بازدید این صفحه: 4499 تاریخ انتشار: 1393/8/6 ساعت: 02:58:38
حجت الاسلام والمسلمین معزی:
عزاداری را به شکلی باید انتخاب کنیم که با تعقل بشری تضاد نداشته باشد
عاشورا به مثابه یک مکتب است.
از درس های عاشورا رسیدن انسانها به قله تکامل است.
هجرت به موقعیت برتر از آموزه های مکتب امام حسین (ع) است.
مقاومت و صبر برای خدا ازآموزه های عاشوراست.
امام حسین می آموزد که انسان برای هدفی که دارد باید بایستد و مقاومت کند.
باید ابزار مناسب برای معرفی عاشورا انتخاب شود.
عزاداری را به شکلی باید انتخاب کنیم که با تعقل بشری تضاد نداشته باشد.
موضوع: گفتگو
به گزارش مرجع ما (پایگاه اطلاع رسانی مراجع شیعه) به نقل از شفقنا؛
رییس سابق مرکز اسلامی لندن می گوید: عاشورا به مثابه یک مکتب است که در این مکتب هم شیعه به احسن وجه و به عنوان اینکه نزدیکترین افراد به این مکتب هستند میتواند بهرهمند شود و هم غیرشیعه و مسلمانان دیگر میتوانند از آن بهره ببرند و هم دیگر انسانهایی که مسلمان نیستند.
حجتالاسلام والمسلمین معزی، رییس سابق مرکز اسلامی انگلستان در گفتوگو با شفقنا، با بیان اینکه مسئله محرم و عاشورای امام حسین(ع) یکی از وقایع بزرگ تاریخ زندگی بشریت است و هرگز فراموش نمیشود و در جهان به عنوان یک واقعه تاثیرگذار در زندگی انسانها بکار گرفته خواهد شد، تصریح کرد: واقعه کربلا که در سال 61 هجرت به وسیله امام حسین(ع) رخ داد دو بخش دارد که یکی محتوای حرکت امام حسین است و بخشی که ما میخواهیم در یک غالب و فرم این پیام را به دیگران منتقل کنیم و برسانیم. من معتقدم که ما اگر به واقعه عاشورا سال 61 هجرت در کربلا با دید صحیح و درست و عمیقانه بنگریم؛ عاشورا یک جریان نبوده است که درگیری بین دو فرد و یا دو گروه و یا دو جریان بوده و تمام شده باشد. گرچه بین دو جریان است، اما این مسئله کوچک و تمام شدنی نبوده است. لذا اگر اینگونه نگاه کنیم که واقعه کربلا بین دو جریان و یا دو طرز تفکر و یا دو مکتب بوده است، بهتر میتوانیم تحلیل کنیم.
عاشورا به مثابه یک مکتب
وی عاشورا را به مثابه یک مکتب دانست و تصریح کرد: عاشورا به مثابه یک مکتب است که در این مکتب هم شیعه به احسن وجه و به عنوان اینکه نزدیکترین افراد به این مکتب هستند میتواند بهرهمند شود و هم غیرشیعه و مسلمانان دیگر میتوانند از آن بهره ببرند و هم دیگر انسانهایی که مسلمان نیستند.
وی با تاکید بر اینکه مکتب عاشورا دارای مبانی ایدئولوژیک و اعتقادی و دستورالعملهای رفتاری است که در زمینه تکامل انسانها نقش بنیادین دارد، خاطرنشان کرد: همانطور که ما معتقد هستیم؛ اگر یک انسانی بخواهد کامل شود اسلام و حقیقت اسلام به عنوان یک تفکر و اندیشه و مکتبی است که جنبههای اعتقادی آن ما را رشد میدهد و دستورهای عملی آن هم ما را در کشاکش حرکت و زندگی آبدیده و آزموده میکند. عاشورا هم چنین مکتبی است. زیرا بلحاظ جنبههای اعتقادی، امام حسین(ع) برای خداوند متعال و نه برای انسانها و مردم، حرکت کرده است. یعنی منافع مادی را درنظر نگرفته است و هر آنچه هست خلوص و خدایی محض است و خواسته خداوند متعال و رضایت پروردگار متعال برای امام حسین مسئله اول بوده است و به خاطر خداوند این حرکت را کرده است و هیچ چیز بجز خدا برای او مطرح نبوده است. نه خشنودی و رضایت قبیله شان و نه مردم عرب در آن روزگار و نه انسانهای دیگر در آینده، هیچ کدام نبوده است و فقط و فقط برای خدا بوده است. لذا این اولین مسئله در مکتب امام حسین و عاشورا است که فقط خدا را در نظر گرفتهاند.
