غیبت چیست و موارد آن کدام است؟ استثنائات غیبت چیست؟ فتوای حضرت آیت الله العظمی سیستانی
حضرت آیت الله العظمی سیستانی با تبیین مفهوم غیبت، احکام مربوط به آن را تشریح کرده اند.
به گزارش به گزارش مرجع ما به نقل از شفقنا، این که غیبت چیست و موارد آن کدام است و استثنائات آن چه مواردی را شامل می شود بر مبنای فتاوی حضرت آیت الله العظمی سیستانی، به این شرح است:
موضوع: استفتائی
حضرت آیت الله العظمی سیستانی با تبیین مفهوم غیبت، احکام مربوط به آن را تشریح کرده اند.
به گزارش به گزارش مرجع ما به نقل از شفقنا، این که غیبت چیست و موارد آن کدام است و استثنائات آن چه مواردی را شامل می شود بر مبنای فتاوی حضرت آیت الله العظمی سیستانی، به این شرح است:
الف:
۱ – غیبت، حرام است و منظور از غیبت، این است که انسان عیب پنهانی شیعه دوازده امامی را در غیاب و پشت سرش، نزد دیگری، یاد کند، چه به قصد اهانت و پایین آوردن شخصیّت او باشد و چه بدون این قصد و اگر به قصد اهانت و توهین، عیب وی را اظهار نماید دو گناه مرتکب شده است.
۲ . یاد کردن عیب که در مسأله قبل ذکر شد، در صورتی غیبت است که عیب مخفی باشد؛ بنابر این بیان عیب ظاهر و آشکار، غیبت نیست، ولی گاهی بیان عیبهای آشکار، از جهتی دیگر، مثل اهانت و توهین و ریختن آبروی مؤمن، اذیّت و آزار مؤمن، مسخره کردن او و مانند آن، حرام میشود. همچنین اگر اصل موضوع را گوینده و شنونده میدانند و گفتن توضیحات بیشتر موجب میشود عیب یا عیبهای پنهان دیگری مشخّص شود، این کار حرام است.
۳. در غیبت فرقی نمیکند عیبِ پنهان فرد در اندام او باشد یا در نَسَب یا خاندانش یا آنکه در عملکرد و رفتار یا اخلاقش باشد یا در سخنان و گفتارش و یا اینکه در امور دینی باشد یا دنیوی و فرقی در حرام بودن غیبت، بین کنایه و تصریح نیست.
و نیز فرقی نمیکند یاد کردن عیب، با گفتار باشد یا نوشتار یا با عملی که آن عیب را بفهماند؛ مثل اشاره با سر، حرکات دست یا چشم یا ارائه آن به دیگری از طریق پخش از نوار، سیدی، فیلم ویدیویی،پیامک، بلوتوث و مانند آن؛ بنابراین، غیبت تنها یک گناه زبانی نیست و دامنه وسیعی دارد.
۴. راضی بودن شخصی که از او غیبت میشود، حرام بودن غیبت را از بین نمیبرد؛ بنابراین اگر شخص غیبت کننده در هنگام غیبت بداند که شخص غیبت شونده از اینکه عیب پنهان او به دیگری گفته شود، رضایت دارد و ناراحت نمیشود باز هم گفتن عیب پنهان او غیبت و حرام است.
۵. در غیبت، فرد غیبت شده باید معیّن و معلوم باشد، پس اگر انسان بگوید: یکی از اهل شهر، ترسو است یا یکی از فرزندان حسین، ترسو میباشد و معلوم نباشد منظور چه کسی است، غیبت نمیباشد؛ ولی گاهی ممکن است از جهت و عنوان دیگری مثل اهانت و توهین، سرزنش و تحقیر، اذیّت مؤمن، استهزاء مؤمن حرام باشد.
۶. بعضی از افراد، عیب کسی را در غیابش ذکر میکنند و وقتی مورد اعتراض واقع میشوند، میگویند: «من این حرف را نزد خودش هم میگویم» یا اینکه «این غیبت نیست بلکه صفت اوست یا حقیقت است» یا اینکه میگویند: «غیبت نباشد فلانی آدم بخیلی است» باید توجّه داشت که این عذرهای بیپایه و اساس، غیبت شخص را جایز نمیکند؛ حتّی اگر گفتن عیب توسّط گوینده هیچ اثری (از نظر پایین آمدن یا نیامدن شخصیّت شخص غیبت شده) در نظر شنونده ندارد، باز هم غیبت بوده و حرام است.
۷. ازآنجا که نهی از منکر واجب است، نهی از غیبت هم با وجود شرایطِ نهی از منکر، واجب میباشد و احتیاط مستحب است بر شنونده غیبت که به یاری فرد غیبت شده بر خیزد و از او دفاع نماید و آن غیبت را از او دفع کند به شرط آنکه این کار مفسده نداشته باشد.
۸. اگر انسان از شیعه دوازده امامی غیبت کند، باید از گناه غیبت توبه نماید و احتیاط مستحب است چنانچه حلالیّت طلبیدن از شخص غیبت شده پیامدهای بدی ندارد این کار را انجام دهد یا برایش استغفار نماید؛ بلکه در مواردی که غیبت، توهین و هتک حرمتی را نسبت به غیبت شونده در بر داشته، اگر حلالیّت خواستن از او، جبران هتک حرمت و توهین به وی محسوب گردد، بنابر احتیاط، لازم است در صورتی که مفسدهای نداشته باشد، از وی حلالیّت بطلبد.
ب- در چند مورد پشت سر دیگری صحبت کردن اشکال ندارد هرچند غیبت محسوب شود، بعضی از موارد آن ذکر میشود:
۱. کسی که آشکارا گناه انجام میدهد و از آن توبه ننموده است، پشت سر او میتوان برای دیگری گناه علنی او را نقل کرد؛ امّا بیان عیبهای پنهان او جایز نیست.
۲. کسی که به دیگری ظلم و ستم میکند، برای فرد ستم دیده و مظلوم، غیبت او جایز است؛ ولی احتیاط واجب آن است که فرد مظلوم تنها به موردی اکتفا کند که غیبت به قصد درخواست کمک از دیگری میباشد.
۳. اگر شخصی در مورد امری مثل ازدواج مشورت بخواهد، نصیحت و راهنمایی او جایز است؛ هرچند این امر موجب آشکار شدن عیب آن فرد گردد؛ ولی لازم است به مقدار ضرورت اکتفا کند. امّا اگر میخواهد فردی را ابتدائاً و بدون درخواستِ مشاوره، نصیحت و راهنمایی نماید در صورتی غیبت دیگری برای او جایز است که بداند اگر او را راهنمایی و ارشاد نکند، مفسده بزرگی به وجود خواهد آمد.
۴. در جایی که مقصود از غیبت این باشد که شخص غیبت شده را از گناه و معصیت بازدارد؛ به شرط آنکه منع کردن او از منکر به روش دیگر ممکن نباشد.
۵. در جایی که عمل فرد غیبت شده به گونهای است که ترس ضرر رساندن به دین در آن وجود دارد، در این صورت، غیبت او جایز است تا ضرر دینی مترتّب نشود؛ امّا لازم است تنها به مقدار رفع ضرر دینی اکتفاء شود.
۶. ایراد وارد کردن به عدالت شاهدان و ردّ گواهی آنان در مقام قضاوت و صدور حکم.
۷. در جایی که مقصود از غیبت، حفظ شخص غیبت شده از ضرری باشد که حفظ او از واقع شدن در آن ضرر، واجب است.