بازدید این صفحه: 4974 تاریخ انتشار: 1393/7/24 ساعت: 10:11:11
استنادات تاریخی چگونگی رفتار امام علی (ع) با عایشه / آیت الله یوسفی غروی
اخیرا شبهاتی در گزارش های رسانه ای درباره نحوه رفتار امام علی (ع) با بانو عایشه، همسر پیامبر(ص) مطرح شده و برخی اشاره های تاریخی درباره چگونگی رفتار امام علی با وی مورد بحث قرار گرفته است.
موضوع: اندیشه نویسنده: آیت الله غروی
اخیرا شبهاتی در گزارش های رسانه ای درباره نحوه رفتار امام علی (ع) با بانو عایشه، همسر پیامبر(ص) مطرح شده و برخی اشاره های تاریخی درباره چگونگی رفتار امام علی با وی مورد بحث قرار گرفته است. شفقنا برای روشن شدن این شبهات تاریخی در گفت وگو با آیت الله یوسفی غروی، استاد و پژوهشگر تاریخ اسلام به جریان جنگ جمل و وقایع پس از آن و استنادات تاریخی موجود پرداخته است.
به گزارش مرجع ما (پایگاه اطلاع رسانی مراجع شیعه) آیت الله محمدهادی یوسفی غروی در گفت وگو با شفقنا درباره ریشه بروز جنگ جمل و مخالفت طلحه، زبیر و عایشه در ابتدای خلافت حضرت علی(ع) اظهار کرد: امیرمؤمنان علی(ع) پس از قتل خلیفه سوم عثمان، سیاست خود را که براساس عدالت بنا نهاد و همه مردم را یکسان در نظر می گرفت و امتیازی برای کسی قائل نبود. سیاست علی(ع) برای بسیاری از مهاجرین قریش و دیگران گران آمد که همچون سایر مردم و بردگان یکسان باشند؛ به ویژه طلحه و زبیر که خلیفه دوم عمر بن خطاب آنان را هم تراز با علی(ع) قرار داده بود و آنها چشم طمع به خلافت دوخته و به کارگزاری بصره و کوفه نامزد شده بودند.
او افزود: علی(ع) در بیانات تاریخی خود طلحه و زبیر را در ردیف شهروندان عادی قرار داد و از اینکه پستی به ایشان واگذارد، خودداری کرد و هنگامی که چنین درخواستی از وی کردند با مهربانی و نرمی پاسخشان داد که دوست دارم پیش خودم باشید و از نظر مشورتی شما استفاده کنم و از هم سخنی با شما لذت ببرم، چرا که از دوری شما وحشت دارم.
او به پافشاری امام علی(ع) بر موضع خود، اشاره و تصریح کرد: علی(ع) از نیات آنان که بر هیچ کوچک و بزرگی پوشیده نبود، خبر داشت. او دیده بودشان که دیروز نه برای خدا و به مصلحت اسلام بلکه با چشم طمع در قدرت یافتن بعد از خلیفه سوم، بر او (عثمان) خشم گرفتند. وقتی طلحه و زبیر سخنان علی(ع) را شنیدند و دانستند که حضرت هیچ امتیازی برای آنها نسبت به دیگران قایل نیست و ایشان در دوره جدید خلافت او هیچ طرفی نخواهند بست.
این استاد تاریخ اسلام ادامه داد: آن دو پس از درک این مطلب، سکوت درد آلودی اختیار کردند و علیه حکومت تازه، به فعالیت پرداختند و به حزب اموی به ریاست معاویه بن ابی سفیان پیوستند و از روی برتافتن عایشه همسر پیامبر(ص)، دختر خلیفه اول ابوبکر، در بیعت با علی(ع) و برخورد دشمنانه اش با او بهره برداری کردند. عایشه پس از آنکه به اطلاعش رساندند که مردم با علی بیعت کرده اند، نزدیک بود از غم قالب تهی کند و خبر خلیفه شدن او را با این گفته استقبال کرد که قرار نبود عاقبت کار به این کشد.
یوسفی غروی، تصریح کرد: عایشه در حالی به مکه بازگشت که می گفت به خدا سوگند که عثمان مظلوم کشته شده و من به خونخواهی او در خواهم آمد، عبیدبن ابی سلمه به او گفت، به خدا اولین کسی که علیه عثمان طغیان کرد تو بودی و همین تو بودی که می گفتی این پیرمرد خرفت را بکشید که کفر ورزیده است و عایشه پاسخش داد که آنها به توبه اش واداشتند و آنگاه او را کشتند و من سخنانی را گفتم و دیگران هم گفتند و سخن آخرم اکنون از سخن اولم اولاست.
