آیت الله مظاهری: درباره امام علی(ع) جفا کرده ایم/ نهجالبلاغه در دانشگاهها و حوزهها تدریس شود
این مرجع تقلید در جلسه درس اخلاق خود ضمن تبریک میلاد امام علی(ع) اظهار داشت: دربارۀ امیرالمؤمنین«سلاماللهعلیه» از سنی و شیعه، بلکه از طرف غیرمسلمان خیلی صحبت شده است.
موضوع: اندیشه
حضرت آیت الله مظاهری می گوید: ما در نهجالبلاغه کم کار کردهایم و باید بگوییم دربارۀ امیرالمؤمنین علی«سلاماللهعلیه» جفا کردهایم. باید نهجالبلاغه در دانشگاهها و در حوزهها، تدریس شود. باید صدا و سیما به جای این فیلمها و به جای این حرفها که نتیجۀ دنیا و آخرت ندارد، لاأقل دو سه ساعت راجع به نهجالبلاغه فیلم و بیان داشته باشد.
به گزارش مرجع ما به نقل از شفقنا، این مرجع تقلید در جلسه درس اخلاق خود ضمن تبریک میلاد امام علی(ع) اظهار داشت: دربارۀ امیرالمؤمنین«سلاماللهعلیه» از سنی و شیعه، بلکه از طرف غیرمسلمان خیلی صحبت شده است. یک افتخار برای تشیّع است که سنّی و شیعه، مسلمان و غیر مسلمان برای امام اولش صحبتهای شیرین و پرمحتوایی کردهاند. جرداق نصرانی دربارهاش کتاب مینویسد و اسم کتاب را «الامام علی صوت العداله الانسانیه» میگذارد. دربارۀ مولی امیرالمؤمنین شعر میگوید و به او میگویند تو نصرانی هستی و باید دربارۀ مسیح شعر بگویی، چرا دربارۀ امام علی شعر میگویی؟ میگوید من عاشق فضیلت هستم و هرچه گشتم سرچشمۀ فضیلت به جز علی کسی را ندیدم.
الحمدلله جامعۀ شیعی دربارۀ ولایت، کتاب از سنی و شیعه زیاد دارد. اگر ما هیچ چیزی دربارۀ تشیع نداشتیم به جز الغدیری که این اواخر علامه امینی«رضواناللهتعالیعلیه» به ما داده است، بس بود. دوازده جلد کتاب از دیگران دربارۀ تشیع و دربارۀ علی«سلاماللهعلیه» است. اما مولا امیرالمؤمنین خصوصیاتی دارد که احدی جز مولا امیرالمؤمنین این خصوصیات را ندارد، حتی پیغمبر اکرم«صلیاللهعلیهوآلهوسلّم» و پیغمبر اکرم نیز به این خصوصیات مینازند.
اول خصوصیت مولا امیرالمؤمنین«سلاماللهعلیه»، قانون وراثت ایشان است. حضرت أبیطالب«علیهالسّلام» پدر مولا امیرالمؤمنین برای اسلام خیلی زحمت کشید. آن سیزده سال در مکه اگر ابیطالب نبود، معلوم نبود اسلام باقی بماند. درایت حضرت أبیطالب و آن طرفداری حضرت أبیطالب موجب شد که پیغمبر اکرم«صلیاللهعلیهوآلهوسلّم» مثل شعب أبیطالب را پشت سر بگذارد. فاطمه بنت اسد یک مادر خوبی برای پیغمبر اکرم است؛ چنانکه یک مادر خوبی برای امیرالمؤمنین علی«سلاماللهعلیه» است. باید بگوییم حضرت ابیطالب و فاطمه بنت اسد پدر و مادری برای پیغمبر اکرم«صلیاللهعلیهوآلهوسلّم» و برای امیرالمؤمنین«سلاماللهعلیه» هستند. لذا از نظر قانون وراثت، مولا امیرالمؤمنین همتا ندارد. نمیتوانید در عالم وجود تایی پیدا کنید مثل قانون وراثت مولا امیرالمؤمنین علی«سلاماللهعلیه». معلمی دارد مثل پیغمبر اکرم. امیرالمؤمنین در نهجالبلاغه میفرمایند: من مثل بچه به دنبال مادر، به دنبال پیغمبر اکرم میدویدم. پیغمبر اکرم او را در غار حرا تربیت الهی کردند. به اندازهای که پیغمبر اکرم به امیرالمؤمنین میفرمایند:
«إِنَّکَ تَسْمَعُ مَا أَسْمَعُ وَ تَرَى مَا أَرَى»[۱]؛ آنچه میبینم، میبینی و آنچه میشنوم، میشنوی. و این معلم اخلاق در عالم وجود تک است. معلم اخلاقی که از همان کودکی بود. از همان وقتی که از خانۀ کعبه بیرون آمد، پیغمبر اکرم او را گرفتند و اجازه گرفتند که تربیت او با پیغمبر اکرم باشد و از همان روز اول این نوزاد را تربیت کردند تا رسید به آنجا که پیغمبر اکرم از دنیا رفتند و او به جای پیغمبر اکرم نشست. این نیز تک است و معلم اخلاقی اینگونه نداریم که از طرف خدا زیر نظر پیغمبر اکرم باشد.
