صفحه اول  اخبار اندیشه آخرین استفتائات آثار فقهی مرجع استخاره تماس با ما درباره ما
مرجع ما پایگاه اطلاع رسانی مراجع شیعه http://marjaema.com
مطالب مهم
تبلیغات
اخبار
اوقات شرعی
اخبار حوزه و دانشگاه
» تأکید نماینده مجلس بر اجرای قوانین حوزه زنان
» گزارش تصویری از مراسم عزاداری و سوگواری شهادت حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)
» پیکر آیت الله موسوی اردبیلی در حرم مطهر حضرت معصومه (س) به خاک سپرده شد
» بیانیه حضرت آیت الله مکارم شیرازی در پی حکم اخیر شیخ الازهر: کشتار غیر مسلمین در هر کجای دنیا شدیداً محکوم است
صفحه اول  >> اندیشه >>
مرجع ما | شکل عزاداری می‌تواند پیام عاشورا را دستخوش تغییر کند / احمد واعظی
بازدید این صفحه: 4915          تاریخ انتشار: 1393/8/11 ساعت: 01:44:47
شکل عزاداری می‌تواند پیام عاشورا را دستخوش تغییر کند / احمد واعظی

بعضی جاها افراد می‌گویند که ما سگ اباعبدالله هستیم و هو هو می‌کشند؛ این دور از کرامت انسانی است و این رفتارها ریشه دینی ندارد و در سیره اهل بیت و کنش و رفتار آنها نبوده است.

موضوع: اندیشه
نویسنده: حجة الاسلام والمسلسمن احمد واعظی

 

 

به گزارش مرجع ما (پایگاه اطلاع رسانی مراجع شیعه)؛

 

حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر احمد واعظی، رییس دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم در گفت‌وگو با شفقنا با اشاره به مهم‌ترین محورهای پیام امام حسین(ع) که باید در این شرایط زمانی مورد استفاده قرار ‌گیرد، گفت: در مساله عزاداری و نحوه عزاداری و ادای احترام به عاشوراییان و در راس آنها امام حسین(ع) سه ضلع اصلی وجود دارد که این سه ضلع به یکدیگر مربوط است. به تعبیری دیگر واکنش‌های ما نسبت به واقعه عاشورا در گروی تفکیک سه امر و نوع موضعی خواهد بود که ما در این سه امر داریم. نکته اول اینکه چه تفسیر و تلقی از نهضت حسینی داریم و اینکه چه تفسیری از واقعه عاشورا و این اتفاقات عظیمی که در دنیای اسلام افتاد داریم. چون محتوا و پیام عاشورا در گروی نوع تفسیر و تلقی ما از این حادثه است. به عنوان مثال اگر کسی واقعه عاشورا را یک ماموریت خاص الهی برای امام حسین بداند، دیگر نمی‌تواند شعارهای عاشورا و انگیزه‌های قیام اباعبدالله را تعمیم ببخشد و آنها یک پیام برای نسل‌های بعدی نخواهد بود. البته فرد بزرگی بوده و لیاقت انجام چنین ماموریتی را داشته است، اما این ماموریت تعمیم پذیر نیست و نمی‌توان گفت که چیزی به اسم فلسفه قیام اباعبدالله وجود دارد که باید مورد توجه و تقلید و مورد تبعیت قرار گیرد زیرا یک تفسیر بسیار مضیقی می‌شود از قیام اباعبدالله.

وی با بیان اینکه در نقطه مقابل اگر کسی معتقد باشد که پاره‌ای از ارزش ها و اصول اسلامی امام حسین را به این قیام واداشت و هر کس دیگر یا هر امام دیگر یا هر فرد بزرگی که در این موقعیت قرار گیرد موظف است تا این قیام را انجام دهد، تصریح کرد: اگر چنین نگاهی به قصه شود، مساله درس‌آموزی از عاشورا و پیام و محتوای تعمیم‌پذیر عاشورا موضوع پیدا می‌کند. بنده قصد ندارم وارد بحث فلسفه قیام حسینی شوم. فقط می‌خواهم بگویم اینکه ما تفسیر و تلقی خود را از حرکت و نهضت حسینی مشخص کنیم، در مساله کیفیت عزاداری نقش دارد زیرا اقرار به احساس ما و اقرار به ارادت و اقرار به همدلی ما بر می‌گردد به اینکه چه تفسیری از این حادثه داریم زیرا همانطور که در جهان تشیع تفسیرهای مختلفی وجود دارد در جهان اهل تسنن هم همینگونه است.