از درس های عاشورا رسیدن انسانها به قله تکامل است
وی دومین درس عاشورا را رسیدن انسانها به قله تکامل عنوان کرد و گفت: امام حسین خطاب به خداوند میفرمایند؛ ما اگر حرکت کردیم برای قدرت طلبی و ثروت و مال نیست. بلکه میخواهیم کاری کنیم که این نشانههای راه تو بر سر راه انسانها قرار گیرد و از بین نرود تا انسانها بتوانند بسوی تو حرکت کنند. این مکتب امام حسین است که میخواهد انسانها به سمت قله تکامل حرکت کنند. زیرا جاده پر پیچ و خم است و نشانههایی بر سر این جاده نیاز داریم. امام حسین(ع) میفرمایند؛ ما میخواهیم نشانههایی که از بین رفته و در طی این 50 سال سعی کردند از بین ببرند را باز گردانیم تا مردم نشانههای حرکت به سوی خدا را پیدا کنند. هدف ما این است که مردم در پرتوی عبودیت و بندگی خداوند متعال بتوانند، به تضمین اسلام، به سعادت و نیکبختی دست یابند و تنها سعادت این دنیا و سعادت جاودانه و ابدی را بدست آورند.
هجرت به موقعیت برتر از آموزه های مکتب امام حسین (ع) است
معزی با اشاره به درس سوم مکتب عاشورا خاطرنشان کرد: مسئله سوم این است؛ حالا که میخواهیم این حرکت را انجام دهیم این جاده عاشورا جاده صاف و هموار و آماده و بدون زحمت نیست. اول اینکه باید مهاجرت کنند لذا از مدینه به مکه و از مکه به سمت کربلا آمدند. خود هجرت یکی از مهمترین اصول در اسلام است و مهاجرت یکی از ارزشهاست. وقتی ما نمیتوانیم در یک محیطی که هستیم کارمان را انجام دهیم، حرکت کنیم و جایی دیگر کارمان را انجام دهیم. لذا امام حسین حرکت و مهاجرت کرد و بعد هم سختیهای مهاجرت را تحمل نمود. به ایشان سفارش کردند که وقتی میروی راه برای تو سخت خواهد شد. مردمی که دعوت کردند دارای این ویژگی و سابقه تاریخی هستند و تو خود میدانی که با پدرت امیرالمومنین(ع) و امام حسن(ع) چگونه رفتار کردند. اباعبدالله با تمام سختیهایی که میدانست تحمل کرد و سختیها را به جان خرید تا جایی که همه هستی خود را از دست داد. این کسی که هدف و ایده بزرگی دارد، حرکت برای خدا و دیگر انسانها را هم حرکت میدهد و خود هادی و رهنمون و پیشروی آنها میشود و ، سختیها را به جان میخرد. بنابراین بعد از مهاجرت مسئله جهاد امام حسین مطرح است.
وی با بیان اینکه جهاد در اسلام مراتب بسیار بسیار عمیق و متعددی دارد،اظهار کرد: یک نوع جهاد همان است که همه مردم به آن توجه دارند و به معنای جنگیدن با دشمن است. اما جهاد در اولین مرحله یعنی اینکه انسان با تمایلات خود بجنگد. امام حسین مانند دیگر انسانهاست و تمایلات انسانی دارد و علاقمند به خانواده و فرزند است و آسایش و امنیت خانواده و بهره بری از امکانات این جهان را میخواهد. اما کسی که هدف دارد و میخواهد حرکت کند و هجرت هم کرده است، کوشش و تلاش و جهاد با نفس خود میکند که بزرگترین جهاد و به تعبیر پیامبر جهاد اکبر است. و آن را به انسانها میآموزد.
وی با اشاره به اینکه مکتب عاشورا هجرت کردن از یک موقعیت به موقعیت برتر و بهتر را میآموزاند، گفت: مکتب عاشورا میگوید که اگر انسان میخواهد به موقعیت برتر در هجرت برسد، باید تلاش و کوشش کند. اولین مرحله کوشش این است که با آنچه تمایلات درونی است درگیر شود و آنها را تحت تاثیر قرار دهد و از بین ببرد و میل و خواستهاش فراتر از تمایلات شخصی و نفسانی باشد. مسئله دیگر اینکه این حرکت کردن آسیبهای فراوانی دارد و کمترین آن اینکه امام حسین در جریان کربلا به رنجهای جسمانی درست یافت که نظیر آن نیست. ما در سخنرانیهای عاشورا بیان میکنیم که امام حسین و فرزندانش و یارانش چقدر دچار مشکلات شدند. اولین مشکل اینکه خانواده میخواهند زندگی کنند ولو چند روز در یک صحرا و با امکانات محدودی چادر زدهاند و اولین چیز و کمتر تقاضای آنها این است که آب میخواهند. لذا آب که اولین چیزی که حیات بشری به آن متکی است را به روی آنها میبندند. و آن نوع آب را به روی انسانها میبندند که شاعر میگوید؛ زان تشنگان هنوز به عیوق میرسد / فریاد العطش ز بیابان کربلا.
