گردهمایی عظیم عاشورائیان طبق معمول سالهای گذشته با حضور انبوه مؤمنان عزادار حضرت سیدالشهدا علیه السلام در بیت بزرگ احیاگر شعائر حسینی حضرت آیت الله حاج سید صادق حسینی شیرازی مدظله العالی برگزار شد.
موضوع: سخنرانی
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی مرجع ما (پایگاه اطلاع رسانی مراجع شیعه) به نقل از سایت معظم له؛
گردهمایی عظیم عاشورائیان طبق معمول سالهای گذشته با حضور انبوه مؤمنان عزادار حضرت سیدالشهدا علیه السلام در بیت بزرگ احیاگر شعائر حسینی حضرت آیت الله العظمی حاج سید صادق حسینی شیرازی مدظله العالی برگزار شد. در این همایش حسینی، معظم له به مناسبت مطالبی به شرح زیر ایراد فرمودند.
ایشان ابتدا این مصیبت بزرگ را به ساحت مقدس امام زمان ارواحنافداه و تمامی مسلمانان جهان تسلیت و تعزیت گفتند و از خدای متعال مسئلت نمودند که جمع حاضر و دیگر دوستداران اهل بیت علیهم السلام در رکاب امام زمان عجّل الله تعالی فرجه الشریف به خونخواهی حضرت امام حسین علیه السلام برخیزند.
آن گاه در ادامه فرمودند: ابتدا به عنوان وظیفه ی شرعی خود از تمام کسانی که در جای جای دنیا در کشورهای اسلامی و غیر اسلامی همت گمارده، برای تحقق جمله ی بی نظیر امام صادق علیه السلام به ابوبصیر که فرمودند: «اما تحب أن تکون فیمن یسعد فاطمه؛ آیا دوست نداری جزو افرادی باشی که حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام را سعادتمند نموده باشی» دست به کار شده و در حدّ توان و به هر نوعی کارهایی برای برگزاری سوگواری امام حسین علیه السلام انجام داده اند تشکر می کنم و در تمام نمازهای خود برای آنان دعا می کنم.
ایشان در توضیح عبارت فوق افزودند: در تمام عمر خود هرچه خوانده یا شنیده ام، در برابر این سخن بی مانند امام صادق علیه السلام ناچیز است. توجه داشته باشیم که این عبارت نه به معنای رضایت و خشنودی حضرت فاطمه سلام الله علیها که به معنای سعادت ـ به معنای جامع آن ـ نسبت به آن حضرت است.
معظم له افزودند: در این زمینه دست اندرکاران شبکه های ماهواره ای نیز شایسته ی تشکر و قدردانی هستند، چراکه قضیه ی شعائر حضرت سیدالشهدا علیه السلام را به صدها میلیون و حتی ممکن است (من حیث المجموع) به هزاران میلیون انسان در سراسر جهان رسانده باشند، چه این که همین امر، تبلیغ است.
خدای متعال به پیامبرش می فرماید: «..یَا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ؛ ای فرستاده [ی ما] تبلیغ کن» و لفظ تبلیغ در این جا به معنای رساندن است.
یادآوری این مطلب بسیار مهم است و آن این که ماهواره های شیعی در حدّ توان و امکانات خود شعائر مقدس حسینی را به مردم جهان می رسانند و تبلیغ نه تنها مستحب، بلکه ـ بنا به اجماع تمام فقهای اسلام ـ واجب کفایی است و مادامی که (ما فیه الکفایة نباشد واجب عینی) است.
مرجع عالیقدر افزودند: این تبلیغ، تبلیغِ چیزی که رسول خدا صلی الله علیه وآله مکرر برای آن گریستند و تبلیغ ماجرایِی که خدای متعال، پیش از آفرینش آفریدگان برای جبرئیل و فرشتگان بیان فرموده و به وسیله ی جبرئیل برای حضرت آدم علیه السلام بازگفته و ایشان در این مصیبت گریه کرده اند. گریه یکی از شعائر مقدس امام حسین علیه السلام است، آن هم گریه ای که در روایات صحیح ما ـ که در صدور آن از زبان مبارک معصوم علیه السلام شکی نیست که فرمودند: «صرخه (شیون) زدن» یعنی این مرتبه عالیه گریه که با بلندترین (صوت) است.
