صفحه اول  اخبار اندیشه آخرین استفتائات آثار فقهی مرجع استخاره تماس با ما درباره ما
مرجع ما پایگاه اطلاع رسانی مراجع شیعه http://marjaema.com
مطالب مهم
تبلیغات
اخبار
اوقات شرعی
اخبار حوزه و دانشگاه
» تأکید نماینده مجلس بر اجرای قوانین حوزه زنان
» گزارش تصویری از مراسم عزاداری و سوگواری شهادت حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)
» پیکر آیت الله موسوی اردبیلی در حرم مطهر حضرت معصومه (س) به خاک سپرده شد
» بیانیه حضرت آیت الله مکارم شیرازی در پی حکم اخیر شیخ الازهر: کشتار غیر مسلمین در هر کجای دنیا شدیداً محکوم است
صفحه اول  >> اخبار >>
مرجع ما | راه‌های جمع بین روایات متضافر در مساله حلیت محرمات احرام چیست؟
بازدید این صفحه: 3284          تاریخ انتشار: 1393/10/16 ساعت: 02:45:21
حضرت آیت‌الله مکارم شیرازی:
راه‌های جمع بین روایات متضافر در مساله حلیت محرمات احرام چیست؟

حضرت آیت‌الله مکارم شیرازی در درس خارج فقه خود بیان کرد: برای جمع بین این دو دسته از روایات 5 راه را علما بیان کرده‌اند که از لحاظ جمع دلالی به نتیجه‌ای نرسیدیم نوبت به مرجحات می‌رسد و واضح است که طائفه‌ی اولی که مطابق فتوای مشهور بین اصحاب است و مخالف قول عامه می‌باشد ترجیح دارد.

موضوع: دروس

 

 

به گزارش مرجع ما (پایگاه اطلاع رسانی مراجع شیعه)؛

 

 

حضرت آیت‌الله مکارم در ادامه سلسله جلسات در خارج فقه خود روز یک شنبه، 14 دی ماه، چنین فرمود: بحث ما در مراحل سه گانه حلیت محرمات احرام در مسأله ی 35 از مسائل مربوط به اعمال منی و مکه در حج تمتع بود، بحث در مرحله اول بعد از انجام اعمال منا و تراشیدن سر بود که همه چیز از محرمات 25 گانه احرام برایش حلال می‌شود مگر دو چیز یکی بوی خوش است و دیگری نساء. بیان شد که شهرت بین اصحاب بر این است که بعد از اعمال منی طیب و نساء حلال نمی‌شود. اقلیت بسیار ضعیفی قائل بودند که طیب هم حلال می‌شود و فقط نساء حلال نمی‌شود. اکثریت علماء اربعه بجز مالک قائل به این بودند که همه چیز بجزء نساء حلال می‌شود.

