ایشان نوآوري در فقه را مستلزم ذوق، صرف وقت و هزینه و داشتن جرات، جسارت دانست و گفت: نوعی روحیه مرید پروری در حوزه هاي علميه، موجب سكوت افراد و عدم نوآوري در فقه مي شود در حالي كه جمود بر مسايل با طبع زندگي انسان، ناسازگار است.
موضوع: گفتگو
رساله هاي عمليه فعلي، حتي در اندازه چند صفحه احكام عملی در مورد فقه سیاسی وجود ندارد، بايد بر لزوم تغيير شكل رساله هاي عمليه توجه شود.
حجت الاسلام والمسلمين مجيد انصاري در گفت وگو با خبرنگار شفقنا(پايگاه بين المللي همكاري هاي خبري شيعه)، تصريح كرد: فقه شیعه در طول تاریخ هزار و چند صد ساله خود، گرفتار حکومت های جور بوده است؛ هیچکدام از ائمه(ع) نيز -غیر از امیرالمومنین(ع)، آن هم در مقطعي کوتاه- فرصت حکومت پیدا نکردند و اصحاب ائمه(ع) و خود ايشان در دوران تقیه بودند. خود به خود به دليل اينكه حکومت در اختیار آنان نبوده است، بسیاری از مسايل سیاسی و اجتماعی که لازمه حکومت داری است، مبتلا به نبود و مطرح نمی شد؛ در نتيجه اين مسايل در بستر فقه عامه شکل گرفته است نه فقه شیعه.
او ادامه داد: در دوران غیبت نيز همين وضعیت ادامه داشت، حتی کار به جایی رسید که باور جدا بودن دين از سياست و مسووليت نداشتن فقه در عرصه مدیریت اجتماعی ايجاد شده بود.
فقه شيعه 33 سال است، خود را ملزم به پاسخگویی به نیازهای اداره جامعه ديده است در حالي كه فقه اهل سنت در بستر حکومت شکل گرفته و مي توان گفت صدها سال ملزم به تعيين پاسخ بوده است.
امام(ره) انقلابی اندیشه ای در حوزه ها به وجود آوردند
او با بيان اينكه انقلاب بزرگ امام(ره)، تنها تغییر نظام شاهنشاهی در ایران نبود، توضيح داد: ايشان انقلابي اندیشه ای و بینشی در حوزه ها به وجود آوردند. نظریه پردازی عینیت دین و سیاست و آشتی دادن بین حکومت و دین را در درس های ولایت فقیه مطرح کردند و هم به منصه ظهور رساندند؛ از سال 42 که وارد مبارزه شدند تا سال 57 که توانستند زمینه استقرار این نظریه فقهی و اسلامی را به وجود آورده و هموار کنند.
اين عضو مجمع تشخيص مصلحت نظام، تصريح كرد: پس از پیروزی انقلاب اسلامی، نظام جمهوری اسلامی شکل گرفت و فقهاي جامعه، هر روز با نیازهایی در عرصه های مختلف قانونگذاری و اداره کشور مواجه شدند كه بايد پاسخ این سوالات وابهامات را پیدا مي کردند.اوایل تشكيل نظام،در دگرگونی ساختار قدرت و جایگزینی جمهوری اسلامی به جای حکومت پهلوی،عدم تطبيق بسياري از قوانین و مقررات رژیم گذشته با اسلام،تقاضای روز افزونی از سوالات مختلف و پاسخگویی از منظر فقه ایجاد کرده بود.
او با اشاره به تلاش شهید بهشتی و شهید قدوسی،پس از پیروزی انقلاب اسلامی در قوه قضایيه براي انطباق دادن قوانين و ساختار آن با قضا و فقه اسلامي، گفت: به دليل وجود نداشتن ساختار و قوانين اسلامي در قوه قضاييه آن دوره، ايشان ناگزير به دادن منصب قضاوت به برخي علماي حوزه شدند. در طول اين مسیر، قضات، هر روز با ده ها سوال در لابه لای پرونده ها و روند رسیدگی به امور حقوقی،کیفری و قضایی مختلف رو به رو مي شدند. پاسخ اين سوالات، در قالب استفتا از مراجع یا امام خمینی(ره)، و پرسش از مسوولان قوه قضاییه وشورای انقلاب دريافت مي شد كه این تقاضای فزاينده در آغاز پيروزي انقلاب اسلامي، تحرکی را ایجاد کرد.
انصاري با اعتقاد بر اينكه در همه زمینه ها، کم کاری مفرط صورت نگرفته است، افزود: طی 32 سال گذشته به تدریج قانونگذاری شکل گرفت. در حال حاضر، مجلس شوراي اسلامي، نهمين دوره خود را مي گذراند و در 8دوره گذشته، بسياري از قوانین را تغيير داده، قوانين جديدی را وضع كرده واین قوانین در انطباق با شرع از فیلتر شورای نگهبان گذشته است. در شرايط نياز با استناد به احکام ثانویه، به کمک مجمع تشخیص مصلحت نظام یا احیاناً حکم حکومتی و امثال اینها از آن عبور شده است و امروزه بسیاری از نیازهاي جامعه در بستر فقه اسلامی تامین مي شود اما واقعیت این است که هنوز کاملاً در آغاز راه هستیم.
او ادامه داد: فقه شيعه 33 سال است، خود را ملزم به پاسخگویی به نیازهای اداره جامعه ديده است در حالي كه فقه اهل سنت در بستر حکومت شکل گرفته و مي توان گفت صدها سال ملزم به تعيين پاسخ بوده است. اين مساله به اين دليل است كه حکومت بعد از پیامبر(ص)بلافاصله در اختیار آنها قرار گرفت؛ درست است که در موقعيت هاي بسياري از اصول اسلام نيز تخطی کردند اما به هر حال در قرون متمادی، داعيه دار اسلام بودند و تلاش کردند از طريق فقه خود، پاسخ هایی براي سوال هاي مربوط به اداره جامعه تهیه کنند.
او با بيان اينكه تنها در مقاطع خاصی از تاریخ و در نقاطی از دنیا كه شيعيان، حکومت های محدودی داشته اند، فقه شيعه وارد ميدان عمل و اجرا شده است، اظهار كرد: دوره هاي ياد شده محدود هستند و پس از آن با افول رو به رو شده است.