او افزود: طبری روایت می کند که وقتی عبیدبن ابی سلمه این سخنان را از عایشه شنید با چند شعری پاسخش داد که ترجمه فارسی آن این است: «آغاز فتنه از تو و رشک و حسد از تو بود/ تند باد از تو و باران هم از تو بود» تو بودی که امر به کشتن خیلفه دادی و به ما گفتی که او کفر ورزیده است به فرض اینکه ما در کشتن او از تو اطاعت کرده باشیم پس قاتل او کسی است که این فرمان را داده است. با قتل خلیفه سوم، نه سقف آسمان به روی ما فرود آمد و نه خورشید کسوف و نه ماه خسوف کرد.
او به اختلاف و تضاد میان طلحه، زبیر، عایشه، اموی ها و حزبشان اشاره و اظهار کرد: اختلاف و تضاد منافع و خواست ها میان آنان تفرقه انداخت و هر یک به خون یکدیگر تشنه شدند. همین منافع، خواست ها و هوس ها موجب شد، عایشه که مسلمانان بارها مخالفت او را با عثمان شنیده بودند، اینک با همراهی دیگران، یکپارچه علیه دولت جدید به صف آرایی پرداخته اند و همه کسانی را که به قیمت بی سرو سامانی مستمندان بهره ها داشتند و از همه گونه امتیازات برخوردار بودند، علیه نظام جدید علی(ع) شوراندند؛ علیه نظامی که هر کس را سر جای خود نشاند و به کسی اجازه بهره برداری به قیمت ضعف دیگران را نداد.
این استاد تاریخ اسلام درباره علت های مخالفت عایشه با علی(ع) گفت: بانو عایشه در مخالفت با علی(ع) از همه سرسخت تر بود و آن چنان که بیشتر روایات مواضع او را با علی(ع) توصیف کردند بیش از همه دشمنی نشان می داد، گروهی از مورخین بر این باورند که برخورد دشمنانه عایشه با علی(ع) دارای ریشه ها و دلایل چندی است که در راس همه در پیوند با زندگی پیامبر(ص) است.
او افزود: پیغمبر، علی(ع) را از همه به خود نزدیک می داشت و بر همه مسلمانانش برتری می بخشید همچنین دخترش فاطمه(س) را نیز گرامی می داشت و بر همه زنان او را برتری می بخشید و همه محبت خود را نثارش می کرد، به این ترتیب عایشه چنین مقام و موقعیتی نسبت به پیامبر(ص) را برای خود و پدرش آرزو می کرد، علاوه بر این علی(ع) همسر فاطمه(س) و دختر خدیجه ای(س) است که همواره پیامبر(ص) اخلاق برجسته، بزرگواری و فداکاری هایش در راه اسلام را به خاطر داشت و بر زبان می راند؛ عایشه در تمام طول زندگی خود با پیامبر نمی توانست آنچه را که از خدیجه و حسادت نسبت به او در دل داشت، کتمان کند. به ویژه هنگامی که پیامبر(ص) خدیجه را به یاد می آورد و حسرت روزهای زندگی با او را اظهار می کرد.
او به یکی دیگر از دلایل مخالفت عایشه با علی(ع) اشاره و تصریح کرد: امام علی(ع) ماریه قبطیه مصری را از اتهامی که عایشه سعی کرده بود بر وی وارد کند مبرا دانست لذا همه این علل و عوامل دست به دست هم داد و دشمنی عایشه با علی را به آنجا رسانید که دیگر چیزی را درک نمی کرد و در این راه خرد خود را از دست داده بود و بالاخره پس از کشته شدن خلیفه سوم (عثمان) کارش به آنچه می دانیم رسید.
این استاد تاریخ اسلام گفت: عایشه بیش از همه، مردم را علیه عثمان تحریک می کرد، او را متهم به کفر و ارتداد از دین می نمود، وقتی فرجام کار عثمان را شنید آنچنان خوشحال و شاد شد که نتوانست شکیبایی و متانت به خرج دهد و در حالی که گزارشگر همچنان مشغول بیان ما وقع بود نام طلحه هم قبیله خود را به عنوان خلیفه به زبان آورد، طلحه از قبیله تیم از قبایل چهل گانه قریش بود، که ابوبکر از همان قبیله بود و دختر ابوبکر عایشه نیز از همان قبیله بود.
