بازدید این صفحه: 3704 تاریخ انتشار: 1393/11/27 ساعت: 03:08:33
حضرت آیتالله جوادی آملی:
اختیار انسان جبری است ولی فعل انسان اختیاری است
حضرت آیتالله جوادی آملی در درس تفسیر خود بیان کرد: اینکه انسان ضرورتاً، تکوینا و جبراً مختار باشد هیچ ضرری به اختیار در فعل انسانی نمیزند چرا که جبری بودن اختیار انسان خارج از انسان است اما فعل انسان در اختیار انسان است و انسانی که جبراً مختار است ضرورتاً نمیتواند در فعلش هم مجبور باشد.
موضوع: دروس
به گزارش مرجع ما (پایگاه اطلاع رسانی مراجع شیعه)؛
حضرت آیتالله جوادی آملی در سلسله جلسات درس تفسیر خود در تفسیر آیات 30 تا 35 سوره «غافر» روز یکشنبه، 26 بهمن ماه، بیان کرد: دو عامل برای پذیرش اصل توحید، نبوت و معاد در جامعه مطرح است یکی به لحاظ اندیشه و برهان و یکی به لحاظ انگیزه و عمل. اقامه برهان در کنار تبشیر و انذار و تبشیر و انذار در کنار برهان برای تأمین این دو جهت است، عقل نظری و اندیشه را با برهان میشود روشن کرد و عقل عملی را با تبشیر و انذار میشود به راه انداخت مگر آن کسی که از نظر اندیشه به قدری فرو رفته باشد که وهم و خیال آن را دفن کرده باشد که مختال بشود یعنی انسان خیال باف و خیال زده شده باشد. کسی که عقل را دفن کرده است و وهم و خیال را حاکم کرده است. این افراد همان کسانی بود که حتی سادهترین براهینی که پیامبران (ص) برای آنها ارائه میکردند را نمیفهمیدند «أَلَهُمْ أَرْجُلٌ يَمْشُونَ بِهَا أَمْ لَهُمْ أَيْدٍ يَبْطِشُونَ بِهَا أَمْ لَهُمْ أَعْيُنٌ يُبْصِرُونَ بِهَا أَمْ لَهُمْ آذَانٌ يَسْمَعُونَ بِهَا» اینها سادهترین دلیل پیامبران بودند که آنها متوجه نمیشدند.
وی ادامه داد: آن کسی که گرفتار شهوت و غضب شد و عقل عملی خود را دفن کرد میگوید من هر چه خواستم انجام میدهم، این نقطه آغازین تفکر اومانیزمی است و عقل نظر را هم به دام میکشد. انبیاء آمدند تا این دفینهها را زنده کنند و گفتند که انسان گوهر فکری دارد به نام عقل نظر و گوهر حرکت و پویایی دارد به نام عقل عمل، لذا هم برهان را به همراه دارند هم تبشیر را. عالمان دین که وارثان انبیاء هستند نیز هم حوزه دارند که کارهای تعلیم، تدریس، تألیف و تحقیق دارند و هم منبر، نماز جمعه، نماز جماعت، دعای کمیل، دعای توسل، جلسات وعظ و ارشاد دارد که اولی برای احیای عقل نظری است و دومی نیز برای احیای عقل عملی است. اگر کسی در یکی از این دو بخش فلج شد دیگر خودش میگوید «سَوَاءٌ عَلَيْنَا أَوَعَظْتَ أَمْ لَمْ تَكُن مِّنَ الْوَاعِظِينَ» یعنی وقتی کار از علاج گذشته باشد دیگر حرف و سخن فایدهای ندارد و در آنها اثر نمیکند چرا که آنقدر خاک روی عقل ریخته شده است که آن بیچاره زنده به گور شده است و کسی دیگر صدای کسی را نمیشنود. از همین رو آنها به پیامبران خود میگفتند که چه ما را موعظه کنی چه موعظه نکنی هیچ فایدهای به حال ما ندارد.
آیتالله جوادی آملی عنوان کرد: از همین رو مؤمن آل فرعون به عنوان یک عالم دینی همین کار را کرده است یعنی هم برهان آورد و گفت چون او بینات و معجزه آورده است پس یقیناً پیغمبر است «قَدْ جَاءَكُمْ بِالْبَيِّنَاتِ مِنْ رَبِّكُمْ» و هم برای عقل عملی انذار کرد و فرمود که اگر او راست بگوید حداقلش این است که تهدیدهای الهی دامنگیر ما میشود «وَإِنْ يَكُ صَادِقًا يُصِبْكُمْ بَعْضُ الَّذِي يَعِدُكُ». برهان مساله این است که او بینه آورد و انسانی که مسرف کذاب است اهل ارتباط با خداوند نیست چرا که خداوند فرموده است «إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي مَنْ هُوَ مُسْرِفٌ كَذَّابٌ» خدای سبحان موسی را هدایت کرد برای اینکه بینات در دست او بود و کسی که مسرف مرتاب است اهل هدایت نیست پس موسی کلیم راست میگوید و مسرف مرتاب نیست. مؤمن آل فرعون در حقیقت میخواست بگوید که شما در مقابل بینات ایستادید پس مسرف مرتاب هستید لذا گرفتار ضلالت هستید و هدایت خداوند نصیب شما نمیشود.
