«محمد بن مسعود بن محمد بن عیاش» معروف به عياشی سمرقندی یکی از راویان نامدار و مورد اعتماد شیعه در اواخر قرن سوم و اوایل قرن چهارم هجری قمری است. وی در شهر سمرقند که در آن سوی دريای جيحون و ماوراء النهر قرار داشت و هم اكنون جزو قلمرو ازبكستان و در همسايگی افغانستان ولايت مزار شريف، قرار گرفته است، بدنیا آمد.
موضوع: اخبار
به گزارش مرجع ما (پایگاه اطلاع رسانی مراجع شیعه)؛
محمد بن مسعود عياشی نمونه اهتمام بر تجدید حیات علمی شیعه 1
«محمد بن مسعود بن محمد بن عیاش» معروف به عياشی سمرقندی یکی از راویان نامدار و مورد اعتماد شیعه در اواخر قرن سوم و اوایل قرن چهارم هجری قمری است. وی در شهر سمرقند که در آن سوی دريای جيحون و ماوراء النهر قرار داشت و هم اكنون جزو قلمرو ازبكستان و در همسايگی افغانستان ولايت مزار شريف، قرار گرفته است، بدنیا آمد.
سمرقند یکی از شهرهای آباد و متمدن قدیم در منطقه ماوراءالنهر محسوب میشد به گونه ای که از آن به عروس شهرهای جهان یاد میگردید. همین عنوان خود به تنهایی گویای آبادانی و زیبایی آن است. گذشته از زیبایی و جلوه ظاهری که در تاریخ از آن یاد شده است، فرهنگ و ادب نیز در سمرقند در اوج شکوفایی خود قرار داشت و این دیار معدن گنجهای گرانبهایی از علم و معرفت بود. این مطلب از رصدخانه و مدرسهها و مساجد موجود درآن که در منابع تاریخی به آنها اشاره شده است، به خوبی به دست میآید.
قرنهای سوم و چهارم هجری روزگار طلايی سمرقند بود كه در مشرق اسلامی چون نگين ياقوتی ميدرخشيد. سمرقند از طلايهداران فرهنگ و ادب بود و آسمان نيلگونش غرق ستارگان و مشعلداران دين و دنيا بود.
نياكان و خاندان
از نياكان عياشی سمرقندی اطلاعی چندان در دست نيست و در منابع تاریخی فقط در موارد اندكی اشاره بدان شده است . مسلم آن است كه وی از تبار عربها و از دودمان عربهای مهاجر سرزمين ماوراء النهر و سمرقند است كه منسوب به عيّاشي، تميمي، سمرقندی و سلمی ميباشد.
همچنین متأسفانه در هيچ يك از منابع تاريخی و رجالي، اسمی از خاندان محمّد بن مسعود عيّاشی در سمرقند و بخارا برده نشده است و فقط پسوند عيّاش و يا عيّاشی در ذيل نام محمّد بن مسعود و نیز پدر و جدّ وی تكرار شده است.
البته پدر عياشی از خاندان ثروتمند و سرشناس سمرقند بوده است و چنان كه خواهد آمد وی سيصد هزار دينار پول رايج آن روز را برای فرزندش به ارث گذاشت و محمّد همة آنها را در راه نشر علم وادب و ترويج فرهنگ اهل بيت ـ عليهم السّلام ـ به مصرف رساند.
زادگاه
از تاريخ تولد، زادگاه و آرامگاه عياشی چيزی در حافظه تاريخ ثبت نگرديده و فقط از وی به نام سمرقندي، عراقی و كوفی نام بردهاند. به طور يقين، زادگاه او سمرقند است. در برخی نوشتارها آمده است که وی در حدود سال 220 هجری قمری دیده از جهان فرو بسته است[2].
