حضرت آیت الله مکارم شیرازی: فصل جدیدی از انتظار را باید در جامعه به ویژه جوانان بگشائیم
موضوع: اخبار
حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی گفت: از واژه انتظار باید معنی صحیح حدیث معروف «المنتظر لامرنا کالمتشحّط بدمه فی سبیل الله» که منتظران را هم ردیف شهیدان راه خدا می شمرد روشن شود. که تحقق این مسأله در گرو انجام پژوهش هایی برای عمق بخشیدن به مسأله انتظار و کاربردی کردن آن می باشد، لذا باید فصل جدیدی را در جامعه به ویژه برای جوانان بگشاییم تا از این طریق سربازان شجاع و صالحی برای آن حضرت و مصداق «وجعلنا من المجاهدین بین یدیه» باشیم.
به گزارش مرجع ما به نقل از شفقنا، این مرجع تقلید در گفتاری به مناسبت نیمه شعبان اظهار کرد: زادروز بزرگ منجی جهان بشریت و برافرازنده پرچم حق و عدالت حضرت مهدی (ارواحنا فداه) بشارتی روح پرور برای همه عاشقان و شیفتگان مکتب اوست. از این رو جهان در انتظار مصلحى بزرگ است که با یک انقلاب صحنه عالم را به نفع حق و عدالت دگرگون مى کند.
بدیهی است در جهانی که شور و شر از در و دیوارش میبارَد و همه از ظلم و جور و ستم خسته شده اند و رهبر و راهنمایی می جویند انتظار و امید ظهورش نوید بخش امن و امان و صلح و عدالت است، همه هر یک به نحوی در انتظار آن نجات دهنده بزرگ به سر می برند و یاد او مایه آرامش دلها و زدودن زنگار یأس و نومیدی و حرکت به سوی خودسازی و فراهم ساختن زمینه های ظهور او است.
لذا طبیعى است اگر انسان انتظار و امید چیزى را دارد باید خود را براى استقبال از آن آماده کند. حال آن کس که ادعا مى کند من انتظار چیزى دارم و اثرى در عمل او نمایان نیست، در واقع مدعى دروغینى بیش نخواهد بود. زیرا کسى که سلاح در دست دارد، برای حمایت از رهبر این انقلاب باید با مخالفان حکومت صلح و عدالتش مقابله نماید و آمادگى فراوان روحى و فکرى و رزمى داشته باشد.
چیستی مفهوم انتظار
در وهلۀ نخست باید گفت «انتظار» از ماده «نظر» معمولا به حالت کسى گفته مى شود که از وضع موجود ناراحت است و براى ایجاد وضع بهترى تلاش مى کند.
فى المثل بیمارى که انتظار بهبودى مى کشد، یا پدرى که در انتظار بازگشت فرزندش از سفر است؛ از بیمارى و فراق فرزندن ناراحتاند و براى وضع بهترى مى کوشند. همچنین تاجرى که از بازار آشفته ناراحت است و در انتظار فرو نشستن بحران اقتصادى مى باشد این دو حالت را دارد:« بیگانگى با وضع موجود» و« تلاش براى وضع بهتر».
بنابراین، مسأله انتظار حکومت حق و عدالت «مهدى» و قیام مصلح جهانى در واقع مرکب از دو عنصر است؛ عنصر «نفى» و عنصر «اثبات».عنصر نفى همان بیگانگى با وضع موجود؛ و عنصر اثبات خواهان وضع بهترى بودن است.
و اگر این دو جنبه در روح انسان به صورت ریشه دار حلول کند سرچشمه دو رشته اعمال دامنه دار خواهد شد.
که عبارتند از ترک هر گونه همکارى و هماهنگى با عوامل ظلم و فساد و حتى مبارزه و درگیرى با آنها از یک سو، و خودسازى و خودیارى و جلب آمادگى هاى جسمى و روحى و مادى و معنوى براى شکل گرفتن آن حکومت واحد جهانى و مردمى از سوى دیگر.
