به گزارش مرجع ما (پایگاه اطلاع رسانی مراجع شیعه) به نقل از سایت معظم له، روز دوشنبه پانزدهم ماه محرم الحرام 1435ق خطيب شهير و نويسنده ي تواناي شيعه، حجت الاسلام والمسلمين شيخ عبدالحميد مهاجر در شهر مقدس قم با مرجع عاليقدر حضرت آيت الله العظمي حاج سيد صادق حسيني شيرازي مدظله العالي ديدار كرد و مورد استقبال معظم له قرار گرفت.

حجت الاسلام والمسلمين مهاجر در ابتداي اين ديدار ضمن عرض ارادت به مقام رفيع فقاهت و مرجعيت شيعه از ديدار با حضرت آيت الله العظمي شيرازي مدظله العالي ابراز خرسندي كرد و افزود: هر چند شنيدن بيانات حضرتعالي برايم از سخن گفتن در محضر مباركتان بهتر و گواراتر است و هميشه از رهنمودهاي راهگشا و ارزشمندتان بهره مند مي شوم، ولكن بيان داستاني را لازم مي دانم و آن اين است كه در يكي از شب هاي محرم (شب عاشوراي حسيني) مي بايست در يكي از حسينيه ها منبر مي رفتم و براي اين مجلس بيش از ده ساعت مطالعه نمودم (روشي كه هميشه به آن پايبند هستم) وآماده ي رفتن به مجلس بودم كه درب خانه به صدا درآمد و چون درب را باز كردم، يكي از دوستانم را ديدم.

وي نامه اي به دستم داد و گفت: از مرجع عاليقدر (حضرتعالي) است.

شگفت زده شدم و پرسيدم: اين نامه را چگونه به دست آوردي؟

گفت: شش ماه قبل محضر مبارك مرجع عاليقدر (حضرت آيت الله العظمي شيرازي) بودم و ايشان اين نامه را به من دادند تا به شما برسانم و من نامه را گم كرده و امروز آن را يافتم.

حجت الاسلام والمسلمين مهاجر افزود: نامه را گشودم و ديدم در آغاز نوشته ايد: مجلس شب عاشورا.

وانگهي تمام آنچه را كه در آن روز براي منبر آماده كرده بودم، از ذهنم پاك شد و موضوع پيشنهادي حضرت عالي در آن نامه موضوع سخنراني شب عاشورا گرديد و تأثير بسزايي در مجلس آن شب گذاشت.

آن گاه مرجع عاليقدر حضرت آيت الله العظمي شيرازي مدظله العالي فرمودند: هيچ سعادت و خدمتي به پايه ي سعادتِ خدمت به اهل بيت عليهم السلام نمي رسد. در يكي از زيارات امام حسين عليه السلام كه شيخ صدوق قدس سره آن را روايت كرده و صحيح ترين روايات خوانده، آمده است: «اين زيارت را از آن رو ذكر كرده ام كه از نظر روايت صحيح ترين ها مي باشد. در اين زيارت از لسان معصوم عليه السلام آمده است: «وإرادة الرب في مقادير اموره تهبط إليكم؛ و اراده ي پروردگار در مقدرات امورش بر شما [خاندان] فرو فرستاده مي شود».

مرجع عاليقدر افزودند: همين امر به طور تكويني براي اهل بيت عليهم السلام مقرر شده است، بدين معنا كه هرچه براي خداست، در دست اهل بيت عليهم السلام قرار دارد.

نيز آمده است: «والصادر عما فصل من أحكام العباد؛ و آنچه از احكام بندگان تفصيل و تعيين شده [از شما] صادر مي شود» و اين نيز تشريعي است از سوي خداي متعال. اهل بيت عليهم السلام اين گونه اند، با اين اوصاف اگر كسي به اين خاندان پيوست سعادتمندتر از او يافت مي شود؟

هركس هر مقدار با اهل بيت عليهم السلام پيوند داشته باشد به همان نسبت سعادتمند خواهد بود.

معظم له در ادامه فرمودند: مرحوم والد ما داستاني مربوط به يكصد سال قبل تعريف كرده، مي فرمودند: در سامرا زندگي مي كرديم و من در آغاز جواني به تحصيل علوم ديني مشغول بودم. ما طلاب در دهه ي اول ماه محرم مجلس ويژه ي خود داشته و هر يك از ما بخشي از نيازهاي مجلس را بر عهده مي گرفت و همگي مان پارچه ي سياه از خانه مي آورديم و با دوختن آن ها به يكديگر، با آن، محل برگزاري مجلس را سياهپوش مي كرديم.

