صفحه اول  اخبار اندیشه آخرین استفتائات آثار فقهی مرجع استخاره تماس با ما درباره ما
مرجع ما پایگاه اطلاع رسانی مراجع شیعه http://marjaema.com
مطالب مهم
تبلیغات
اخبار
اوقات شرعی
اخبار حوزه و دانشگاه
» تأکید نماینده مجلس بر اجرای قوانین حوزه زنان
» گزارش تصویری از مراسم عزاداری و سوگواری شهادت حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)
» پیکر آیت الله موسوی اردبیلی در حرم مطهر حضرت معصومه (س) به خاک سپرده شد
» بیانیه حضرت آیت الله مکارم شیرازی در پی حکم اخیر شیخ الازهر: کشتار غیر مسلمین در هر کجای دنیا شدیداً محکوم است
صفحه اول  >> اندیشه >>
مرجع ما |   «ویژگی ها و مقامات صاحب الزمان» درسخنان حضرت آیت الله وحید خراسانی
بازدید این صفحه: 5362          تاریخ انتشار: 1395/3/2 ساعت: 06:54:06
  «ویژگی ها و مقامات صاحب الزمان» درسخنان حضرت آیت الله وحید خراسانی

حضرت آیت الله وحید خراسانی گفت: هر ظرفی ارزشش وابسته به مظروف است. شب نیمه شعبان، ظرف وجود کسی است و میلاد مسعودی است که لایدرک ولا یوصف.

موضوع: اندیشه

 

حضرت آیت الله العظمی وحید خراسانی گفت: هر ظرفی ارزشش وابسته به مظروف است. شب نیمه شعبان، ظرف وجود کسی است و میلاد مسعودی است که لایدرک ولا یوصف. افسوس که عمر گذشت و ما نفهمیدیم، نرسیدیم. عقل مبهوت و حیران است در شخصیت انسانی که دو کلمه در شأن او هست: کلمه اول: المنتهی… المنتهی إلیه مواریث الأنبیاء ولدیه موجود آثار الأصفیاء. شرح این دو کلمه از عهده احدی برنمی‌‌آید.

به گزارش مرجع ما به نقل از شفقنا، این مرجع تقلید در درس خارج اصول خود در مسجد اعظم با اشاره به شب نیمه شیعبان اظهار داشت: ارزش هرظرفی وابسته به مظروف است؛ شب نیمه شعبان ظرف وجود کسی است و میلاد مسعودی که لایدرک ولا یوصف.

او افزود: افسوس که عمر گذشت و ما نفهمیدیم، نرسیدیم. عقل مبهوت و حیران است در شخصیت انسانی که دو کلمه در شان اوست، کلمه اول المنتهی الیه مواریث الانبیا و لدیه مولود آثار الاصفیا.

شرح این دو کلمه از عهده احدی بر نمی آید؛ کلمه اولی المنتهی الیه مواریث الانبیا؛ میراث انبیا چیست؟ اول، آدم. نص قرآن این است و علّم آدم اسماء کلّها؛ این یک ارث است.

به گزارش مرجع ما به نقل از شفقنا،متن کامل سخنان آیت الله وحید خراسانی در پی می آید:

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی سیدنا محمد و آله الطاهرین سیما بقیه الله فی الارضین و اللعن علی اعدائهم الی یوم الدین

 

نزد امام زمان علیه السلام میراث تمام انبیاست

اللهم بحق لیلتنا هذه و مولودها. امشب چه شبی است؟! هر ظرفی ارزشش وابسته به مظروف است. شب نیمه شعبان، ظرف وجود کسی است و میلاد مسعودی است که لایدرک ولا یوصف. افسوس که عمر گذشت و ما نفهمیدیم، نرسیدیم. عقل مبهوت و حیران است در شخصیت انسانی که دو کلمه در شأن او هست: کلمه اول: المنتهی… المنتهی إلیه مواریث الأنبیاء ولدیه موجود آثار الأصفیاء. شرح این دو کلمه از عهده احدی برنمی‌‌آید.