لذا با توجه به مفهوم اصلى «انتظار» می توان دریافت منتظران واقعى همچون کسانى شمرده شده اند که در خیمه حضرت مهدى علیه السلام یا زیر پرچم او هستند یا کسى که در راه خدا شمشیر مى زند، یا به خون خود آغشته شده، یا شهید گشته است.
با این تفاسیر باید گفت مراحل مختلف و درجات مجاهده در راه حق و عدالت متناسب با مقدار آمادگى و درجه انتظار افراد متفاوت است، اگر چه هر کدام از اینها هر دو جهادند،و هر دو آمادگى مى خواهند و خود سازى، لیکن کسى که در خیمه رهبر چنان حکومتى قرار گرفته یعنى در مرکز ستاد فرماندهى یک حکومت جهانى است، نمى تواند یک فرد غافل و بی خبر و بى تفاوت بوده باشد، آنجا جاى هر کس نیست، جاى افرادى است که به حق شایستگى چنان موقعیت و اهمیتى را دارند.
اصل انتظار در یک نگاه
باید گفت همه مسلمانان بدون استثناء در انتظار ظهور مصلحى بزرگ به سر مى برند، این مصلح بزرگ داراى این ویژگیها است:
-
جهان انسانیت را به سوى صلح و عدالت رهبرى مى کند و بساط ظلم و فساد و خونریزى را بر مى چیند.
-
مساوات و برادرى را در میان عموم ملت ها و نژادها تعمیم مى دهد.
-
نور ایمان و اخلاق و صمیمیت و محبت را در همه جا مى پاشد.
-
یک جهش بزرگ علمى و فرهنگى برپا مى سازد.
-
دنیاى انسانى را وارد مرحله نوینى از حیات خود مى کند.
-
به هرگونه اسارت و بردگى و استثمار پایان مى دهد.
-
نام او مهدى است و از فرزندان پیامبر اسلام (صلى الله علیه وآله) مى باشد.
انتظار؛ مقوله ای میان ادیانی و جهان شمول
بی تردید اندیشه ظهور یک مصلح بزرگ برای جهان انسانی در آموزه های تمام انبیای الهی بوده است و همگی آنها امتهای خود را به چنین ظهوری بشارت داده اند و در انتظار آن بودهاند، اما این اندیشه در آموزه های اسلامی بسیار شفافتر و پررنگتر مطرح است.
هم چنین مىدانیم مسئله انتظار ظهور یک مصلح مورد توافق تمام مردم جهان است که بیاید و جهان درهم ریخته را اصلاح کند، ادیان و مذاهب نیز منتظر یک مصلح هستند با این تفاوت که هر کدام از ادیان این مصلح را از خویش مى دانند، و هر کدام او را به نامى مى نامند، ولى همگى در اوصاف کلى و اصول برنامه هاى انقلابى او اتفاق دارند.
بنابراین انتظار عمومى همه ادیان و مذاهب براى یک مصلح بزرگ جهانى است، تقریبا در همه ادیان فصلى جالب در این زمینه به چشم مى خورد، و مسئله ایمان به ظهور یک نجاتبخش بزرگ، براى مرهم نهادن بر زخم هاى جانکاه بشریت، تنها در میان مسلمانان نیست، بلکه این یک اعتقاد عمومى و قدیمى است که در میان همه اقوام و مذاهب شرق و غرب بوده است، به عنوان نمونه وجود چنین اعتقادى حتى در میان قبایل سرخپوستان آمریکایى نیز شایع است که روزى گرد سرخپوستان ظهور خواهد کرد و آنها را به بهشت زمین رهنمون خواهد نمود.
اگر چه اسلام به حکم اینکه مذهبى است کاملتر، تأکید بیشترى روى این مسئله مى کند. بلکه عقیده ظهور «مهدى(عجل الله تعالی فرجه الشریف)» در عقاید اسلامى وسعت فوق العادهاى دارد و به عنوان یک عقیده زیر بنایى شناخته شده است.
از این رو همه فرق اسلامى بدون استثناء در انتظار قیام یک مرد بزرگ انقلابى از دودمان پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)به نام «مهدى» هستند (رهبرى که به سوى هدف و برنامه وسیع انقلاب ىاش هدایت شده و به همین دلیل قادر به هدایت و رهبرى دگران است).
