صفحه اول  اخبار اندیشه آخرین استفتائات آثار فقهی مرجع استخاره تماس با ما درباره ما
مرجع ما پایگاه اطلاع رسانی مراجع شیعه http://marjaema.com
مطالب مهم
تبلیغات
اخبار
اوقات شرعی
اخبار حوزه و دانشگاه
» تأکید نماینده مجلس بر اجرای قوانین حوزه زنان
» گزارش تصویری از مراسم عزاداری و سوگواری شهادت حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)
» پیکر آیت الله موسوی اردبیلی در حرم مطهر حضرت معصومه (س) به خاک سپرده شد
» بیانیه حضرت آیت الله مکارم شیرازی در پی حکم اخیر شیخ الازهر: کشتار غیر مسلمین در هر کجای دنیا شدیداً محکوم است
صفحه اول  >> اخبار >>
مرجع ما | مهم‌ترین مساله براي هدايت جامعه اعتقاد به معاد است
بازدید این صفحه: 4037          تاریخ انتشار: 1393/10/19 ساعت: 01:59:27
حضرت آیت‌الله جوادی آملی:
مهم‌ترین مساله براي هدايت جامعه اعتقاد به معاد است

حضرت آیت‌الله جوادی آملی در درس تفسیر خود بیان کرد: مهم‌ترین مساله براي هدايت جامعه اعتقاد به معاد است و در حقيقت در اين جريان بيش از اينکه اعتقاد به توحيد اثر داشته باشد اعتقاد به معاد اثر دارد، البته اعتقاد به معاد چيزي به غير از توحيد نيست لکن آني که جامعه را اصلاح می‌کند مساله معاد است. معاد باعث مسئولیت پذيري انسان مي‌شود و باعث مي‌شود که انسان خيال نکند آزاد است و هر کاري دوست داشته باشد مي‌تواند انجام دهد. اعتقاد به اين که اين کار من زنده است و موجود زنده از بين نمي‌رود سرگردان و شناور نيست و اين موجود زنده فقط با عامل خود در گير است و انسان را مي‌برد همان جايي که خواسته عمل است.

موضوع: تفسیر

 

 

به گزارش مرجع ما (پایگاه اطلاع رسانی مراجع شیعه)؛+

 

 

حضرت آیت‌الله جوادی آملی در سلسله جلسات درس تفسیر خود در تفسیر آیات 62 تا 67 سوره «زمر» روز چهارشنبه، 17 دی ماه، بیان کرد: براي بيان توحيد خالقيت و ربوبيت ذات اقدس اله اين آيات به صورت برهان نازل شده است فرمود هر چيزي که مصداق شی است مخلوق خداست. اگر چه در برخي از آيات و روايات سخن از شي‌‌ بودن خداوند است اما در همان آيات و روايات بيان شده است که شي است اما نه مانند ديگر اشياء. بنابراين حکم اشياء را ندارد هيچ شئي‌ای در وصف کاملي شريک خدا نیست و خدا نيز در هيچ وصف نقصی شريک اشياء نیست. بنابراين از اينکه فرمود الله خالق کل شی گذشته از اينکه خود همين دليل نشان آن است که ذات اقدس الله مخلوق نيست و اتحاد خالق و مخلوق محال است نشان دهند اين است که اگر هم خدا شي‌ باشد مانند شيئت اشياء نيست.

وي اضافه کرد: مطلب ديگري که در اين آيات بيان شده است اين است که خدا وکيل همه اشياء است اين وکالت در مقابل ولايت نيست اگر علي کل شيء وکيل است يعني ولي است چون اگر وکالت به اين معنا باشد که کسي خدا را وکيل خود قرار دهد پس آن شخص از حوزه وکالت الهي بيرون است که خدا را وکيل قرار مي‌دهد و اين چنين چيزي محال است. بنابراين وکيل بودن خداوند به معناي ولي است.

آيت‌الله جوادي عنوان کرد: اراده ذات اقدس الله علت همه چيز است، خداوند سبحان وقتي که کاري انجام می‌دهد از تعابير با واسطه و بدون واسطه استفاده مي‌کند گاهي مي‌فرمايد که خداوند کاري انجام داد، گاهي مي‌فرمايد که اراده کرد انجام بدهد، گاهي با «کن فيکون» کار انجام می‌دهد گاهي با «بيده» و گاهي مي‌فرمايد «بيديه» و گاهي نيز مي‌فرمايد «وَالسَّمَاء بَنَيْنَاهَا بِأَيْدٍ» اين ايد جمع نيست بلکه به معناي قوه و مفرد است. گاهي با تعبير «اني» است و گاهي با تعبير «نحن»، گاهي به تعبير «انا» و گاهي به تعبير «انّا» است. آنجا که اسمائ حسني الهي، مدبرات امر يا ماموران الهي حضور دارند معمولاً از جمع استفاده مي‌شود و گاهي نيز تعبير جمع براي تعظيم و احترام آورده مي‌شود. بالاخره هر طور که باشد او سبب هر مسببي است بنابراين همه کليد‌ها دست اوست. «لَهُ مَقَالِيدُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ».