کلمه اولی: المنتهی إلیه مواریث الأنبیاء . میراث انبیاء چیست؟

اول آدم: نص قرآن این است وعلم آدم الأسماء کلها . این یک ارث است. ارث دوم آنچه در نوح و سفینه نوح است ، همه نزد اوست. وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِیمَ رَبُّهُ بِکَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّی جَاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِمَامًا. آن کلمات همه در سینه اوست. وَنَادَیْنَاهُ مِنْ جَانِبِ الطُّورِ الْأَیْمَنِ وَقَرَّبْنَاهُ نَجِیًّا. همچو کسی شد کلیم الله ، هم سخن با الله. بعد نمود به او مقامات حجه بن الحسن را. آرزو کرد که خدایا به من هم بده. خطاب آمد: تو کجا و او کجا؟! این است امام زمان. وظیفه همه شما معرفت اوست و شناساندن او.

عیسی بن مریم آرزو کرد که زنده بماند، پشت سر او نماز بخواند. به اتفاق عامه و خاصه: من أمّ قوما وفیهم أفضل منه لا یزال أمرهم إلی سفال . وقتی ظهور کند افتخار عیسی بن مریم، کسی که کلمه الله، روح الله، و نفخت فیه من روحی؛ کسی که در گهواره قال انی عبد الله آتانی الکتاب وجعلنی نبیا ، همچو کسی تمام شرفش این است که اول مأموم این امام است و علمدار لشکر اوست.

 

ویژگی ها و مقامات حضرت صاحب الزمان علیه السلام

عقل مبهوت است. تمام انبیاء از آدم تا خاتم، تمام اوصیاء از هبه الله شیث تا ابا محمد الحسن بن العلی العسکری، همه شان دو حرف از علم آورده اند اما او یکنفر، ۲۸ حرف می‌‌آورد. دست بر سرها می‌ گذارد، هر سری از زیر دست او بیرون برود، عقل چهل نفر را پیدا می‌کند. این برکت دست اوست.

نص قرآن است: وأشرقت الأرض بنور ربها . تفسیر معتبر از امام معصوم این است: آن نور رب که اشراق شد بر ارض، فرزند من حجه بن الحسن العسکری است.

این مقام چه مقامی است؟! عامه و خاصه این روایت را نقل کرده‌اند: – بهشت کجاست؟ مرکز جمال و کمال است. در جنات خلد که خدا بالاتر از جمال یوسف به اهل بهشت می‌دهد، اما همه جمال ها این جا محو است- المهدی… المهدی طاووس أهل الجنه. در بهشتی که از آدم تا خاتم است، از امیرالمؤمنین تا حسن بن علی عسکری، طاووس بهشت صاحب العصر است. عقل این جا وامانده است.

امشب به دنیا آمد. چه شبی؟! چه کسی؟! شیخ طوسی در مصباح المتهجد این دعا را برای امشب ذکر می‌کند: اللهم بحق لیلتنا هذه و مولودها. چه مولودی!!! به حال سجده ولادتش. در سجده، یک جمله گفت، ختم کرد کلام را، آن جمله این است: وتمت کلمه ربک صدقا وعدلا. به بازویش خدا این بازوبند را نوشت: وتمت کلمه ربک صدقا وعدلا.

همه کمالات بشر از آدم تا خاتم منتهی می‌شود به دو کلمه. برای روح، صدق، علم ؛ برای جسم، عدل. عقل حیران است در این جمله که صدق و عدل تمام انبیا، از آدم تا خاتم، تمام ائمه و اوصیا، از شیث تا امام یازدهم، همه تمام نشد، فقط در وجود او ، تمت کلمه ربک. شرح این آیه فراتر از این اوقات است. کلمه رب چیست؟ همان کلمه که از آن کلمه مسیح جلوه کرد و کلیم، تجلی و خلیل ، ظهر و نجی ظاهر شد، همان کلمه امشب تمام شد. وتمت کلمه ربک این است.