اين عضو مجمع تشخيص مصلحت نظام ، فقه شيعه را عمدتا ذهن گرا دانست و افزود: درون حوزه ها صرفا با فرضيه ها و ذهن گرايي هايي، مسايلي مطرح و پاسخ هایی متناسب با آنها داده شده است؛ اما اينكه فرضيه هاي مطرح شده تا چه اندازه بر واقعيت منطبق هستند و اين واقعیت با توجه به سرعت شتابان زندگي بشر، تا چه اندازه دستخوش تغيير مي شود، قابل بررسي است.امروزه موضوعاتي در عرصه حیات اجتماعی پدیدار شده است که مسايل تازه ای چون زندگي شهر نشيني به شكل موجود، توسعه ارتباطات،اینترنت،حقوق معنوی،مسافرت در فضا، باندهای امواج، پيوند اعضا،تغییر جنسیت و ...را مطرح می کند.
متاسفانه این متحجرین هنوز هستند و به محض اينكه فقیهی جراتی ادريس گونه از خود نشان مي دهد و سخني تازه مطرح مي كند، جو سازي و اين مساله را خطري براي فقه عنوان مي كنند.
او با اشاره به موضوع انفال، گفت:در زماني انفال در محدوده زمین و معدن تعریف می شد اما امروز خود فضای کشورها یک منبع درآمد به شمار مي رود و حساسیت سیاسی پیدا کرده است. به طور كلي با پیشرفت دانش و علم، تغییراتی در زندگی بشر به وجود آمده است كه فقه بايد پاسخگوی تک تک این مسايل باشد.
او با ابراز خوشحالي از غني بودن خمیر مایه و مواد اولیه فقه شيعه براي پاسخگویی به نیازهاي بشری، بيان كرد: با توجه به وجود اصول در قرآن و سنت و وجود عقل به عنوان یکی از منابع احکام الهی، فقه شيعه از نظر مواد اوليه چيزي كم ندارد. فقها مي توانند در تطبیق مسايل مستحدثه با آن اصول، پاسخ را پیدا کنند. يكي از عوامل اين ركود با توجه به اين قابليت ها، دشواري كار است.گذشتگان، قرن ها در مسايل فردي مانند طهارت، نجاست و... به تفصيل و حتي افراطي كار كرده اند و طلبه هاي امروزي نيز اغلب راه ساده را انتخاب و همان مسير رفته را دوباره تكرار مي كنند.
نوآوري در فقه، مستلزم ذوق، هزینه و داشتن جسارت است
انصاري با بيان اينكه نوآوري و کارهای جدید مستلزم ذوق، سلیقه و صرف وقت و هزینه است، تصريح كرد: يكي از الزامات ديگر براي نوآوري، داشتن جرات، جسارت، روحیه نوآوری و شهامت علمی است که متاسفانه این خلاء تا حدود بسياري در حوزه هاو در جامعه ما وجود دارد. يكي از عوامل ايجاد كننده خلا موجود اين است كه سنت شكني در هر دوره و مكاني سخت است، به عنوان مثال ماجراي گاليله يكي از نمودهاي سنت شكني و مقومت در برابر آن است.
او ادامه داد: در تاریخ فقه نيز گاهی همینطور بوده است. در دوره اي مدت های مدیدی حوزه های فقهی شیعه تحت نفوذ شخصیت علمی بالای شیخ طوسی قرار داشت و کسی جرات بیان نظریه جدیدی را نداشت. تحمیلی در کار نبود بلكه افراد در خود، جسارت و جراتی كه روی حرف شیخ طوسی حرفی بزنند را نمي ديدند تا زماني كه نوه شيخ طوسي-ابن ادريس- با اينكه فقهي جوان بود و در جواني نيز از دنيا رفت، سنت شكني كرد، حرف هاي جديدي زد، سخنان شيخ را نقد كرد و راه گشوده شد.
امام خمینی(ره) از احیاکنندگان روح نوآوری و شهامت فقهی در عین پایبندی به ضوابط کلی است
او امام خمینی(ره) را از احیاکنندگان روح نوآوری و شهامت فقهی در عین پایبندی به ضوابط کلی دانست و اظهار كرد: بین شکستن همه قواعد و چارچوب های شناخته شده علمی برای دستیابی به فقه پویا با اينكه فردي با رعایت چارچوب های قطعی، قدرت مانور و نوآوری داشته باشد، تفاوت وجود دارد. به عنوان مثال، مطرح كردن اصل وجوب تشکیل حکومت كه توسط امام (ره) انجام شد، جرات و جسارت بالایی می طلبید؛ فتاواي ايشان در خصوص حقوق خانم ها، موسیقی و مسايل ديگر در اين مورد راهگشا بود. این جرات، کمتر در حوزه ها مشاهده مي شود.
روحیه مرید پروری، موجب عدم نوآوري در فقه مي شود
اين عضو مجمع تشخيص مصلحت نظام با اشاره به گفته امام خميني در رابطه با متحجرين كه "خون دلی که من از دست اینها خوردم از دست ساواک نخوردم"، گفت: متاسفانه این متحجرین هنوز هستند و به محض اينكه فقیهی جراتی ادريس گونه از خود نشان مي دهد و سخني تازه مطرح مي كند، جو سازي و اين مساله را خطري براي فقه عنوان مي كنند. امروزه اين برخورد نسبت به برخي از مراجع بزرگ فعلي ديده مي شود؛ در اثر اين برخورد ها برخي افراد دلسرد شده و به دليل دردسرهاي پس از آن از خير اين مسايل مي گذرند و مي توان گفت نوعی روحیه مرید پروری موجب می شود، فرد ساکت و آرام باشد.
نمي توان فقه را جدا از اصول عقلانی پيش برد
او با بيان اينكه "حقيقت و مصلحت"، موضوعي جدا از اين واكنش در حوزه است، تصريح كرد: مصلحت و حقیقت وجود دارد، خود مصلحت یکی از حقایقی است که در فقه وجود دارد زيرا جمود بر مسايل با طبع زندگی انسان ناسازگار است. در فقه نيز بحث اهم و مهم، فاسد و افسد و تزاحم احکام وجود دارد كه از امور عقلاني به شمار مي روند. به ديليل اينكه عقل به عنوان یک منبع مهم در فقه شيعه، پذیرفته است، نمي توان فقه را جدا از اصول عقلانی پيش برد كه آن بحثي جداگانه از مطلب فعلي است.