وی افزود: مرتب سخن مؤمن آل فرعون این است که خداوند عادل است و ظالم نیست و نه تنها ظلم نمیکند بلکه اراده ظلم هم نمیکند. بر این اساس اگر انسان مختار نباشد و به کاری که انجام میدهد مجبور باشد و در قبال کاری که انجام میدهد مسئول نباشد، این همه بگیر و ببند در آخرت و معاد برای چیست؟ اگر بر اساس آیات فراوانی که در قرآن بیان شده است که خداوند ظالم نیست و به کسی ظلم نمیکند و اصلاً ظلم در او راه ندارد بخواهد انسان مجبور و غیر ارادی را به بند بکشد و عذاب کند، چه ظلمی از این بالاتر است؟ اگر جبر باشد عذاب ظلم میشود. این جبر در سراسر قران با براهین مختلف نفی شده است. اگر انسان از عقل خود استفاده کند میتواند این را به آسانی بفهمد.
این مفسر قرآن کریم بیان کرد: فهمیدن دین جان کندن میخواهد. دین چهار عنصر دارد دو عنصر منبعاند و دو عنصر دیگر چراغ، دو منبع قرآن و عترتاند و دو چراغ عقل و نقلاند. در مورد قرآن که گفتند تحریف شده است و عترت که ائمه معصومین بودند و قرآن ناطق بودند را یا شهید کردند یا مسموم. پس منبع را از ما گرفتند، چراغ مانده است که یکی عقل است و نقل است. آمدند این چراغ را خاموش کردند و گفتند عقل حسن و قبح درک نمیکند و زمانی که عقل را از جامعه بگیرید جامع بدون سلاح میشود. بنابراین فقط نقل مانده است. نقل نیز در حدود یک قرن ممنوع بود و زمانی که بساط جعل و نقال و گزارشگر دروغین را راه انداختند و تمام رسانهها دستشان شد آن وقت نقل آزاد شد. مرحوم علامه عسگری حداقل 150 راوی جعل شده را مشخص کرده است. یعنی 150 نفر را که وجود خارجی ندارند را ساختهاند. بنابراین جان کندن میخواهد فهم دین. اینکه انسان بخواهد از قرآن و عترت چیزی بفهمد و عقل را در جامعه مستقر کند جان کندن میخواهد. آنها در حقیقت با انکار آن سه عنصر و فلج کردن آنها توانستند غدیر را به سقیفه تبدیل کنند. بنابراین آنچه که میتواند در دین حرف اول را بزند قرآن و عترت است و فهم و درک آن نیاز به چراغ دارد و آن عقل و نقل است. وقتی عقل فعال شد و روشن تر شد خیلی چیزها را میفهمد و جبر را به آسانی نفی میکند.
وی ادامه داد: خداوند در درون انسان قدرتی قرار داده است که قانون را بشناسد نه قانون بگذارد، عقل یک ذره توانایی ندارد که قانون بگذارد، صراط و دین کار مهندس است و آن خداوند تبارک و تعالی است. قبل از عقل این احکام و صراط بود و بعد از عقل هم خواهد بود عقل مهندس نیست که صراط سازی کند بلکه عقل فقط چراغ است و میتواند صراط را بشناسد. در مقابل این یک نیروی دیگری نیز گذاشته است که بر اساس آنچه عقل درک کرده است عمل کند. در بین این یک قاضی، کرسی و محکمهای قرار داده است که صاحب آن نفس لوامه است، این نفس لوامه انسان را سرزنش میکند. اگر انسان مجبور باشد این نفس لوامه چه کاره است، انسان اگر خلافی کرده است چرا خجالت میکشد، چرا پشیمان میشود، چرا به دیگری اعتراض میکنیم و بسیاری از چراهای دیگر که همه نشان دهند مسئول بودن انسان و اختیار انسان است. بنابراین در انسان یک عقل نظر است که میشناسد، یک عقل عمل است که انجام میدهد و در نهایت یک نفس لوامه است که قضاوت میکند. این که انسان مختار است ربطی به این ندارد که انسان بالضروره مختار باشد. انسان مجبور است مختار باشد اما این جبر در مختار بودن ربطی به اصل اختیار انسان ندارد و این جبر در اختیار جبر در کارهای انسان و تصمیم انسانی ندارد. بنابراین اختیار انسان جبری است اما فعل انسان اختیاری است.
کد خبر: 13931127302848
1393/11/27
آخرین مطالب 1393/11/26:
حضرت آیتالله جوادی آملی:
/
علم شهودی محصول عقل عملی یعنی باور و عقیده است
1393/11/28:
تعریف حضرت آیت الله جوادی آملی ازمردم سالاری غیردینی
|