یک آیه بس است. یک حدیث کافی است. اما اهلش باید غور کنند. آیه چیست؟ وأشرقت الأرض بنور ربها. حجت خدا فرمود: آن نور رب که زمین به او اشراق شد، حجت بن الحسن است.

در دعای امشب که شیخ الطائفه در مصباح ذکر می‌کند، دو تا کلمه است اما چه دو کلمه ای! این جا کمیت علم و عقل لنگ است. در او دو چیز از خاتم جمع شده: اسم و کنیه رسول خدا برای احدی حتی ائمه هدی جمع نمی‌شود، منحصرا در این مولود امشب، هم اسم خاتم، هم کنیه او، به تسمیه خود خاتم جمع شده. فرمود: فرزند من می‌آید سمیّی. هم نام من است، هم کنیه من است، خَلق من در اوست، خُلق من در اوست.

اما مهمتر از همه… قرآن را بخوانید تأمل کنید: جعل الشمس ضیاءا والقمر نورا . در خورشید ضیاء است، در ماه نور است. اما نور قمر کجا! ضیاء شمس کجا! نور خدا کجا! ضیاء خدا کجا! این است امام زمان: نور الله المتألق وضیاء الله المشرق . هم نور خداست اما نور اللهی که متألقٌ ،هم ضیاء خدا اما ضیاء اللهی که مشرق. که شرح این دو جمله ان شاء الله در فرصت دیگر.

کجا این اوقات مجال ذکر مقامات اوست؟ نور الله المتألق وضیاء الله المشرق. این نص کلام خداست. هم ماه است هم خورشید اما نه ماه آسمان نه خورشید فلک؛ ماه خدا، خورشید خدا. این است ولی عصر. کیست که او را بشناسد؟ کدام عقل است دستش به دامن مقام او برسد.

 

توجه خاص امام زمان علیه السلام به زیارت حضرت سیدالشهدا علیه السلام

خوشا به حال آن‌ها که مورد عنایت او واقع شدند. نعلبندی در اصفهان زندگی می‌‌کرد. بیست و پنج مرتبه در آن زمان رفت به کربلا روز عرفه. بعد از این تصفیه سفر بیست و پنجم این نعلبند می رفت، یک مسافری هم از یزد راهی کربلا بود، با این مرد نعلبند اصفهان رفیق راه شد. بین راه مریض شد. این مرد متحیر ماند: بگذارمش؟ چگونه جواب سید الشهداء را بدهم، ببرمش؟ چگونه با این حال برسانمش. در این تأمل و تفکر بود زائر یزدی فوت شد. هنگام مرگ وصیت کرد، گفت: مرکب من و همه اموالی که با من است مال تو، جنازه مرا به کربلا برسان. جان داد. این مرد او را به مرکب بست، افتاد بر زمین، دوباره به مرکب بست، افتاد به زمین، مرتبه سوم افتاد به زمین، اشک جاری شد. رو به قبر سید الشهدا کرد، گفت: با زائرت چه کنم؟ اگر جنازه را بگذارم جواب تو را چه بدهم، اگر بخواهم بیاورم قدرت ندارم. در این گیر و دار یک مرتبه دید چهار نفر پیدا شدند سواره، یکی از این‌ها از مرکب پیاده شد، نیزه را به گودال خشک زد، یک مرتبه آب زلال جوشید. خود این‌ها جنازه این یزدی را غسل دادند، کفن کردند. بعد آن کس که رأس چهار نفر بود، جلو ایستاد ، بر جنازه نماز خواند، بعد هم که نماز تمام شد، رو کرد به این نعلبند فرمود: جنازه را ببر، در وادی ایمن کربلا دفن کن.

