سخن از بزرگمردی است که در یکی از حساسترین شرایط تاریخ ایران چون شهاب شکافنده، سینه تاریکی و جهل را در ایران درید و پرتوی انوار وجودی او پس از سالها همچنان بر تارک این خاک میدرخشد.
موضوع: حوزه
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی مرجع ما به نقل از خبرگزاری حوزه، آیتاللهالعظمی حاج آقا حسین بروجردی، پس از رحلت مراجع ثلاث قم، سکان مرجعیت شیعه را به دست گرفت و با نگاهی نو، سنگ بنای نظام جدید حوزه را پایهگذاری کرد و 54 سال پیش پس از عمری مجاهدت و پشتیبانی از مکتب پیامبر و اهلبیت (ع) عالم تشیع را به سوگ نشاند.
در آستانه سالروز رحلت آن مرجع بزرگ، خاطرات آیتاللهالعظمی سبحانی را منتشر میکند.
* از سلاله امام حسن مجتبی(ع)
آیتالله بروجردی از سادات طباطبایی بروجردی است و با سیواسطه به دومین پیشوای شیعیان حضرت حسنبنعلی(ع) میرسد و نیز نواده دختری مجلسی اول به شمار میرود.
* اطاعت از امر پدر/ ترقی روز افزون
هنگامی که سید حسین در اصفهان به تحصیل اشتغال داشت از سوی پدر به بروجرد احضار شد و بر خلاف گمان خود متوجه نشد که پدر، مقدمات ازدواج او را فراهم نموده است، از این پیشامد اندهگین میشود و چون پدر علت اندوه و تاثر او را میپرسد میگوید که من با خاطری آسوده و جدیت بسیار، سرگرم کسب دانش بودم، ولی اکنون بیم دارم که تاهل، مانع رسیدن من به مقصدم شود.
پدر به وی میگوید: فرزندم این را بدان که اگر به دستور پدرت رفتار کنی، امید است که خداوند به تو توفیق دهد تا به ترقیات مهمی نایل شوی.
* مطالعه تا سپیدهدم
ایشان از علوم و فنون متداول بهرههای کافی داشته و به خوبی قدر علم را میدانستهاند و چنان با نشاط تحصیل میکرد که بعضی شبها تا سپیده دم سرگرم مطالعه بودند.
* احترام استاد به شاگرد
هنگامی که سید حسین جوان، وارد حوزه علمیه نجف اشرف شد، در حلقه درس آیتالله آخوند ملا محمد کاظم خراسانی مصنف کفایةالاصول وارد شد، در روز نخست متوجه می شود که بیش از یکهزار و دویست عالم و فاضل، پای درس آخوند خراسانی حضوردارند و کسی جوانتر از او نیست، هنگامی که استاد شروع به تدریس میکند، اشکالی به نظرش خطور میکند ولی مهابت آخوند خراسانی، مانع از طرح اشکالی از سوی سید حسین میشود اما چند روز بعد در مجلس غیر رسمی اشکال خود را مطرح میکند که مناظره علمی و پرسش و پاسخ در بین آنان صورت میگیرد؛ از آن به بعد سید حسین جوان، مورد احترام استاد خود قرار میگیرد و هرگاه در درس، اشکالی از سوی آیتالله بروجردی صورت میگرفت، مرحوم آخوند با دقت به آن گوش فرا میدادند و در احترام و تکریم شاگرد خود کوتاهی نمیکرد.
* شیفتگی پروفسور فرانسوی به آیتاللهالعظمی بروجردی
پروفسور موریس متخصص بیماریهای قلبی که برای معالجه آیتالله بروجردی از پاریس به قم آمده بود، تحت تاثیر جذبه معنوی آن مرد بزرگ قرار گرفته بود که به اعتراف خودش هیچ مقام روحانی او را اینقدر تحت تاثیر قرار نداده بود.
* آزاداندیشی و مناظرات علمی
آیتالله فقید مخصوصا در بحثهای علمیه بسیار (آزادمنش) بود، هنگامی که مسالهای را عنوان میفرمود با کمال بیطرفی اقوال و نظرات مختلف علمای بزرگ را در آن مساله با استدلالات آنها، کاملا تشریح میکرد، و آنچه در تایید هر یک از نظرات و استدلالات ممکن بود بیان میفرمود؛ بهطوری که غالبا شاگردان قبل از اتمام مساله نمیتوانستند بفهمند نظر آیتالله موافق کدام یک از اقوال مساله است حتی در پارهای از اوقات تمام گفتگوها و بحثهای لازم و احتمالات مختلف را در مساله مورد بحث بیان گرده و از آن میگذشتند به طوریکه نظر نهایی ایشان در موافقت با یکی از اقوال روشن نمیگردید، آیتالله فقید با این روش فضلا و شاگردان بحث خود را در یک محیط آزاد علمی و فکری قرار میدادند، تا آنها نیز بتوانند ابتکار خود را به کار انداخته و در کمال آزادی، هر نظری به فکر آنها نزدیکتر به حقیقت است را انتخاب کنند، آیتالله بروجردی هرگز عقیده و نظریه علمی خود را بر دیگری تحمیل نمیکرد؛ این یکی از امتیازات درس آن مرد بزرگ بود.