هنوز در حوزه ها قاعده اي به نام "قاعده عدالت" تدوين نشده است
مجيد انصاري يكي از مشكلات موجود در حوزه ها را برقرار نشدن رابطه وثيقی بین مراکز تخصصی که می توانند به موضوع شناسی در حوزه ها كمك كنند، دانست و افزود: به همين دليل چه بسا مسايلي در حوزه ها مطرح و نظريه هايي داده مي شود كه چندان منطبق با واقع نیست. به عنوان مثال از حادثه اي خاص يا روايتي لاضرر، "قاعده لاضرر" استیاد می شود كه تا امروز ده ها بلكه صدها
رساله و کتاب در رابطه با آن نوشته شده است در حالي كه هنوز قاعده ای به نام قاعده عدالت تدوین نشده است تا حدود آن مشخص شود. عدالت، اصلي بنیادین است اما آثار فقهی این قاعده در تصمیم گیری ها و مسايل مختلف تعریف نشده است.
او با اشاره به انفال كه در مورد آن بحث فراواني در حوزه ها صورت گرفته است، بيان كرد: بحث ها در مورد انفال به دليل اينكه در گذشته، منابع اصلی ثروت در کشورهای اسلامی، زمين بوده است، روايات نيز عمدتا در اين حوزه سخن گفته اند در نتيجه تمركز حوزه نيز بر مباحث زمين متمركز شده است. اگر موارد ديگري مانند معادن نيز مطرح شده، همان مباحث سنتی قدیمی بوده است. اين مساله در حالي است كه در رابطه با منابع ثروت بزرگی مثل نفت و گاز، مباحث فقهي اساسي كمتر مطرح شده است. سوالات بسياري در اين زمينه مطرح است كه بايد به آنها پرداخت مثلا آیا حکومت و دولت حق استخراج نفت و گاز به هر میزان که توانست یا خواست را دارد؟ آيا حكومت و دولت مي تواند در آمد حاصل از فروش اين منابع را صرف امور جاری، حقوق، توزیع بین مردم يا امثال آن كند؟ با توجه به اينكه اين موارد از ثروت هاي تجدید ناپذیر بین نسلی هستند، حدود مسوولیت دولت در قبال نسل های بعد و حتی نسل های موجود چیست؟
او ادامه داد: آيا دولت هاي گذشته و دولت امروز در رابطه با اين ثروت بین نسلی یا همان انفالی که در اختیار امام مسلمانان است، به كارهايي بزرگتر مكلف نبودند؟و نبايد تنها اموال به ثروتي زاينده تبديل و از محل درآمد هزينه شود. با يك ررسي فقهي، چه بسا ممكن است اين نتيجه حاصل شود كه بسیاری از این بهره برداری ها و نحوه هزینه کردن ها از نظر فقهي حرام و دولت ها به كارهايي بزرگتر مكلف باشند.
اين عضو مجمع تشخيص مصلحت نظام با اعتقاد بر اينكه "جدايي بين حوزه و دانشگاه"، همچنان به مفهوم واقعی وجود دارد، توضيح داد: وحدت حوزه و دانشگاه به سمینار گذاشتن و امثال آن نيست. دانشگاه بايد موضوع شناسی کند و براي دریافت احکام فقهی به حوزه سفارش دهد. حوزه ها بايد از تکرار مکررات و توقف در ابوابی در فقه كه بارها كنكاش شده است، خارج شوند و بر مسايل عيني زندگي مردم تمركز يابند. مباحث بسياري در رابطه با حقوق خانم ها، حقوق خانواده و فرزندان، روابط بین الملل و ...وجود دارد. به عنوان مثال تغييرات فراواني در حوزه اقتصادي به وجودآمده است؛ سوق مسلمانان و سوق كفار كه در گذشته بسيار مطرح بوده، با مدل تغيير كرده جامعه اقتصادي امروز، بازارهاي محدود و محصور مسلمانان و غير مسلمانان، مفهوم خود را از دست داده است.
او افزود: استحاله يعني تغيير كماهيت شيميايي يك شي، در مباحث فقهي به عنوان يكي از مطهرات مطرح مي شود. هنوز " افتادن سگي در نمکزار و تبدیل شدن سگ به نمک" در مثال ها براي استحاله مطرح مي شود در حالي كه جا داشت حوزه ودانشگاه دریک پیوند عملیاتی و پژوهشی، استحاله را معنا کنند. تغيير شيميايي سگ به نمك و حلال شدن آن، تبديل روشني بوده است كه در زمان ائمه مطرح شد؛ انواع استحاله هاي صنعتي كه امروز در آزمایشگاه ها و کارخانه ها صورت می گیرد، می تواند مطهر و محلل باشد؟ به طور كلي جامعه در بحث مشروبات و ماكولات و بسياري بخش هاي ديگر، به پاسخگويي فقه نيازمند است.
رساله هاي عمليه فعلي، حتي در اندازه چند صفحه احكام عملی در مورد فقه سیاسی وجود ندارد، بايد بر لزوم تغيير شكل رساله هاي عمليه توجه شود.
حجت الاسلام والمسلمين مجيد انصاري در گفت وگو با خبرنگار شفقنا(پايگاه بين المللي همكاري هاي خبري شيعه)، تصريح كرد: فقه شیعه در طول تاریخ هزار و چند صد ساله خود، گرفتار حکومت های جور بوده است؛ هیچکدام از ائمه(ع) نيز -غیر از امیرالمومنین(ع)، آن هم در مقطعي کوتاه- فرصت حکومت پیدا نکردند و اصحاب ائمه(ع) و خود ايشان در دوران تقیه بودند. خود به خود به دليل اينكه حکومت در اختیار آنان نبوده است، بسیاری از مسايل سیاسی و اجتماعی که لازمه حکومت داری است، مبتلا به نبود و مطرح نمی شد؛ در نتيجه اين مسايل در بستر فقه عامه شکل گرفته است نه فقه شیعه.
او ادامه داد: در دوران غیبت نيز همين وضعیت ادامه داشت، حتی کار به جایی رسید که باور جدا بودن دين از سياست و مسووليت نداشتن فقه در عرصه مدیریت اجتماعی ايجاد شده بود.
