حضرت آیت الله جوادی آملی:توسعه کوثريِ محمود، برابر رفاه است اما در اينجا يک سؤال اساسي مطرح ميشود که آيا اينگونه توسعه، جايز است يا لازم؟ آيا صِرف جواز است يعني فقط توسعه حرام نيست اما ميتوانيم به توسعه نائل بشويم و ميتوانيم چنين کاري نکنيم؟ يا اينکه بر اساس مباني و معارف اسلامي، بر فرد و جامعه اسلامي لازم است که الگوي توسعه کوثري را عينيت بخشند؟...
موضوع: اخبار
به گزارش مرجع ما (پایگاه اطلاع رسانی مراجع شیعه)؛
در مطلب زیر پاره ای از شاخصههاي توسعه اسلامي از نگاه آيتالله العظمی جوادي آملي (مدظله) از بیان و بنان ایشان بازگو و مورد تحلیل قرار گرفته است.
قسمت سوم:
توسعه کوثري و رفاه
توسعه کوثريِ محمود، برابر رفاه است اما در اينجا يک سؤال اساسي مطرح ميشود که آيا اينگونه توسعه، جايز است يا لازم؟ آيا صِرف جواز است يعني فقط توسعه حرام نيست اما ميتوانيم به توسعه نائل بشويم و ميتوانيم چنين کاري نکنيم؟ يا اينکه بر اساس مباني و معارف اسلامي، بر فرد و جامعه اسلامي لازم است که الگوي توسعه کوثري را عينيت بخشند؟ در آيه 61 سوره مبارکه هود، ذات اقدس الهي فرموده است: ما شما را خلق کرديم براي استعمار: «هو أنشأکم من الأرض و استعمرکم فيها». «استعمار» از پاکترين واژههاي قرآني است که به صورت پليدترين واژههاي سياسي درآمده است. در اين آيه کريمه خداوند ميفرمايد: او شما را از زمين آفريده و بالا برده و شما را استعمار کرده است. مستعمر يعني خواهان عمارت. قداست اين واژه در قرآن براي اين است که ذات اقدس الهي با منابع زيرزميني و با برکات روزميني، همه امکانات را در زمين خلق کرده است. او در زمين آب پاک و پاکيزه قرار داد؛ چه در درون و چه در بيرون؛ چه به صورت دريا و چه بهصورت چشمه و چاه. بنابراين زمين هم حاصلخيز شد. خداوند متعال از بالا باران فرستاد و برکات داد و به ما هم عقل، قدرت، استعداد و امکانات داد. همه امکانات را براي ما فراهم کرد و از ما خواست زمين را آباد کنيم؛ آقاي خودمان باشيم و نيازمند ديگري نباشيم. بنابراين ذات اقدس الهي از ما طلب کرده که زمين را آباد کنيم. منتها همانطور که در مورد مسجد آمده است که «انما يعمر مساجد الله من آمن بالله». اين ميشود استعمار قرآني که بسيار مقدس است. اما همين واژه پربرکت قرآني را ديگران مصادره کردند و جزو پليدترين واژهها درآوردند. معناي استعمار سياسي آن است که امکانات و منابع، مال من و شما رايگان براي من کار کن و بنده من باش! اين استعمار سياسي، محصول توسعه تکاثري مذموم است.
اينکه ميگوييم غرب همه چيز دارد، به اين خاطر است که ساليان متمادي اينها خاورميانه و خاور دور را غارت کردند. خود آنها - مثل انگليسيها- نه نفت دارند و نه گاز. اما سالهاي متمادي منابع را از ايران و هند و کشورهاي خاورميانه ميبردند و از ما طلب ميکردند (استعمر).
دليل ديگري که براي ضرورت پيگيري تحقق توسعه کوثري وجود دارد اين است که اگر بخواهيم مردم را با زهد اداره کنيم، ممکن است يک اقليت بپذيرند وگرنه اکثر مردم تحمل آن را ندارند. ما شنيدهايم که «کلا ان الإنسان ليطغي أن رأه استغني».