ایشان در توضیح این لفظ امام علیه السلام، فرمودند: گریه کردن انواعی دارد، بدین معنا که گاهی انسان نشسته است و دلش می سوزد و اشکی از چشمانش جاری می شود. روشن باشد که بر پایه ی روایات صحیح گریه ی بر امام حسین علیه السلام خندق ها (دره ها) یی از آتش دوزخ را خاموش می کند؛ دوزخی که همگان چگونگی آن را شنیده اند و شنیده اید.
مرحوم شیخ مفید رضوان الله تعالی علیه در آخر کتاب الاختصاص(1) خود دو روایت آورده است: یکی در توصیف بهشت و نعمت های آن و دیگری در بیان اوضاع جهنم و عذاب های دردناک آن است. اگر فرصتی یافتید این دو روایت را بخوانید و به هنگام خواندن روایت جهنم بکوشید که نگریید، آیا خواهید توانست؟ خیر.
زجهنم خبری می شنوی *** دستی از دور بر آتش داری
آری، این توصیف ها از بهشت و جهنم از زبان معصوم علیه السلام است و هم از اینان روایت شده است که فرموده اند: «هر کس اوصاف جهنم را بشنود، در شگفتم که چگونه بتواند بخوابد»(2). سخت است کسی روایت جهنم را بخواند و شب را با آرامش به صبح برساند، با این که جهنمی بودنش یقینی نیست، اما هول و هراس این که ـ خدای ناکرده ـ فرجامش جهنمی باشد آرامش را از او می رباید. همین آتش و عذاب نابود کننده، اما به وسیله ی اشک ریختن بر امام حسین علیه السلام خاموش می شود. با این احوال، تنها گریه کافی نیست و چنان که امام معصوم علیه السلام تنها درباره ی امام حسین علیه السلام این لفظ را به کار برده اند مستحب است با صرخه (فریاد و شیون) همراه باشد. در حضور علما، وعاظ و بعضاً مجتهدان این مطلب را عرض می کنم که خود این تبلیغ و رساندن قضیه ی امام حسین علیه السلام به همگان با هر گرایش و دینی وظیفه است و اگر در این زمینه کوتاهی صورت گرفته شما جوانان از این پس در این زمینه فعالیت کنید و با جستجو درخواهید یافت که چه بسیار افراد از علما و نویسندگان و شعرا و متفکران غیر مسلمان به برکت امام حسین علیه السلام شیعه شدند. وانگهی صدها غیر مسلمان برای امام حسین علیه السلام شعر سروده اند. اگر این کار تا دیروز سخت بود امروز آسان و ممکن است. صدها داستان از این مسلمان و شیعه شدگان نقل شده است.
مرجع عالیقدر افزودند: گمان نمی کنم کسی از حاضران آماری تقریبی از مجالس امام حسین علیه السلام داشته باشد یا بتواند ارائه کند. در بیست و چند کشور اروپایی مجلس عزاداری امام حسین علیه السلام فراوان است. عده ای از اعضا و رؤسای هیئات حسینی قبل از دهه و شماری در دهه ی عاشورا نزد من آمده، آمار هیئت های فعال در اروپا را داده، مقدار آن را در شهرهای بزرگ اروپا بیش از صد هیئت می گفتند.
البته در دیگر شهرها و شهرک های اروپا، آمریکا، آفریقا در خاورمیانه و غیرها و در کشورهای اسلامی مجالس بسیاری برای حضرت سیدالشهدا علیه السلام برگزار می شود. شخصی به من گفت: در کشورهای حوزه ی خلیج فارس، خیمه هایی در کنار خیابان برافراشته می شود و در آن مراسم سوگواری سیدالشهدا علیه السلام برگزار می گردد.
پرسیدم: کسی مانع آن ها نمی شود؟
گفت: هیچ کس حق ممانعت ندارد.
ایشان در ادامه فرمودند: از این بابت تشکر می کنم.
معظم له در ادامه خطاب به جوانان فرمودند: شما جوانان کمیته ای 10ـ 20 نفره تشکیل دهید و ـ هرچند برای چند سال آینده ـ آماری از هیئت های حسینی که به صورت هفتگی، دهه، ماهانه و سالانه برگزار می شود تهیه کنید. با وجود امکانات رسانه ای و ارتباطیِ امروز، کار به راحتی پیش خواهد رفت و کاری که ـ مثلاً ـ علامه حلی ها و شیخ مفید ها اگر می توانستند در یک سال انجام دهند امروزه انجام آن طی چند روز امکان پذیر است.