واعظی با اشاره به دومین عنصر خاطرنشان کرد: کسی که به این حادثه می‌نگرد و انسان‌هایی که توجه آنها به این حادثه جلب می‌شود باید ببینند که در دنیای آرمان‌های آنها و منظومه ارزشی آنها و زیباشناختی آنها این حادثه چه جایگاهی پیدا می‌کند. آیا فرد در نظام ارزشی و آرمانی خود وقتی به این قصه و حادثه نگاه می‌کند، همدلی و هم افقی و اشتراک پیدا می‌کند یا خیر. چون میزان تحسین و ادای احترام و همنوایی با عاشوراییان باز می‌گردد به اینکه انسان در نظام ارزشی و زیباشناختی خود چقدر آن عناصر ارزشی و آرمانی که مدنظر عاشوراییان بوده است را در درون خود درونی و نهادینه کرده است.

وی افزود: عنصر سومی که در اینجا مهم است؛ این است که ما چه نحو و چه مدل و چه قالبی را برای ابراز این همدلی و ادای احترام و تحسین نسبت به پدیدآورندگان واقعه عاشورا اختیار می‌کنیم؛ بنابراین، این سه عنصر به نظر من مهم است و باید در نظر گرفته شود.

واعظی گفت: از آنجا که قیام اباعبدالله در دفاع حق و حقیقت و عدالت طلبی و امر به معروف و نهی از منکر و پایداری در مقابل ظالمین و حریت و آزادگی و نفی پستی و فرومایگی و ذلت و اینگونه موارد است؛ این مجموعه انگیزه‌ ها و ارزش ها همسو با فطرت سلیم انسانی است. کس، کسان یا جوامعی که در درون خود و حریم ذهن و اندیشه خود نسبت به حرکت حسینی ادای احترام و تکریم و بزرگداشت دارند، در واقع نشان دهنده این است که هنوز انسانیت و فطرت انسانی در این جوامع رنگ نباخته است و دچار اعوجاج و تباهی فطرت نشده‌اند. کسانی که احترام می‌گذارند و تکریم می‌کنند و همدلی نشان می‌دهند با واقعه عاشورا در واقع با آن ارزش ها همنوایی و هماهنگی خود را اعلام می‌کنند؛ بنابراین چنین کاری یعنی تکریم و بزرگداشت و همدلی با عاشوراییان و عاشورا سند شرف یک جامعه است و نشانه زنده بودن انسانیت و عدم تباهی فطرت انسانی است.

واعظی افزود: اگر جامعه و افرادی بخواهند مطلع شوند و در عین حال نسبت به این حادثه و شخصیت‌های عظیمی که این حادثه را آفریدند بی‌تفاوت باشند و احساس همدلی و تکریم و احترام نداشته باشند، نشان دهنده بیماری و اعوجاج در نظام ارزشی و فطرت انسانی اینگونه افراد و جوامع است. به اصطلاح تکریم عاشورا و عاشوراییان نشان دهنده این است که ارزش های اصیل انسانی هنوز در اعماق جان انسان ها حکمرانی می‌کند.

به گفته وی، نکته دیگر که مهم است این است که نحوه ادای احترام و عزاداری و همدلی این است که در عین اینکه می‌تواند قالب یا صورت مناسب یا نامناسب انتقال محتوا و پیام عاشورا باشد حتی بالاتر می‌تواند روح و محتوای پیام و درون مایه عاشورا را تحریف کند. یعنی قالب عزاداری و شکل عزاداری، اگر شکل مناسب و همسوی با محتوای پیام عاشورا نباشد، فقط این نیست که نقص در اطلاع رسانی و نقص در انتقال پیام پدید آمده است؛ بلکه بالاتر می‌تواند کمک به تحریف پیام عاشورا داشته باشد. مثلا خواندن اشعاری که نشان دهنده انعکاس روح حماسه و شجاعت و توکل به خدا و ایمان و اسلام خواهی و حریت و آزادگی باشد، با اشعاری که تقاضای جلب رافت و نوعی تزلزل در مقابل دشمن را القا کند، این حقیقتا پیام عاشورا را بد منعکس کرده است و در عین حال در انتقال پیام عاشورا ناکام مانده است و بلکه آن را تحریف هم کرده است؛ یعنی عنصر قالب و شکل عزاداری می‌تواند ضلع اول یعنی تفسیر ما از حادثه عاشورا و پیام عاشورا را دستخوش تغییر کند.

