صفحه اول  اخبار اندیشه آخرین استفتائات آثار فقهی مرجع استخاره تماس با ما درباره ما
مرجع ما پایگاه اطلاع رسانی مراجع شیعه http://marjaema.com
مطالب مهم
تبلیغات
اخبار
اوقات شرعی
اخبار حوزه و دانشگاه
» تأکید نماینده مجلس بر اجرای قوانین حوزه زنان
» گزارش تصویری از مراسم عزاداری و سوگواری شهادت حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)
» پیکر آیت الله موسوی اردبیلی در حرم مطهر حضرت معصومه (س) به خاک سپرده شد
» بیانیه حضرت آیت الله مکارم شیرازی در پی حکم اخیر شیخ الازهر: کشتار غیر مسلمین در هر کجای دنیا شدیداً محکوم است
صفحه اول  >> اخبار >>
مرجع ما |  سلسله جلسات علمی حضرت آیت الله شیرازی در ماه مبارک رمضان (جلسه دوازدهم)
بازدید این صفحه: 4418          تاریخ انتشار: 1392/5/2 ساعت: 04:43:38
 سلسله جلسات علمی حضرت آیت الله شیرازی در ماه مبارک رمضان (جلسه دوازدهم)

طبق رسم دیرینه بزرگ مرجع جهان تشیع حضرت آیت الله العظمی حاج سید صادق حسینی شیرازی مدظله العالی در شبهای ماه مبارک رمضان، جلسات علمی معظم له و طلاب و فضلای حوزه در بیت ایشان برگزار شد.

موضوع: اخبار دفتر مرجع

طبق رسم دیرینه بزرگ مرجع جهان تشیع حضرت آیت الله العظمی حاج سید صادق حسینی شیرازی مدظله العالی در شبهای ماه مبارک رمضان، جلسات علمی معظم له و طلاب و فضلای حوزه در بیت ایشان برگزار شد. در این محفل علمی از محضر مبارک حضرت آیت الله العظمی شیرازی مدظله العالی سؤال های متعددی شد:
 
س1) اگر شخصی در نماز بود و شروع به خواندن سوره ی حمد کرد و بعد از قرائت «الحمدلله رب العالمین» ساکت شد به مقداری که موالات بهم خورد و بعد دوباره از ابتدا شروع کرد، آیا این زیادی عمدی نیست؟ و اگر هست آیا مبطل نخواهد بود؟ زیرا فرض این است که به قصد جزئیت می گوید و لذا «من زاد عمداً فعلیه الاعادة» شامل این فرض خواهد شد.

ج) خیر «من زاد» شامل این مورد نمی شود. چراکه اگر موالات قرائت به هم خورد قرائت باطل می شود نه نماز. به عبارت دیگر وقتی گفته شد موالات در قرائت شرط است یعنی: بدون موالات اگر سوره فاتحه خواند، اسمش فاتحه الکتاب نیست، زیرا عرفاً باید صدق کند که فاتحه الکتاب خوانده است. لذا اگر دوباره خواند با حفظ موالات، نماز صحیح است مگر اینکه در اثر ترک موالات صورت نماز محو شود که در این صورت نماز باطل خواهد شد.

س2) گفته می شود که مرحوم کاشف الغطاء کلامی دارند به این صورت که: نقل جسد میّت به مشاهد مشرّفه جایز است ولو به اینکه جسد را تکه تکه کنند و ببرند، وجه این فرمایش چیست؟
 
ج) بله مرحوم صاحب جواهر این کلام رااز کاشف الغطاء نقل کرده و تعبیری فرمودند که آن تعبیر در کشف الغطاء نیست و شاید در درس از ایشان شنیده باشد زیرا صاحب جواهر از شاگردان کاشف الغطاء بوده و آن تعبیر این است که نقل جسد میّت به مشاهد مشرفه جایز است ولو به اینکه أن یُقطَّع إرباً إرباً.

آنگاه توجیهی که صاحب جواهر برای کلام کاشف الغطاء می فرمایند که ظاهراً خودشان میل به قبول آن ندارند، این است که: وقتی بدن میّت منتقل به مشاهد مشرفه می شود روح آن میت از فوائد بسیاری برخوردار شده و الی الأبد مُنعَّم خواهد بود چنانچه این از ادلّه مستفاد است. ولذا ادلّه عدم جواز مُثله کردن منصرف از این مورد است. لذا کسر و انکسار می شود.

در آن زمان بلکه ـ طبق تاریخ و روایات شریفه ـ از زمان امیرمؤمنان حضرت علی علیه السلام نزد بعضی از محبان اهل بیت علیهم السلام متعارف بوده که وصیت می کردند در وادی السلام نجف اشرف یا وادی کربلای معلی دفن گردند و جنازه آنان را به آنجا حمل و منتقل کنند، و معلوم است وقتی که از مثل هند جنازه ای را به نجف اشرف و یا کربلای معلی منتقل می کردند و گاهی تا یکسال طول می کشیده، امکان از هم پاشیدگی بدن زیاد بوده و خود یک نوع تقطیع ارباً ارباً هست، و یا احتمالاً خودشان جسد را از اول همانند کشورهای غیر اسلامی امروز که احشا و امعای میت را بیرون آورده تا بدن تماسک پیدا کرده و در اثر انتقال، گرمی هوا و طولانی شدن مدت از هم نپاشد.
 
بالنتیجه دو مسأله در اینجاست: 1. جوار مشاهد مشرفه که خود طبق حدیث شریف موجب برکاتی بوده که این نیز جزو مرتکزات شیعه است. 2. عنوان هتک است که چه بسا بالنسبه به تقطیع میت ارباً ارباً در چنین مواردی صدق نکند، بلکه مصداق نوعی تجلیل و احترام است.
 