از نظر ستایش هم نداریم و حتی روی پیغمبر اکرم دوست و دشمن اینقدر ستایش نکردهاند. ائمۀ طاهرین کلّهم نورٌ واحد هستند، اما این ستایشها از دوست و دشمن و از مسلمان و غیرمسلمان هست و کتابهای سنّیها پر است از این ستایشها. شاید بتوان گفت این احقاق الحق که الان سی چهل جلد است، نصف بیشتر آن ستایشهای سنّیها دربارۀ امیرالمؤمنین علی«سلاماللهعلیه» است. شبهای پیشاور که فارسی است و تاییدی از طرف مولی امیرالمؤمنین است و کتاب پرمحتوا و ارزنده است و از اول تاآخرش ستایش مولی امیرالمؤمنین به طور اصولی از طرف سنّیهاست. شبهای پیشاور مثل الغدیر است و یک روایت از ما ندارد، بلکه همه از سنّیهاست. عمر در وقتی که میخواست از دنیا برود، خلافت را به شورا گذاشت. شش نفر را جمع کرد برای اینکه یکی از اینها برای خلافت انتخاب شود. الان نمیخواهم بحث سیاسی کنم و اینکه ابن ابی الحدید معتزلی چه گفته، اما این ابن ابی الحدید سنّی است و بیست جلد کتاب دربارۀ نهجالبلاغه نوشته است. عمر برای هرکدام از این شش نفر عیب بزرگی درست کرد، اما رو کرد به مولا امیرالمؤمنین«سلاماللهعلیه» و یک روایت از پیغمبر اکرم«صلیاللهعلیهوآلهوسلّم» خواند: «فَوَ اللَّهِ لَوْ وُزِنَ إِیمَانُکَ بِإِیمَانِ أَهْلِ الْأَرْضِ لَرَجَحَهُمْ»[۲]. گفت: یا علی! اگر ایمان تو را مقایسه کنند با ایمان عالم، یعنی عالم ناسوت و عالم ملکوت، آنگاه ایمان تو از همۀ آن ایمانها برتر میشود. تو تک هستی و عالم وجود یک طرف و ایمان تو یک طرف باشد، ایمان تو از همۀ آنها برتر است.
ما در نهجالبلاغه کم کار کردهایم و باید بگوییم دربارۀ امیرالمؤمنین علی«سلاماللهعلیه» جفا کردهایم. باید نهجالبلاغه در دانشگاهها و در حوزهها، تدریس شود. باید صدا و سیما به جای این فیلمها و به جای این حرفها که نتیجۀ دنیا و آخرت ندارد، لاأقل دو سه ساعت راجع به نهجالبلاغه فیلم و بیان داشته باشد. سنّیها میگویند: نهجالبلاغه «دون کلام الخالق و فوق کلام المخلوقین»[۳] است. قرآن را کنار بگذارید، مثل نهجالبلاغه نمیتوانید پیدا کنید. نهجالبلاغه خیلی بالاست.
خصوصیات امیرالمؤمنین«سلاماللهعلیه» بسیار است. از این خصوصیات یک ماه یادو ماه یا یک سال یا دو سال هم صحبت کنیم تمام نمیشود. امّا خصوصیتی هست که خیلی بالاست و جداً شیعه باید به آن افتخار کند و آن مولود کعبهبودن است. سمت خیلی بالاست و مثل روز دلالت میکند بر امامت علی«سلاماللهعلیه». مادر امیرالمؤمنین«سلاماللهعلیه» آمدند برای طواف و من میگویم به زایشگاه آمد. طواف میکرد و منتظر بود در زایشگاه بازشود. دیوار کعبه شکافته شد و فاطمه بنت اسد وارد خانۀ خدا شد. آنگاه دیوار به هم آمد. مولا امیرالمؤمنین را زائید و غذای عالم ملکوت خورد و با خدا صحبت کرد و اسم علی را خدا به نام علی گذاشت و او را مرخص کردند.[۴] بعد از سه روز که همه جمع شده بودند، برای اینکه در این سه روز خیلی تلاش کردند قفل را بشکنند، اما نشد، یعنی خدا نخواست و بالاخره همه جمع شده بودند و ناگهان دیوار شکافته شد و در زایشگاه باز شد. فاطمه بنت اسد با این پارۀ ماه در میان جمعیت آمد. حضرت أبیطالب اول آمد و بچهاش را بوسید و نوبت به پیغمبر رسید. چشمهای مبارک علی بر هم بود و تا اینکه او را به پیغمبر اکرم دادند چشمها را باز کرد و گفت سلامٌ علیکم. خیلی از کسانی که اصلاً اسلام ندارند، مولود کعبهبودن را قبول دارند. در آن زمان سلام علیکم نبود، بلکه میگفتند: صبح شما بخیر. بالاخره چشمها را در صورت پیغمبراکرم بازکرد و قرآن خواند. قرآن در آن زمان نازل نشده بود و پیغمبر اکرم مبعوث به رسالت نشده بودند، اما امیرالمؤمنین سورۀ مؤمنون را خواندند[۵]:
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ ، قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ ، الَّذینَ هُمْ فی صَلاتِهِمْ خاشِعُونَ ، وَ الَّذینَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ…»[۶]
رستگاری فقط برای کسی است که با نماز جداً سر و کار داشته باشد و خضوع در نماز داشته باشد و از کارها و حرفهای بیهوده پرهیز کند. قانون مواسات و قانون برادری و به فکر دیگران بودن در عمق جان او باشد. عفت و عصمت داشته باشد. بعد پیغمبر اکرم اجازه گرفتند از فاطمه بنت اسد و از حضرت ابیطالب که تربیت این بچه با پیغمبر اکرم باشد. البته پیغمبر اکرم در خانۀ حضرت ابیطالب بودند چون پدر ایشان و مادر ایشان در کودکی فوت شده بودند و حضرت ابیطالب و فاطمه بنت اسد مادر و پدر تربیتی بودند. لذا اجازه گرفت که تربیت این بچه از پیغمبر اکرم باشد و پیغمبر اکرم حتّی در وقتی که درمیان مردم بود، انگشت مبارک را در دهان مولا امیرالمؤمنین گذاشت و امیرالمؤمنین خوردند غذایی را که در عالم ملکوت در خانۀ خدا میخوردند.
این خیلی فخر و افتخار برای ماست، امّا متأسّفانه ما به این امتیازها بها نمیدهیم، حتّی روحانیت و حتی دانشگاهها. الحمدلله کار فرهنگی روی مولا امیرالمؤمنین زیاد شده است. عبقات سی چهل جلد کتاب است. میرحامد حسین از ایران به هندوستان رفت و این عبقات را نوشت و این عبقات خیلی بالاست و خیلی افتخاراست، لذا تک کاری اما پرکاری بوده است. تک کاری اما با لطف امیرالمؤمنین علی«سلاماللهعلیه» بوده است و غنای عجیبی راجع به فضایل امیرالمؤمنین علی«سلاماللهعلیه» نوشته شده است. معمولاً شیعه و اما سنّیها هم روایات زیادی نقل کردهاند و در صحاح ستّه صدها روایت در فضایل امیرالمؤمنین علی«سلاماللهعلیه» است. آنها هم کار کردهاند. غیر مسلمانان هم راجع به امیرالمؤمنین«سلاماللهعلیه»، وقتی که میخواستهاند بگویند من ملاّ هستم و من تاریخ بلد هستم و من میتوانم راجع به یک مرد خداصحبت کنم، کتاب نوشتهاند و خیلی کتاب از نصرانیها و از کسانی که اسلام و تشیع قبول ندارند، دربارۀ امیرالمؤمنین نوشته شده است. اما ما کوتاه آمدهایم و قدر مولا امیرالمؤمنین«سلاماللهعلیه» را نمیدانیم و این جفایی است که ما راجع به امیرالمؤمنین علی«سلاماللهعلیه» داریم. لذا من از طرف شما عزیزان از امیرالمؤمنین«سلاماللهعلیه» عذرخواهی میکنم که میدانیم دربارۀ شما کوتاهی کردهایم، اما به آقایی شما امید داریم که دم مرگ بیایید و خندان قبض روح ما بشود و ما در خدمت شما و زیر پرچم شما در وادی السلام در عالم برزخ باشیم و عالم برزخ را بگذرانیم و بعد زیر لوای حمد از آب کوثر که حقیقت زهراست، بنوشیم و انشاءالله شما ما را به بهشت ببرید. به امید آن روز.
[۱]. نهج البلاغه، خطبه ۱۹۲٫
[۲]. نهج الحق، ص ۲۸۷ و نیز ر.ک: الأمالى (للطوسى)، ص ۵۷۵؛ مناقب آل أبى طالب، ج ۲، ص ۳۷۰؛ تاریخ مدینه دمشق، ج ۴۲، ص ۳۴۱؛ المناقب (للخوارزمى)، ص ۱۳۰؛ الریاض النضره، ج ۳، ص ۱۸۱؛ نزهه المجالس، ج ۲، ص ۲۰۷؛ کفایه الطالب، ص ۲۵۸٫
[۳]. شرح نهج البلاغه ابنابیالحدید، ج۱، ص ۲۴٫
[۴]. امالی الصدوق، ص ۱۳۳٫
[۵]. امالی الطوسی، ص ۷۰۸٫
[۶]. المومنون، ۱تا۳: «به نام خداوند رحمتگر مهربان به راستى که مؤمنان رستگار شدند، همانان که در نمازشان فروتنند، و آنان که از بیهوده رویگردانند»