بازدید این صفحه: 3233 تاریخ انتشار: 1393/10/26 ساعت: 02:34:24
حضرت آیتالله نوری همدانی:
انفال ابزاری در دست فقیه برای فقرزدایی در جامعه است
حضرت آیتالله العظمی نوری همدانی در درس خارج فقه خود بیان کرد: برنامه اسلام این است که فقیری در جامعه نباشد و تلاش کرده قوانین را برای این مهم وضع کند. در اندیشه اسلامی از طرفی فقر و فقیر به شدت مورد مذمت قرار گرفته است و از طرف دیگر همچنین ثروت اندوزی و مال اندوزی مورد مذمت واقع شده است یعنی هم فقر بد است و هم توجه زیادی به مال اندوزی و برای اینکه فقر در جامعه نباشد یک راه کاری نیز ارائه داده است و آن انفال است که در زمان ائمه به دست آنهاست اما بعد از ایشان به دست ولی فقیه است و در حقیقت انفال ابزاری است در دست فقیه برای از بین بردن فقر در جامعه.
موضوع: دروس
به گزارش مرجع ما (پایگاه اطلاع رسانی مراجع شیعه)؛
حضرت آیتالله نوری همدانی در ادامه سلسله جلسات درس خارج فقه خود با موضوع «ولایت فقیه» روز روز چهارشنبه، 24 دی ماه، بیان کرد: ولایت فقیه دنباله غدیر و آیات «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الإِسْلاَمَ دِينًا» و «الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ دينِكُمْ فَلا تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِ» میباشد. یکی از نمونههای بارز و روشن و مصادیق ولایت فقیه نامه حضرت علی (ع) به مالک اشتر است. چون حضرت مالک را به عنوان یک فقیه و سازنده جامعه به مصر اعزام کردند. اگر ما بخواهیم ابعاد کار ولایت فقیه را روشن کنیم یکی از نمونههای بارز همین نامه است. این نامه ابعاد و سیره علمی یک فقیه را نشان میدهد و اینکه یک فقیه چگونه میتواند بر اساس مبانی اسلامی یک جامعه اسلامی را مدیریت و پایه ریزی کند. در این نامه به بسیاری از ابعاد حکومت اسلامی اشاره شده است. حضرت علی (ع) در این نامه تلاش کرده است که سه موضوع را از جامعه دور کند، ظلم، جهل و فقر. ظلم مربوط به عدالت و سیاست عادلانه میشود که حضرت در این نامه در این مورد میفرماید: «إِنَّ أَفْضَلَ قُرَّةِ عَیْنِ اَلْوُلاَةِ اِسْتِقَامَةُ اَلْعَدْلِ فِی اَلْبِلاَدِ» فضیلت بار ترین چیز و نور چشم مردم است اجرای عدل در سراسر بلاد است.
وی ادامه داد: ما در ادامه بررسی روایاتی که در ابواب مختلف فقه در مورد ولی، والی و سلطان به باب زکات رسیدیم که مهمترین احکام اقتصادی اسلام در این باب بیان شده است. یکی از مباحثی که در بحث اقتصاد در اسلام مطرح است فقر زدایی است و انفال یکی راههایی است که اسلام برای تحقق آن مشخص کرده است. در حقیقت انفال راهی است که خداوند برای ائمه معصومین و ولی فقیه برای از بین بردن فقر در اختیار آنها گذاشته است. اگر انفال آن طور که مقصود شرع بوده است محقق شود بسیار کمک خواهد کرد برای از میان برداشتن فقر و رونق اقتصاد اسلامی.
آیتالله نوری همدانی اظهار کرد: آن طور که از آیات و روایات استفاده میشود فقر یک عارضه است و اگر قوانین اسلام درست عملی شود فقر ریشه کن میشود و لذا وقتی حضرت مهدی ظهور میکند دیگر فقری در جامعه نیست. خداوند متعال وسایل و امکانات زیادی را برای انسانها فراهم کرده است و از طرف دیگر قوانینی را نیز برای استفاده از این امکانات وضع کرده است که اگر اینها عملی شود به طور کلی فقری محقق نمیشود.
