به گزارش روابط عمومی موسسه فهیم، یکصد وهشتاد و چهارمین جلسه نظریه پردازی موسسه فهیم با موضوع "معنا شناسی امامت در آیه ابتلا" با سخنرانی «حجت الاسلام و المسلمین دکتر نجارزادگان» و نقد «دکتر محمد مرادی» و با حضور اساتید، طلاب، دانشجویان و پژوهشگران در محل موسسه فهیم قم برگزار شد.
موضوع: فقهی
معنا شناسی امامت در آیه ابتلا
حجت الاسلام و المسلمین نجارزادگان
موسسه فهیم معنا شناسی امامت مناظره استاد دکتر نجارزادگان، استاد محمد مرادی
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی مرجع ما به نقل از روابط عمومی موسسه فهیم، یکصد وهشتاد و چهارمین جلسه نظریه پردازی موسسه فهیم موضوع "معنا شناسی امامت در آیه ابتلا" با سخنرانی «حجت الاسلام و المسلمین دکتر نجارزادگان» و نقد «دکتر محمد مرادی» و با حضور اساتید، طلاب، دانشجویان و پژوهشگران در محل موسسه فهیم قم برگزار شد.
حجت الاسلام و المسلمین دکتر نجارزادگان در ابتدا با اشاره به معنای امام و ظلم در آیه «إِنِّي جاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِماماً قالَ وَ مِنْ ذُرِّيَّتي قالَ لا يَنالُ عَهْدِي الظَّالِمين» گفت: با توجه به اینکه آیات قرآن همدیگر را تفسیر می کنند این آیه را نیز با آیات دیگر باید بسنجیم.
وی درباره معنای کلمات در آیه گفت: درباره اینکه کلمات در «وَ إِذِ ابْتَلى إِبْراهيمَ رَبُّهُ بِكَلِمات» به چه معناست با همه تشتت کلماتی که در بیان مفسران است دو نظریه عمده وجود دارد اول اینکه؛ این کلمات همان کلماتی است که ما می فهمیم یعنی مجموعه ای از الفاظ و تعالیم که به وسیله آن خداوند حضرت ابراهیم را آزمود.
حجت الاسلام نجارزادگان افزود: در نظریه اول سه دیدگاه وجود دارد؛ اول اینکه در «قال إِنِّي جاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِماماً» امامت سبب و عامل آزمون ابراهیم بود یعنی مقام بلند امامت آزمونی دشوار و به معنای تفویض دین است، دیدگاه دوم این است که؛ کلمات مجموعه دعاهایی است که خدا به حضرت ابراهیم یاد داد. و دیدگاه سوم این است که؛ کلمات حقایق دینی بیرونی است که شامل هجرت حضرت ابراهیم، انداختن در آتش، صبر حضرت ابراهیم و مصداق بارز آن ماجرای ذبح اسماعیل بود.
وی با بیان نکته که در مورد دیدگاه سوم فقط یک روایت مرسل از عیاشی وجود دارد که ذبح اسماعیل را جزء کلمات محسوب کرده است در بیان نظریه دوم گفت: نظریه دوم این است که منظور از کلمات این است که خداوند حضرت ابراهیم را به ده چیز، 5 مورد در راس و 5 مورد در بدن آزمود.
حجت الاسلام نجارزادگان در مورد دیدگاه خود در مورد این آیه گفت: دیدگاه من این است که مصداق امتحان الهی در کلمات، ادامه آیه است و این قول ضعیفی نیست و مدارک و شواهدی در این مورد نیز وجود دارد «فَأَتَمَّهُن» یعنی خداوند به اتمام رسانید و امام بودن در سایر ذریه حضرت ابراهیم هم ادامه دارد به این تفسیر، علامه بلاغی نیز قائل است و بعید نیست که صحیح باشد.
وی تاکید کرد: با همه اختلاف نظرهایی که بین مفسران در معنای کلمات در این آیه وجود دارد آزمون الهی بعد از مقام رسالت برای حضرت ابراهیم بود یعنی حضرت ابراهیم رسول الهی بوده است و هیچ کسی این مطلب را انکار نکرده است.
حجت الاسلام نجارزادگان تصریح کرد: در این آیه، امامت را باید طوری معنا کنیم که در سایر فرزندان حضرت ابراهیم نیز همان معنا صدق کند و اینکه می گویند «حضرت ابراهیم امام انبیا شد» این درست نیست چون با این سخن سایر انبیا ماموم حضرت ابراهیم می شوند نه امام.