این اتفاق نظر به حدى است که حتى تندروترین گروه هاى اسلامى یعنى وهابیان نیز این موضوع را پذیرفته اند، نه تنها پذیرفته اند بلکه بطور جدى از آن دفاع مى کنند و از عقاید قطعى و مسلم اسلامى مى دانند.
از مجموع آنچه گفتیم نتیجه مىگیریم که این انتظار جنبه منطقه اى ندارد؛ انتظارى است همه گیر و گسترده و در سطح جهانى.
انتظار؛ مولفه ای برآمده از فطرت
باید اذعان کرد مسأله انتظار ظهور یک حکومت بزرگ جهانى که صلح و امنیت و آرامش و عدالت و پاکى را در همه دنیا گسترش دهد عکس العمل عوامل سخت اجتماعى و ناکامى ها نیست، بلکه ریشه عمیقى در اصیل ترین ابعاد روح انسانى دارد و به تعبیر دیگر این انتظار از درون فطرت و روان آدمى مى جوشد و از ذات انسان سرچشمه مى گیرد، فراگیری و جهان شمولی انتظار منجی موعود(عجل الله تعالی فرجه الشریف) خود شاهدى است بر فطرى بودن این اعتقاد، به نحوی که ایمان و توجه به این واقعیت فطرى که عقل و خرد نیز پشتیبان آن است ابرهاى تیره و تار یأس و بدبینى را ازآسمان روح انسان دور ساخته، و او را براى آینده روشن، بسیج و آماده مىکند، نیروها را آماده تر، افکار را بیدارتر، آمادگی ها را فزونتر،انقلابها را سریعتر، عشق ها را آتشینتر؛ و راه را براى رسیدن به یک جامعه انسانى به معنى واقعى کلمه هموارتر مى سازد.
اهمیت مسألۀ انتظار در آموزه های روایی
اسلام آئین جاودانى حق این حقیقت را به پیروانش یاد آور شده و از ناحیه رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم روایات متواترى در زمینه قیام مهدى علیه السلام در آخر الزمان پس از پر شدن جهان از فساد، رسیده است.
هم چنین از طرق ائمه اهل بیت(علیهم السلام) بالخصوص، روایات بسیارى در این باره وارد شده است. در این روایات تعیین شده که «مهدى»(عجل الله تعالی فرجه الشریف) فرزند امام حسن عسکرى(علیه السلام) است. همو که در سال ۲۵۵ هجرى قمرى در سامراء متولد و پس از شهادت پدرش (در سال ۲۶۰) بدستور خداوند از دیده ها پنهان گردیده و تا هنگامى که خداوند فرمان ظهورش را نداده همچنان در پشت پرده غیبت قرار دارد.
لذا باید قبل از هر چیز قسمتى از روایات مذهبى را که درباره اهمیت مسأله انتظار وارد شده است، مورد دقت قرار داده و روى لحن آنها که روشنگر مباحث مهم و کلیدی است تکیه کنیم،به عنوان نمونه امام صادق علیه السلام درباره کسى که انتظار ظهور حکومت حق را مى کشد و در این حال از دنیا مى رودفرمود: او به منزله کسى است که با رهبر این قیام در خیمه اش باشد، و پس از کمى سکوت اینگونه کلام نورانی اش را کامل نمود و فرمود؛ مانند کسى است که با پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) بوده است».
نظیر همین مطلب در روایات دیگر… نیز وارد شده است که این تشبیهات، بسیار پرمعنا و روشنگر این واقعیت است که یک نوع رابطه و تشابه بین مسأله انتظار و جهاد و مبارزه با دشمن در آخرین شکل خود وجود دارد؛ گاهى همانند کسى که در زیر پرچم اوست، گاهى همانند مجاهدان در خدمت پیامبر صلى الله علیه و آله، گاهى همانند شهیدان.
در روایات متعددى نیز انتظار چنین حکومتى را داشتن، به عنوان بالاترین عبادت معرفى شده است:« «أفضل العباده انتظار الفرج؛ بهترین اعمال امت من انتظار فرج است». این حدیث اعم از این که «انتظار فرج» را به معناى وسیع کلمه، شامل شود و یا به مفهوم خاص، یعنى «انتظار ظهور مصلح جهانى» باشد، اهمیت انتظار را در مورد بحث ما روشن مى سازد.