رییس سابق مرکز اسلامی انگلیس در ادامه گفت و گو با شفقنا افزود: دشمنان به نوعی امنیت را بر او تنگ میکنند که خانواده ایشان نگاه میکنند و میبینند که حداقل جمعیتی که در برابر آنها ایستاده است 18 هزار نفر است و آنها فقط 72 نفر هستند. این چه اضطراب نفسانی و روحانی برای انسان پیش میآورد؟ چه اضطرابی در بچهها و زنها ایجاد شده است؟ امام حسین هم به خانواده و فرزندانش علاقمند است و آنها را دوست دارد و به آنها عشق میورزد. هرچقدر ایمان و خلوص و صفای باطن انسان بیشتر باشد اظهار تعلق به هستی هم بیشتر میشود. یعنی آنقدر که پیامبر جهان و انسانها را دوست میدارد، دیگر انسانها نمیتوانند تصور کنند. امام رضا(ع) به خانواده علاقه داشتند و امیرالمومنین و دیگر امامان هم هینطور بودند. یک امام عالم و آگاه به تمام حقایق عالم و انسانی که هستی در اختیار مقام ولایت تکوینی اوست، این انسان نسبت تعلقش به این جهان زیاد است و انسانها و موجودات این جهان را دوست میدارد. نمونه آن این است که وقتی امام حسین(ع) در بین راه مکه تا کربلا میآمدند، لشگر هزار نفری و تشنه حر جلوی آنها را گرفت. امام گفتند که همه آنها را سیراب کنید و به اسبها و حیوانات آنها هم آب بدهید تا اذیت و آزار نبینند. این از رافت امام است. حالا ببینید که نسبت به خانواده چگونه است. این پدری که میبیند بچهها چقدر مضطرب هستند و نگران فردا و پس فردای آنهاست، چه حالی دارد. زیرا میداند که این موجودات انسانیت خود را زیر پا گذاشتهاند. لذا امام حسین میایستد و جهاد میکند.
مقاومت و صبر برای خدا ازآموزه های عاشوراست
وی یادآور شد: امام حسین (ع) روز عاشورا هم میایستد و تمام عزیزانش را به جنگ میفرستد. حبیببن مظاهر از یاران و اصحاب پیامبر بود. چند نفر دیگر هم از اصحاب پیامبر در کربلا بودند که انسانهای برجستهای به لحاظ معرفتی بودند. امام حسین میبینند که آنها مانند برگ خزان روی زمین میریزند. به تعبیر تاریخ وقتی اوج مصیبت را بیان میکنند میگویند آنها قطعه قطعه شدند. امام حسین نگاه میکند جوانی مانند علی اکبر و قاسم بن حسن و خردسالی مانند عبدالله بن حسن را که 10 ساله است را به شهادت میرسانند و یا بچه شیرخواره به شهادت می رسد و به صغیر و کبیر رحم نمیکنند. امام حسین همه اینها را به جان میخرد و این مصیبتها را در راه خدا تحمل میکند و توصیه ایشان این است که میگوید؛ حالا که هجرت کردی و مجاهدت دارید، اینجا باید صبر و مقاومت کنید و دستور مقاومت میدهد. میگویند مقاومت و صبر کنید ای بزرگ زادگان و انسانهای با کرامت و انسانهای گرامی داشته شده در تاریخ بشریت، مقاومت کنید و مکتب این را میگوید که در مسیر اعتقادی حرکت و تلاش کردن لازم است. اگر موقعیت ثابت اجازه نمیدهد هجرت کردن و در این هجرت جهاد داشتن و مبارزه با تمایلات و کسانی که سد راه تو هستند و در این راه از هر چه داری باید بگذری و بایستی و مقاومت کنی و عقب نکشی و جا نزنی و ترس و وحشت و اضطراب به تو راه ندهد و در این مسیر عزت و انسانیت خودت را بدان. میخواهم تو را بخرم. به چه چیز خودت را ای انسان میخواهی بفروشی؟ به یک جرعهای آب و یا وعده غذا و آینده و مقام و پول؟ این تعبیر بر تارک تاریخ میدرخشد که فرمودند؛ هیهات منالذله. یعنی هرگز، ما عزیز و محترم و با شخیصیت هستیم.