آیت الله العظمی شیرازی فرمودند: فناوری ماهواره ای که تا امروز در اختیار دیگران بوده، شیعیان بهره ی چندانی از آن نداشتند، بحمدالله امروز از آن برخوردارند و بعضاً نیز با عنایت و توجه خاصی از آن برای رساندن پیام امام حسین علیه السلام و عاشورا به جهانیان استفاده می کنند که این نیز بایسته و شایسته ی تشکر و قدردانی است، اما مطلب بایسته ی توجه این است که جوانان شیعه در این زمینه باید غیرتمندانه و با جدیت کار کنند اما از به کار بردن این لفظ، قصد جسارت ندارم، بلکه اظهار سوز دل است. بر کسی پوشیده نیست که در جهان اسلام صدها شبکه ی ماهواره ای به زبان های: فارسی، عربی، انگلیسی و فرانسوی و جز آن فعالیت دارند.
معظم له افزودند: در جهان، وضع به صورتی دیگر است. یکی دو سال گذشته، یکی از کسانی که در شبکه های ماهواره ای کار می کرد می گفت که سه هزار شبکه ی ماهواره ای در دنیا فعال است. شهرهای عراق، ایران و جز آن با وجود چنین گستردگی رسانه ای آیا از مراسم عاشورای امسال گزارش نقل کرده اند. این در حالی است که در گوشه ای از دنیا ـ که نام آن به گوشم نخورده بود ـ ماجرای دعوا و منازعه ی میان دو نفر را یکی از شبکه های خبری جهانی غربی در 24 ساعت، 48 بار به طور خلاصه و مشروح پخش کرد.
این شرایط می طلبد که شما جوانان در قضیه ی امام حسین علیه السلام و معرفی آن به جهانیان غیرت و همت بیشتر به خرج بدهید. به عنوان مثال عزای طویریج باید به جهان معرفی شود. من توفیق دنبال کردن این موارد را ندارم، اما به من گفتند که عزای طویریج امسال قریب چهار ساعت طول کشید که میلیون ها نفر از کارگر، کارمند، وزیر، نماینده، استاندار، فرماندار، عالم، مرجع تقلید، پزشک، مهندس، خبره های اقتصاد، سیاست و علوم دیگر، فرهیخته، نویسنده و روحانی در آن شرکت کردند. از دیرباز نیز وضع به همین منوال بوده است، چراکه از سید بحرالعلوم تا ملا آقا دربندی، امثال شیخ انصاری ها و چنان که خود دیده ام مراجع و مجتهدان در آن شرکت می کردند. این، جریانی شکوهمند است که در روی کره ی زمین همانندی ندارد. وزیری که حاضر نیست دو قدم بدون جوراب راه برود و آن را کسر شأن خود می داند، ولی در این مراسم پای برهنه بر سر و سینه می زند، حسین حسین می گوید و به این کار خود افتخار می کند و البته دیگران و ما نیز آن را برای او افتخار می دانیم.
حضرت آیت الله العظمی شیرازی مدظله العالی فرمودند: جوانان باید همت کنند و عرصه را برای دشمن خالی نگذارند، چون دشمن در صدد نابود کردن شعائر مقدس حسینی است که بخشی به دست خود آنان و بخش دیگری به دست مزدوران و یا فریب خوردگان شان صورت می گیرد.
به تازگی سالخورده مردی تهرانی به نقل از پدرش برای من صحبت می کرد و می گفت: روزگار پهلوی اول (رضا شاه) که عزاداری را منع کرده بود، به خانه ای که در آن روضه برقرار بود حمله کردند حاضران را گرفتند. یک خانم چادری نیز در مجلس حضور داشت که مأموران چادر از سرش برداشته، او را کتک زدند.
آن زن در واکنش به رفتار مأمور ـ یا بهتر است بگوییم «حصب؛ سنگ و هیمه ی» جهنم ـ چیزی می گوید و آن مأمور، بی پروا پاسخ می دهد: اگر زینب هم این جا می بود چادر از سرش بر می داشتم و کتکش می زدم.
با توجه به حقانیّت انکار ناپذیر وعده ی خدا و اراده اش و حقانیت روایات، می بینیم که این موجودات فرجامی جز کیفر الهی و در نهایت دوزخ ندارند؛ چیزی که در تاریخ بسیار ثبت شده است و گستاخی این مأمور، نتیجه ی مزدوری یا فریب خوردگی اش از دشمن بوده و شاید خودش هیچ گونه دشمنی با اهل بیت نداشته است.