وی در ادامه اظهار کرد: اگر امامت را فراتر از رسالت بدانیم باید امامت را به نحوی معنی کنیم که با مفهوم تحلیلی امام، با سایر آیات قرآن در مورد امامت و با روایات این باب هم همسو و هم سنخ باشد.
حجت الاسلام نجارزادگان در مورد شئون و اوامر انبیا گفت: یکبار پیامبر دستوری از طرف وحی مثل «اقیموا الصلاه» صادر می کند در اینجا اطاعت از پیامبر اطاعت از "رسول بما هو رسول" است نه "رسول بما هو امام"، یعنی اطاعت در اینجا انجام حکم خداوند است. و اگر پیامبر بدون وحی نماز را تفسیر می کند این اطاعت رسول است برای نمونه خدا 10 رکعت و پیامبر 7 رکعت نماز را تشریع کرده است در اینجا اطاعت 7 رکعت، اطاعت پیامبر است. یا در روایات داریم که خدا فقط خمر را ولی پیامبر تمام مسکرات را حرام کرده است.
با همه اختلاف نظرهایی که بین مفسران در معنای کلمات در این آیه وجود دارد آزمون الهی بعد از مقام رسالت برای حضرت ابراهیم بود یعنی حضرت ابراهیم رسول الهی بوده است و هیچ کسی این مطلب را انکار نکرده است.
وی ادامه داد: اگر پیامبر در اجرائیات و مدیریت سیاسی ـ اجتماعی حکمی مثل جنگ یا صلح را از طرف خدا بگوید این اطاعت از خداست ولی وحی نیست و پیامبر خود دستور می دهد در اینجا پیامبر امام است نه رسول و اطاعت از امامتِ پیامبر است.
حجت الاسلام نجارزادگان با بیان اینکه اطاعت از پیامبر در دستوراتی مثل «وَ لا تَبْخَسُوا النَّاسَ أَشْياءَهُمْ» اطاعت از حکم عقل است افزود: اگر حضرت ابراهیم به مقام امامت رسید یعنی اینکه امر و نهی حضرت ابراهیم حکم خداست از آیه «وَ لا يُحَرِّمُونَ ما حَرَّمَ اللَّهُ وَ رَسُولُه» می فهمیم که پیامبر نیز می تواند در کنار خداوند چیزی را تشریع کند.
وی خاطرنشان کرد: «علامه طباطبایی» در مورد امامت سخن تازه ای دارند ایشان در مورد «يَهْدُونَ بِأَمْرِنا» در آیه «وَ جَعَلْناهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنا» می فرمایند «يَهْدُونَ بِأَمْرِنا» در حکم تعریف از امام است یعنی وصف در مقام تعریف است و امر همان امری است که در سوره یس آمده «إِنَّما أَمْرُهُ إِذا أَرادَ شَيْئاً أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُون» است یعنی امام در اینجا دیگر ارائه طریق نمی کند، آدرس نمی دهد بلکه با «کن فیکون» و با تصرف قلبی شخص را به مقام می رساند اشکالی که به بیان علامه وارد است این است که این سخن را هیچ روایتی تایید نمی کند و طبق فرمایش علامه، شخص در تصرف قلبیِ امام بر خود، چگونه ماموم می شود؟
موسسه فهیم معنا شناسی امامت مناظره استاد دکتر نجارزادگان استاد محمد مرادی
در ادامه این نشست «استاد دکتر احمد مرادی» در نقد سخنان حجت الاسلام نجارزادگان گفت: بین امکان و وقوع چیزی خلط صورت می گیرد و واقع بودن از اصل حقیقت یک مفهوم دور می شود، گاهی بحث ها ناظر به حل مسئله نیست و تعمق بیش از اندازه در یک موضوع باعث سردرگمی بیشتر می شود نوشته های آقای نجارزادگان طوری است که ایشان در عالم دیگر سیر می کند و به واقعیات زندگی پیامبر(ص) نمی پردازد.
وی ادامه داد: اینکه آقای نجارزادگان می گوید آیه را با آیات دیگر باید بسنجیم این مبنای فوق العاده خوبی است و باید تمام پژوهشها عمیقا با صدر و ذیل آیات بررسی شوند.
دکتر مرادی با بیان اینکه دیدگاه ایشان که امامت غیر از نبوت است به پیش فرض هایی وابسته است که این پیش فرضها مصادره به مطلوب است در ادامه گفت: ضرورتی ندارد که نبوت بعد از امامت باشد غالبا پیامبران امام هم بوده اند نمی شود بین امامت و نبوت تفکیک قائل شد.