* رفع خستگی مطالعه با مطالعه
آیتالله العظمی بروجردی عشق و علاقه وافری به تربیت شاگردان خود داشت و با انواع وسایل تا آنجا که شرایط اجازه میداد، آنها را تشویق میکرد، و چون خودشان از مطالعه بسیار لذت میبرد، لذا میگفتند(هیچگاه از مطالعات علمی خسته نمیشود، بلکه هر گاه از کارهای زیاد خسته شوم خستگی خود را با مطالعه رفع میکنم) لذا تا آخر عمر مقدار زیاد از وقتشان صرف مطالعه میشد و خودشان میگفتند: در دوران جوانی گاه میشد که شبها چنان گرم مطالعه میشدم که یک وقت متوجه میشدم صبح طلوع کرده است. کسانی که با ایشان معاشرت زیاد اشتهاند نقل میکنند که آیتالله نوعا از نیمههای شب بیدار میشدند و مشغول مطالعه و عبادت بودند، و این روش را تا آخر عمر داشتند.
* خلوت در کتابخانه
عشق و علاقه آیتالله به مطالب کتب علمی به اندازهای بود که تا اواخر همر پربرکشتان که زعامت شیعیان دنیا با ایشان بود و همواره اشتغالات زیادی از قبیل پاسخ به «استفتائات» و سوالاتی که درباره مسایل دینی از نقاط مختلف جهان به دفتر ایشان میرسید، رسیدگی به سایر نامهها و تلگرافات، رفع احتیاجات حوزههای علمیه، رسیدگی به کارها و حوائج مردم، را نیز در دستور کار خود داشتند و با آن کبر سن و ضعف مزاج، معذلک در شبانه روز چند ساعت را خلوت کرده و در کتابخانه مشغول مطالعه و تکمیل نوشتههای علمی خود بودند.
* قدرت حافظه
آیتالله العظمی بروجردی دارای حافظهای فوقالعاده بودند، قریب نصف قرآن را حفظ داشتند و در بعضی اوقات مخصوصا قبل از افطار در ایام ماه مبارک رمضان قرآن را از حفظ تلاوت میکردند؛ بسا میشد شخصی را در یک مجلس دیده بودند و چند سال بعد که مجددا ایشان را میدیدند با آن همه مراجعاتی که از اشخاص مختلف به ایشان میشد، فورا تطبیق مینمودند.
* تفقد از بازماندگان علما
آیتالله فقید نسبت به خاندانهای علمی اهمیت زیادی قائل میشدند، هر یک از مراجع و بزرگان علما که در زمان ایشان فوت میکردند قرض شخصی یا غیر شخصی که در ذمه ایشان بود، همه را متعهد شده و میپرداختند. مثلا دیون زیادی که از مرحوم آیتاللهالعظمی سید ابوالحسن اصفهانی و آیتالله العظمی آقای حاج آقا حسین قمی باقی مانده بود همه را رسیدگی کرده و پرداختند، با بازماندگان آیات و حجج اسلام طوری رفتار میکردند که وفات سرپرست بزرگ خاندان خود را احساس نکنند، همواره آنها را تفقد و نوازش مینمودند.
توجه ایشان تنها به حوزه علمیه قم نبود، بلکه نسبت به تمام حوزههای علمی به خصوص حوزه علمیه نجف اشرف نیز نظر داشتند و برای طلاب غالب حوزههای علمی شهریه تعیین کرده بودند.
* توجه به گسترش اسلام
آیتالله بروجردی علاقه خاصی به پیشرفت اسلام در کشورهای غیر اسلامی مخصوصا کشورهای اروپایی و آمریکا داشتند و میگفتند که اگر تعلیمات عالی اسلام و مکتب تشیع بهصورت خوبی در میان مردم این کشورها انتشار یابد، به زودی شیفته این تعلیمات گرانبها شده و با آغوش باز از اسلام استقبال میکنند.
* اعزام نماینده به کشورهای اروپایی و آمریکا
ایشان نمایندگانی را به آمریکا و اروپا فرستادند، افرادی مثل آقای حایری نماینده آیتالله العظمی بروجردی در آمریکا، و دانشمند معظم آقای محققی نماینده ایشان در اروپا.