم گفتن تلبیه را قطع كند، و اما كسى كه از مكّه براى بستن احرام عمره مفرده خارج شده است ـ بنابر اقوى ـ واجب است هنگام دیدن مسجدالحرام یا كعبه معظّمه گفتن آن را قطع كند.
و همچنین، بنابر اقوى، كسى كه براى حجّ، به هر نوعى از انواع حجّ محرم شده است باید هنگام زوال آفتاب ـ یعنى ظهر شرعى ـ روز عرفه گفتن آن را قطع كند.
مسأله ۱۸۴ ـ اگر پس از پوشیدن دو لباس احرام و پیش از گذشتن از میقات شك كند كه تلبیه را گفته است یا نه، بنا بر نگفتن گذاشته و تلبیه را بگوید، و اگر پس از گفتن آن شك كند كه آن را درست تلفظ كرده یا نه، بنا بر درست گفتن بگذارد، و لازم نیست آن را دوباره بگوید.
سوم: پوشیدن دو جامه احرام (ازار و رداء) پس از كندن لباسهایى كه پوشیدنش بر محرم حرام است، و یكى ـ ازار ـ را به صورت لنگ پوشیده و دیگرى ـ رداء ـ را بر دوش مى اندازد.
و از این حكم، بچه ها مستثنى مى باشند، و جایز است تأخیر كندن لباسهاى آنها تا رسیدن به «فخّ» در صورتى كه از آن راه به حجّ برده شوند.
مسأله ۱۸۵ ـ پوشیدن دو جامه احرام، یك واجب تعبّدى مستقل است، و شرط در تحقق احرام نیست، و احتیاط واجب این است كه پوشیدن آنها به نحو متعارف باشد.
مسأله ۱۸۶ ـ بنابر احتیاط واجب ازار باید از ناف تا زانوى بدن را بپوشاند، و در رداء معتبر است دو شانه و قدرى از كمر را بپوشاند، و احتیاط واجب آن است كه پوشیدن دو جامه پیش از نیت كردن احرام و تلبیه گفتن باشد.
مسأله ۱۸۷ ـ هرگاه ـ از روى نادانى یا فراموشى ـ موقعى كه پیراهن پوشیده، به نیت كردن و تلبیه احرام ببندد باید آن را بكند و احرامش صحیح است، بلكه اظهر این است كه حتى در صورتى كه از روى علم و عمد در پیراهن یا جامه عادى احرام ببندد، احرامش صحیح است، و چنانچه پس از بستن احرام آن را بپوشد، بدون اشكال احرامش صحیح است، ولى باید آن را پاره كند و از طرف پا بیرون آورد.
مسأله ۱۸۸ ـ پوشیدن بیش از دو جامه، در ابتداى بستن احرام یا پس از آن، براى حفاظت از سرما یا گرما یا منظور دیگرى مانعى ندارد.
مسأله ۱۸۹ ـ آنچه وجود یا عدم آن در لباس نماز گزار معتبر است در دو جامه احرام نیز معتبر است، بنابر این لازم است كه پاك باشد، و از حریر خالص و اجزاى حیوان حرام گوشت و طلا نباشد، بلى، نجس شدن آنها به نجاستى كه در نماز مورد عفو است مانعى ندارد.
مسأله ۱۹۰ ـ ازار، به مقدارى كه عورت را مى پوشاند باید بدن نما نباشد، بلكه ـ بنا بر احتیاط واجب ـ باید تمام مقدارى كه از ناف تا زانو را مى پوشاند بدن نما نباشد، و احتیاط مستحب این است كه رداء نیز بدن نما نباشد.
مسأله ۱۹۱ ـ دو جامه احرام ـ بنا بر احتیاط واجب ـ باید از جنس بافتنى باشد، و از پوست و نمد نباشد.
مسأله ۱۹۲ ـ وجوب پوشیدن دو جامه احرام، مخصوص مردان است، و بر زنان واجب نیست، بنابراین احرام بستن زنان در لباسهاى معمولى جایز است، به شرط آن كه داراى شرایط ذكر شده در مسأله (۱۸۹) باشد
مسأله ۱۹۳ ـ احرام بستن زنها در لباسى كه از حریر ـ ابریشم ـ ساخته شده جایز نیست، بلكه ـ بنا بر احتیاط واجب ـ پوشیدن حریر خالص براى آنها در تمام حالات احرام جایز نیست، مگر براى حفاظت از گرما یا سرما.
مسأله ۱۹۴ ـ هر گاه پس از بستن احرام، یك یا هر دو جامه او نجس شود ـ بنا بر اقوى ـ باید فوراً تبدیل یا تطهیر نماید.
مسأله ۱۹۵ ـ پوشیدن جامه هاى احرام به طور دایم و مستمر واجب نیست، بنابراین برداشتن رداء از روى دوش ـ براى ضرورت یا غیر آن ـ مانعى ندارد، و همچنین تعویض جامه احرام با جامه دیگرى كه داراى شرایط لباس احرام باشد مانعى ندارد.