وی ادامه داد: اینکه من گفتم این ضلع‌ها به هم مرتبط است؛ به این منظور بود که نحوه عزاداری و شکل و قالب‌هایی که برای انتقال پیام عاشورا انتخاب می‌شود هم مستقیما متاثر از تفسیر ما از محتوای پیام عاشوراست و هم اگر از قالب‌ها و الگوهای متناسبی استفاده نشود، به مرور باعث تحریف محتوای پیام و تغییر تفسیر از آن واقعه می‌شود. به شکلی که با حقیقت آن فاصله دارد. و اگر کسی ضلع دوم را فاقد باشد و نظام ارزشی آن و نظام زیباشناختی و جهان آرمان و خیرات و اهداف آن، دنیایی و فاصله گرفته از آخرت‌گرایی و ارزش های اصیل انسان شده باشد ممکن است از کنار این حادثه بی‌تفاوت بگذرد و اساسا عاشورا و کربلا و فرهنگ حسینی نقشی در زندگی او نداشته باشد تا بخواهد همدلی را نشان دهد.

به اعتقاد واعظی آنچه از چیزهایی که در خصوص فلسفه حسینی بیان می‌شود قابل جمع است. اینکه منشا و عامل حرکت حضرت و قیام حضرت دعوت مردم کوفه باشد هیچ منافاتی با این ندارد که درخصوص امر به معروف و نهی از منکر و طلب اصلاح در امت جد ایشان باشد. اینها با هم منافات ندارد. چون آن دعوت صورت گرفته و نیت اصلاح امت جد هم هست و هم اینکه ماموریت الهی هم در آن وجود دارد. آنچه قابل جمع نیست این است که ما آن را فقط و فقط ماموریت خاص الهی بدانیم.

وی با بیان اینکه کسانی که می‌گویند ماموریت خاص الهی بوده است یعنی اینکه برای شخص ایشان چنین ماموریتی بوده است، تصریح کرد: در این صورت، این حادثه قابل الگوبرداری نیست و حتی اگر امام دیگری هم بود چنین ماموریتی نداشت؛ یعنی این ماموریت خاص ایشان بوده است و شرایط ویژه آن زمان بوده است. یعنی شرایط مشابه آن زمان. یعنی در هر زمان دیگری یزدی و یزیدانی هم حکومت کنند با همه افسادشان نسبت به دین خدا و خلق خدا فقط ماموریت امام حسین بوده است و این یک تفسیر مزینی از فلسفه قیام حسینی است که عنصر الگو بودن و تعمیم‌پذیر بودن فلسفه قیام و درس‌آموز بودن و انسان ساز بودن و این ویژگی هایی که برای قیام اباعبدالله بر شمرده شده باشد‌ را نخواهد داشت.

واعظی در ادامه توجه به ملاحظاتی در مجالس عزاداری را مورد تاکید قرار داد و گفت: نکته اول اینکه گرچه عزاداری یک فعالیت آمیخته با احساسات و عواطف است اما باید معقول و عاری از دخالت دادن عناصر غیرعقلانی و رفتارهای مغایر با کرامات انسانی باشد. غلبه شور و احساس مجوزی برای هرگونه اقدام و رفتار احساسی حتی رفتار غیرعقلانی و بدور کرامات انسانی در اختیار نمی‌گذارد و عزاداری گرچه پر از شور است باید این ابراز شور و احساس و عواطف توام با رفتارهای عقلانی و متناسب با کرامات انسانی باشد.

وی بر لزوم رعایت سادگی و صفا و بی‌پیرایگی در مراسم عزاداری نیز تاکید کرد و گفت: تشریفات و چشم و هم چشمی و رقابت در نحوه پذیرایی سم مهلک برای عزاداری اباعبدالله است. متاسفانه امروز به عنوان مثال در مراسم ترحیمی که برگزار می‌شود آفت تشریفات و رقابت و چشم و هم چشمی عملا مراسمی که باید متذکر بر مرگ و یادآوری قبر و قیامت باشد و مراسمی که انسان ها را نسبت به آخرت و حیات پس از مرگ تنبه دهد و بی‌اعتنایی به دنیا را افزایش دهد، تبدیل به مجالس مهمانی و رقابت و چشم‌ و همچشمی شده است. ما باید مواظب باشیم که آن حالت صفا و سادگی و بی‌پیرایگی در مجالس اباعبدالله حفظ شود.