او ادامه داد: وقتی گوینده، داستان خلافت و سرنوشت آن را باز گفت عایشه درآمد که ای کاش چنین اتفاقی نمی افتاد، عثمان مظلوم کشته شد. بدون تردید اگر کسی جز علی(ع) به خلافت می رسید چنین برخوردی با او نداشت و هرگز علیه او شرکت نمی کرد و به عبارت دیگر نبرد او با امام علی(ع) هرگز به خاطر خویشاوندش طلحه نبود بلکه به دلایل متعددی بود و علی در برخی از خطبه های خویش از آنها یاد کرده است، امام(ع) در نهج البلاغه از ناکسین(یعنی عهد شکنان یا اهل جمل) سخن می گوید و می فرماید: «در مورد عایشه باید گفت که دچار ضعف شده و کینه ای در سینه جای داده و اگر خلافت به جز من رسیده بود چنین نمی کرد و با این حال حرمت نخستینش را دارم و خدا به حساب او می رسد.» امام علی به این سخن خود وفادار بود و بدان عمل کرد.
او درباره نوع برخورد امام علی(ع) با عایشه به عنوان یکی از مخالفان خود، گفت: امام علی(ع) برای حفظ حرمت عایشه دستور داد چهل زن از قبیله قیس لباس مردانه بپوشند تا بتوانند به عنوان همراهان عایشه از بصره او را به مدینه جایگاه قبلی خودش برسانند. وقتی به مدینه رسیدند، عایشه جلوی مردم گفت که ببینید علی چگونه مرا مفتضح کرده است، مرا همراه با چهل مرد فرستاده است؛ در این هنگام زن ها به ناچار لباس مردانه خود را کنار زدند و معلوم شد که علی(ع) چه سیاستی را به خرج داده است.
او ادامه داد: علی(ع) در حقیقت برای حفاظفت عایشه، به ظاهر لباس مردانگی به همراهان عایشه پوشانده بود. این رفتار علی نشان می دهد که حضرت سخن خود را که فرموده بودند حرمت عایشه را نگه خواهیم داشت، عملی کردند.
یوسفی غروی درباره این موضوع به منبع غیر معتبری اشاره کرد و افزود: آنچه که به طریق غیر معتبری یعنی با نقل غیر مسند، منقطع، مرسل و بی اعتبار در کتاب منصوب به علی بن ابراهیم قمی، معروف به تفسیر قمی آمده است که علی از سوی پیامبر وصیت و سفارش داشت که اگر عایشه چنین حرکتی را علیه علی بعد از پیامبر انجام داد، علی او را از همسری پیامبر طلاق دهد، این مطلب علاوه بر اینکه سند درستی ندارد، مطابق با قواعده فقهی هم نیست، چون طلاق به این صورت در فقه اسلام نداریم که کسی بعد از مرگ کسی بتواند از او وکیل باشد که همسر او را از او طلاق بدهد، چرا که به جای طلاق خود مرگ مهم ترین و قطعی ترین طلاق است و دیگر معنا ندارد که بعد از مرگ، کسی را از همسری کسی طلاق بدهند. لذا این خبر قواعد فقهی نا موفق و همچنین بی اعتبار از نظر سندی دارد.
او درباره شبهاتی راجع به زندانی کردن یا حصر عایشه توسط حضرت علی(ع) گفت: علی (ع)، عایشه را حصر نکردند. عایشه تا زمانی که مقدمات سفرش به مدینه آماده شود، چند روزی را در منزلی در بصره حضور داشت. این منزل برای شخصی از شیوخ عشایر بصره بود و او در جنگ جمل به یاری عایشه پرداخته بود و در جنگ کشته شده بود و منزلش جزو غنایم محسوب می شد.
یوسفی غروی در پایان گفت: متاسفانه وقتی خبر شهادت امام علی (ع) به عایشه در مدینه رسید، او اظهار خوشحالی کرد و مثلا سجده شکری به جای آورد که علی کشته شده است و یک شعری را که از دیگری بوده بر زبان جاری کرد «مانند کسی که مسافرش بعد از مدت ها از سفر رسیده باشد، چشمش روشن شد» منظور این است که بعد از مدت هایی که انتظار خبر قتل علی را داشت اکنون چشمش (عایشه) به رسیدن خبر قتل علی روشن شده است. عایشه سپس نام غلام خود را تغییر داد و نام قاتل علی که اسمش عبدالرحمن بود را بر غلام خود گذاشت.
کد خبر: 13937244279
1393/7/24
|