حال که 80ـ90 سال از آن روزگار می گذرد شاهد حضور و فعالیت پر شمار هیئت های عزاداری در تهران و دیگر شهرها هستیم. در مقابل از پهلوی و مزدورانش خبری نیست. چرا برخی از این حوادث عبرت نمی گیرند؟ به راستی که جای افسوس دارد. اگر کافرِ ظالم دور از اهل بیت علیهم السلام این کار را بکند، (مثلاً) اما کسی که خود را پیرو اهل بیت علیهم السلام می داند چرا چنین می کند؟
به نظر اینان آیا این همه روایات، کتاب کافی، بحارالانوار، کامل الزیارات و تفسیر امام حسن عسکری علیه السلام همه اش دروغ است؟
معظم له خطاب به جوانان فرمودند: شما جوانان در تبلیغ و رساندن شعائر مقدس حسینی به دنیا از هیچ کاری فروگذار نکنید. ممکن است که همسایه ی خود را ارشاد و تبلیغ کنید و سودی نبخشد، اما همین امر به وسیله ی ماهواره ساکن یک روستا در سی هزار کیلومتر آن طرف تر را هدایت کنید، لذا بکوشید. مسلماً کسی مثل رسول خدا صلی الله علیه وآله سراغ نداریم که از دل سخن بگوید و سخنش گیرا باشد، اما بعضی از اصحاب آن حضرت مدتی طولانی با ایشان مصاحبت داشتند و کمترین بهره ای از وجود حضرتش نبردند، اما در مقابل، بسیاری از ساکنان دوردست ها با شنیدن خبر رسالت حضرت رسول خدا صلی الله علیه وآله ایمان آورده، تابع شدند و ایمان آوردند و هدایتگر شدند. ما هیچ دلیل عقلی، عقلایی و شرعی نداریم مبنی بر این که در امر تبلیغ که ابتدا باید از شهر خود شروع کنیم، سپس به دیگر جاها بپردازیم.
ایشان در ادامه فرمودند: در زمانی که منافقان در نزدیکی رسول خدا صلی الله علیه وآله در مدینه زندگی می کردند، آن حضرت به سران دیگر جاها و شاهان و دیگر اقشار نامه ی دعوت برای پذیرش اسلام می فرستادند و خیلی ها نیز در فاصله های چند هزار کیلومتری هدایت شدند.
خدا گذشتگان را رحمت کند، مرحوم والد ما ـ که خدایش رحمت فرماید ـ در عمل و گفتار پایبند و معتقد بودند که شعائر مقدس حسینی بر دیگر شعائر اسلام گاهی و عند التزاحم (تزاحم اصطلاحی حوزوی است، یعنی دو مورد مطلوب است لکن یکی مقدم است و رجحان دارد) مقدم است.
سالخوردگان ـ که درک کردند نماز جماعت ایشان را در صحن مقدس امام حسین علیه السلام ـ به یاد دارند که مرحوم والد قدس سره، صبح، ظهر و شب در صحن ملکوتی امام حسین علیه السلام نماز جماعت می خواندند. در موسم اربعین حسینی و به دلیل تردد دسته های عزاداری حسینی در صحن امام حسین علیه السلام برای اقامه ی نماز جماعت با تمام فضیلت هایی که دارد، به صحن نمی رفتند و در برابر اصرار مؤمنان برای اقامه ی نماز جماعت می فرمودند: به همین مقدار هم نمی خواهم مزاحم شعائر مقدس حسینی شوم.
آن زمان تعداد دسته های عزادار به این زیادی نبود و البته شبانه روز در تردد بودند. با توجه به این که نماز جماعت از شعائرهای اسلام است، اما ایشان به همین مقدار هم نمی خواستند مزاحم عزاداری باشند.
مرجع عالیقدر افزودند: یک کلمه در سخن امیرالمؤمنین علیه السلام وجود دارد که در حدیث صحیح آمده و شیخ صدوق و علامه مجلسی در بحار و دیگران در جاهای دیگر آورده اند. این کلمه که یک دنیا معنا دارد و درباره ی پیامبران و امامان علیهم السلام آمده است و آن: «اختاره؛ او را برگزید» است. منطوق این کلمه آن است که خدای متعال، رسولان را به اراده ی خود انتخاب کرد و کار را به اکثریت واگذار نکرد. حضرت زهرا سلام الله علیها نیز با همین لفظ برگزیده ی خدا شدند.