اما اين را نشنيدهايم و براي اولينبار است که ميشنويم: اگر کسي ببيند فقير است، طغيان ميکند. منتها در آنجا طغيان ميکند «علي المستضعفين»؛ در اينجا اگر جامعه ببيند فقير است، طغيان ميکند «علي الحکام و علي الامراء». اين حرف ممکن است تازه به نظر برسد. ولي اگر يک لحظه فکر کنيم ميبينيم چيز جديدي نيست. کجا فقرا ميتوانند فقر را هميشه تحمل کنند و شورش نکنند؟ اباذر گفت: اگر فقر از دري آمد، ايمان از در ديگر خارج ميشود، اين را از بيان نوراني خود پيغمبر استفاده نموده است. مرحوم کليني در جلد پنجم کافي باب «الاستعانه فيالدنيا عليالآخره» 15 حديث دارد. حديث سيزدهم اين باب شريفِ طيب و طاهر اين است که رسول الله(ص) به خدا عرض ميکند: خدايا نان مملکت را زياد کن! چون اگر نان مملکت نباشد، نه نماز ميخوانيم و نه روزه ميگيريم و نه... شما ميخواهيد کسي را نهي از منکر کنيد، اما او زير بار نميرود و عليه دولت حاکم شورش ميکند بنابراين اين حرف دودوتا چهارتا بديهي است که در درون همه ما وجود دارد.
الگوي غنا و فقر در طول زمان
مطلب بعدي آن است که غنا و فقر در هر عصري فرق ميکند. الگوي ما يک اصل کلي است که در هر عصر و مصري براي عقلا ملاک است. شاهد آن هم بيان نوراني امام صادق (عليهالسلام) است که سفيان ثوري اعتراض کرد که عليابنابيطالب آن پيراهن را داشت و شما اين لباس را ميپوشيد!؟ حضرت فرمود: آن حضرت در يک عصر ديگري بود که فقر گسترده بود. الان که وضع مسلمانها خوب است، بايد لباس خوب بپوشم وگرنه مورد اعتراض قرار ميگيرم. اين نمونهاي براي ما است. بيان نوراني حضرت امير (عليهالسلام) براي قناعت در مصرف است، نه حرمت در مصرف. مثل اينکه در دين، چادر حجاب برتر است، آن هم يک اقتصاد برتر است. جلوي آن زهد هم که در سخنرانيها و کتابها گفته ميشود، گرفته نشده اما کشور را نميتوان با آن اداره کرد.
گاهي شما ميخواهيد مثل حوزه علميه خواص را تربيت کنيد، آن راه ديگري دارد. اما اگر بخواهيد توده مردم را بپرورانيد که حافظ دين و ديگران باشند و دينشان محفوظ بماند، راهش اين است که يک اقتصاد، دين و يک عبادت متوسط را به ايشان بدهيد. بنابراين هم بحثهاي علمي را بايد از بحثهاي مديريتي جدا کرد و هم خواص را از توده مردم.
آيندهنگري در توسعه کوثري
در توسعه پايدار بايد به فکر نسل آينده باشيم و بايد توسعهمان کوثري باشد تا اين منظور محقق شود. ما ميخواهيم نسل آينده شکمشان تأمين و دينشان محفوظ باشد. بيان نوراني از وجود مبارک امام صادق (عليهالسلام) است که اگر خداي ناکرده کسي از راه حرام بخواهد چيزي تهيه کند، مال حرام ولو در نوه نشد، بالاخره در نتيجه يا نبيره او اثر ميکند. صاحب وسايل «رضوانالله تعالي عليه» در جلد 17 از ابنزراره نقل ميکند که «لقمه» بر «نطفه» اثر دارد. گاهي نسل پنجم يا ششم آسيب ميبيند. بنابراين ما توسعه پايداري ميخواهيم که آينده را در نظر داشته باشد تا مال و دين آيندگان هم تأمين باشد. اگر کسي غذاي حرامي بخورد، در آينده اثر دارد؛ تا چه رسد که آينده خودش بخواهد غذاي حرامي بخورد. روايت اين است که اگر کسي الان غذاي حرامي بخورد، اثر آن در ذريه او ظاهر ميشود، نه اينکه مال حرام فراهم کند براي ذريه! بنابراين مشخصههاي توسعه کوثري از مشخصات توسعه تکاثري کاملاً متمايز است؛ آدم بايد از هر جهت مواظب باشد.
منبع : روزنامه جوان