ايشان مي فرمودند: من تصميم گرفتم، كار سياه كوبي را بر عهده بگيرم و لذا از نردباني كه غالب پله هاي آن شكسته و با ريسمان به يكديگر بسته شده بود بالا رفتم تا كار سياه كوبي را انجام دهم. از نردبان بالا رفتم و چون به آخرين پله رسيدم، ناگاه آن پله شكست و من بر زمين افتادم. حاضران گرد من جمع شدند و برادرم ميرزا سيد عبدالله (عموي مرجع عاليقدر) نگاهي به من ـ كه نفس هاي آخر را مي كشيدم ـ كرد و گفت: او مرده است، آن گاه به خانه رفت تا آنان را از ماجرا آگاه كند. چون به خانه وارد شده يكي از خواهرانم او را ديد و دليل برگشتن باشتابش را پرسيد و او پرسيد: مادرم كجاست؟

گفت: در اتاق.

پيش از آن كه وارد اتاق شود با خود انديشيد كه ماجرا را براي خواهر يا مادرمان بگويد يا نه و پس از لحظاتي درب اتاق را باز كرد و مادرمان را ديد كه در جايي رو به روي درب اتاق خوابيده است.ناگاه چشم باز كرد و گفت: چه شده است كه به خانه آمده اي؟

گفتم: چيزي نيست، همين طوري آمدم.

گفت: نگران نباش خطري متوجه مهدي (مرحوم والد) نيست. در عالم رؤيا ديدم كه سيد مهدي از بلندي به زير افتاد و همزمان صدايي را شنيدم كه مي گفت: پنج تن با دستان مبارك خود او را گرفته اند.

ميرزا عبدالله مي گويد: شگفت زده شدم و به حسينيه بازگشتم و سيد مهدي را صحيح و سالم يافتم و همان طور كه مادرم گفته بود، صحيح و سالم و هيچ آسيبي نديده بود.

آن گاه مرجع عاليقدر خطاب به حجت الاسلام والمسلمين مهاجر فرمودند: شما اگر يك پزشك موفق و پرهيزگار، مهندسي توانمند، كارشناس اقتصاد يا سياستمدار مي بودي، هرگز يك از يك ميليون موقعيت كه بر اثر ارتباط با اهل بيت عليهم السلام به دست آورده ايد كسب نمي كرديد.

حجت الاسلام والمسلمين مهاجر سپس خطاب به مرجع عاليقدر گفت: طرح بزرگ جهاني احياي چهاردهمين قرن شهادت امام حسين عليه السلام را دارم كه به شرط بقاي عمر در سال 1461ق، يعني 25 سال بعد در سطح جهان پياده شود، لذا از حضرت عالي مي خواهم رهنمودهايي ارائه فرماييد.

مرجع عاليقدر فرمودند: به شما و هر صاحب طرح و برنامه مي گويم كه قرآن كريم مي فرمايد: «وَلَمَن صَبَرَ وَغَفَرَ إِنَّ ذَلِكَ لَمِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ؛(شوري/43) و هر كه صبر كند و درگذرد مسلما اين [خويشتن داري حاكي] از اراده قوي [در] كارهاست» و اين يعني بايد صبر كرد و تحمل ورزيد، سپس بردباري در پيش گرفت، بدان معنا كه به آموزه ي قرآني عمل كرد، آن جا كه مي فرمايد: «ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ السَّيِّئَةَ؛(مؤمنون/96) بدي را به شيوه‌اي نيكو دفع كن».

معظم له افزودند: شما در حوزه ي علميه ي ابن فهد حلي در كربلا تدريس مي كرديد و به ياري و توفيق اهل بيت عليهم السلام به اين مرحله رسيده ايد. از ديگر سو اميرالمؤمنين حضرت علي عليه السلام فرموده اند: «خداي تبارك و تعالي در زمين نگريست و ما را برگزيد و براي ما شيعياني برگزيد كه ياري مان كنند، در شادي مان شادمان و در اندوه ما اندوهگين هستند و دارايي و جان خود را در راه ما نثار مي كنند. آنان از مايند و [بازگشت آنان] به سوي ما خواهد بود» بنابراين شما نيز از برگزيدگان هستيد.

سپس حضرت آيت الله العظمي شيرازي مدظله العالي خطاب به ايشان فرمودند: بذل و بخشش در راه اهل بيت عليهم السلام با انديشه و قلم نيز تحقق مي يابد، به عرصه تأليف بازگرديد.

مرجع عاليقدر در خاتمه براي اين خطيب دلسوخته حسيني دعا فرمودند و جلسه را با هديه فاتحه به پيشگاه مقدس حضرت ام البنين عليها السلام به پايان رسانيدند.

شايان ذكر است كه حجت الاسلام و المسلمين شيخ عبدالحميد مهاجر از اول الي 25 ماه محرم سخنران مؤسسه ي انصار الحسين عليه السلام در تهران هستند.

گفتني است كه در روز چهارم ماه محرم چند تن از فضلاي عضو دفتر حضرت آيت الله العظمي شيرازي در شهر مقدس قم به منظور ديدار با حجت الاسلام والمسلمين مهاجر به تهران رفته ومراتب سلام مرجع عاليقدر را به ايشان ابلاغ نمودند.