وی با اشاره به ضرورت عقلایی بودن مراسم‌های عزاداری یادآور شد: مراد بعضی رفتارهایی است که به دور از کرامات انسانی است. یعنی نوع شعر خواندن و خود را به القابی منسوب کردن و معرفی کردن است. بعضی جاها افراد می‌گویند که ما سگ اباعبدالله هستیم و هو هو می‌کشند. این دور از کرامت انسانی است و این رفتارها را اگر کسی از بیرون ببیند این رفتارها ریشه دینی ندارد و در سیره اهل بیت و کنش و رفتار آنها نبوده است. زیرا آنها هم برای اباعبدالله عزاداری می‌کردند و مجالس عزا برپا می‌کردند لذا اینگونه رفتارها ریشه ندارد و بزرگان دینی و خلفای سلف و شخصیت‌هایی که عمر خود را در کسب معرفت دین خدا و عمل به سنت نبوی و اهل بیت گذراندند، این رفتارها را دارای ریشه دینی نمی دانند بنابراین منظور بعضی از رفتارهایی است که بدور از رفتار معقول است. ممکن است شخص خود را توجیه کند که رفتار من به خاطر غلبه شور و احساس است. البته مساله زدن به سر و صورت و عزاداری کردن مقداری که انسان به خاطر غلبه حزن انجام می‌دهد از نظر برخی آقایان اشکال ندارد. البته بحث قمه زدن سر جای خود است و اختلاف نظری هم در میان آقایان است اما منظور من این است که به لحاظ نوع اشعار و ادای کلمات و نوع رفتارها باید بگونه‌ای باشد که معقول باشد و مساله احساس و عواطف مجوز این نیست که هرگونه رفتاری صورت گیرد.

واعظی پرهیز از برخی بدعت‌ها در مراسم عزاداری را نیز به عنوان محور سوم بیان کرد و گفت: اقداماتی مثل انتساب مطالب خلاف واقع در اشعار، ‌برخی خرافات فکری و نقل مطالب ضعیف و دون از شان اهل بیت اینها بدعت‌های محتوایی است و چه بدعت‌های قالبی و شکلی مانند استفاده از ملودی‌ها و موسیقی‌های غیرمتعارف و غیر مناسب با فضای حزن و اندوه. قضیه عاشورا و عزاداری یک حزن خاص و معنوی است و یک سوگ معنوی است و این سوگ معنوی گاهی اوقات اگر ملودی ها یا ادوات موسیقی یا اشعاری غیرمناسب با این فضای عزاداری معنوی باشد نامناسب است. حزن معنوی مانند شادی معنوی است. ما بین شادی مطلق و شادی معنوی تفاوت قائل هستیم. در شادی مطلق برخی افراد ممکن است حرکاتی انجام دهند مثلا رقص یا یک ابراز شادی هایی که این شادی ها ممکن است در فضای مطلق شادی برای آنها توجیهی داشته باشد. اما در شادی معنوی و میلاد ائمه و پیامبر این شادی به صورت معنوی برگزار می‌شود. حزن معنوی هم با مطلق حزن فرق می‌کند لذا هر شعر و هر آهنگ و هر ملودی را نمی‌توان استفاده کرد و باید متناسب با این فضا باشد. مخصوصا بعضی وقت‌ها بعضی از موسیقی‌ها که تداعی کننده وزن و آهنگ یک شعر مبتذل را می‌گیرند و می‌خوانند، مخاطب در ذهن خود این شعر و آهنگ مبتذل را تداعی می‌کند و این بدور از روح عزاداری معنوی و حزن معنوی است که باید رعایت شود.

وی با اشاره به اینکه عزاداریها باید بدور از اختلاف افکنی بین مسلمین باشد، گفت: مساله غلبه احساس و عاشورا نباید باعث شود که خیر بزرگی که دعوت دین و خدای تعالی است بحث وحدت اسلامی مخدوش شود و به مقدسات اهل سنت نباید اهانت شود تا در فضای التهاب جامعه اسلامی به آن دامن زده نشود. معاویه هم در این میان از خلفای راشدین است و به عنوان مقدسات اهل سنت محسوب می‌شود و نباید توهینی صورت گیرد.