بله از آن طرف روایاتی داریم در باب تعجیل در دفن مؤمن و اینکه در همان جایی که از دنیا رفته است دفن شود و اگر شب مُرد تا روز نگه داشته نشود و از این قبیل، ولی همه آنها برای اثبات یک حکم الزامی قصور دارد.
 
س3) آیا روایاتی که بیان می کند حضرت نوح جثمان حضرت آدم علیه السلام را به نجف بُرد یا نسبت به انتقال جثمان پیامبران دیگر مانند حضرت یوسف علیه السلام، آیا این گونه روایات می تواند دلیلی بر فرمایش کاشف الغطاء باشد؟
 
ج) این روایات جهت اینکه اعتبار سندی ندارد نمی تواند مخصِّص حکم الزامی باشد بالنتیجه از مجموع ادلّه باید دید چه برداشت می شود؟ البته مسأله حرمت نبش قبر دلیل ندارد جز اجماع و اما عدم جواز هتک حرمت میّت پس آن از روایت «حرمته میّتاً کحرمته حیّاً» استفاده شده. و لذا آقایان فقهاء در موارد مختلف، حرمت نبش قبر را تخصیص زده و قائل به جواز شدند.
 
س4) آیا نمازگزار می تواند در وسط قرائت دعایی را بخواند؟ نماز او اشکال پیدا نمی کند؟
 
ج) خیر، زیرا دلیل فرموده: «الصلوة انّما هی قرآن وذکر ودعاء» و از ادلّه استفاده می شود که هر ذکر و دعا و قرآنی در هر جایی از نماز خوانده شود جایز است و حتی اگر موالات در قرائت به هم بخورد، قرائت را اعاده می کند و نماز باطل نمی شود.
 
س5) وجه اینکه یکی از مطهرات غائب شدن مؤمن است با اینکه استصحاب نجاست جاریست، چیست؟
 
ج) وجه آن این است که تصرّف مؤمن تصرّفی است شرعی و خود این اماره است و وقتی دیدیم لباسی که مثلاً دیروز متنجّس شده بود را این مؤمن الان در موردی که مشروط به طهارت است، استفاده می کند، در این صورت گرچه احتمال می دهیم که او یادش رفته باشد که آن را تطهیر کند، ولی به جهت اینکه ظاهر حال مؤمن این است که تصرّفاتش تصرّف شرعی است لذا اصل صحّت جاری می شود و جایی برای استصحاب نجاست باقی نمی ماند.
 
س6) اگر خانمی می تواند به بچه اش شیر خشک دهد و از شیر خودش به او ندهد و روزه بگیرد آیا واجب است چنین کاری کند؟
 
ج) خیر، به نظر می رسد که واجب نیست چنین کاری کند، زیرا این مُضِرّ به طفل است و حتی پزشک های امروزی هم می گویند: هیچ غذایی برای طفل از شیر مادر نافع تر نیست.
 
س7) اگر روزه برای خود مادر ضرر ندارد اما برای بچه مضرّ است چه وجهی برای جواز افطار مادر هست با اینکه ضرر متوجه به او نیست تا لا ضرر آن را از او بردارد. و طفل هم که مکلّف نیست؟
 
ج) وجوه متعددی برای این مسأله وجود دارد: اولاً: دلیل خاصی که در این مورد بوده و می گوید: «المرضعة القلیلة اللبن» خود این در موردی است که روزه موجب ضرر به شیرخوار می شود نه مادر.
 
ثانیاً: در فقه مواردی داریم و آقایان فقهاء متعرّض آن شدند و از جمله در عروه هم هست که ممکن است در مواردی به طفل غیر بالغ ضرری متوجه شود، برای دفع این ضرر از آن طفل آقایان فقهاء فرمودند: لا ضرر حکم الزامی را از مکلّف رفع می کند. مثلاً اگر پدر در اثنای نماز ببیند که مالِ طفل او را دزد می خواهد ببرد، جماعتی و از جمله خود صاحب عروه در «فصل فی حکم قطع الصلاة» فرمودند: جایز است نماز را قطع کند. به این دلیل که لا ضرر نمی گوید حتماً لازم است ضرر متوجّه به خود انسان باشد تا حکم رفع شود، بلکه اعم است و لذا ما هستیم و این عموم، یعنی: «لاء» نفی جنس که به شک خورده است و مفاد آن این است که: حکمی که از ناحیه ی آن حکم، ضرر لازم آید، در اسلام نیست. لذا اگر به گونه ای باشد که ضرر به دیگری عرفاً ضرر به خود اوست، لا ضرر شامل آن می شود و حکم الزامی را از او رفع می کند و به همین جهت آقایان فقهاء فرمودند: «احتمال الضرر ضررٌ» با اینکه محرز نیست که ضرر باشد. لذا مخصِّصی که بتواند لا ضرر را به ضرر مباشر به خود شخص تخصیص بزند، نداریم.
 
س8) فروشنده ای که در روز ماه مبارک رمضان خوراکی می فروشد به نحوی که موجب هتک حرمت این ماه است، حال شخصی که مثلاً مسافر بوده آیا جایز است از او چیزی بخرد و این اعانه ی بر اثم نیست؟
 
ج) اگر واسطه فاعلِ مختار باشد حرمتی ندارد، مگر اینکه از ادلّه اولیّه یا ادلّه ی ثانویه استفاده شود که شارع نمی خواهد این امر در خارج به هیچ صورت محقق گردد و واقع شود مانند: بیع الخشب لِمن یصنعه صَنَماً أو صَلیباً.

کد خبر: 13925230446
1392/5/2

Share

بدون نظر

نام
پست الکترونیکی
وب سایت
متن