وي ادامه داد: در ادامه خداوند به پيامبر فرمود که به اين مشرکان بگو بعد از اين همه براهيني که براي شما اقامه کرديم شما به من مي‌گوييد که غير خداوند را بپرستم «قُلْ أَفَغَيْرَ اللَّهِ تَأْمُرُونِّي أَعْبُدُ أَيُّهَا الْجَاهِلُونَ» آن‌ها مي‌گفتند که ما يک معبودي داريم که اين بت‌ها هستند و شما همانند ما اين بت‌ها را بپرستيد يا نوبت قرار دهيم و گاهي ما بپرستيم و گاهي شما که اين همان چيزي است که در سوره کافرون چهار بار تکرار شده است از امام سؤال کردند که راز اين تکرار چيست؟ امام فرمود که اين سخن مشرکان براي پرستش ترتيبي بتان بود، آن‌ها گفتند که يک سال ما خدا را عبادت مي‌کنيم تو بتها را عبادت کن سال بعدش ما بتها عبادت مي‌کنيم و تو خدا را عبادت کن، چون پيشنهاد آن‌ها چهار ضلعي بود جواب خداوند نيز به آن‌ها چهار ضلعي بود اما در جايي که سخن کافران تک بعدي بود مانند آيه مذکور جواب خداوند نيز تک بعدي بيان شده است.

اين مفسر قرآن کريم بيان کرد: بعد فرمود که اين توحيد ربوبي که براي شما بيان کرديم و براي آن برهان اقامه کرديم حرف جديدي نيست بلکه ما اين را به همه اقوام و ملت‌ها گفتيم «وَلَقَدْ أُوحِيَ إِلَيْكَ وَإِلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكَ لَئِنْ أَشْرَكْتَ لَيَحْبَطَنَّ عَمَلُكَ وَلَتَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِينَ» گر چه به حسب ظاهر شما مخاطب هستيد ولي آن‌ها و گذشتگان شما در همان عصر و مصر خود نيز مخاطب بودند. پس پرستش و ربوبيت‌هاي غير خدا باطل است بنابراين «بَلِ اللَّهَ فَاعْبُدْ وَكُنْ مِنَ الشَّاكِرِينَ». مساله‌ي دیگری که در اينجا مطرح است اين است که کسي که در نماز حواسش به همه چيز و‌ مردم بوده است چگونه وقتي مي‌خواهد سلام دهد به مردم مي‌گويد «السلام عليکم و رحمه الله و برکاته» او که در نماز با مردم بود و از مردم جدا نشده بود که حالا بخواهد به مردم سلام کند اين سلام براي کسي است که تا به حال و در نماز مخلصانه با خدا بود که حالا که نماز تمام شده از آن با خدا بودن هبوط مي‌کند و به مردم سلام مي‌دهد.

وي افزود: خداوند در آيه بعد به اين مساله اشاره مي‌کند که علت خسران و نافرماني آن‌ها اين است که آن‌ها خداوند را نشناختند این‌ها بايد بدانند که بر اساس توحيد ربوبي نه مبدأ و نه معاد را شناختند این‌ها بايد بدانند که کل عالم در اختيار پروردگار است و تفويض هم محال است و خداوند عالم را به ديگري تفويض نکرده است لذا خداوند در اينجا فرمود «66 وَمَا قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ وَالْأَرْضُ جَمِيعًا قَبْضَتُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَالسَّمَاوَاتُ مَطْوِيَّاتٌ بِيَمِينِهِ» البته الله آن طوري که هست قابل شناخت نيست لذا بيش از 28 روايت را مرحوم صدوق در پايان کتاب توحيد نقل کرده است که انسان اگر چه مي‌‌تواند در اسماء حسني الهي، افعال الهي، آثار الهي، اقوال الهي  بحث کند اما در مقام ذات غير از حيرت چيز ديگر نيست، او يک حقيقت نامتناهي است آن حقيقت نامتناهي در دسترس احدي نيست و آنجا منطقه ممنوعه است، او ظهوري دارد که عالم را فرا مي‌گيرد، علمش را فرا مي‌گيرد، معلومي هم که دارد فرا مي‌گيرد و اين در احاطه والله به کل شی محيط غرق است. فهم ما در احاطه اوست، ماقبل از اينکه فهم پيدا کنيم تحت احاطه او هستيم اين جز حيرت چيز ديگری نيست. لذا در اين آيه فرمود این‌ها حتي به آن اندازه که براي‌شان مقدور بود که خدا را بشناسند نيز نشناختند.

آيت‌الله جوادي تصريح کرد: در ادامه آيه به مساله معاد اشاره مي‌کند چرا که مهم‌ترین مساله براي جريان هدايت جامعه اعتقاد به معاد است و در حقيقت در اين جريان بيش از اينکه اعتقاد به توحيد اثر داشته باشد اعتقاد به معاد اثر دارد، البته اعتقاد به معاد چيزي به غير از توحيد نيست لکن آني که جامعه را اصلاح می‌کند مساله معاد است. معاد باعث مسئولیت پذيري انسان مي‌شود و باعث مي‌شود که انسان خيال نکند آزاد است و هر کاري دوست داشته باشد مي‌تواند انجام دهد. اعتقاد به اين که اين کار من زنده است و موجود زنده از بين نمي‌رود سرگردان و شناور نيست و اين موجود زنده فقط با عامل خود در گير است و انسان را مي‌برد همان جايي که خواسته عمل است. انسان موحد نيز اگر به معاد اعتقاد نداشته باشد هر کاري که بخواهد انجام مي‌دهد. در سوره ص خداوند برهان اقامه کرده است و فرموده است که آن‌هایی که ستم کردند و بيراهه رفتند منشأ همه اين بي راهه رفتن فراموشي روز حساب است. اعتقاد به معاد است که سازنده است و صرف اعتقاد به توحيد و مبدأ کافي نيست.

کد خبر: 13931019302536
1393/10/19

Share

بدون نظر

نام
پست الکترونیکی
وب سایت
متن