بازدید این صفحه: 4508 تاریخ انتشار: 1392/9/21 ساعت: 08:24:41
مراحل هشتگانه علم اصول فقه در نگاه حضرت آیت الله سبحانی
کی از مراجع تقلید در قم با تبیین مراحل هشتگانه علم اصول فقه گفت: این علم نیازمند پالایش جدیدی است و این همت طلاب را می طلبد.
موضوع: فقهی
به گزارش مرجع ما (پایگاه اطلاع رسانی مراجع شیعه) به نقل از شفقنا، حضرت آیت الله العظمی جعفر سبحانی امروز در همایش ملی فلسفه اصول فقه در پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی که با رویکرد بزرگداشت مقام آیت الله العظمی غروی اصفهانی برگزار شد، از دست اندرکاران برگزاری این نشست علمی قدردانی کرد.
او در مقام تشریح موضوع این همایش گفت: فلسفه گاهی به صورت مجرد و گاه مضاف به کار می رود؛ در مورد فلسفه مجرد، در محیط علمی ما همان فن اعلی است که از احوال موجود بما هو موجود بحث می کند.
این مرجع تقلید ادامه داد: اما اگر فلسفه به علم دیگری اضافه شود مانند فلسفه فقه، فلسفه حقوق و امثالهم، خود را گرفتار فلسفه نمی کنیم بلکه می گوئیم مقصود از فلسفه مضاف علمی است که در خدمت علم دیگر باشد و بتواند رشته اموری که مربوط به این علم است از درون معنا کند. بنابراین فلسفه اصول فقه باید بحثهایی باشد که از درون به اصول فقه بنگرد و رشته اموری که مربوط به این علم است از برون معنا کند.
او کشتی را به عنوان مثالی در باب تفهیم بهتر مطلب مطرح کرد و افزود: یک موقع کشتی را از درون می نگریم که شامل رستوران، اتاق ناخدا، سکان و... می شود اما یک موقع از بیرون به کشتی نگاه می کنند که مسلما نگاه دوم با نگاه اول متفاوت است؛ بنابراین هرعلمی را از دو زاویه می توان نگاه کرد اول از درون فلسفه آن علم و دیگری از بیرون خود علم است.
آیت الله سبحانی در ادامه به مراحل هشتگانه اصول فقه اشاره کرد و گفت: مرحله اول اینکه غرض از تاسیس فلسفه چیست؟ مرحله دوم مبانی اصول فقه است؛ سومین مرحله تاریخ علم و چهارمین مرحله روشهای مختلف در تدوین مسائل اصول فقه است.
او ادامه داد: پنجمین مرحله شناخت موضوع علم اصول، ششمین مرحله شناخت ماهیت علم از لحاظ تکوینی یا اعتباری بودن، هفتمین مرحله تعریف جامع اصول فقه و مرحله هشتم مراحل تکامل این علم از ابتدا تا امروز است.
استاد حوزه علمیه قم با تاکید بر اینکه اگر این مراحل را از خارج مطالعه کنیم، مباحث مربوط به آن فلسفه اصول فقه است، به انگیزه تاسیس اصول فقه اشاره کرد و عنوان کرد: مسلما فقهای قرن دوم هجری احساس کردند که اگر بر مسائلی بخواهند فتوا دهند، مبانی می خواهد بنابراین ناچار شدند اصول فقه را تنظیم کنند که فی حد نفسه مبنا برای فتاوای فقهی باشد.
او ادامه داد: در عین آنکه فقه، مبنایش اصول فقه است خود اصول فقه هم مبانی دارد چون همه اش گزاره است و هر قضیه برای اثبات خودش نیازمند مبانی است؛ مطالعه اصول فقه در خارج نیازمند بررسی مبانی اصول فقه است که هشت مبنا برای مسائل اصول فقهی تنظیم کردند.
آیت الله سبحانی با بیان این مطلب که مباحث لفظیه در حقیقت مبانی اصول فقه را بیان می کند؛ گفت: بنابراین یک رشته از مبانی اصول فقه را مباحث الفاظ بیان می کند.
او عنوان کرد: بسیاری از مسائل اصول فقه را از باب ملازمات باید استفاده کرد مانند اینکه وجود مقدمه ملازم با وجود ذی المقدمه است پس مسئله اول وحدت بین اینها است.
استاد برجسته حوزه علمیه قم بیان داشت: عقل نظری در حقیقت مبانی اصول فقه است و خود اصول فقه هم مبنای خود فقه است؛ نکته سوم اینکه ازعقل بدیهی کمک می گیرند. خود ترتب مبنای فقه است و عقل نظری هم مبنای اصول فقه است. گاهی حسن و قبح عقلی مبنای مسائل اصول فقه است.
