بازدید این صفحه: 3723 تاریخ انتشار: 1393/9/18 ساعت: 00:37:39
حضرت آیتالله مکارم شیرازی:
چرا در شک در محصل احتیاط واجب است؟
حضرت آیتالله مکارم شیرازی در درس خارج فقه خود بیان کرد: شک محصل در حقیقت شک در حصول مامور به است یعنی ما یک مامور به مسلم و قطعیی داریم اما نمیدانیم با فلان عمل این مامور به انجام میشود یا خیر در این صورت باید عمل را به اندازهای انجام دهیم که اطمینان حاصل کنیم که عمل انجام شده است لذا در این شک جای برائت نیست.
موضوع: دروس
به گزارش مرجع ما (پایگاه اطلاع رسانی مراجع شیعه)؛
حضرت آیتالله مکارم در ادامه سلسله جلسات درس خارج خود با موضوع «حج» روز دوشنبه 17 آذر ماه بیان کرد: فرق است بین شک در شرطیت و جزئیت و شک در محصل چرا که در شک در شرطیت و جزئیت اصل برائت باید جاری شود یعنی وقتی که ما شک داریم فلان چیز شرط است یا جزء است اصل این است که بگوییم جزء و شرط نیست اما در شک محصل اینگونه نیست بلکه در شک محصل واجب است احتیاط شود و اصل برائت در آن جاری نمیشود. شک در محصل این است که واجبی معلوم است یعنی مأمور به مسلم است اما نمیدانیم که آن مأمور به این وسیله انجام میشود یا خیر مانند اینکه میدانیم نماز باید رو به قبله باشد اما یک جا گرفتار شدیم و نمیدانیم قبله کدام طرف است، در این صورت آیا اگر ما به یک طرف نماز بخوانیم «صلاه الی القبله» را حاصل کردهایم؟ به نظر میرسد که با یک طرف نماز خواندن ما یقین نمیکنیم که این امر را انجام دادهایم به همین دلیل باید احتیاط کنیم و به چهار جهت نماز بخوانیم تا تا حدی مطمئن شویم که حداقل یکی از این نمازها به سمت قبله بوده است. همانطور که بیان شد چون ما شک در حصول مأمور به داریم نمیتوانیم به برائت تمسک کنیم. این مثالی بود در مورد شبهات موضوعیه اما در مورد شبهات مصداقیه نیز این مساله اجرا میشود مانند اینکه شارع مثلاً شارع گفته باشد که باید طهارت معنویه برای انسان حاصل شود و این واجب است (این فرض است و برای بیان مثال است و شارع چنین حکمی را نداده است) حالا نمیدانیم که این طهارت به یک بار شستن دست و صورت حاصل میشود یا دو بار. در این صورت برای اینکه یقین پیدا کنیم مأمور به را انجام دادهایم باید دو بار دست و صورت را بشوریم تا یقین پیدا کنید که مأمور به را انجام دادهایم.
وی ادامه داد: شک در جزئیت و شرطیت این است که انسان شک کند که چیزی یا مطلبی یا عملی جزء یا شرط در انجام مأمور به باشد. به عبارت دیگر این شک یعنی اینکه یک مأمور به داریم اما اضافه آن را نمیدانیم و نسبت به اضافه شک داریم مثلاً اینکه ما میدانیم که حلق واجب است اما آیا اینکه شرط است حلق در روز عید باشد یا نباشد و به عبارتی حلق در روز عید جزء مأمور به هست یا نیست؟ لذا در این صورت ما شک میکنیم که این حلق در روز عید شرط یا جزئ اصل حلق است یا نیست. یا اینکه یقین داریم نماز واجب است اما نمیدانیم که سوره اضافه بر آن واجب است یا نه. در این موارد باید اصل برائت را جاری کنیم و بگوییم مشکوک جزء مأمور به نیست.
