بازدید این صفحه: 6030 تاریخ انتشار: 1392/8/28 ساعت: 09:48:29
ظاهر گرايي از دلايل انحراف مردم / سید ابوالفضل موسویان
گزیده ای از سخنرانی شب دوازدهم حجت الاسلام و المسلمین سید ابوالفضل موسویان در محرم در مجمع مدرسین ومحققین حوزه علمیه قم.
موضوع: اندیشه نویسنده: حجة الاسلام سید ابوالفضل موسویان
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی مرجع ما (پایگاه اطلاع رسانی مراجع شیعه)؛
بسم الله الرحمن الرحیم
گزیده ای از سخنرانی شب دوازدهم حجت الاسلام و المسلمین سید ابوالفضل موسویان محرم در مجمع مدرسین ومحققین حوزه علمیه قم
اصوليين تحت عنوان حجيت ظواهر بحث از حجيت ظاهر قرآن مي كنند. اين مطلب در برابر نظر اخباريون است كه حجيتي براي ظواهر قرآن قايل نيستند و ملا امين استرآبادي رئيس اخباريها عمده آيات قرآن اعم از اعتقادي و احكام را رمز گونه دانسته و بدون توضيح از سوي معصومين غير قابل فهم مي داند
اصوليين در پاسخ اين نظريه ادله اي براي حجيت قرآن آورده اند از جمله به آيات تحدي استناد كرده اند كه اگر اين قرآن غير قابل فهم بود با چه چيزي مقابله كنند؟!
همچنين آيه اي كه از «عدم اختلاف» در قرآن خبر مي دهد كه خود گواه است كه قرآن قابل فهم است و گرنه از كجا فهميده مي شود كه آيات آن با هم اختلاف ندارد. مخاطب اين آيه نيز مشركان بوده اند كه بايد از خود قرآن استفاده مي كردند
افزون بر اين كه در رواياتِ رجوع به قرآن، امامان معصوم(ع) قبولي رواياتشان را منوط به عدم مغايرت آنها با قرآن دانسته اند كه خود همين گواه بر فهم آيات قرآن مي باشد و گرنه از كجا بفهمند روايتي با آيه قرآن مخالف است.
البته از سويي براي فهم قرآن، دانستن علومي لازم است؛ راغب اصفهاني دانستن ده علم را براي شناختن قرآن ضروري مي داند مانند صرف و نحو و... همانطور كه امروزه با هرمنوتيك دانشمندان غربي براي فهم يك متن، آشنايي با مسايلي را لازم مي دانند
از سوي ديگر قرآن خود توصيه به تدبر و انديشه در آيات آن نموده است. (لعلكم تعقلون، لعلكم تتفكرون، افلايتدبرون و..) زيرا قرآن به گونه اي بيان شده است كه براي همه اعصار با سطح فهم متفاوت قابل استفاده باشد. لذا در آيات قرآن، آيات متشابه وجود دارد.
به هرحال قرآن از همان ابتدا مسلمانان را به انديشه و تعقل سفارش نموده است و پيروان خود را از سطحي نگري و ظاهر بيني بر حذر داشته است. مثلا در آيه: ليس البر ان تولوا وجوهكم قبل المشرق و المغرب و لكن البر من آمن بالله و اليوم الآخر و الملائكه و الكتاب و النبيين و آت المال علي حبه ذوي القربي و... (بقرة/177) ديانت را به ظواهري كه يهود و نصاري به آن توجه داشتند، صحيح نمي داند. بلكه ديانت به اعتقادات درست و اعمال صحيح مي باشد كه در اين آيه اصول آن شمرده شده است.
مشكلي كه همواره پيروان اديان با آن مواجه بوده اند اين بوده است كه ظاهر دين براي آنان اصل شده است و از باطن آن غفلت كرده اند بگونه اي كه گاهي ظاهر كاملا مخالف با باطن دين شده است. اميرالمؤمنين(ع) در هنگامي كه به حكومت رسيدند، وضع جامعه آنروز ـ كه 25 سال از زمان پيامبر(ص) گذشته بود ـ چنين ترسيم كردند: الا و ان بليتكم قد عادت كهيئتها يوم بعث الله نبيه؛ جامعه به دوراني برگشته است كه پيامبر (ص) مبعوث شد. يعني رجعتي صورت گرفته كه بايد همان كاري را كه پيامبر كردند، انجام داد. البته چون مردم ظواهر دين چون نماز و روزه و حج و... را انجام مي دهند، فكر مي كنند ملتزم به اسلام هستند لذا كار در اين جامعه سخت تر است همانطور كه پيامبر پيش بيني كردند و فرمودند: من بر سر نزول قرآن با مردم جنگيدم و تو اي علي بر سر تأويل آن با آنان مي جنگي.
