بازدید این صفحه: 3653 تاریخ انتشار: 1393/10/8 ساعت: 02:25:28
حضرت آیتالله نوری همدانی:
اگر فقیه درجامعه شیعه ولایت نداشته باشد امورجامعه شیعه معطل میشود
حضرت آیتالله نوری همدانی در درس خارج فقه خود بیان کرد: صاحب جواهر معتقد است که توقیع مبارک امام زمان (عج) به محمد بن عثمان العمري و همچنین توقیع ایشان در مورد شیخ مفید دلالت بر ولایت فقیه در جامعه میکند چرا که اگر فقیه ولایت نداشته باشد امور جامعه شیعه معطل میشود و مردم بی پناه میشوند و سیره علما نیز نشان دهنده ولایت فقها بر مردم است.
موضوع: دروس
به گزارش مرجع ما (پایگاه اطلاع رسانی مراجع شیعه) به نقل از شفقنا؛
حضرت آیتالله نوری همدانی در ادامه سلسله جلسات درس خارج فقه خود با موضوع «ولایت فقیه» روز یکشنبه، 7 دی ماه، بیان کرد: بحث در مورد روایاتی بود که شیخ اعظم انصاری در بحث ولایت فقیه بیان کرده است. ایشان ده روایت بیان کرده است که دو قول برای این روایات وجود داشت. یک قول، قول محشین مکاسب از قبیل آیتالله خویی، آیتالله ایروانی، آیتالله آخوند، آیتالله نائینی، آیتالله جزایری، شیخ محمد حسین اصفهانی بود که اینها معتقدند این روایات دلالتی بر ولایت فقیه ندارند بلکه دلالت دارند بر اینکه فقیه باید احکام الهی را بیان کند و هیچ دلالتی بر مدیریت و تسلط بر اموال و انفس مردم و اولیالامر بودن ندارند. شیخ اعظم انصاری نیز معتقد است که این روایات هیچ دلالتی به غیر از بیان احکام الهی ندارند. در مقابل اینها امام خمینی (ره) قرار دارد که معتقد است کل این روایات دلالت بر ولایت فقیه به معنای مدیریت و تسلط بر اموال و انفس مردم دارند. برخی از این روایات را در جلسات گذشته بیان کردیم و بحث ما در مورد توقیع شریف امام زمان (عج) بود.
وی ادامه داد: صاحب وسائل این توقیع را در جلد 18 صفحه 101 باب یازدهم از ابواب صفات قاضی در روایت نهم نقل کرده است «وفي كتاب (إكمال الدين وإتمام النعمة) عن محمد بن محمد بن عصام عن محمد بن يعقوب، عن إسحاق بن يعقوب قال: سألت محمد بن عثمان العمري أن يوصل لي كتابا قد سألت فيه عن مسائل أشكلت على، فورد التوقيع بخط مولانا صاحب الزمان عليه السلام: أما ما سألت عنه أرشدك الله وثبتك - إلى أن قال: وأما الحوادث الواقعة فارجعوا فیها إلى رواة حديثنا، فإنهم حجتي عليكم وأنا حجة الله، وأما محمد بن عثمان العمري فرضي الله عنه وعن أبيه من قبل، فإنه ثقتي وكتابه كتابي. ورواه الشيخ في كتاب (الغيبة) عن جماعة، عن جعفر بن محمد بن قولويه وأبي غالب الزراري وغيرهما، كلهم عن محمد بن يعقوب. ورواه الطبرسي في (الاحتجاج) مثله» محمدبن محمدبن عصام از اساتید شیخ صدوق است و شیخ هم در کتاب عیون اخبار الرضا علیه السلام و هم در کتاب توحید و هم در مَن لایحضره الفقیه و هم در خصال و هم در کتاب اکمال الدین از او روایت نقل میکند مترضیاً عنه یعنی درحالی که در حق او رضی الله عنه میگوید و از او تمجید میکند که همین دلیل بر این است که مورد وثوق بوده، محمد بن یعقوب نیز مورد وثوق است او در زمان غیبت صغری در حدود بیست سال کافی را نوشته است اما خودش هیچ توقیعی از امام زمان (عج) ندارد البته یک توقعی منتسب به ایشان وجود دارد که گفته شد «الکافی، کاف لشیعتنا» اما صحت آن به اثبات نرسیده است. اما در مورد إسحاق بن یعقوب که برادر محمد بن یعقوب باید عرض کنم که اگر صاحب کافی از برادر خود روایتی نقل میکند مشخص است که او مورد وثوقش بوده است اگر چه برخی معتقدند که وجود او در روایت مورد ضعف سند است چرا که او فردی ناشناخته در روایات است. محمد بن عثمان العمري که خودش نایب دوم امام زمان (عج) است و مورد وثوق است. او نامهای به امام زمان (عج) میدهد که در آن مسائلی را برای امام مطرح میکند که برایش مورد سؤال بوده است. ظاهراً یکی از سؤالات در آن نامه این بوده است که شیعیان در زمان غیبت کبری که در پیش است به چه کسی رجوع کنند؟ که حضرت (عج) آن گونه که در روایت بیان شده جواب ایشان را دادهاند.