واعظی خاطرنشان کرد: در مناطقی که عزاداری میان غیرمسلمانان برگزار می‌شود، این یک ویژگی خاص دارد چون در مناطقی مانند اروپا که مسلمانان و شیعیان در اقلیت هستند و عزاداری صورت می‌گیرد در آنجا مساله از این جهت مهم است که مخاطبین و مشاهده کنندگان باید توجیه شوند و نسبت به فلسفه عزاداری و انجام برخی کارها که از نظر آنها نه متفاوت با عقلانیت آنها بلکه نامعقول است، نباید انجام شود. یک زمانی ما می‌گوییم که یک رفتاری در حریم عقلانیت ما نمی‌گنجد و یک جامعه و فرهنگی یک تفسیر از عقلانیت دارد که متفاوت است. اما گاهی اوقات تفاوت‌های فرهنگی و تفاوت در عقلانیت تا یک مقداری از آن جوامع نسبت به هم مصامحه می‌کنند و این تفاوت را می‌پذیرند، اما بعضی رفتارها هست که نامعقول جلوه می‌کند. به عنوان مثال اگر کسی کودک ناقص الخلقه را از بین ببرد، ما این را نمی‌گوییم که فرهنگ آنهاست و عقلانیت آنها با ما فرق می‌کند، بلکه موضع می‌گیریم. الان برای یک انسان غربی یک بچه یک ساله را قمه بزنیم، این رفتار از نظر آنها قابل حل نیست. آن شخص نمی‌گوید که فرهنگ آنهاست بلکه می‌گوید که ظلم به بچه است و عمل نامعقول می‌شناسند.

واعظی با تاکید بر اینکه تفاوت در عقلانیت تا یک جاهایی به عنوان اختلاف فرهنگی تحمل و توجیه می‌شود، اظهار داشت: یک جاهایی هست که از نظر دیگران به عنوان رفتار نامعقول و نه متفاوت در عقلانیت است. به نظر من این دو واژه با هم فرق دارد. ما یک جا می‌گوییم که این رفتار و نوع برخورد تفاوت فرهنگی است و می‌پذیریم و مسامحه می‌کنیم و هضم می‌کنیم. اما گاهی یک رفتار نامعقول است و شیعه نباید در جاهایی که فضا کاملا شیعی نیست دست به رفتارهایی بزند که در عرف مخاطبین آنها به عنوان رفتار نامعقول و نه رفتار متفاوت فرهنگی جلوه کند بلکه آنجا وظیفه ماست که اذهان آنها را نسبت به فلسفه قیام اباعبدالله مشخص کنیم و نه اینکه نوعی اعتراض و واکنش منفی جدی بدنبال داشته باشد.

واعظی با اشاره به ضرورت پرهیز از غلو در عزاداری ها و عدم بیان خرافات خاطرنشان کرد: بنده این مساله را تحت عنوان بدعت محتوایی بیان کردم. بدعت محتوایی عرض عریضی دارد و مصادیق بسیاری دارد. مثلا ذکر مسایل خلاف واقع و خرافات فکری و مطالب ضعیف و دور از شان اهل بیت همه از مصادیق غلو است. اگر رفتاری از باب تداعی معنایی باشد مشکلی ندارد، اما بیان خرافات مشکل دارد. بنده معتقدم آنقدر امام حسین و یاوران باوفای ایشان عظمت و شخصیت دارند که اگر ما معرفت مخاطبین را نسبت به شان و منزلت و منش و شخصیت آنها بیان کنیم آن حالت انس و همدلی و ارتباط‌گیری معنوی حاصل می‌شود و نیاز نیست که با این مسایل و با هر قیمتی اشک مخاطب را در بیاوریم. مطالب این چنینی می‌تواند گزافه‌گویی‌ها و باب خلاف‌گویی‌ها را باز ‌کند.

وی با بیان اینکه بنده در سال های نسبتا طولانی که در محرم منبر رفته‌ام، به یاد ندارم که از خودم خوابی را تعریف کرده باشم، گفت: وقتی مقتل خوانده می‌شود و وقتی محاسن کلام اهل بیت گفته می‌شود و وقتی شخصیت و منش و رفتار آنها عنوان می‌شود مخاطبین با فطرت خود ارتباط می‌گیرند و حزن معنوی و ارتباط همدلانه ایجاد می‌شود بدون اینکه احتیاج به این امور باشد. اصلا نیاز به بیان خواب و اینگونه مسایل نیست. ائمه بارها گفته‌اند که اگر مردم با محاسن کلام ما آشنا باشند، از ما تبعیت خواهند کرد. این وظیفه خطبا و وظیفه علما و مرثیه‌خوانان است که واقع شخصیت اهل بیت را معرفی کنند و مردم به فطرت پاک الهی خود نسبت به فضایل اخلاقی و علم و معرفت و عبودیت خاضع هستند و وقتی مطلع شدند و به جان فطرت خود ارتباط گرفتند با این حضرات این حالت ایجاد می‌شود و آن همدلی و همنوایی ایجاد می‌شود و نیاز به گزافه‌گویی نیست.