جنازه را این بار بست. تا چشم باز کرد، دید از قافله گذشت بدون تعطیل در وقت. چشمش افتاد به سواد شهر کربلا . بعد از بیست روز قافله رسید. بعد این قضیه را برای مردم نقل کرد، مردم به او خرده گرفتند که این حرف ها را چرا می‌ زنی؟ لب فرو بست. شبی با اهل و عیالش در خانه نشسته بود، صدای در بلند شد، آمد در را باز کرد، دید مردی ایستاده، گفت: ولی عصر صاحب الزمان تو را می‌ خواهد. همراه او رفت، دید قبله عالم امکان در عرشه منبری است، جمعی که پای منبر نشستند قابل احصاء نیست. صدا زد از بالای منبر: جعفر! بیا. وقتی رفت، فرمود: چرا لب بستی؟ به مردم بگو و منتشر کن تا بدانند به زائر قبر جدّمان ، حسین به علی ، چه نظری داریم.

ای خوشا به حال کسانی که امشب کنار آن قبرند. خود او هم کنار آن قبر است. حدیث صحیح السند است… در این حدیث عقل مبهوت است: ما من ملک مقرب و لا نبی مرسل… هیچ ملک مقربی نیست : جبرئیل، میکائیل ، اسرافیل؛ هیچ نبی مرسلی نیست: موسی، عیسی، ابراهیم الا این که همه یک حاجت دارند، آن حاجت این است که خدا اذن بدهد، بیایند به زیارت قبر حسین بن علی.

ابو حمز ثمالی گفت: در زمان حکومت آل مروان، پای پیاده شب های تار می‌ رفتم رو به کربلا . روز از خوف خودم را پنهان می‌ کردم. رسیدم به شهر. وارد شدم در صحن سید الشهدا. تا خواستم بروم یکی آمد، گفت: ابو حمزه امشب حق ورود در این آستانه نداری. مدتی گذشت باز برخواستم، رفتم ،گفت: حق ورود، احدی ندارد. گفتم مگر چه خبر است؟ من ابو حمزه ام از حواریین علی بن الحسین. گفت: هر که باشی، امشب این حرم قرق است. پرسیدم: برای چه قرق است؟ گفت: همین اندازه ما خبر داریم که موسی بن عمران حاجتی از خدا داشت، امشب از خدا موسی درخواست کرد که تحت قبه سید الشهدا اعتکاف کند تا حاجتش برآورده بشود. وإجابه الدعاء تحت قبته . آن امام زمان، این هم جدش.

اللهم کن لولیک الحجه بن الحسن صلواتک علیه و علی آبائه فی هذه الساعه و فی کل ساعه ولیا و حافظا و قائدا و ناصرا و دلیلا و عینا حتی تسکنه ارضک طوعا و تمتعه فیها طویلا

امشب ساعت یازده به نام امام یازدهم همه باید دعای فرج را بخوانند، شاید در بین همه این نفوس که دست به دعا بر می‌ دارند، یکی مورد عنایت او باشد، به برکت نفس او به همه ما نظر لطف کند.

کد خبر: 1395324556
1395/3/2

پر بازدید
1392/7/4: حقوق استاد و شاگرد در رساله حقوق امام سجاد(ع)
1392/3/23: اخلاق فردی، شخصیت اجتماعی و مقام عصمت حضرت عباس(س) از زبان آیت‌الله سیدرضی شیرازی
1392/11/13: گفتمان اعتدال و نواندیشی دینی / سید صادق حقیقت
1392/6/5: فرياد مظلوم، فریادی مشروع
1392/9/20: دولت و ابزارهای الزام به شریعت / محمد سروش محلاتی / شش بخش
آخرین مطالب
1401/5/10: عاشورا و برهان فطرت/ آیت الله عرب
1401/5/10: تفسیر علمی و تجلی عینی قرآن در عاشورا/ آیت الله عرب
1400/11/26: روزنامه جمهوری اسلامی/قسمت اول/صفحه حوزه: علی‌اکبر بیگی نوآوری فقهی حضرت آیت ‏الله صانعی در فتوای رفع حرمت نظر در فرزند خواندگی
1400/10/11: نواندیشی در فتاوای آیت الله صانعی / علی اکبر بیگی
1400/9/15: آیت الله یوسف صانعی (ره): رشیده نباشند، ازدواجشان حرام است
بدون نظر

نام
پست الکترونیکی
وب سایت
متن