وی ادامه داد: در جلسه گذشته برای تشریح بحث به سراغ روایات رفتیم و بیان کردیم که دو گروه متضافره از روایات در مورد این مساله وجود دارد. گروه اول مطابق قول مشهور بود و گروه دوم می‌گفت که طیب نیز حلال می‌شود. همه روایات گروه اول و مقداری از روایات گروه دوم را خواندیم. در این جلسه نخست ما بقی روایات گروه دوم را می‌خوانیم سپس به سراغ جمع دلالی و یا مرجحات خواهیم رفت و بررسی خواهیم کرد که آیا می‌توانیم این دو دسته از روایات را با یکدیگر جمع کنیم یا خیر. در روایت دوازدهم باب سیزده آمده است «مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْحَمِيدِ عَنْ يُونُسَ بْنِ يَعْقُوبَ قَالَ قُلْتُ لِأَبِي الْحَسَنِ مُوسَى ع جُعِلْتُ فِدَاكَ رَجُلٌ أَكَلَ فَالُوذَجَ فِيهِ زَعْفَرَانٌ بَعْدَ مَا رَمَى الْجَمْرَةَ وَ لَمْ يَحْلِقْ قَالَ لَا بَأْسَ قَالَ وَ سَأَلْتُهُ هَلْ يَحْرُمُ عَلَيَّ فِي حَرَمِ رَسُولِ اللَّهِ ص مَا يَحْرُمُ عَلَيَّ فِي حَرَمِ اللَّهِ قَالَ لَا» در این روایت شخصی از امام سوال می‌کند که فردی در حالی که حلق نکرده بود از زعفران که یک ماده خوشبو است برای فالوده استفاده کرد که امام (ع) در پاسخ می‌فرمایند که اشکالی ندارد. این روایت مدرک قول صدوق است که قائل است بعد از رمی جمره و قبل از حلق رأس طیب بر انسان حلال می‌شود. روایت دیگر در اثبات قول دوم صحیحه معاویه‌‌ ابن عمار روایت دوم از باب چهاردهم است در این روایت آمده است « الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ فَضَالَةَ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ سُئِلَ ابْنُ عَبَّاسٍ هَلْ كَانَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) يَتَطَيَّبُ قَبْلَ أَنْ يَزُورَ الْبَيْتَ قَالَ رَأَيْتُ رَسُولَ اللَّهِ ص يُضَمِّدُ رَأْسَهُ بِالْمِسْكِ  قَبْلَ أَنْ يَزُورَ» از ابن عباس سوال شد که آیا رسول خدا (ص) بعد از اعمال منی و قبل از اعمال مکه از بوی خوش استفاده می‌کرد؟ او گفت خودم دیدم که پیامبر سر خود را قبل از زیارت خانه خدا به مشک معطر می‌کرد. آخرین روایت قول دوم صحیح محمد بن یعقوب است که روایت سوم از باب چهاردهم است در این روایت آمده است «مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ أَبِي عَلِيٍّ الْأَشْعَرِيِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ يَحْيَى عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ الْحَجَّاجِ قَالَ وُلِدَ لِأَبِي الْحَسَنِ ع مَوْلُودٌ بِمِنًى فَأَرْسَلَ إِلَيْنَا يَوْمَ النَّحْرِ بِخَبِيصٍ فِيهِ زَعْفَرَانٌ كُنَّا قَدْ حَلَقْنَا قَالَ عَبْدُ الرَّحْمَنِ فَأَكَلْتُ أَنَا وَ أَبَى الْكَاهِلِيُّ وَ مُرَازِمٌ أَنْ يَأْكُلَا مِنْهُ وَ قَالَا لَمْ نَزُرِ الْبَيْتَ فَسَمِعَ أَبُو الْحَسَنِ ع كَلَامَنَا فَقَالَ لِمُصَادِفٍ وَ كَانَ هُوَ الرَّسُولَ الَّذِي جَاءَنَا بِهِ فِي أَيِّ شَيْ‏ءٍ كَانُوا يَتَكَلَّمُونَ فَقَالَ أَكَلَ عَبْدُ الرَّحْمَنِ وَ أَبَى الْآخَرَانِ فَقَالَا لَمْ نَزُرْ بَعْدُ الْبَيْتَ فَقَالَ أَصَابَ عَبْدُ الرَّحْمَنِ ثُمَّ قَالَ أَ مَا تَذْكُرُ حِينَ أُتِينَا بِهِ فِي مِثْلِ هَذَا الْيَوْمِ فَأَكَلْتُ أَنَا مِنْهُ وَ أَبَى عَبْدُ اللَّهِ أَخِي أَنْ يَأْكُلَ مِنْهُ فَلَمَّا جَاءَ أَبِي حَرَّشَهُ عَلَيَّ فَقَالَ يَا أَبَهْ إِنَّ مُوسَى أَكَلَ خَبِيصاً فِيهِ زَعْفَرَانٌ وَ لَمْ يَزُرْ بَعْدُ فَقَالَ أَبِي هُوَ أَفْقَهُ مِنْكَ أَ لَيْسَ قَدْ حَلَقْتُمْ رُءُوسَكُمْ » عبدالرحمن می‌‌گوید که در منی فرزندی از امام کاظم علیه السلام متولد شد ایشان برای ما حلوایی که در آن زعفران بود و خوشبو بود به عنوان شیرینی فرستاد این در حالی است که ما حلق را انجام داده بودیم از همین رو من از این حلوا خوردم اما دو نفر از اصحاب همراه من بودند که نخوردند و گفتند ما هنوز زیارت خانه‌ی خدا را انجام ندادیم چگونه از بوی خوش استفاده کنیم. امام (ع) سخنان ما را شنید و از مصادف که پیشکار حضرت بود و حلوا را برای ما آورده بود جریان را سوال کرد و مصادف گفت که عبد الرحمان از حلوا خورد و دیگران به علت عدم زیارت خانه خدا از خوردن حلوا خودداری کردند، حضرت فرمود عبد الرحمان درست فهمید سپس فرمود آیا یادت نیست که وقتی ما در مثل چنین روزی حلوای معطر آوردیم و من از آن خوردم ولی برادرم عبد الله نخورد وقتی امام صادق علیه السلام آمد به کار برادرم ایراد گرفت و فرمود موسی بن جعفر از تو داناتر بود مگر حلق نکردید؟ پس بوی خوش بر شما حلال شده است. از این روایت این نکته استفاده می‌شود که در ذهن اصحاب این نکته بوده است که بوی خوش قبل از زیارت بیت نمی‌بایست حلال می‌شد. شاید امام علیه السلام در مقام تقیه بوده است و ناچار بوده مطابق فتوای اهل سنت عمل کند مخصوصاً که در منی، افرادی که تابع مذاهب اهل سنت بوده‌اند حضور بسیاری داشته‌اند.