نقل شده است يكي از ياران علي(ع) در جنگ صفين به عمارياسر مي گويد: با آگاهي و اعتقاد كامل به حقانيت خويش از خانه بيرون آمدم در حالي كه شك نداشتم معاويه و پيروانش گمراهند تا اين كه ديدم منادي ما ندا در مي دهد: اشهد ان لا اله الا الله و ان محمدا رسول الله. منادي آنان نيز بانگ بر مي دارد به آنچه منادي ما مي گويد. ما به نماز باور داريم و آنان نيز، ما به دعا اعتقاد داريم و آنان نيز، كتاب ما قرآن و آنان نيز، پيامبر ما محمد(ص) و آنان نيز. اين است كه به شك جانكاه افتادم. به نزد حضرت امير رفتم. فرمود به نزد عمار برو. عمار به صاحب پرچم سياه اشاره مي برد و مي گويد: صاحب آن پرچم سياه را مي شناسي كه در برابر ما است؟ او عمروبن عاص است. من به همراه رسول خدا با آن پرچم سه بار در بدر و احد و حنين جنگيده ام و اين مرتبه چهارم است كه از آن سه مرتبه بدتر شده است. گفت: هان بدان كه مركز پرچم ما پرچم رسول الله در بدر و احد و حنين است و پرچم آنان نيز جاي پرچم مشركان.
از اين رو امامان از گلول خوردن به ظاهر اشخاص پيروانشان را بر حذر مي داشتند. امام صادق (ع) مي فرمايند: فريب نماز و روزه آنان را نخوريد زيرا چه بسا كسي آنچنان به نماز و روزه فرو رفته و عادت كرده است كه اگر آن را ترك كند به وحشت مي افتد. آنان را به راستگويي و اداي امانت امتحان كنيد.
امام حسين (ع) با چنين جامعه اي روبروست از سويي ظواهر ديني در اين جامعه به ظاهر رعايت مي شود حاكمان دم از اسلام مي زنند، نماز جماعت و جمعه برپا مي كنند، قرآن تلاوت مي كنند و جلسات قرائت تشكيل مي دهند و... اما حكومت آنان با حكومت مستبداني كه پيامبر با آن جنگيد فرقي ندارد. بلكه در مواردي بدتر است. عدالت و آزادي كه دو اصل اساسي در يك حكومت است ناديده گرفته مي شود. مثلا فرعون، براي مقابله با حضرت موسي مشورت نمود و مشاورانش او را به مقابله منطقي و آوردن ساحران براي ابطال ادعاي حضرت موسي فراخواندند اما مشاورين حكومت يزيد او را به كشتن امام حسين ترغيب كردند. حتي اگر امام حسين (ع) از مكه خارج نشده بودند، در حرم امن الهي اين كار را انجام ميدادند. مگر امام حسين چه جنايتي مرتكب شده بود كه مستوجب قتل باشد؟
امام (ع) وضعيت زمان خود را چنين ترسيم مي كنند: الا ترون ان الحق لايعمل به و ان الباطل لايتناهي عنه ليرغب المؤمن في لقاء ربه محقاً فاني لا اري الموت الا السعاده و الحياه مع الظالمين الا برما؛ آيا نمي بينيد به حق عمل نمي شود و از باطل جلوگيري نمي گردد. سزاوار است در اين حال مؤمن به لقاء پروردگار(و مرگ) مايل شود. براستي كه من مرگ را جز سعادت و زندگي با ستمگران را جز رنج و خسارت نمي دانم.
و امام صادق (ع) تفاوت حكومت خودشان را با حكومت بني اميه اين گونه ترسيم مي كنند: حكومت بني اميه با شمشير، زور و ستم است و حكومت ما با نرمي و مهرباني و متانت و نگهداري و حسن معاشرت و پاكدامني و تلاش.
کد خبر: 1392828490
1392/8/28
آخرین مطالب 1392/8/25:
«فاجعه جهل مقدس» در عاشورا
1392/8/14:
مداحان از روي جهل و منافع از دين استفاده ابزاري نكنند / فاضل میبدی
1392/8/14:
ذلیل بودن انسان، زورگویی و شرک را رواج می دهد
1392/3/23:
پژوهشى در مجازگویى قرآن از دیدگاه امام خمینى / حجة الاسلام ایازی
|