وی اظهارداشت: ایشان از چندین نظریه نام بردند که همه اش مخدوش است و سعی کردند تفویض دین را به پیامبر(ص) اهل بیت(ع) و به حضرت ابراهیم ثابت کنند با این گفته مطاع بودن در عرض خداوند با اذن الهی را ثابت کردند نقد من این است که مشکل این است که به قطع می دانیم برخی پیامبران مثل حضرت لوط رسول پیامبر دیگری بوده و لوط می گوید که دستور مرا اطاعت کنید چرا ما هر جا بگوییم پیامبر جز رسانایی چیز دیگر داشته است؟
دکتر مرادی در ادامه نقد خود بر سخنان حجت الاسلام نجارزادگان گفت: در گفتار ایشان عبارت تفویض دین مبهم است به عبارت دیگر عرصه شارعیت پیامبر و امام آیا در طول شارعیت خداست یا خداوند پاره ای از کارها را به پیامبر واگذار کرده است؟
وی افزود: «انی جاعلک للناس» در آیه ابتلا می تواند مثل همان فرازی باشد که در مورد حضرت داود است که خداوند می فرماید «يا داوُدُ إِنَّا جَعَلْناكَ خَليفَةً فِي الْأَرْض».
اگر امامت را فراتر از رسالت بدانیم باید امامت را به نحوی معنی کنیم که با مفهوم تحلیلی امام، با سایر آیات قرآن در مورد امامت و با روایات این باب هم همسو و هم سنخ باشد.
حجت الاسلام نجار زادگان در پاسخ نقدها گفت: من در مورد تفویض دین درباره اهل بیت(ع) کار نکرده ام فقط درمورد پیامبر(ص) کار کردم در مورد پیامبر(ص) روایات متواتر است و هرگز تفویض دین با توحید ربوبی منافاتی ندارد در داستان عبد صالح با حضرت موسی در قرآن، عبد صالح در یک جا می گوید «فَأَرَدْتُ أَنْ أَعيبَها» فعل را به خود نسبت می دهد در جای دیگر می گوید «فَأَرادَ رَبُّك» فعل را به خدا نسبت می دهد و در جمع بندی می گوید «ما فَعَلْتُهُ عَنْ أَمْري» یعنی اراده من از اراده خدا جدا نیست.
وی افزود: زعامت سیاسی ـ اجتماعی قطعا از شئون انبیاست نبی در اداره کلان جامعه یا به وحی نیاز دارد یا خود تصمیم می گیرد اگر خود تصمیم بگیرد این از شئون امامت است ولی اگر وحی باشد حکم خداست. در آیه «اطیعوا الرسول» اطاعت از "رسول بما هو امام" است و در «اولی الامر» که دیدگاه شیعه را اثبات می کند اطاعت از "امام بما هو امام" است نه حرف خدا. در کنار این آیات روایاتی که در این باب وارد شده را نیز باید لحاظ کرد.
حجت الاسلام نجارزادگان ادامه داد: من به آیات قبل نیز تمسک کرده ام و آیه ابتلا را گسیخته از سیاق آیات ندیده ام حضرت ابراهیم قبل از ورود به مکه، نبی و پیامبر بود و خدا دستور می دهد که عرب مکی را نیز تحت پوشش خود قرار بده.
دکتر مرادی در نقدی دیگر بر سخنان حجت الاسلام نجارزادگان گفت: روایات بحث امامت به معنی «مفترض الطاعه» و «تفویض دین» ضعیف هستند و استناد به این روایات درست نیست و ظاهر آیه تاکیدی به رسالت حضرت ابراهیم است و شاهد تاریخی نیست که فرمایش آقای نجار زادگان را شامل شود و تصمیمات شخصی را تحت پوشش قرار دهد.
حجت الاسلام نجار زادگان در پایان در پاسخ به نقدهای دکتر مرادی گفت: از قرآن به آیات زیادی استناد و روایات را به عنوان موید آورده ام و استنادم تنها به روایات نبوده است و این هم باید لحاظ شود که امامت طوری باید معنا شود که در ذریه حضرت ابراهیم هم صدق کند و جمله «انی جاعلک للناس اماما» تاسیس است نه تاکید. یعنی خدا می فرماید هم اکنون من تو را امام قرار دادم و در اینکه ناس مردم مکه باشد یا تمام مردم دنیا هیچ فرقی وجود ندارد.
فهیم