بازدید این صفحه: 3544 تاریخ انتشار: 1392/5/12 ساعت: 07:27:04
حکیم الهی :
هر کسی حق ندارد در مسایل دینی و شرعی اظهارنظر کند
معاون ارتباطات و بین الملل جامعه المصطفی، با بیان اینکه فروع دین از مسایل تعبدی است و انسان باید آنها را بپذیرد گفت، این احکام به خدا بر می گردد و خدا باید بیان کند که ما تکلیف خود را چگونه انجام دهیم. او اجتهادهای فردی و برداشت های سلیقه ای از دین را موجب تخریب آن دانست و جهل و نادانی افراد و اظهارات کارشناسی نشده برخی افراد در حوزه دین را دو عامل بروز اجتهادهای فردی اعلام کرد و نقش موثری برای متولیان دینی و رسانه ها برای مقابله با اجتهادهای فردی و سلیقه ای قائل شد.
موضوع: دیدگاه
حجت الاسلام و المسلمین مجید حکیم الهی در گفت وگو با خبرنگار شفقنا (پایگاه بین المللی همکاری های خبری شیعه)، با بیان اینکه در دین اسلام مسایل و آموزه های دینی از طرف خداوند تبارک و تعالی به پیامبر(ص) وحی شده است، گفت: پیامبر آموزه های دینی را از طرف خدا به مردم ابلاغ کردند. آموزه هایی که توسط پیامبر توضیح داده شده است، بر دو دسته اند: برخی از آنها آموزه هایی است که عقل بشری آنها را درک می کند لذا این مباحث اگر امری، دستوری و از طرف خداوند بود به اصطلاح فقهی دستور ارشادی نامیده می شود؛ زیرا عقل بشر آن را درک می کند.
او ادامه داد: دسته دوم از احکام و آموزه های دینی آموزه هایی است که عقل بشری به آنها راه ندارد، قوانینی که خداوند تبارک و تعالی آنها را وضع کرده و توسط پیامبر برای مردم بیان شده است، مثل اینکه نماز صبح چگونه انجام شود. این قسم از احکام را توقیفیه می گویند، احکامی که چارچوب و حدود آنها بر خدا و رسول خدا و ائمه متوقف است. این احکام به خدا بر می گردد و خدا باید بیان کند که ما تکلیف خود را چگونه انجام دهیم. عقل هیچ بشری به چگونگی انجام چنین احکامی نمی رسد و در خصوص این مباحث حتی پیامبر و ائمه نیز مجاز نیستند از طرف خود چیزی بیان کنند که البته بیان هم نمی کنند و همه آنچه می گویند، آموزه هایی است که از طرف خداوند به آنها ابلاغ شده است و آنها به مردم تبیین می کنند.
اجتهاد به این معنا نیست که هر کس هر چه را درک می کند آن را براساس فکر و ذهن خود بیان کند
حکیم الهی با اشاره به اینکه یکی از بناهای اساسی مکتب تشیع و عوامل بالندگی کتب تشیع، اجتهاد در این مکتب است اظهار کرد: اجتهاد سبب می شود مکتب اهل بیت از سایر مکاتب دینی ممتاز و برجسته شود. یک مکتب بروز که مطابق با برخی نیازهای جامعه، بحثی به نام اجتهاد دارد، ولی اجتهاد به این معنا نیست که هر کس هر چه را درک می کند آن را براساس فکر و ذهن خود بیان کند. بلکه اجتهاد در چارچوب قوانینی است که از طرف خداوند تبارک بیان شده، برای مثال در بحث پزشکی و معالجه، هر انسانی درک می کند که هر کسی اجازه معالجه و درمان ندارد بلکه هر کس که متخصص این فن است باید تجویز دارو کند. اگر کسی متخصص نباشد و دارو تجویز یا جراحی کند از نظر قوانین بین المللی محکوم است. همین مساله در باب مسایل شرعی و احکام دینی نیز وجود دارد؛ هر کسی حق ندارد در مسایل دینی و شرعی اظهار نظر کند. در مساله روزه، نماز، حج و ... کسانی می توانند اظهار نظر کنند که تخصص داشته باشند و حداقل 25-30 سال درس خوانده باشند تا بتوانند در علم اصول، فقه و کلام اظهار نظر کنند و آنوقت است که اجتهاد صحیح است.
مسایل فروع دین، مسایل تعبدی است و انسان باید آن را بپذیرد
او گفت: اگر کسی براساس نظر خود حرفی بزند یا کاری را انجام دهد یا ندهد، خطاست و طبق قوانین جاری بین المللی می توان بر او اقامه دعوا کرد. برخی احکام اسلام، احکام تعبدی است یعنی انسان باید این مسایل و احکام را تعبدا قبول کند بدون اینکه دلیل آن را بپرسد. اگر بپرسد خلاف نیست ولی ندانستن دلیل و حکمت باعث نمی شود که حکم خدا را نپذیرد. مسایل فروع دین، مسایل تعبدی است و انسان باید آن را بپذیرد. مانند اینکه چرا من از اذان صبح تا مغرب روزه می گیرم؟ چرا یک ساعت دیرتر روزه نگیرم؟ این مسایل سوال برنمی تابد، اما در بعضی مسایل که عقلی و معرفتی است می توان اجتهاد کرد. برای مثال چرا خدا و پیامبر وجود دارد؟ در واقع اصول دین، مباحث معرفتی است و انسان می تواند با تفکر در آنها اجتهاد کند.