واعظی به ضرورت رعایت اخلاق در عزاداری ها نیز اشاره و تصریح کرد: آنچه به اصطلاح وجود دارد شاید به عنوان اخلاق نتوانیم بیان کنیم. بحث سوز و اخلاص و ذاکر و تلاش روحانی که منبر دارد و ذاکری که انشاء شعر می‌کند، هر چه سوز و خلوص آن بیشتر باشد در واقع تاثیر کلام هم بیشتر خواهد بود. البته مجلس اباعبدالله و مجالس عزاداری در دهه محرم یک ویژگی دارد که کمتر جلوه دینی اینطور قضیه را داریم و آن بحث مشارکت واقعی و همه جانبه و خالصانه آحاد مردم است. یعنی کمتر پدیده‌ای است که اینطور جوان و پیر و زن و مرد و طفل همه با یک شوقی در مراسم به طرق مختلف شرکت می‌کنند. از کار کردن در آشپزخانه و دیگ شستن گرفته تا هزینه‌ها را دادن و سیاهی زدن و شعر خواندن و میانداری کردن و دیگر مسایل. این بسیار عجیب است و شاید از زیباترین جلوه‌های کنش دینی باشد که کمتر جایی و کمتر مذهب و ملتی باشند که به این شکل وسیع جامعه مدنی برای یک حرکت دینی به حرکت در می‌آید. و این حجم وسیع انسان ها که میلیون‌ها نفر در یک روز کارهای مشابهی انجام می‌دهند بدون اینکه برخورد و تزاحمی باشد، این حرکت بسیار زیباست و در این حرکت زیبا هر چه اخلاص و سوز بیشتر باشد به زیبایی آن افزوده می شود.

وی افزود: این مساله عجیبی است که به نظر من مانند یک سیل و رودخانه خروشان بعضی وقت‌ها آلودگی ها و ضایعات را با خود می‌برد. شاید بعضی افراد با نیت‌های خوب در این سیل خروشان پیدا نشوند، اما وقتی وارد می شوند زلال جریان حسینی بسیاری از اینها را می‌برد و صفا می‌بخشد و مانند باران رحمتی است که طهور است و آلودگی ها را پاک می‌کند. حتی کسانی که شاید خیلی مخلص نباشند، وقتی وارد این فضا می‌شوند به خاطر روح معنویت که حاکم است و خلوص جزئی که افراد دارند دور هم جمع می‌شود و پاکی در کلان ایجاد می‌شود. لذا اگر بحث سر توصیه‌ای باشد این است که این زلال طهور، طهارتش بیشتر باشد. والا کلان قصه را که نگاه کنیم پاکی و زلال و شفافیت است.

واعظی در پاسخ به این پرسش که ممکن است بعضی افراد به هر دلیلی توفیق شرکت در مراسم را نداشته باشند، برای استفاده آنها از عزاداری ها چه توصیه‌ای دارید؟ گفت: امروزه استفاده از وسایل ارتباط جمعی بسیار است و تلویزیون و اینترنت وجود دارد. پیامبر هم فرمودند که اگر بر من صلوات بفرستید در هر کجای عالم که باشید بر من واصل می شود. لذا شک نیست بیماری که در یک اتاق تاریک که خوابیده است و یک یاحسین می‌گوید و عرض سلام می‌کند، کافی است. در روایت است که اگر کسی فضیلت زیارت اباعبدالله در عاشورا را نداشته باشد، امام می‌فرماید؛ برود در پشت بام خانه و در آنجا سلامی بدهد و نمازی بخواند و این سلام حتما واصل خواهد شد. هم‌چنین کسی که به مجلس دسترسی ندارد می‌تواند رو به حضرت سه بار سلام دهد، که حکم زیارت را پیدا می‌کند. زیرا وقتی کسی مقبولش نیست آن مقدار که برای او مکلف است همان مقدار به کرم و لطف الهی پذیرفته می‌شود.