امام علی بن ابی طالب علیهماالسلام درباره ی آن دسته از شیعیانی که در راه تبلیغ شعائر اهل بیت علیهم السلام می کوشند همین لفظ را به کار برده اند و در واقع این افراد را در ردیف پیامبران و ائمه علیهم السلام قرار داده اند. به دیگر بیان شمایی که شعائر اهل بیت علیهم السلام و شعائر امام حسین علیه السلام که مهمترین شعائر است را تبلیغ می کنید و می رسانید، در واقع برگزیده ی خدای متعال هستید و او شما را برای این کار انتخاب کرده است.
معظم له فرمودند: یک مطلب را یادآوری می کنم و آن این که در روایت آمده است: «لا یوم کیومک یا ابا عبدالله؛ هیچ روزی چون روز تو ـ ای ابا عبدالله ـ نیست». در این معنا خدای متعال، پیامبران، اهل بیت علیهم السلام نیز عملاً این روایت را ثابت کرده اند و آنچه را که خدای متعال، پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله حضرت زهرا و ائمه ی معصوم علیهم السلام درباره ی شعائر امام حسین علیه السلام فرموده اند، درباره ی موارد دیگر نفرموده اند.
ایشان افزودند: در سراسر دنیا مظلومان فراوانی کشته شده اند، از جمله در جریان یمن به دستور معاویه بیش از سی هزار شیعه کشته شدند که همگی بی گناه بودند. در وقعه ی حرّه نیز طی سه روز حدود یازده هزار نفر کشته شدند و زن و کودک نیز میان کشتگان بودند.
علامه حلی، علامه مجلسی، شیخ عباس قمی و دیگران نوشته اند: مردم مدینه به مسجد پیامبر صلی الله علیه وآله پناه بردند و سپاه یزید ـ که خدای شان لعنت کند ـ وارد مسجد شدند و آن قدر از پناه گرفتگان در مسجد را کشتند که بنا به نقل تاریخ: «حتی وصلت الدماء الی قبر رسول الله؛(3) تا آن که خون ها به قبر رسول الله صلی الله علیه وآله رسید».
مسلماً قبر از سطح زمین بلندتر بوده، حال یک وجب یا بیشتر بوده است. آن سفاکان خون آشام آن قدر مردم بی گناه را ریختند که به سنگ قبر پیامبر صلی الله علیه وآله هم رسید. این ها قطعاً مظلوم بودند. جنایات متوکل، هارون، مروانیان، کشتار زائران امام حسین علیه السلام و جز آن روزهای دردآور بودند، اما فقط درباره ی امام حسین علیه السلام چنین تعبیری آمده است.
برداشت من این است که خدای متعال اراده فرموده است تا روز عاشورا روزی منحصر به فرد باشد. البته فجایع روز عاشورا بی نظیر است، چراکه آن همه مصیبت بر قلب حضرت سیدالشهدا علیه السلام و حضرت زینب سلام الله علیها وارد شده بود. قلب امام حسین علیه السلام توان تحمل آن را داشت، اما قلب حضرت زینب سلام الله علیها این گونه نبود، لذا امام علیه السلام دست خود را بر قلب خواهر گذاشتند و به او آرامش بخشیدند.
خدای متعال پیش از آن که آفرینش را بیافریند و خاندان رسالت نورهایی بودند گرداگرد عرش، منحصر به فرد بود چنین روزی را برای امام حسین علیه السلام مقدر فرموده بود. که به قول علما، آن در مقام ثبوت است و فرموده ی معصوم درباره ی عاشورا مقام اثبات است.
در مقابل دشمنان و آنانی قرار دارند که به اصحاب، شهدا و امام حسین علیه السلام ظلم روا داشتند و حتی کسی که در سپاه دشمن قرار داشت. (در این جا قدری تأمل لازم است) یک نفر اگر به سی هزار نفر اضافه شود، تأثیری بر قدرت و عملکرد آن ها ندارد و اگر کم شود از توانمندی آنان نمی کاهد و اصلاً حضور یا عدم حضور او محسوس نیست، اما وجودش سیاهی لشکر را بیشتر می کند به حساب یک در سی هزار.
ایشان در همین معنا به بیان داستانی تاریخی پرداخته و فرمودند: شخصی که در عاشورا در کربلا حضور داشت در عالم رؤیا رسول خدا را دید و مورد بازخواست ایشان قرار گرفت، لذا گفت: من از میدان جنگ دور بودم و هیچ کاری نکردم.