آیتالله مکارم اظهار کرد: در درسهای گذشته بیان شد که نظر مرحوم امام این بود که محل حلق و تقصیر منا است و در غیر آن جایز نیست و دلایل وجوب را ذکر کردیم اما در اینجا دو روایت معارض با دیگر روایاتی که حلق را در منا شرط میدانند وجود دارد که در آن بیان نشده است که محل حلق قطعاً منا است و غیر منا را نیز در آن اجازه میدهد. این دو روایت در کتاب وسایل الشیعه، باب پنجم از ابواب حلق بیان شده است. در روایت دوم این باب در روایتی موثق آمده است که «وعنه، عن علي بن رئاب، عن مسمع قال: سألت أبا عبدالله (عليه السلام) عن رجل نسي أن يحلق رأسه أو يقصر حتى نفر؟ قال: يحلق في الطريق أو أين كان. أقول: حمله الشيخ على تعذر العود لما مضى، ويأتي» از امام سؤال شد در مورد کسی که فراموش کرد حلق یا تقصیر کند و از منا خارج شد که حکمش چیست؟ امام در پاسخ نمیگوید که بر گردد به منا و در آنجا حلق کند بلکه میفرماید در همان راهی که هست حلق کند یا اینکه در هر جایی که خواست میتواند حلق کند. از این معلوم میشود که منا موضوعیت ندارد و الا میفرمود باید برگردد. اما در روایت ششم باب پنجم آمده است که «وبإسناده عن محمد بن أحمد بن يحيى، عن إبراهيم بن مهزيار، عن صالح بن السندي، عن ابن محبوب، عن علي، عن مسمع، عن أبي عبدالله (عليه السلام) في رجل نسي أن يحلق أو يقصر حتى نفر، قال: يحلق إذا ذكر في الطريق أو أين كان» این روایت نیز تقریباً مفهوم همان روایت اولی است که صاحب وسایل آن را دوباره بیان کرده است.
وی ادامه داد: برخی تعارض این دو دسته از روایات را اینگونه رفع کردهاند که آن روایاتی که بیان شده است کسی که حلق نکرده در منا باید بگردد و در آنجا حلق کند نص هستند اما این روایات که اشارهای به این مطلب ندارند حمل به ضرورت میشوند یعنی در زمانی که امکان رجوع وجود ندارد مخصوصاً اینکه اجماع بر وجوب برگشتن اشاره دارد.
این مرجع تقلید بیان کرد: فرعی سومی که امام (ره) در اینجا بیان میکند این است که اگر منا را بدون اینکه حلق کند ترک کرد واجب است که به منا برگردد و فرق نمیکند که این شخص از روی علم، جهل، فراموشی و غیر آن حلق را ترک کرده باشد و اگر نتوانست حلق کند یا تقصیر کند در همان مکان خودش حلق کند اما موهایش را باید به منا بفرستد. ظاهر عبارت امام این است که ارسال مو واجب است. و مستحب است که مویش را در مکان خیمهاش دفن کند. بیان حضرت امام (ره) همان بیانی است که دیگر بزرگان در این مسئله اختیار کردهاند. صاحب ریاض این مسئله را به عنوان قطع برای اصحاب بیان کرده است. بنابراین به نظر میرسد که این مسئله اجماعی باشد و اطلاق نظر علما در مورد این مسئله شامل مواردی میشود که امام (ره) آنها را بیان کرد.
وی ادامه داد: دلیل این مسئله مقتضی قاعده است و قاعده میگوید اگر چیزی که واجب است و انجام داده نشده است انسان برای انجام آن باید برگردد و آن را امتثال کند و از انجا که در احکام علم و جهل و نسیان وجود ندارد همه این افراد در این مسئله یکسان هستند. علاوه بر این روایاتی نیز برای اثبات این سخن نقل شده است که روایت اول باب پنجم ناظر به همین مسئله است در این روایت آمده است «محمد بن الحسن بإسناده عن موسى بن القاسم، عن ابن بي عمير، عن حماد، عن الحلبي قال: سألت أبا عبدالله (عليه السلام) عن رجل نسي أن يقصر من شعره أو يحلقه حتى ارتحل من منى؟ قال: يرجع إلى منى حتى يلقي شعره بها حلقا كان أو تقصيرا» البته در این روایت امام (ع) در بخش اول اشاره به وجوب بازگشت میکند اما در قسمت دوم چون قصد برگشت را انداختن مو در منا قرار میدهد که امر مستحبی است و چون هدف برگشت مستحب است پس خود برگشت نیز باید مستحب باشد بنابراین این روایت نیز دلالت بر وجوب برگشت ندارد. روایت دیگری در این باب وجود دارد که این مشکل را ندارد اما متاسفانه مشکل سندی دارد در این روایت آمده است که «وعنه، عن أحمد بن محمد، عن علي بن الحكم، عن علي ابن أبي حمزة، عن أبي بصير قال: سألته عن رجل جهل أن يقصر من رأسه أو يحلق حتى ارتحل من منى؟ قال: فليرجع إلى منى حتى يحلق شعره بها أو يقصر، وعلى الصرورة أن يحلق» مشکل دیگری که این روایت دارد این است که در نقل مرحوم صدوق قسمت دوم روایت مانند روایت قبلی است یعنی در قسمت دوم روایت آورده است «حتى يلقى شعره بها حلقا كان أو تقصيرا» بر این اساس تا به اینجا میتوان گفت هیچ روایت محکمی دال بر این مسئله وجود ندارد.
کد خبر: 1393918302280
1393/9/18
|