وی افزود: در نهج البلاغه نمونههای فراوانی است که حضرت از فقر انتقاد کرده است و فقیر را مذمت کرده است در نهجالبلاغه در بخش کلمات قصار حضرت آمده است که «الْفَقْرُ يُخْرِسُ الْفَطِنَ عَنْ حُجَّتِهِ وَ الْمُقِلُّ غَرِيبٌ فِى بَلْدَتِهِ» فقر آدم جوانمرد را از اقامه حجت لال میکند آدمی که در جامعه فقیر شد به او با نظر منفی نگاه میکنند و کسی به او احترام نمیگذارد و به حرفش گوش نمیدهد و آدم فقیر در شهر خودش هم غریب است. در روایت دیگری از آن حضرت آمده است «الْغِنَى فِى الْغُرْبَةِ وَطَنٌ وَ الْفَقْرُ فِى الْوَطَنِ غُرْبَةٌ» ثروتمند در وطن غریب به خاطر اینکه همه امکانات به خاطر ثروتش در اختیار اوست مانند وطن خودش است و غریب نیست اما فقیر در وطن خودش نیز غریب است. در جای دیگر ایشان میفرماید «الفقر الموت الاکبر». همچنین حضرت علی (ع) به فرزندش محمد بن حنفیه میفرماید: «يَا بُنَيَّ إِنِّي أَخَافُ عَلَيْكَ اَلْفَقْرَ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ مِنْهُ فَإِنَّ اَلْفَقْرَ مَنْقَصَةٌ لِلدِّينِ مَدْهَشَةٌ لِلْعَقْلِ دَاعِيَةٌ لِلْمَقْتِ» فقر نقص در دین است و آدم فقیر نمیتواند در امور دینی اقدامات وسیعی انجام دهد، فقر عقل و خرد را پریشان میکند چرا گرفتاریهای فقر باعث پریشانی است، مردم نیز فقیر را دوست ندارند چرا که مردم کسی را دوست دارند که تمکن مالی داشته باشد و به آنها برسند. از این قبیل روایات در روایات ما فراوان است که مذمت فقیر و فقر را میکند.
این مرجع تقلید بیان کرد: در روایات فراوانی آمده است که اگر ثروتمندانی که خداوند به آنها تمکن مالی داده است به وظیفه خود عمل میکردند فقیری در جامعه نمیماند. مثلاً از حضرت امیر (ع) روایت شده است که «ما رایت نعمه موفوره الا و فی جانبها حق مضیع» هر کجا نعمت فراوان دیدم در کنار آن مشاهده کردم که حقی از کسی ضایع شده است که این فرد ثروتمند شده است. از طرف دیگر اسلام با نفی ثروت و مال اندوزی و مذمت کسانی که به جمع آوری ثروت مشغول هستند قصد داشته است که این ثروت را در جامعه در جریان باشد مانند خون که موجب حیات انسان میشود.
وی ادامه دارد: در کتاب وسایل جلد 11 باب 19 از ابواب جهاد عدو روایت وارد شده «محمد بن الحسن بإسناده عن محمد بن أحمد، عن محمد بن عيسى، عن أحمد بن عائذ، عن محمد بن أبي حمزة، عن رجل بلغ به أمير المؤمنين عليه السلام قال: مر شيخ مكفوف كبير يسأل، فقال أمير المؤمنين عليه السلام: ما هذا؟ قالوا: يا أمير المؤمنين نصراني، فقال أمير المؤمنين عليه السلام: استعملتموه حتى إذا كبر وعجز منعتموه، أنفقوا عليه من بيت المال» در این روایت نمونهای از منش اسلام نسبت به فقر بیان شده است در این روایت نقل شده است که حضرت امیر (ع) شیخ کور و نابینایی را دید که گدایی میکند حضرت پرسید این کیست؟ گفته شد این نصرانی است حضرت فرمود تا جوان بود از او کار کشیدند و استفاده کردند و حالا که پیر و نیازمند شده است به او نمیرسند و او را از رزق منع کردند از بیت المال به او بدهد تا زندگی کند.
کد خبر: 13931026302592
1393/10/26
|