رسول خدا صلی الله علیه وآله به او فرمودند: «کثرت السواد علی ابنی الحسین؛(4) سیاهی لشکر را بر [ضد] فرزندم حسین زیاد کردی».
با این که یک نفر نسبت به سی هزار نفر در فراوانی سیاهی لشکر تأثیری ندارد اما رسول خدا صلی الله علیه وآله این گونه فرمودند. چهارده قرن از عاشورای سال 61 قمری می گذرد و پیش از آن عاشورایی نبوده است، اما خدای متعال سوگواره ی عاشورا را برای جبرئیل باز می گوید تا آن را برای فرشتگان نقل کند، آن هم هنگامی که نه زمان بوده و نه مکان و نه هیچ آفریده ای زمینی و نه زمین، هیچ کدام وجود نداشت. پس از عاشورای 61 عاشوراها پیاپی آمده و تا ابد خواهد آمد و «لا یوم کیومک یا اباعبدالله» با تمام لوازمش و طرفین آن استمرار خواهد داشت.
ایشان ادامه دادند: بنابراین، انسان سعی کند در جبهه ی حضرت سیدالشهدا علیه السلام یعنی حسینیه ها باشد و در این راه همت کند و زحمت بکشد. البته در این میانه مشکلاتی مالی، بدنی و مشکلات خانوادگی وجود دارد و اصلاً جریان امام حسین علیه السلام محکی است برای مردم؛ عده ای که با رنج و بلا و سختی دیدن، از مقامات بالا برخوردار شوند و عده ای با آزار دادن، بر درکات جهنمی آنان افزوده شود.
چنین به نظر می رسد که بعد از واقعه ی عاشورا تا به امروز، زیارت امام حسین علیه السلام با مشکلات و تنگناها همراه بوده است، چراکه زائران کتک خورده اند و شکنجه شده اند، به بند و زندان گرفتار شده اند، خانه هایشان را بر سر زن و فرزندانشان ویران کرده اند که تمام ظلم تنها و تنها به دلیل رفتن به زیارت حضرت سیدالشهدا علیه السلام بر آنان رفته است.
سپس افزودند: در همین سال های گذشته بعثی ها برگزارکنندگان شعائر امام حسین علیه السلام را با گلوله، موشک و هواپیماهای جنگی مورد حمله قرار دادند. بنا نیست که شعائر مقدس حسینی تهی از مشکلات باشد، بلکه همراه و آمیخته با مشکلات است. البته این بدان معنا نیست که انسان مشکل طلب باشد، بلکه از مشکل نباید فرار کند.
مقام منیع مرجعیت در ادامه در مقام تبیین یک از شعائر حسینی فرمودند: یکی از شعائر مقدس حسینی علیه السلام وجود دارد که در طول برپایی آن حتی یک مورد فوت دیده نشده است که بسیار عجیب است. درباره ی این بخش از شعائر حسینی علمای بزرگی چون آیت الله العظمی سید عبدالحسین شرف الدین و آیت الله شیخ عبدالحسین صادق ـ قدس سرهما ـ و دیگران ده ها کتاب نوشته شده است که یک اثر از آن ها فعلاً نزد من است، به نام «نصرة المظلوم» و نوشته ی علامه بزرگوار شیخ حسن مظفر است. در این کتاب آمده است: «از علما و صلحای متعددی که سالخورده هستند، پرسیدم: در عمر خود هیچ شنیده اید کسی در این بخش از شعائر حسینی مرده باشد؟».
پاسخ منفی بود.
مرحوم کاشف الغطاء که حدود پنجاه سال قبل فوت کرده، در کتاب خود نوشته است: «مدت شصت سال است که این شعیره حسینی را دنبال می کنم، اما نشنیده ام کسی به علت انجام این مراسم حسینی در کربلا، نجف، بصره، ناصریه، بغداد یا جای دیگری مرده باشد».
البته این مراسم در غالب کشورها در تمام قاره های پنجگانه دنیا در روز عاشورا برپا می شود.
چند سال قبل در یکی از کشورهای حوزه ی خلیج اعلامیه منتشر شد مبنی بر این که شخصی در پی انجام این مراسم مُرده است. جوانان غیور قضیه را دنبال کردند و به دروغ بودن آن پی بردند و این که کسی با چنین نامی در آن شهر وجود ندارد و اعلامیه ای هم منتشر کردند. به راستی جعل کننده ی این خبر چه انگیزه ای داشته و آیا می دانسته که در روز قیامت باید جواب خدا و پیامبر صلی الله علیه وآله را بدهد؟ پیامبری که در عالم خواب، چشم سیاهی لشکر را میل آهنی کشید و کور کرد.