آيا دولت هاي گذشته و دولت امروز در رابطه با اين ثروت بین نسلی یا همان انفالی که در اختیار امام مسلمانان است، به كارهايي بزرگتر مكلف نبودند؟و نبايد تنها اموال به ثروتي زاينده تبديل و از محل درآمد هزينه شود
حوزه هنوز درگیر پاسخگویی به نیازمندی های آحاد جامعه در دنیای امروز نیست
او با بيان اينكه به نظر می رسد حوزه هنوز درگیر پاسخگویی به نیازمندی های آحاد جامعه در دنیای امروز نیست، اظهار كرد: البته دولت نيز مقصر است. دولت، مجلس و قوه قضاییه بايد به طور مرتب و منظم، نیازهای زندگی روز مردم و نیازهای خود را به لحاظ انطباق با فقه، استخراج کنند و در اختیار حوزه ها قرار دهند تا حوزه مرتبط باشد و در این زمینه ها کار مداومي صورت بگیرد.
احكام عملی در مورد فقه سیاسی وجود ندارد
انصاري بخش عمده ای از رساله هاي موجود را در پرداخت به امور طهارت و نجاست دانست و تاكيد كرد: امروز که بهداشت محیط افزايش يافته و همه مناطق داراي لوله كشي آب هستند، همچنان بحث های طولانی در مورد آب قلیل و کر، طهارت و نجاست، مسايل خانمها و امثال اين موارد مي شود در حالي كه حتي در اندازه چند صفحه احكام عملی در رابطه با فقه سیاسی وجود ندارد، فقهي كه در مورد کمترین تضییع حقوق دیگران، تعزیر و حد دارد اما براي برخي كارهايي كه امروز در جامعه مرسوم شده است مانند بد اخلاقی های صورت گرفته كه يكباره از اینترنت، موبایل و امثال آن كسي را از حیثیت، هستی و آبرو ساقط می کنند و چه بسا ضربه ای که به او می زنند كه از قتل و نقص عضو بدتر باشد، احكامي استخراج نشده است.
او حقوق اساسي مردم را يادآوري كرد و گفت: در حوزه هايي مانند اين كه حقوق اساسي مردم در اين رابطه چيست؟ تضییع کننده حقوق بايد با چه مکانیزمی مجازات و محاکمه شود و مجازات فقهی اش چیست، تا امروز جرات ورود پيدا نشده است. گويي گمان مي شود اين موارد به پیدا کردن حکم فقهی نياز ندارد. مگر مي توان پذيرفت دین اسلام به عنوان کامل ترین دین برای اداره کل جهان تا قیامت آمده است، تنها در طهارت و نجاست آن هم با شاخصه های هزار و چهارصد سال پیش، توقف كرده باشد؟ اين مسايل، اصلي ترين نياز جامعه آن زمان بوده است.
رساله هاي عمليه بايد تغيير شكل بدهند
انصاري با طرح اين سوال كه "اگر در آن دوران، اتوبوس، قطار، هواپيما و كشتي وجود داشت، آيا همين مباحث در رابطه با مسافت و نماز مسافر صورت مي گرفت؟"، ادامه داد: ائمه(ع) در زمان خود، تمام نیاز زندگی روزمره مردم را با جزييات پاسخ دادند. حوزه های علمیه نيز باید با حوصله وضعیت امروز را مشاهده و پاسخ ها را آماده کنند، در حقيقت رساله های عملیه باید تغییر شکل دهند. به طور كلي مي توان گفت در حوزه های علمیه نسبت به پاسخگویی فقهی و نیازهای روز، کم کاری فراواني وجود دارد. اين مساله به دليل ساده بودن استفاده از منابع به روش گذشتگان و توقف در زمان است. مشکلاتی به لحاظ مدیریتی، ساختاری، تامین مالی و هم از نظر ذهنی در حوزه ها وجود دارد كه بايد آنها را حل كرد.
او با تاكيد بر اين كه كارهاي صورت گرفته در حوزه ها نيز منعكس نشده است، گفت: انصافا پژوهش هاي خوبی نيز در حوزه ها انجام شده است؛ برخی از فضلای جوان در مدارس منظم قم وارد شدند و کارهای بزرگ و خوبی صورت گرفته است که معرفی نمی شود. در حقيقت جلوه بیرونی قم از نظر پژوهش های کاربردی، هنوز جلوه پيش از انقلاب است تا پس از انقلاب.
حق نافرماني مدني در اسلام به رسميت شناخته شده
اين عضو مجمع تشخيص مصلحت نظام با بيان اينكه حق نافرماني مدني اشاره شده در حقوق شهروندي اگر به معناي اعتراض قانونی برای دریافت حق یا در برابر تضییع حق باشد، در اسلام به رسمیت شناخته شده است، تصريح كرد: عناوین مختلفی مانند امر به معروف و نهی از منکر در اسلام وجود دارد که می توان حق نافرماني مدني را از آن استفاده كرد. همه آحاد مردم در صورت مشاهده بروز منكري در جامعه يا معروف تعطیل شده ای در آن، موظف به دفع آن منکر یا احیای آن معروف هستند؛ اين امور، مراحلي دارد كه بايد طي شود. اگر اين مراحل طي شد و به نقطه ای رسید که مسوولان، گوش شنوایی نداشتند و توجهی به حقوق نمی کردند، در اينجا افراد می توانند با رعایت شرایط و ضوابطی مانند عدم ايجاد هرج و مرج، امر و نهی خود را در قالب هایي شایسته به به اجرا بگذارند.
او افزود: امروز در دنيا سعي شده است، قالب هایی برای اعلان نافرمانی مدنی مانند راهپيمايي به صورت قوانین مدون و مصوب بیان کنند که خوشبختانه در قانون اساسی جمهوري اسلامي ايران نيز وارد شده است. در قانون اساسي ایران نيز گفته شده است " راهپیمایی و تظاهرات مسالمت آميز آزاد است"؛ روشن است اين آزاد بودن مشروط بر اين است كه مخل مبانی اسلام و مسلحانه نباشد.
او گفت: در رابطه با شرایط امر به معروف و نهی از منکر، سلسله مراتبي وجود دارد، احتمال تاثیر، به وجود نيامدن هرج و مرج و عدم تضييع حق دیگری بايد مورد توجه قرار گرفته شود.