واعظی با اشاره به زیارت عاشورا، خواندن این زیارت را جزو مستحبات دانست و تصریح کرد: در خصوص زیارت عاشورا بسیار کار شده است و آقایان مختلفی در این زمینه مطلب نوشته‌اند. شاید از همه مفصل‌تر کار آقای ری شهری در دانشنامه امام حسین(ع) در موسسه دارالحدیث باشد که در جلد 12 آن، بیش از 50 صفحه در این خصوص بحث دارند.  هم‌چنین آیت‌الله شبیری زنجانی در کتاب جرعه‌ای از دریا جلد یک درخصوص سند زیارت عاشورا مطلب دارند. بسیاری افراد دیگر هم بحث دارند. البته بعضی در این قسمت لعن آخر که بیان می‌شود بعضی تشکیکاتی دارند اما واقع این زیارت این است که از زیارت‌های صحیح‌السند است و زیارت آن بسیار سفارش شده است. البته بنده در مورد برخی جمله‌ها که گفته می‌شود برای حفظ وحدت نباید خوانده شود، اظهار نظری ندارم اما خود بنده اینها را می‌خوانم.

وی با تاکید بر پرهیز از فاش گویی بیش از اندازه در روضه‌خوانی نیز گفت: بعضی از آقایان بر این مساله تاکید دارند. وقتی فاش مطلب بیان می‌شود، گاهی وقت‌ها کنایه ابلغ از تصریح است. بیان کنایی و اشاره‌ای بلاغت بیشتری دارد. چرا زبان شعر زبان زیباتر و اثرگذارتری است؟ زیرا از عنصر کنایه و تشبیه و استعاره استفاده می‌کند. مخصوصا در فرهنگ دینی ما به خاطر انس مردم با قضیه عاشورا نمادهای زبانی شکل گرفته است. وقتی اشاره می‌کنید و می‌گویید علقمه یک دنیا معنا در آن است، وقتی می‌گویید عطش در مساله عاشورا یک دنیاست. وقتی می‌گویید شیرخواره همین یک کلمه کافی است تا مردم را به گریه وادار کند؛ زیرا اینها نماد زبانی هستند و لازم نیست که بعضی مسایل مخصوصا درخصوص اسارت و آنچه در مجالس اتفاق افتاده است، فاش گفته شود زیرا آزار دهنده است. لذا اشاره آن برای توسل و ارتباط معنوی برقرار شدن کفایت می‌کند. مانند این است که شما یک مضمون شعری را به جای اینکه در قالب شعر و صور شعری بیان کنید، صریح بیان کنید. بلاغت آن کمتر است و اثر در مخاطب بسیار کم است.

وی با اشاره به این جمله امام حسین که فرمودند اگر دین ندارید لااقل آزاده باشید نیز گفت: پیام‌ها و ارزش هایی که در حرکت امام حسین است، در افق جهان اسلام محدود نمی‌شود. یعنی در افق بشریت مطرح می‌شود و صاحبان ملل مختلف نسبت به آن ادای احترام می‌کنند و آن را می‌پذیرند و تحسین می‌کنند و به این عبارت حضرت محدود نمی‌شود بلکه به نفس حرکت حضرت و نوع تلاشی که کرد و رنجی که برد، مربوط می‌شود. ما دو جور رنج کشیدن داریم. یکی رنجی که شخص برای اهداف فردی خود تحمل می‌کند. مثلا رنجی که برای معاش تحمل می‌کند یا رنجی که از یک بیماری یا حادثه شخصی می‌برد. این رنج یک رنج معنوی نیست و یک رنج مقدس محسوب نمی‌شود اما رنجی که شخص برای دیگران می‌برد و برای حفظ پاره‌ای ارزش های انسانی می‌برد آن رنج مقدس است. مثلا رنجی که برای هدایت انسان ها برده می‌شود. رنجی که انبیاء برای هدایت انسان ها می‌بردن. رنجی که شخص برای دفاع از مستضعفین و محرومین می‌برد. رنجی که شخص برای ظلم‌ستیزی و عدالت‌طلبی می‌برد. اینها رنج است اما یک رنج مقدس است و رنجی است که انسان ها به فطرت اخلاقی و الهی خود برای این رنج ارزش ویژه قائل هستند.