معزی معتقد است: یک شیعه با باور اینکه امام حسین امام سوم اوست و حجت خدا بر اوست و رفتار و کردار او برای انسانها حجت است و درسهای بسیار متعددی به عنوان یک مکتب از عاشورای امام حسین میگیرد. اگر شیعه هم نباشد یک انسان مسلمانی است و باز هم میتواند درس بگیرد. زیرا این چنین نیست که برادران ما در اهل سنت نسبت به خاندان پیامبر علاقمند نباشند. آنها هم نهایت احترام را میگذارند و برای آنها هم دردناک است که در برههای از تاریخ کسی که خود را به عنوان خلیفه پیامبر و جانشین پیامبر جا زده است با پسر پیامبر چنین رفتاری میکند. قابل توجیه نیست و قبول نمیکنند لذا آنها هم درس میگیرند. چون اگر منبع دینی و مرجع دینی اهل سنت بدانیم چه کسانی هستند چه کسی برتر از ولی خدا و حجت خدا و کسی که در دامن پیامبر بزرگ شده و پیامبر فرموده است که من از حسین و حسین از من است. لذا چه کسی بهتر از امام حسین که از او پیروی کنند و از او درس بیاموزند.
امام حسین می آموزد که انسان برای هدفی که دارد باید بایستد و مقاومت کند
به گفته حجت الاسلام والمسلمین معزی، حالا اگر شیعه و مسلمان هم نباشند و فقط انسان باشند، درس آنها این است که انسان برای هدفی که دارد بایستد و مقاومت کند. ما میگوییم انسانهایی بودند که در تاریخ از هر چه داشتند گذشتند و به هدفشان رسیدند و این امر تجربه شدهای است و این درسی برای انسانهاست. لذا این است که عزت بشری و کرامت انسانها بسیار مهم است. زیرا امام حسین در روز عاشورا به سیاهپوستان هم احترام میگذاشتند و مانند جوانان هاشمی که از خانوادههای برتر بودند میدانستند و یکی از آنها را آزاد میکنند و میگویند که برود. اما او میایستد و به شهادت میرسد و امام حسین هم مانند فرزندش او را در آغوش میگیرد و احترام میکند. لذا بشر امروز میتواند استفاده کند و اینکه میتواند استفاده کند که خودش ارزش دارد و زیر بار ذلت نرود و ذلیل و خار نشود و این درسی است که انسانها میتوانند از عاشورا بگیرند.
آموزه آزادگی مکتب عاشورا فراتر از مذهب است و ویژه همه انسانهاست
معزی با اشاره به این گفته گاندی که تاکید داشت؛ آنچه ما انجام دادیم درسی بود که از پسر پیامبر گرفتیم تا زیر بار استعمار نرویم و بایستیم و آزاد باشیم، گفت: امام حسین به لشگریان یزید خطاب میکند که چرا خود را فروختید، آزاد باشید اگر دین هم ندارید آزاده باشید. یعنی آزادگی فراتر از آن است که بگوییم اعتقاد و دین ما را به آزادگی میکشاند. البته دین ما را به آزادگی میکشاند، اما امام حسین میفرماید که اگر دین هم ندارید آزاده باشید. خود را نفروشید به مال دنیا و یزید. چراکه همه آنها از ترس و یا جهل و نادانی و یا وعدههایی که به آنها داده شده بود آمده بودند و امام حسین از آنها میخواست تا آزاده باشند و به معرفت و شناخت دعوتشان میکردند. لذا مکتب عاشورا یک مکتبی است حتی برای غیر مسلمانان هم میتواند مفید باشد.
محرم دوران معرفت آموزی است
وی با تاکید بر اینکه انسان باید معرفت داشته باشد و شناخت پیدا کند تا معنا و مفهوم زندگی را دریافت نماید، تصریح کرد: اگر حقیقتا به غرب نگاه کنیم آنچه خسارت میبیند، بشر است که معنا و مفهوم زندگی را از دست داده است و بدون درک از معنای زندگی، زندگی میکند و شب و روزش را میگذراند. بنابراین عاشورا به ما معنای زندگی را میفهماند که زندگی چیست. به تعبیر شاعر عرب که گفت؛ انا الحیات عقیدت و جهاد. زندگی عقیده و کوشش در راه عقیده است. اگر ما امروز این مسئله را توانستیم به انسانها و بشریت بیاموزیم که زندگی کن و معنای زندگی را درک کن که هدف داشته باشی و بدانی هدف تو باید مدام و مستدام باشد و ابدیت را در نظر بگیری، و باید برنامه ریزی داشته باشی، به زندگی واقعی خواهی رسید و ما نیز موفق خواهیم شد. زیرا عقیده و اعتقاد و باورها باید بر پایه معرفت و شناخت باشد.