او با اشاره به آیه"لا يُحِبُّ اللَّهُ الْجَهْرَ بِالسُّوءِ مِنَ الْقَوْلِ إِلَّا مَنْ ظُلِمَ" در قرآن كريم، بيان كرد: خداوند، كسي را كه به درشتی و زشتی و با صدای بلند فریاد بزند، دوست ندارد مگر آن که مورد ظلم قرار گرفته است بنابراين اسلام تاييد مي كند كه فردي كه مورد ظلم واقع شده است، مي تواند فرياد بزند، اين فرياد مي تواند به یک راهپیمایی تبديل شود. امام خمینی(ره) در یکی از صحبت های خود به ماجراي خليفه شدن «عمر» و درخواست او از مردم براي راهنمايي استناد مي كند كه مسلماني در آن بين برخاسته و به «عمر» مي گويد "اگر كج رفتي با اين شمشير تو را راست خواهيم كرد." اين استناد امام(ره) به معناي تاييد اين منطق و وجود آزادي و حق نافرماني مدني در اسلام است.
انصاري با بيان اينكه مواردي مانند امر به معروف و نهي از منكر، مسووليت عمومي و فرمان به تعاون در امور در موضوع مشاركت سياسي كاربرد دارد، گفت: آياتي مانند "کلکم راعٍ و کلکم مسئول عَن رَعیه" و "و تعاونوا علی البرّ و التقوی و لا تعاونوا علی الإثم و العدوان" از مستندات وجود حق مشاركت سياسي در اسلام است.
مي توان گفت اگر جلوگيري از یک ظلم و زشتی، مستلزم نافرمانی مدنی باشد، اين مساله در اسلام پذيرفته شده است.
او حدود و شرايط نافرماني مدني را بسته به اينكه در برابر حكومت حقه- حکومت قانونی مستقر- يا حكومت ظلم و جور باشد، متفاوت ارزيابي كرد و افزود: اگر حکومتي از اساس، طاغوتی و غیر اسلامی بود، نه تنها نافرمانی مدنی بلکه عصیان اجتماعی واجب است مانند همان روندي كه امام(ره) در برابر در برابر رژيم شاه انجام دادند. امام از نصیحت و دعوت به اصلاح گری آغاز كردند اما از طرف حكومت، پذيرفته نشد در نتيجه ايشان، مردم را فرا خواندند و به انقلاب در برابر حكومت ظلم و جور دعوت کردند و نظام سیاسی را تغییر دادند، اين مساله هم حق است و هم تکلیف است.
به رسمیت شناختن حق اعتراض در سيره ائمه(ع)
اين عضو مجمع تشخيص مصلحت نظام در ايران، نافرمانی مدنی به معنای به رسمیت شناختن حق اعتراض مسالمت آميز مستقر براي استيفاي حق یا در برابر فساد و ظلم در قالب قوانين و مقررات را امري موجود در سيره ائمه(ع) خواند و گفت: امام علی(ع) در دوران كوتاه حكومت خود، حق افرادي كه نافرماني مدني كردند با وجود محق نبودن و اشتباه آنها، به رسميت شناخت. زماني كه آنها در مسجد براي اعتراض برمي خاستند و گاهي نيز به نحوي توهين آميز سخن مي گفتند، به افراد، اجازه خاموش كردن آنها را نمي داد. در خصوص خوارج، اصحاب جمل و صفين با اینکه آنها از اعتراض مدنی گذشته و به مبارزه مسلحانه روی آورده بودند، حضرت تمام تلاش خود را براي نصيحت آنها کردند تا حساب افراد درون جامعه اسلامي با گروه كافران حمله كننده از بيرون جامعه جدا شود.
او ادامه داد: حتي در زمان بروز جنگ با آنها، امام علي(ع) هم چنان کمال رعایت را داشتند و تاكيد مي كردند كه "لاَ تُقَاتِلُوا اَلْخَوَارِجَ بَعْدِی؛ خوارج را بعد از من نکشید" و بين کسی که حق را منکر میشود و آن كه حق برايش مشتبه شده است، تفاوت قايل مي شدند.
مجيد انصاري با تاكيد بر اينكه فقه اهل سنت به دليل در اختيار داشتن حكومت و لزوم پاسخگويي به نيازهاي روزمره مردم، در حوزههای اجتماعی و سیاسی توسعه يافته است، اظهار كرد: امتیاز فقه شیعه این است که شيعه به اجتهاد پویا و زنده پایبند است در حالي كه اهل سنت این گونه نيستند. ظرفيت فقه شیعه برای پاسخگویی به نیازهای روزمره و انعطاف آن نسبت به مسايل روز از فقه اهل سنت بیشتر است و در موارد بسياري مشاهده شده است كه فقهاي اهل سنت براي اينكه بتوانند پاسخگو باشند، سنت شکنی کردند و در عمل به اجتهاد شیعه نزدیک شدند.
روشنفکران اهل سنت با قالب شکنی به فقه شیعه نزدیکتر شدند
او افزود: اگر اهل تسنن بخواهند بر مباني گذشته خود توقف كنند، از سلفیگری و طالبانیسم سر در مي آورد. مشكلي كه امروز در جهان اهل سنت به وجود آمده اين است كه سلفیها، طالبان و متحجران آنها به دلیل محدودیت موجود در ذات فقه اهل سنت و به رسمیت نشناختن اجتهاد، توقف کردند و چهرهای از خشونت را در جهان به نمایش گذاشتند. به اعتقاد من روشنفکران جهان اهل سنت با سنت شکنی و قالب شکنی به فقه شیعه نزدیکتر شدند و کارهای بزرگی کردند در حالي كه اين انعطاف و ظرفیت بالا در ذات فقه شيعه وجود دارد. علاوه بر آن فقه شيعه به اقیانوس بی پایانی از معارف و احادیث اهل بیت(ع) به عنوان یک منبع بزرگ در سنت متصل است كه اهل سنت از آن محروم هستند و تنها بايد سنت را در قالب روایات نبوی پیدا کنند.
او با بيان اينكه اهل سنت نيز به نوعي در فقه خود، عقل را رد نمي كنند، گفت: تفاوت در اين است كه آنها به خرد و عقل به عنوان یکی از منابع اربعه استنباط احکام، تكيه نمي كنند، مساله اي كه به طور قطع يكي از امتیازات بزرگ فقه شیعه به شمار مي رود.
مشارکت سیاسی یک حق است
اين عضو مجمع تشخيص مصلحت نظام در پاسخ به سوالي در رابطه با تفاوت بنيان هايي كه نظريه پردازان مختلف در برداشت از حوزه حق مشاركت سياسي و حق يا تكليف بودن آن در نظر گرفته اند، بيان كرد: باید به متن نظریات اين افراد رجوع کرد، شاید بتوان هر دو نگاه را به یک نقطه رساند. مي توان گفت مشارکت سیاسی یک حق است و به تعبیر دیگر یک تکلیف؛ این دو ممکن است در نقطه اي به یک جا برسد. از اين حيث که انسان، موجود مختاری است و خداوند به او حق تكامل داده است تا به اختیار خود، مراحل آن را طی کند، يك حق براي او به شمار مي رود.