به هر حال مطالعه متون معروف اسلامى نشان مى دهد که امید و انتظار صلح و عدالت جهانى در پرتو قیام یک مرد انقلابى، با برنامه ها و بینش هاى انقلابى، چیزى است که در متن تعلیمات پیامبر اسلام قرار داشته است. بلکه روایات مربوط به قیام مهدى (عجل الله تعالی فرجه الشریف) چنان است که هیچ محقق اسلامى، پیرو هر یک از گروهها و مذاهب اسلامى باشد نمى تواند «تواتر» آن را انکار کند.
انتظار فعال؛ انتظار منفعل
باید دانست تحقق انتظار بدون تلاش برای پیاده کردن صلح، امنیت و عدالت جهانی بی محتوا است،زیرا سازنده ترین مفاهیم همچون «انتظار» گاهى آنچنان گرفتار تحریف و تفسیرهاى نادرست و وارونه شده که اسلام راستین از آن وحشت مى کند!
در تبیین این مسأله باید گفت در راه هدایت، کمى نفرات نباید موجب عقب نشینى و یا عدم حرکت شود، چه این که هدایت جزو سرشت انسانها است و بنا بر این با کمک این عامل درونى و با آگاهى افراد پیشرفت حاصل خواهد شد. علاوه هر کار مهمى از جاى کوچکى شروع شده و بزرگترین انقلابات جهان از ابتدا از فکر یک یا چند نفر تراوش کرده است، نباید به انتظار تعداد زیاد نشست بلکه باید کار را شروع نمود زیرا در صورت عدم شروع از چه طریق انتظار داریم که بر تعداد ما افزوده شود خود شروع موجب پیشرفت است.
لذا بنا نیست که ما در زندگى همیشه در انتظار معجزهها باشیم، باید برنامه و وسائل کار را آماده کرد و از طرق طبیعى به پیشروى ادامه داد، و آنجا که کارها گره مىخورد باید در انتظار لطف الهى بود! به تعبیر روشنتر، من نباید انتظار داشته باشم که آفتاب را به پائین ابرها بکشم تا چهره او را ببینم؛ چنین انتظارى اشتباه بزرگ و خیال خام است؛ این منم که باید بالاتر از ابرها پرواز کنم تا شعاع جاودانه آفتاب را جرعه جرعه بنوشم و سیراب گردم.
بنابراین بدیهی است انتظاری پویا و فعال است که انسان در راستای هماهنگی کامل با برنامه های مصلح جهانی قرار گیرد که در این صورت از غوطه ور شدن در فساد و تباهی که لازمه ناامیدی و یأس است مصون خواهد ماند و به سازندگی، آمادگی و خودسازی بیشتر خواهد رسید در غیر این صورت ، واژۀ انتظار لفظی بی مفهوم خواهد بود.
زمینه سازی برای ظهور شاخصۀ کلیدی انتظار فعال
این اشتباه بزرگ را باید به طور کامل از مغزها بیرون کرد که مصلح بزرگ جهانى برنامه اى دارد که تمام اصولش بر محور معجزات دور مى زند، همه پیروزیها و فتح ها، انقلاب ها و اصلاح ها، دگرگونی ها و تحول هایش روى اصول اعجاز صورت مى گیرد، او و چند نفر به پا مى خیزند، در حالى که سایرین تماشاچى خواهند بود، دنیایى را که هیچ گونه آمادگى براى حکومت واحد عادلانه جهانى بر اساس عالىترین ارزش هاى انسانى ندارد، یک شبه، با دم مسیحایى آماده مى کنند، و برق آسا عناصر غیر قابل اصلاح را نابود، و همه افکار را به سطح بالا مى کشند، و پرچم حق و عدالت را در سراسر عالم به اهتزاز در مى آورند.