وی توصیه کرد تا در ایام عاشورا کاری کنیم که معرفت ما افزوده شود و آنهم ارزش برای زائر امام حسین است. انسانها باید با آگاهی و آشنایی و شناخت به حق امام حسین و حرکت امام حسینة شناخت پیدا کنند و دوم اینکه جنبه عملی هم داشته باشند.
باید ابزار مناسب برای معرفی عاشورا انتخاب شود
وی افزود: همانطور که در زیارت امام حسین میخوانیم که گواهی میدهیم تو نماز را بپا داشتی و زکات را در جامعه برپا کردی تا به انسانهای ناتوان از لحاظ مالی کمک شود و گواهی میدهیم که تو تلاش کردی تا در راه خدا و دین خدا با آنچه در توان داشتی حق تلاش را ادا کردی. اگر چنین معرفتی پیدا کردیم تبعا باید وسایل و ابزاری را بکار بگیریم که این مفاهیم بلند را نشان دهد. درست است که یکی از اهداف عزاداریها ماندگاری عاشورا بوده است. زیرا امام سجاد(ع) اگر 30 سال گریه کردند برای این بوده است که عاشورا فراموش نشود. والا حوادث بزرگی در تاریخ بوده است و تعداد کشتگان آنها هم کم نبوده است و واقعه حره و فخر از این قبیل است که کسی آشنایی ندارد و در آن انسانهای باخلوص کشته شدند. اما عاشورا را به وسیله همین شکل عزاداریها نگذاشتند فراموش شود. حضرت زینب (س) در این مسیر، دختر دیگر امام حسین و همسر امام حسین رباب، تلاش کرد و در طول تاریخ امامان دیگر کاری کردند که این مسئله بماند و از بین نرود.
عزاداری را به شکلی باید انتخاب کنیم که با تعقل بشری تضاد نداشته باشد
حجت الاسلام والمسلمین معزی با تاکید بر اینکه اگر میخواهیم عاشورا ماندگار شود باید در دنیای خود تعقل کنیم و یک سلسله از نوع عزاداریها داشته باشیم که جهان را بیدار کند، گفت: بعضی عزاداریها نه تنها عقل جهان را بیدار نمیکند، بلکه عواطف انسانی و تعقلش را نسبت به یک مکتب از بین میبرد. بنده قصد نام بردن برخی از انواع عزاداریها را ندارم. مثلا وقتی ما راهپیمایی میکنیم و میپرسند برای چه منظور است؟ میگوییم واقعهای بوده است و توضیح میدهیم و آنها هم میپسندند. اما برخی رفتارها هست که هیچ کس نمیپسندد و هیچ انسان عاقلی این کارها را نمیکند. برخی میگویند این نوع عزاداریها مانند عبادت ماست. مثلا نماز ما را خیلیها نمیپسندند و در عین حال همه میدانند که در ادیان آسمانی یک سلسله عباداتی است که اینگونه است. اما آنچه از پیامبر نرسیده و فقط گفته شده است که عزاداری کنید این را به شکلی باید انتخاب کنیم که با تعقل بشری تضاد نداشته باشد و بتواند جلب کند و نه دفع و موجب این نشود که اسلام را آیین بیخرد بدانند. چراکه به واقع اسلام آیین خرد و عقلانیت و معرفت است و جنبههای علمی و عاطفی هر دو را با هم دارد. عاشورا هم دو بال دارد که یک بال عقلانیت است و دیگری بال احساسات و عواطف که هر کس متناسب با فرهنگ خود عزاداریهای گوناگونی دارد. اما باید تلاش شود که در دنیای امروز و دنیای رسانهها متوجه باشیم که ضربه و خسارتی وارد نشود.
وی در پایان گفت و گو با شفقنا ابراز امیدواری کرد که در ایام ماه محرم جزو عزاداران امام حسین محسوبمان کنند و موفق شویم آنگونه به عزای امام بپردازیم که مقبول خدا و ائمه اطهار قرار گیرد. سلام میفرستیم و دوردمان را به حسین و یاران حسین و شهدای کربلا و آنانی که تا تاریخ هست و بشر هست، نمیمیرند و همواره زنده و زنده کننده هستند، نثار میکنیم.
کد خبر: 139386301917
1393/8/6
|