تكامل جويي و تكامل خواهي حق انسان است
اين عضو مجمع تشخيص مصلحت نظام با تاكيد بر اينكه تكامل جويي و تكامل خواهي حق انسان است، توضيح داد: هنگامي که انسان به سن بلوغ یا رشد رسید، خداوند او را به احراز و دریافت این حق يعني رهنمود او در پيمودن راه هاي درست به سمت كمال فرا میخواند. اين طرق همان بایدها و نبایدهای دینی و شرعی است؛ در اينجا بحث تکلیف پیش میآید یعنی در حقیقت این انسان محق تکامل، مکلف میشود که برای احراز تکامل، این راهها را بپیماید. لزوم استفاده از داروي شفابخش براي بيمار، مثال دقيقي از اين موضوع است. زندگی حق انسان و زنده ماندن، حق بیمار است؛ این بیمار برای حفظ حق حیات خود بايد از این دارو استفاده كند در غير اين صورت هر عاقلی او را تقبیح میکند.
او ادامه داد: اگر امام (ره)، مشاركت سياسي را تکلیف مي داند، به اين دليل است که اگر انسان در اين موضوع مشارکت نکند، حق انسانی خود را ضایع کرده است زيرا آزادي،حق انسان است. اقتضاي آزادی این است که هر فردي، حکومت را انتخاب کند. از ديدگاه فقهي، انسان حق ندارد خود را ذليل كند و "خود ذليل كردن" از نظر شرعي حرام است. از نظر فقهي، انسان حق ندارد زیر بار ظلم برود.
انصاري با اشاره به روايت " الظالم و المنظلم کلامها فی النار"، گفت: ستمگر و همينطور ستم کشی که با اختیار، ستم را میپذیرد و زیر بار ظلم میرود، هر دو در آتش خواهند بود. هنگامي كه فرد، حق دارد آزاد زندگی کند و حق ندارد برده باشد؛ "لا تَکُن عَبدَ غَیرِکَ و قد جَعَلَکَ اللهُ حُرَّاً"، انسان حر آفریده شده است و حق ندارد بنده باشد. به همين دليل انسانی که حق حیات، کرامت و تکامل دارد، مکلف است از حق مشاركت سياسي خود استفاده كرده و در انتخابات شرکت کند.
او لازمه استفاده از حق مشاركت سياسي را شركت در انتخابات، نرفتن زير بار ظلم دانست و بيان كرد: بايد و نبايد هايي كه بريایه استيفاي حق پيش مي آيد، آن را به تكليف تبديل مي كند و ارتباط تنگاتنگي بين اين دو موضوع وجود دارد. به اعتقاد من منظور امام خميني(ره)، اگر در جايي حق مشاركت سياسي را تكليف دانسته اند، از این زاویه بوده است.
او با بيان اينكه به نظر می رسد حوزه هنوز درگیر پاسخگویی به نیازمندی های آحاد جامعه در دنیای امروز نیست، اظهار كرد: البته دولت نيز مقصر است. دولت، مجلس و قوه قضاییه بايد به طور مرتب و منظم، نیازهای زندگی روز مردم و نیازهای خود را به لحاظ انطباق با فقه، استخراج کنند و در اختیار حوزه ها قرار دهند تا حوزه مرتبط باشد و در این زمینه ها کار مداومي صورت بگیرد.
احكام عملی در مورد فقه سیاسی وجود ندارد
ظرفيت فقه شیعه برای پاسخگویی به نیازهای روزمره و انعطاف آن نسبت به مسايل روز از فقه اهل سنت بیشتر است و در موارد بسياري مشاهده شده است كه فقهاي اهل سنت براي اينكه بتوانند پاسخگو باشند، سنت شکنی کردند و در عمل به اجتهاد شیعه نزدیک شدند.
انصاري بخش عمده ای از رساله هاي موجود را در پرداخت به امور طهارت و نجاست دانست و تاكيد كرد: امروز که بهداشت محیط افزايش يافته و همه مناطق داراي لوله كشي آب هستند، همچنان بحث های طولانی در مورد آب قلیل و کر، طهارت و نجاست، مسايل خانمها و امثال اين موارد مي شود در حالي كه حتي در اندازه چند صفحه احكام عملی در رابطه با فقه سیاسی وجود ندارد، فقهي كه در مورد کمترین تضییع حقوق دیگران، تعزیر و حد دارد اما براي برخي كارهايي كه امروز در جامعه مرسوم شده است مانند بد اخلاقی های صورت گرفته كه يكباره از اینترنت، موبایل و امثال آن كسي را از حیثیت، هستی و آبرو ساقط می کنند و چه بسا ضربه ای که به او می زنند كه از قتل و نقص عضو بدتر باشد، احكامي استخراج نشده است.
او حقوق اساسي مردم را يادآوري كرد و گفت: در حوزه هايي مانند اين كه حقوق اساسي مردم در اين رابطه چيست؟ تضییع کننده حقوق بايد با چه مکانیزمی مجازات و محاکمه شود و مجازات فقهی اش چیست، تا امروز جرات ورود پيدا نشده است. گويي گمان مي شود اين موارد به پیدا کردن حکم فقهی نياز ندارد. مگر مي توان پذيرفت دین اسلام به عنوان کامل ترین دین برای اداره کل جهان تا قیامت آمده است، تنها در طهارت و نجاست آن هم با شاخصه های هزار و چهارصد سال پیش، توقف كرده باشد؟ اين مسايل، اصلي ترين نياز جامعه آن زمان بوده است.
رساله هاي عمليه بايد تغيير شكل بدهند
انصاري با طرح اين سوال كه "اگر در آن دوران، اتوبوس، قطار، هواپيما و كشتي وجود داشت، آيا همين مباحث در رابطه با مسافت و نماز مسافر صورت مي گرفت؟"، ادامه داد: ائمه(ع) در زمان خود، تمام نیاز زندگی روزمره مردم را با جزييات پاسخ دادند. حوزه های علمیه نيز باید با حوصله وضعیت امروز را مشاهده و پاسخ ها را آماده کنند، در حقيقت رساله های عملیه باید تغییر شکل دهند. به طور كلي مي توان گفت در حوزه های علمیه نسبت به پاسخگویی فقهی و نیازهای روز، کم کاری فراواني وجود دارد. اين مساله به دليل ساده بودن استفاده از منابع به روش گذشتگان و توقف در زمان است. مشکلاتی به لحاظ مدیریتی، ساختاری، تامین مالی و هم از نظر ذهنی در حوزه ها وجود دارد كه بايد آنها را حل كرد.