این مراسم یک معجزه است، چراکه در عین خونبار بودن حتی یک مورد گزارش واقعی از فوت ناشی از آن وجود ندارد. این در حالی است که در بقیه ی شعائر گاهی فوت بوده، یک مورد مرثیه خوان در حال نوحه سرایی بود که افتاد و جان به جان آفرین سپرد و به بهشت رفت.
کسانی که در برگزاری شعائر حسینی از هر نوع که باشد صدمه ببینند اگر به فرموده ی امام صادق علیه السلام توجه کنند، دیگر نگران نخواهند بود.
امام صادق علیه السلام در روایتی پاداش انواع بلاهایی که بر عزادار امام حسین علیه السلام وارد شده است به تفصیل بیان فرموده اند، از قبیل: زدن و بستن، زخمی شدن، کشته شدن و حتی جاری شدن اولین قطره ی خون کسی که کشته می شود.
این روایت را همگان باید بخوانند، وانگهی حیف است که انسان در این راه صدمه ای نبیند، در مقابل اگر کسی در این راه دچار گرفتاری شد ناراحت نباشد، بلکه باید خوشحال باشد که در لیست صدمه دیدگان در راه امام حسین علیه السلام قرار گرفته است.
ایشان فرمودند: همین دیروز کسی نوشته بود که افرادی که گونه ی خاصی از شعائر حسینی را برگزار می کنند، نماز صبح نمی خوانند!
ما که وکیل نعمت های خدا و عذاب خدا نیستیم، اما روایاتی خوانده و دیده ایم. راستی این نویسنده به چند میلیون انسانی که روز عاشوراءهای سال های متمادی این شعیره مقدسه را انجام داده و نمازخوان هستند تهمت بی نمازی زده است؟ این فرد چه فرجامی دارد و جایش کجاست؟
متأسفانه او آخوند است. شمر هم آخوند بود، مگر معاویه و یزید آخوند نبودند؟ هم نماز جمعه می خواندند و هم موعظه می کردند. به فرموده ی قرآن کریم امام دو قسم است: امام ضلالت که می فرماید: «وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً یَدْعُونَ إِلَی النَّارِ؛ و آنان را پیشوایانی که به سوی آتش میخوانند گردانیدیم».
در واقع امیرالمؤمنین حضرت علی علیه السلام امام هدایت هستند و معاویه امام گمراهی است.
وانگهی اگر کسی نماز نخواند این بخش از شعائر بد می شود؟ اگر از تمام فقهای اسلام بپرسید یکی از آنان این مراسم حسینی را حرام نمی داند به مجرد اینکه شخص نماز نمی خواند. کسی که چنین چیزی را می گوید رساله ی عملیه را بلد نیست.
معظم له افزودند: کسی که در حال نماز به نامحرم نگاه کند، نمازش باطل و حرام نیست، بلکه فعلش حرام است و پاداش نمازش ممکن است از بین برود و واجب نیست نمازش را دوباره بخواند.
شوربختانه یک فرد معمم که با رساله ی عملیه و احکام آشنا نیست به عنوان یک عالم مطلبی نوشته، آن را منتشر می کند. این، امتحان الهی است و یکی از وجوه مظلومیت امام حسین علیه السلام و مفهوم «لا یوم کیومک یا اباعبدالله» است. به هر حال عده ای به این صورت و در این آزمون بالندگی گرفته یا سقوط می کنند.
ایشان ادامه دادند: مرحوم میرزای نائینی قدس سره در جواب هایی که داده همین مثال ها را زده است. بله، ترک نماز بسیار بد و نکوهیده است. شخصی به من می گفت: با خون چگونه نماز می خوانند؟
در آن جا لفظ بیچاره به کار نبردم، ولی این جا می گویم: بیچاره، برو رساله ی عملیه را بخوان تا بدانی که خون قروح و جروح معفو است در نماز؟ و در نماز اشکال ندارد؟
اجماع فقهای اسلام بر این است که اگر قرح و جرح اختیاری باشد یا غیر اختیاری، مسأله اش متفاوت و خون ناشی از غیر این مورد اگر از یک درهم بغلی بیشتر باشد باید آن را شست یا لباس را عوض کرد.