واعظی با بیان اینکه قیام اباعبدالله یک ابعادی از آن ابعاد داخلی و فضای اسلامی است، اظهار داشت: آنجا که حضرت می‌گوید برای اصلاح امت جدم آمدم یا آنجا که می‌گوید که فاتحه اسلام را باید خواند، ممکن است که یک چینی و ژاپنی و غربی این دغدغه را نداشته باشند و مانند احیاء مذهب و دین است؛ اما جاهایی در قیام اباعبدالله هست و مقولاتی پیش می‌آید که فراتر از یک امت است. هر انسانی ولو ضعیف باشد و خود نتواند ظلم‌ستیزی کند، ظلم ستیزی را می‌پسندد. هر انسانی ولو نتواند احقاق حق کند، اما حق طلبی را می‌پسندد. هر انسانی تن به ذلت و پستی و فرومایگی ندادن را می‌پسندد. هر انسانی پایمردی برای دفاع از حق و حقیقت را تحسین می‌کند و اینها چیزهایی است که فراتر از فضای یک امت کار را می‌برد و در یک اشل و افق انسانی قضیه اباعبدالله را مطرح می‌کند و انسانها فارغ از هر مذهب و نحله‌ای که تعلق داشته باشند، می‌توانند با آن ارتباط بگیرند.

وی افزود: این عبارت حضرت هم برای آزادگی اشاره دارد که انسان ها فارغ از علایق و منافع و آن چیزهای گروهی خود، بما هو انسان، دارای یک نظام ارزشی و یک درک ارزشی و اخلاقی هستند که اگر به این مرتبه انسانی خود پایبند باشند و احرار و حر باشند و فارغ از تعلقات گروهی و منافع فردی باشند و به تعبیری کلاه خود را قاضی کنند و از بین تعلقات و منافع، خود را عاری کنند و بخواهند یک قضاوت انسانی و فطری داشته باشند، یک سری کارها نمی‌کنند. مثلا هجوم بردن به خیمه‌های اباعبدالله. ایشان می‌گویند که احرار باشید یعنی اینکه اگر شما با فطرت انسانی خود بخواهید قضاوت کنید و بخواهید حر باشید و چشم خود را با منافع و دنیاطلبی پر نکرده باشید، این کار را نمی‌کنید. لذا به نظر من قصه دو مساله دارد یکی اینکه اهدافی که اباعبدالله مطرح می‌کند یکی اینکه برخی از این اهداف در فضای دینی و امت اسلامی است و برخی از ویژگی ها و جنبه‌های حرکت ایشان جنبه‌هایی است که زبان عمومی دارد و آن عموم انسان ها و فطرت انسان ها را می‌تواند خطاب قرار دهد و این قضیه احرار که حضرت بیان کرده است اشاره به این بعد انسان دارد که انسان می‌تواند حر باشد که اگر حر باشد یکسری کارها را نمی‌کند و برخی از ویژگیها و رفتارها را نخواهد داشت و همدلی نشان می‌دهد و تصدیق می‌کند.

واعظی در پایان تاکید کرد: عملکرد امام حسین انتخاب او در عاشورا و نوع منش و سلوک او چیزی است که انسانهای حر فارغ از اینکه به چه مذهب، مسلک یا سطح زندگی تعلق دارند به فطرت حر انسانی خود تصدیق می‌کنند.


کد خبر: 13938114287
1393/8/11

پر بازدید
1392/7/4: حقوق استاد و شاگرد در رساله حقوق امام سجاد(ع)
1392/3/23: اخلاق فردی، شخصیت اجتماعی و مقام عصمت حضرت عباس(س) از زبان آیت‌الله سیدرضی شیرازی
1392/11/13: گفتمان اعتدال و نواندیشی دینی / سید صادق حقیقت
1392/6/5: فرياد مظلوم، فریادی مشروع
1392/9/20: دولت و ابزارهای الزام به شریعت / محمد سروش محلاتی / شش بخش
آخرین مطالب
1401/5/10: عاشورا و برهان فطرت/ آیت الله عرب
1401/5/10: تفسیر علمی و تجلی عینی قرآن در عاشورا/ آیت الله عرب
1400/11/26: روزنامه جمهوری اسلامی/قسمت اول/صفحه حوزه: علی‌اکبر بیگی نوآوری فقهی حضرت آیت ‏الله صانعی در فتوای رفع حرمت نظر در فرزند خواندگی
1400/10/11: نواندیشی در فتاوای آیت الله صانعی / علی اکبر بیگی
1400/9/15: آیت الله یوسف صانعی (ره): رشیده نباشند، ازدواجشان حرام است
بدون نظر

نام
پست الکترونیکی
وب سایت
متن