او بنای عقلا را یکی دیگر از مبانی اصول فقه دانست و گفت: مبنای حجیت ظواهر، بنای عقلاست. قرآن مجید هم یکی از مبانی اصول فقه است. ما معتقدیم که موسس اصول فقه ائمه اطهار هستند و در حقیقت امام باقر(ع) و امام صادق(ع) قواعد فقهیه را بیان کردند.
آیت الله سبحانی در ادامه سخنان خود به بیان روشها در تدوین اصول فقه اشاره کرد و ابراز داشت: در اینجا یک روش برای متکلمین و یک روش برای فقهاست. متکلمین اهل تسنن به مسئله اصول فقه با دیده استقلال نگاه می کنند و در حقیقت اصول فقه به معنی واقعی آن است که شافعی ها مستقلا مطالعه کرده و کتابهای مختلفی در این زمینه نوشته اند.
او ادامه داد: در قرن هفتم هجری جمعی پیدا شدند که بین این دو خواستند جمع کنند؛ هم قواعد اصولیه را آورده و هم فروع مترتب بر این قواعد را بیان کردند. کتابهایی هم از قرن چهارم به این سو در مورد اصول فقه نوشته شده که حاکی از آن است که همه آنها به اصول فقه با نگاه استقلال می نگرند.
این مرجع تقلید عنوان کرد: در قرن دهم هجری مرحوم شهید ثانی ابتکار نشان داد و هم قواعد اصولی و هم فروع مترتب بر این قواعد را بیان نمود.
او در باب موضوع علم اصول فقه نیز بیان داشت: اگر بنا باشد از درون بر اصول فقه بنگریم، ششمین بحث ما موضوع اصول فقه یعنی الحجه فی الفقه است. در قرن دوم هجری فقها دنبال حجج می گشتند. می دانستند اسلام دین جامعی است و این دین جامع حجتی دارد و لذا دنبال حجج گشتند.
آیت الله سبحانی با بیان این مطلب که در فن اعلا، موضوع، الموجود بماهو موجود است، ابراز کرد: علم ما در تعیّن، علم موجود است. در علم اصول هم عوارض، تعیّنهاست و بحث در تعیّنها حجت است پس اصول فقه در تعیّنات حجت علم بحث می کند.
او با بیان این مطلب که مرحوم بروجردی معتقد بود که موضوع علم اصول، الحجه بالفقه است، به ماهیت علم اصول اشاره کرد و افزود: اگر بخواهیم از خارج این علم را مورد مطالعه قرار دهیم باید ببینیم این علم تکوینی است یا اعتباری و اینجا لغزشگاه متاخرین ماست.
استاد درس اصول حوزه ماهیت علم اصول فقه را قراردادی دانست و اشاره کرد: اگر بخواهیم تهوری انجام دهیم باید تمام مباحث اصول فقه بر محور اعتباریات بچرخد که خود دو پایه دارد اول آنکه اعتبار اثر داشته باشد و دوم آنکه متناقض نباشد.
او با ذکر این مطلب که باید ماهیت علم را شناخت و سپس متناسب با آن برهان اقامه کرد، گفت: بهترین تعریف اصول فقه آن است که آشنایی با حجج واقعیه و حججی که جنبه وظیفه دارد در آن رعایت شود.
آیت الله سبحانی سپس به ادوار تکامل اصول فقه پرداخت و گفت: اصول فقه در ابتدا هسته بندی دارد که در عصر ائمه(ع) صورت گرفته است. دوره دوم که دوره شکوفایی آن است از شیخ مفید آغاز شده تا به دوره شهید ثانی می رسد.
او اخباری گری را بلای جان جامعه اسلامی دانست و افزود: با وجود ظهور اخباری ها در عصر دهم، این دوره که نام تکامل اصول فقه نام دارد از آیت الله بهبهانی آغاز شده و تا شاگردانش کاشف الغطاء و میرزای قمی و شیخ انصاری ادامه می یابد.
این مرجع تقلید دوران آیت الله بروجردی، امام خمینی، میرزای شیرازی و آقاضیاء را زمان فوق تکامل علم دانست و اظهار داشت: با این حال، علم اصول پالایش جدیدی می خواهد که مرحوم محقق اصفهانی انجام داده است اما پالایش دیگری می خواهد و ان در گرو همت شما طلاب و فضلاست.
او تاکید کرد: این علم باید پالایش شود تا مسائل اصولی بیاید و مسائل تکوینی برود. در حقیقت علم یک نوع مذاکره است و با مذاکره می شود به حقایق پی برد.
کد خبر: 139292130858
1392/9/21
|