او با تاكيد بر اين كه كارهاي صورت گرفته در حوزه ها نيز منعكس نشده است، گفت: انصافا پژوهش هاي خوبی نيز در حوزه ها انجام شده است؛ برخی از فضلای جوان در مدارس منظم قم وارد شدند و کارهای بزرگ و خوبی صورت گرفته است که معرفی نمی شود. در حقيقت جلوه بیرونی قم از نظر پژوهش های کاربردی، هنوز جلوه پيش از انقلاب است تا پس از انقلاب.
حق نافرماني مدني در اسلام به رسميت شناخته شده
اين عضو مجمع تشخيص مصلحت نظام با بيان اينكه حق نافرماني مدني اشاره شده در حقوق شهروندي اگر به معناي اعتراض قانونی برای دریافت حق یا در برابر تضییع حق باشد، در اسلام به رسمیت شناخته شده است، تصريح كرد: عناوین مختلفی مانند امر به معروف و نهی از منکر در اسلام وجود دارد که می توان حق نافرماني مدني را از آن استفاده كرد. همه آحاد مردم در صورت مشاهده بروز منكري در جامعه يا معروف تعطیل شده ای در آن، موظف به دفع آن منکر یا احیای آن معروف هستند؛ اين امور، مراحلي دارد كه بايد طي شود. اگر اين مراحل طي شد و به نقطه ای رسید که مسوولان، گوش شنوایی نداشتند و توجهی به حقوق نمی کردند، در اينجا افراد می توانند با رعایت شرایط و ضوابطی مانند عدم ايجاد هرج و مرج، امر و نهی خود را در قالب هایي شایسته به به اجرا بگذارند.
او افزود: امروز در دنيا سعي شده است، قالب هایی برای اعلان نافرمانی مدنی مانند راهپيمايي به صورت قوانین مدون و مصوب بیان کنند که خوشبختانه در قانون اساسی جمهوري اسلامي ايران نيز وارد شده است. در قانون اساسي ایران نيز گفته شده است " راهپیمایی و تظاهرات مسالمت آميز آزاد است"؛ روشن است اين آزاد بودن مشروط بر اين است كه مخل مبانی اسلام و مسلحانه نباشد.
او گفت: در رابطه با شرایط امر به معروف و نهی از منکر، سلسله مراتبي وجود دارد، احتمال تاثیر، به وجود نيامدن هرج و مرج و عدم تضييع حق دیگری بايد مورد توجه قرار گرفته شود.
او با اشاره به آیه"لا يُحِبُّ اللَّهُ الْجَهْرَ بِالسُّوءِ مِنَ الْقَوْلِ إِلَّا مَنْ ظُلِمَ" در قرآن كريم، بيان كرد: خداوند، كسي را كه به درشتی و زشتی و با صدای بلند فریاد بزند، دوست ندارد مگر آن که مورد ظلم قرار گرفته است بنابراين اسلام تاييد مي كند كه فردي كه مورد ظلم واقع شده است، مي تواند فرياد بزند، اين فرياد مي تواند به یک راهپیمایی تبديل شود. امام خمینی(ره) در یکی از صحبت های خود به ماجراي خليفه شدن «عمر» و درخواست او از مردم براي راهنمايي استناد مي كند كه مسلماني در آن بين برخاسته و به «عمر» مي گويد "اگر كج رفتي با اين شمشير تو را راست خواهيم كرد." اين استناد امام(ره) به معناي تاييد اين منطق و وجود آزادي و حق نافرماني مدني در اسلام است.
انصاري با بيان اينكه مواردي مانند امر به معروف و نهي از منكر، مسووليت عمومي و فرمان به تعاون در امور در موضوع مشاركت سياسي كاربرد دارد، گفت: آياتي مانند "کلکم راعٍ و کلکم مسئول عَن رَعیه" و "و تعاونوا علی البرّ و التقوی و لا تعاونوا علی الإثم و العدوان" از مستندات وجود حق مشاركت سياسي در اسلام است.
مي توان گفت اگر جلوگيري از یک ظلم و زشتی، مستلزم نافرمانی مدنی باشد، اين مساله در اسلام پذيرفته شده است.
او حدود و شرايط نافرماني مدني را بسته به اينكه در برابر حكومت حقه- حکومت قانونی مستقر- يا حكومت ظلم و جور باشد، متفاوت ارزيابي كرد و افزود: اگر حکومتي از اساس، طاغوتی و غیر اسلامی بود، نه تنها نافرمانی مدنی بلکه عصیان اجتماعی واجب است مانند همان روندي كه امام(ره) در برابر در برابر رژيم شاه انجام دادند. امام از نصیحت و دعوت به اصلاح گری آغاز كردند اما از طرف حكومت، پذيرفته نشد در نتيجه ايشان، مردم را فرا خواندند و به انقلاب در برابر حكومت ظلم و جور دعوت کردند و نظام سیاسی را تغییر دادند، اين مساله هم حق است و هم تکلیف است.
به رسمیت شناختن حق اعتراض در سيره ائمه(ع)
اين عضو مجمع تشخيص مصلحت نظام در ايران، نافرمانی مدنی به معنای به رسمیت شناختن حق اعتراض مسالمت آميز مستقر براي استيفاي حق یا در برابر فساد و ظلم در قالب قوانين و مقررات را امري موجود در سيره ائمه(ع) خواند و گفت: امام علی(ع) در دوران كوتاه حكومت خود، حق افرادي كه نافرماني مدني كردند با وجود محق نبودن و اشتباه آنها، به رسميت شناخت. زماني كه آنها در مسجد براي اعتراض برمي خاستند و گاهي نيز به نحوي توهين آميز سخن مي گفتند، به افراد، اجازه خاموش كردن آنها را نمي داد. در خصوص خوارج، اصحاب جمل و صفين با اینکه آنها از اعتراض مدنی گذشته و به مبارزه مسلحانه روی آورده بودند، حضرت تمام تلاش خود را براي نصيحت آنها کردند تا حساب افراد درون جامعه اسلامي با گروه كافران حمله كننده از بيرون جامعه جدا شود.