این مرجع تقلید اظهار کرد: در مورد دلالت این روایت بر ولایت فقیه باید گفت که تمام محشین مکاسب و خود شیخ اعظم انصاری قائلاند که این روایت دلالتی بر ولایت فقیه ندارد و این حوادث واقعه منظور احکام واقعه است و چون احکام مورد سؤال و جواب است دلالتی بر اثبات ولایت فقیه ندارد. اما امام خمینی (ره) در مقابل این علما معتقد است که این روایت دلالت بر ولایت فقیه دارد و این مسئله را از دو جا اثبات میکند. اول از حوادث واقعه است. امام خمینی معتقد است که قطعاً منظور این روایت احکام نیست چرا که مردم در آن زمان میدانستند که برای احکام خود باید به علما و فقها مراجعه کنند و این مسئله نیازی به سؤال و جواب نبود. این سؤال از این جهت مطرح شده است چون تا زمانی که ائمه در میان مردم بودند شیعیان در مورد حوادث واقعه از آنها کسب تکلیف میکردند و در حقیقت ائمه معصومین پنگاه و ملجأ مردم بودند. این طبیعی است که برای جامعه شیعه و شیعیان اتفاقاتی بیافتد و آنها در خطر باشند یا اینکه گاهی برای این جامعه و شیعیان مشکل به وجود بیاید و برای حفظ شیعه و شیعیان احتیاج به جهاد مال و جان باشد مخصوصاً برای شیعه که دشمنان زیادی داشت و دارد، بنابراین تا زمانی که خود ائمه بودند این مسائل را حل میکردند اما بعد از ایشان تکلیف چیست که امام در پاسخ میفرمایند به روات حدیث ما مراجعه کنید. رهبری غیر از راهنمایی است و گاهی جامعه نیاز بخ کسی دارد که جامعه شیعه را رهبری کند تا آن را از انحطاط و خطر نجات دهد.
وی افزود: دومین دلیل که بیشتر به این مسئله دلالت دارد مساله حجیت روات حدیث است. حجیت از احکام وضعیه است یعنی شارع باید آن را مشخص کند و آن را جعل کند. «ما یحتج به» گاهی انسان است و گاهی غیر انسان مثل امارات و اصول در فقه. اما گاهی نیز انسان حجت است مانند ائمه معصومین همانطور که در زیارت جامعه آمده است. وقتی کسی حجت میشود یعنی خداوند عالم او را الگو اسوه قرار داده است. فقها نیز باید در هر بعدی از ابعاد به ائمه نگاه کنند و در هر بعدی که آنها مدیریت داشتند و دخالت میکردند آنها نیز باید طبق آن حرکت کنند. بنابراین به نظر امام خمینی هیچ شکی برای اثبات ولایت فقیه وجود ندارد.
آیتالله نوری همدانی اضافه کردند: صاحب جواهر در جلد بیست و یکم صفحه 395 در مورد این روایت میگوید در بعضی کتب است که در این روایت به جای «فإنهم حجتي عليكم» آمده است «فإنهم خلیفتی عليكم» که اگر اینطور باشد وضوح دلالتش بر مساله ولایت فقیه بیشتر خواهد بود. ایشان همچنین بیان میکند که ضرورت ایجاد میکرده که عمل فقها و علما در جامعه منحصر در بیان احکام الهی نباشد و آنها قضاوت میکردند، قبض حقوق عامه و بالاخره ولایت داشتند. ایشان در صفحه بعد بیان میکند که تمجید و توقیعی که امام زمان نسبت به شیخ مفید دارد برای اثبات این مساله کفایت میکند و اگر عالم و فقیه ولایت نداشته باشد امور جامعه شیعه معطل میشود و مردم بی پناه میشوند.
کد خبر: 1393108302404
1393/10/8
|