آیت‌الله مکارم اظهار کرد. این خلاصه‌ی روایات طرفین بود و برای جمع دلالی به صورت پراکنده 5 روش را بیان کرده‌اند. روش اول از باب حمل ظاهر بر نص است به این گونه که روایات طائفه‌ی اول را حمل بر کراهت کنیم زیرا این روایات ظهور در حرمت دارند ولی روایات طائفه‌ی دوم نص در جواز است و در نتیجه از ظهور طائفه‌ی اولی رفع ید کرده آن‌ها را حمل بر کراهت می‌کنیم. صاحب مدارک نیز این وجه را احتمال داده است. البته واضح است که این جمع بر خلاف شهرت عظیمه می‌باشد. روش دوم بدین صورت است که روایات حرمت را حمل بر عامد و روایات جواز را حمل بر ناسی کنیم. صاحب وسائل این وجه را در ذیل روایت یونس بن یعقوب  بیان کرده است. البته این جمع تبرعی است و شاهدی بر آن وجود ندارد در نتیجه قابل قبول نیست.

وی ادامه داد: راه سوم جمع بین دو دسته از روایات این است که روایات مجوزه را به قرینه‌ی روایات ناهیه مقید به زیارت بیت کنیم. این از باب حمل مطلق بر مقید است زیرا روایات مجوزه مطلق است و روایات ناهیه مقید در نتیجه باید گفت که استعمال طیب جایز است ولی بعد از زیارت بیت جایز خواهد بود. این وجه را مرحوم شیخ طوسی در ذیل حدیث سعید بن یسار بیان کرده است. البته در بعضی از روایات از عبارت لم یزر البیت استفاده شده بود که آن‌ها قابل تقیید نمی‌باشند. فقط روایات مطلق که عبارت فوق در آن‌ها نیست می‌توانند مقید به زار البیت شوند. راه چهارم نیز بدین گونه است که روایات مجوزه را بر غیر حج تمتع حمل کنیم. زیرا در غیر حج تمتع بعد از حلق، استعمال طیب جایز می‌شود و فقط در حج تمتع است که مشهور قائل به عدم جواز شده‌اند. این وجه نیز با همه‌ی روایات سازگار نیست زیرا بعضی از روایات مجوزه تصریح به این دارد که حج، تمتع بوده است. راه پنجم این است که روایات مجوزه را حمل بر تقیه کنیم زیرا فتوای اکثریت فقهای اهل سنت جواز طیب بعد از حلق رأس می‌باشد.

این مرجع تقلید در تشریح نظر خود در این مساله و جمع بین دو گروه از روایات بیان کرد: اگر از لحاظ جمع دلالی به نتیجه‌ای نرسیدیم نوبت به مرجحات می‌رسد و واضح است که طائفه‌ی اولی که مطابق فتوای مشهور بین اصحاب است و مخالف قول عامه می‌باشد ترجیح دارد. طائفه‌ی اولی مطابق با اصل می‌باشد که همان استصحاب حرمت است. البته این استصحاب در شبهات حکمیه است که به نظر ما محل بحث و اشکال است.

وی اضافه کرد: اما در مورد حکم صید هم باید گفت که در عصر ما صید، محل ابتلاء نیست زیرا در مکه نه صیدی وجود دارد و نه صیادی و نه به کسی اجازه‌ی صید داده می‌شود. اما به هر حال امام خمینی (ره) در مورد صید قائل است که بعید نیست که صید هم حلال شود. این در حالی است که مشهور، صید را هم حرام می‌دانند یعنی مشهور بعد از اعمال منی، طیب، نساء و صید را حرام می‌دانند و در جلسه‌ی قبل کلام علامه در منتهی را در این مورد بیان کردیم.

کد خبر: 13931016302497
1393/10/16

Share

بدون نظر

نام
پست الکترونیکی
وب سایت
متن