او ادامه داد: حتي در زمان بروز جنگ با آنها، امام علي(ع) هم چنان کمال رعایت را داشتند و تاكيد مي كردند كه "لاَ تُقَاتِلُوا اَلْخَوَارِجَ بَعْدِی؛ خوارج را بعد از من نکشید" و بين کسی که حق را منکر میشود و آن كه حق برايش مشتبه شده است، تفاوت قايل مي شدند.
مجيد انصاري با تاكيد بر اينكه فقه اهل سنت به دليل در اختيار داشتن حكومت و لزوم پاسخگويي به نيازهاي روزمره مردم، در حوزههای اجتماعی و سیاسی توسعه يافته است، اظهار كرد: امتیاز فقه شیعه این است که شيعه به اجتهاد پویا و زنده پایبند است در حالي كه اهل سنت این گونه نيستند. ظرفيت فقه شیعه برای پاسخگویی به نیازهای روزمره و انعطاف آن نسبت به مسايل روز از فقه اهل سنت بیشتر است و در موارد بسياري مشاهده شده است كه فقهاي اهل سنت براي اينكه بتوانند پاسخگو باشند، سنت شکنی کردند و در عمل به اجتهاد شیعه نزدیک شدند.
روشنفکران اهل سنت با قالب شکنی به فقه شیعه نزدیکتر شدند
او افزود: اگر اهل تسنن بخواهند بر مباني گذشته خود توقف كنند، از سلفیگری و طالبانیسم سر در مي آورد. مشكلي كه امروز در جهان اهل سنت به وجود آمده اين است كه سلفیها، طالبان و متحجران آنها به دلیل محدودیت موجود در ذات فقه اهل سنت و به رسمیت نشناختن اجتهاد، توقف کردند و چهرهای از خشونت را در جهان به نمایش گذاشتند. به اعتقاد من روشنفکران جهان اهل سنت با سنت شکنی و قالب شکنی به فقه شیعه نزدیکتر شدند و کارهای بزرگی کردند در حالي كه اين انعطاف و ظرفیت بالا در ذات فقه شيعه وجود دارد. علاوه بر آن فقه شيعه به اقیانوس بی پایانی از معارف و احادیث اهل بیت(ع) به عنوان یک منبع بزرگ در سنت متصل است كه اهل سنت از آن محروم هستند و تنها بايد سنت را در قالب روایات نبوی پیدا کنند.
او با بيان اينكه اهل سنت نيز به نوعي در فقه خود، عقل را رد نمي كنند، گفت: تفاوت در اين است كه آنها به خرد و عقل به عنوان یکی از منابع اربعه استنباط احکام، تكيه نمي كنند، مساله اي كه به طور قطع يكي از امتیازات بزرگ فقه شیعه به شمار مي رود.
مشارکت سیاسی یک حق است
اين عضو مجمع تشخيص مصلحت نظام در پاسخ به سوالي در رابطه با تفاوت بنيان هايي كه نظريه پردازان مختلف در برداشت از حوزه حق مشاركت سياسي و حق يا تكليف بودن آن در نظر گرفته اند، بيان كرد: باید به متن نظریات اين افراد رجوع کرد، شاید بتوان هر دو نگاه را به یک نقطه رساند. مي توان گفت مشارکت سیاسی یک حق است و به تعبیر دیگر یک تکلیف؛ این دو ممکن است در نقطه اي به یک جا برسد. از اين حيث که انسان، موجود مختاری است و خداوند به او حق تكامل داده است تا به اختیار خود، مراحل آن را طی کند، يك حق براي او به شمار مي رود.
تكامل جويي و تكامل خواهي حق انسان است
اين عضو مجمع تشخيص مصلحت نظام با تاكيد بر اينكه تكامل جويي و تكامل خواهي حق انسان است، توضيح داد: هنگامي که انسان به سن بلوغ یا رشد رسید، خداوند او را به احراز و دریافت این حق يعني رهنمود او در پيمودن راه هاي درست به سمت كمال فرا میخواند. اين طرق همان بایدها و نبایدهای دینی و شرعی است؛ در اينجا بحث تکلیف پیش میآید یعنی در حقیقت این انسان محق تکامل، مکلف میشود که برای احراز تکامل، این راهها را بپیماید. لزوم استفاده از داروي شفابخش براي بيمار، مثال دقيقي از اين موضوع است. زندگی حق انسان و زنده ماندن، حق بیمار است؛ این بیمار برای حفظ حق حیات خود بايد از این دارو استفاده كند در غير اين صورت هر عاقلی او را تقبیح میکند.
او ادامه داد: اگر امام (ره)، مشاركت سياسي را تکلیف مي داند، به اين دليل است که اگر انسان در اين موضوع مشارکت نکند، حق انسانی خود را ضایع کرده است زيرا آزادي،حق انسان است. اقتضاي آزادی این است که هر فردي، حکومت را انتخاب کند. از ديدگاه فقهي، انسان حق ندارد خود را ذليل كند و "خود ذليل كردن" از نظر شرعي حرام است. از نظر فقهي، انسان حق ندارد زیر بار ظلم برود.
انصاري با اشاره به روايت " الظالم و المنظلم کلامها فی النار"، گفت: ستمگر و همينطور ستم کشی که با اختیار، ستم را میپذیرد و زیر بار ظلم میرود، هر دو در آتش خواهند بود. هنگامي كه فرد، حق دارد آزاد زندگی کند و حق ندارد برده باشد؛ "لا تَکُن عَبدَ غَیرِکَ و قد جَعَلَکَ اللهُ حُرَّاً"، انسان حر آفریده شده است و حق ندارد بنده باشد. به همين دليل انسانی که حق حیات، کرامت و تکامل دارد، مکلف است از حق مشاركت سياسي خود استفاده كرده و در انتخابات شرکت کند.
او لازمه استفاده از حق مشاركت سياسي را شركت در انتخابات، نرفتن زير بار ظلم دانست و بيان كرد: بايد و نبايد هايي كه بريایه استيفاي حق پيش مي آيد، آن را به تكليف تبديل مي كند و ارتباط تنگاتنگي بين اين دو موضوع وجود دارد. به اعتقاد من منظور امام خميني(ره)، اگر در جايي حق مشاركت سياسي را تكليف دانسته اند، از این زاویه بوده است.
منبع : شفقنا