حال اگر سراسر بدن انسان به خون قرح و جرح آلوده باشد، و مقدار واجب سجود ـ که بنابر نظر بعضی فقها به اندازه ی یک ناخن پاک باشد ـ همان کفایت می کند و در مورد سجده، اگر کل پیشانی به خون قرح و جرح آلوده بود، ولی دو طرف پیشانی پاک باشد همان را بر خاک بگذارد.
متأسفانه کسی که رساله نخوانده است به عنوان یک عالم کتاب نوشته، بر خلاف اجماع فتوا می دهد. امام معصوم علیه السلام می فرماید: «المفتی علی شفیر جهنم؛(5) فتوا دهنده بر لبه ی پرتگاه جهنم قرار دارد».
این روایت برای بقال، عطار و امثال آنان نیست، بلکه درباره ی علمای سوء و بد است. پس از به شهادت رسیدن رسول خدا صلی الله علیه وآله نیز هر دو طرف به سختی مورد آزمون قرار گرفتند. حضرت فاطمه ی زهرا سلام الله علیها فرمودند: «با شهادت پیامبر خدا احترام از میان برداشته شد» (وازیلت الحرمة)(6).
با این احوال درباره ی شهادت رسول خدا صلی الله علیه وآله عبارت: «لا یوم کیومک یا رسول الله» نیامده است. گرچه قضیه ی فاجعه بار کربلا نتیجه رخدادهای پس از شهادت رسول خدا صلی الله علیه وآله است.
شهادت امیرالمؤمنین علیه السلام، حضرت زهرا سلام الله علیها، شهادت امام حسن علیه السلام و حضرت موسی بن جعفر علیهماالسلام و شکنجه هایی که در حق ایشان اِعمال شد و آزارهایی که بر خانواده ی ایشان در مدینه تحمیل شد، هیچ کدام به پایه ی عاشورا نمی رسید و چنان عبارتی به خود اختصاص نداد. خانواده ی امام کاظم علیه السلام به دلیل نداشتن ملابس در زمستان در رنج بودند و شب ها نخوابیده، روزها در آفتاب می خوابیدند. مع ذلک در تمام این فجایع گفته نشد «لا یوم کذلک الیوم».
مرجع عالیقدر با توجه دادن به حاضران به استفاده از فرصت موجود برای خدمت به قضیه ی سیدالشهدا علیه السلام فرمودند: شما که با پول، توان بدنی، ابزار علمی به حضرت سیدالشهدا علیه السلام خدمت می کنید قدر این نعمت را بدانید و توجه داشته باشید که مصداق «اختاره» خواهید بود. از خدای متعال می خواهم کسانی که توفیق در این راه را یافته اند، این توفیق را بر آنان مستدام بدارد و بیش از پیش بر توفیقات شان بیفزاید و فراتر این که امتحان شان نکند.
علامه مجلسی در کتاب صلاة بحارالانوار دعای قنوت ها را از جمله یک قنوت از امام حسین علیه السلام آورده که قابل توجه و تأمل است. از ظاهر روایت بر می آید که امام علیه السلام این قنوت را نه تنها در روز عاشورا که قبل از عاشورا نیز می خواندند. ایشان به درگاه خدای متعال عرض می کردند: «وأعذ اولیائک من الإفتتان بی؛(7) و اولیای خود را از آزمون شدن به [خون و جنگ] من پناه ده».
معظم له پرسشگرانه فرمودند: مگر ممکن است که اولیای خدا جهنمی بشوند؟ آری، ممکن است. این، مطلبِ سنگینی است که ـ العیاذ بالله ـ انسان شصت سال از اولیای خداست، اما فرجام کار با سر وارد جهنم بشود. مسلّم این که روایات راست و حیف است که انسان، خود را بد فرجام کند. شما دست دیگران را بگیرید و در مسیر مستقیم قرار دهید و تا آن جا که ممکن است آنان را نصیحت کنید.
حضرت آیت الله العظمی شیرازی مدظله العالی در خاتمه توفیق روز افزون همگان در خدمت به جریان عظیم امام حسین علیه السلام و فعالان در زمینه ی اقامه ی شعائر حسینی را از خدای متعال مسئلت نمودند.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. الاختصاص، باب صفة النار، ص359.
2. نهج البلاغه، خطبه 28.
3. منهاج الکرامة (للعلامة الحلی)، ص83.
4. سید ابن طاووس، در کتاب شریف (اللهوف فی قتلی الطفوف)، ص81.
5. منیة المرید (للشهید الثانی)، ص47.
6. بحارالانوار، ج29، ص228.
7. بحارالانوار، ج82، ص214.