نه هرگز چنین نیست؛ مگر سایر پیامبران الهى و مصلحان آسمانى چنین برنامه اى داشته اند که او هم داشته باشد؟! مگر او یک استثنا در عالم خلقت است؟! مگر شخص پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله از تمام امکانات و اسباب طبیعى براى پیشبرد اهداف خود استفاده نمى کرد؟! مگر در میدان نبرد، هیچ یک از محاسبات و نقشه ها را از نظر دور مى داشت؟! بنابراین شکى نیست او هم تا آن جا که ممکن است از عوامل و اسباب طبیعى استفاده مى کند، و امدادهاى خاص الهى مخصوص به موارد نارسایى این اسباب است.با در نظر گرفتن این حقیقت، روشن مى شود که آماده ساختن زمینه براى چنان تحولى، از شرایط نخستین آن تحول است.
ظلم ستیزی؛ اصل راهبردی انتظار منجی موعود(عجل الله تعالی فرجه الشریف)
برخلاف آنچه بعضى تصور مى کنند براى تسریع ظهور مصلح جهانى، آنچه لازم است آمادگى و تشنگى محیط است، نه وجود ظلم و فساد.
به تعبیر دیگر مردم جهان تدریجاً این حقیقت را در مى یابند که وجود رقابت هاى ناسالم و جنگها و خونریزی ها در جهان ومسابقه تسلیحاتى میان قدرتهاى بزرگ… آنها را به فکر تشکیل «حکومت واحد جهانى» با ابعاد وسیعش مى افکند.
کوتاه سخن این که آنچه در این موضوع مهم است مسأله آمادگى روحى و جسمى براى پذیرش چنان نظام واحدى است و آگاهى از عواقب خطرناک وضع نابسامان کنونى، و یا اگر در روایات اسلامى مى خوانیم قبل از چنین انقلابى، جهان را ظلم و فساد خواهد گرفت آن هم در واقع مقدمه اى است براى پیدایش آگاهى و آمادگى، نه این که ظلم هدف و فساد، هدف نهایى باشد.
اگر چه نباید فراموش نمود مدتهاست که جهان از ظلم و فساد پر شده است چه ظلم و فسادى بالاتر از این همه جنگ ها و خونریزى ها و غارتگرى ها و استعمارها در اشکال مختلف، این همه جنایات و تبیعض هاى ناروا، و تقلب ها و خیانت ها و مفاسد اخلاقى دیگر، لذا منتظران واقعى باید تمام تلاش و کوشش خود را در«عواقب» وضعیت کنونی وتبیین «علل و عوامل» آن به کار برند، نتیجه وضع کنونى را روشن سازند و علل اصلى آن را نیز مشخص کنند تا آمادگى که شرط ظهور است انجام یابد.
سخن آخر
در خاتمه باید گفت یار آن حضرت بودن خودسازى مى خواهد و باید نیروى علم، ایمان و ایثار را در خود زنده کنیم تا آن لیاقت حاصل شود. زیرا شخصى که انتظار امام زمان علیه السلام را مى کشد، باید سعى کند خود را به آن حضرت نزدیک کرده و اعمال و رفتارش را درست کند؛ حسادت، کینه، نفاق و کارهاى خلاف را از خود دور کرده و خود را به فضایل اخلاقى آراسته نماید.
هم چنین باید از واژه انتظار باید معنی صحیح حدیث معروف «المنتظر لامرنا کالمتشحّط بدمه فی سبیل الله» که منتظران را هم ردیف شهیدان راه خدا می شمرد روشن شود. که تحقق این مسأله در گرو انجام پژوهش هایی برای عمق بخشیدن به مسأله انتظار و کاربردی کردن آن می باشد، لذا باید فصل جدیدی را در جامعه به ویژه برای جوانان بگشاییم تا از این طریق سربازان شجاع و صالحی برای آن حضرت و مصداق «وجعلنا من المجاهدین بین یدیه» باشیم.
آرى! هنوز آن آفتاب چهره از ابرها به در نکشیده، و باید همچنان انتظار آن روز را کشید، که ابرها بکلى کنار روند و جهان تاریک به وجودش روشن شود؛ و گویا صبح نزدیک است امیدواریم چشم ما به جمال نورانى آن حضرت روشن و منور گردد و از یاران خاص آن حضرت به حساب آییم. إنشاءالله.