حکیم الهی طیف گسترده ای را برای اجتهاد افراد اعلام و بیان کرد: کسی فیلسوف است و دلیل و برهان قوی دارد و فرد دیگری انسان ساده و متوسطی از نظر سواد است و طبعا استدلال او نیز بسیار ساده تر است، اما هر کسی باید بر مبنای اجتهاد خود مسایل معرفتی، دینی و اصولی را قبول و تحلیل کند. در فروع و احکام دین تعبد جاری است و انسان باید به متخصص فن رجوع کند و چارچوب این مسایل را از متخصص آن فرا گیرد.
اجتهاد فردی دین را تخریب می کند و دین تابع فهم افراد می شود
او در مورد آثار اجتهادهای فردی در جامعه گفت: بدیهی است اگر هر کسی به خود اجازه دهد دین را تخریب و اجتهاد فردی کند و براساس سلیقه شخصی، مواردی را به دین اضافه کند؛ بعد از گذشت زمان از دین چیزی باقی نخواهد ماند و دین تابعی از فهم افراد می شود. مثل این است که کسی بگوید من قوانین رانندگی و حقوقی کشور را قبول ندارم و براساس فهم خود تفسیر و عمل کند، طبیعی است در هیچ شهری قانون ثابتی نخواهیم داشت، زیرا سلایق به عدد افراد متفاوت است. در اجتهادهای فردی و سلیقه ای نیز همین اتفاق رخ می دهد و هیچ ثباتی در دین وجود نخواهد داشت.
حکیم الهی نقش موثری برای رسانه ها در مقابله با اجتهادهای فردی قائل شد و تصریح کرد: برای مثال وظیفه سایت شفقنا پیگیری این مساله است. باید با تبیین مبانی فکری، اصولی و عقلانی به جوانان و به کسانی که به دین علاقه دارند اما دین را براساس فهم خود تفسیر می کنند، اطلاع رسانی شود. من فکر می کنم اگر مبانی فلسفی چنین احکامی تببین شود، کسانی که مسلمان هستند و به دین اسلام علاقه دارند آن را می پذیرند و دست از اجتهادهای فردی و سلیقه ای برمی دارند. اگر پایگاه شفقنا فصل و بابی را برای این مساله باز کند و مصاحبه های بیشتری در این زمینه داشته باشد، قطعا موثر خواهد بود و کمک بزرگی به جامعه خواهد شد.
دین نیز یک تخصص مثل سایر تخصص هاست
او جهل و عدم تخصص افراد را دو عامل روی آوردن افراد به اجتهادهای فردی و سلیقه یی دانست و گفت: عامل اول جهل و نادانی افراد از مسایل دینی است که متوجه نیستند، دین نیز یک تخصص مثل سایر تخصص هاست و فهم دین به مراتب از رشته های پزشکی، مهندسی، فیزیک و شیمی سخت تر و دشوارتر است. هر کسی نمی تواند در حوزه دین اظهار نظر کند و این آفت جهل و نادانی افراد است. مشکل دوم عبارت است از اظهارنظرهای فردی و سلیقه ای افراد و کارشناسانی که ادعای دین دارند ولی تخصص کاملی در دین پیدا نکرده اند. افرادی در حوزه دین اظهار نظر می کنند که به تخصص کامل و لازم نرسیده اند و نتیجه این می شود که هر کسی به خود اجازه دهد در این حوزه حساس، اعمال سلیقه کند. یقینا اگر یک پزشک عمومی در حوزه قلب اظهار نظر کند، نمی توان به حرف او استناد کرد و می توان او را محکوم کرد. در باب دین هم باید به همین ترتیب باشد، هر کسی که به ظاهر ادعای کارشناسی دین می کند اشتباه بزرگی است و او محکوم است.
مسوولیت اصلی مقابله با اجتهادهای فردی بر عهده متولیان دینی، مراجع تقلید، مجتهدین برجسته و اندیشمندان متفکر دینی است
حکیم الهی، مسوولیت اصلی مقابله با اجتهادهای فردی را بر عهده متولیان دینی، مراجع تقلید، مجتهدین برجسته و اندیشمندان متفکر دینی اعلام و بیان کرد: معمولا یکسری از افراد وسایل اطلاع رسانی در اختیار ندارند و مسوولیت بر عهده کسانی است که وسایل ارتباط جمعی در اختیار آنهاست. آنها باید با مراجع و متولیان دین، ارتباط برقرار کنند و بنیان های فلسفی و اصولی اینگونه مسایل را از کارشناسان متخصص و مراجع و آیت الله ها استفتا و اطلاع رسانی کنند. امروز شاهد رشد و بالندگی و نمو حوزه های علمیه هستیم. حوزه ها هر روز سیر تکاملی خود را طی می کنند و اجتهادهای بر مبنای فقه جواهری صورت می گیرد، ولی طبیعی است که در حاشیه برخی اجتهادی فردی نیز انجام می شود که آسیب های زیادی به دین وارد می کند و این یک ضرورت اساسی است که حوزه علمیه به عنوان پایگاه تبیین مسایل دینی، جلوی اجتهادی فردی و سلیقه ای را بگیرد.
کد خبر: 139251230524
1392/5/12
|