لقب و اوصاف
کنیه او ابو النضراست و در کلمات از او با این اوصاف یاد می شود: فقيه؛ جليل القدر؛ عالم زاهد؛ واسع الاخبار؛ بصير بالروايات و مطلع علیها؛ ثقة؛ صدوق؛ عين من عيون هذه الطائفه؛ نبيل؛ اديب؛ فهيم؛ افضل اهل المشرق علماً؛ اوحد دهره و زمانه فی غزاره العلم؛ مفسّر؛ محدث؛ مورّخ؛ منجم؛ شاعر؛ طبيب؛ من كبار الاصحاب.
برخی از بیاناتی که بزرگان و دانشمندان درباره این عالم برجسته ابراز کردهاند بدین قرار است:
شیخ طوسی در کتاب فهرست درباره وی چنین مینویسد: «او فردی جلیل القدر و ناقل روایات بسیار بود که بر روایات آگاهی و تسلط داشت. او دارای کتابهای زیادی است که افزون بر دویست کتاب می باشد. » [3]
همچنین وی در کتاب رجال خود می گوید: «در میان دانشمندان مشرق (خراسان و ماوراءالنهر) از لحاظ علم و فضلیت و ادب و فهم و بزرگواری از همه علمای زمان خود فزونی داشته است. او بیش از دویست کتاب را تصنیف نمود. »[4]
نجاشی رجالی معروف نیز در حق او چنین مینویسد: «او فردی مورد وثوق, راستگو و شخصیتی بزرگ از شخصیتهای شیعه است. » [5]
تنها ایراد و اشکالی که نجاشی بر عیاشی گرفته این است که او از راویان ضعیف بسیار نقل روایت نموده است[6], و این شاید بخاطر اهتمام او بر جمع و ضبط همه احادیث ماثوره بوده است.
مكان تحصيل
زمان و مكان در تكوين شخصيت و رشد فكری افراد تأثير فزاينده ای دارد، تاجايی كه برخی از بزرگان بر اين باورند كه زمان و مكان در استنباط احکام و اجتهاد مجتهد، دخالت مستقيم و تفكيك ناپذيری دارد.
محمّد بن مسعود بيشتر تحصيلات خويش را در حوزههای كهن آن روز جهان اسلام، چون: كوفه، بغداد و قم گذرانيد. مراكز فرهنگی جهان اسلام در آن روزها، به اين حوزهها و چند حوزه كوچك ديگر خلاصه ميشد و سمرقند نيز مركز حوزههای علميه اهل سنت بود.
نعمت هدایت
عیاشی در اوایل امر فردی سنی مذهب بود و روایات بسیار زیادی از اهل سنت فرا گرفت, ولی به راه حق گرائید و در حالی که جوانی بیش نبود مسلک اهل بیت را در پیش گرفت[7].
تأسيس دار العلوم
پس از آن که عیاشی به اغلب مراکز و حوزه های مهم علمی آن عصر مانند کوفه، بغداد و قم سفر کرد و از محضر اساتید بزرگ آن دیار بهره برد و به قله های دانش و معرفت دست یافت، به زادگاه خویش بازگشت و همت خود را برای تعلیم آنچه آموخته بود به کار برد. وی به جهت روحیه دانش دوستی, منزل مسكونی پدرش که به او ارث رسيده بود، را به مدرسه ای تبديل نمود تا همچون دارالعلمی پذیرای طلاب و علمای آن دوران باشد و دانشمندان در آن مکان به تعلیم و تصحیح نسخ و بررسیهای دقیق علمی بپردازند, که این خود نقطه عطفی در گسترش هر چه بیشتر علوم دینی در آن زمان محسوب می گردد.
نجاشی در این باره می نویسد: «محمّد بن مسعود سمرقندی پس از مرگ پدرش، تمام ميراث او که به مقدار 300000 دينار پول رايج بود را برای جمعآوری حديث و تربيت طلاب به مصرف رساند. منزل وی مانند مسجدی ميماند كه مملو از جمعيت طلّاب بود. گروهی نسخهبرداری ميكردند، جمعی مقابله مينمودند، بخشی قرائت مينمودند و بعضی هم حاشيه مينوشتند.»[8]
كرسی تدريس
عياشی چون خورشيد، شعاعش بر سرزمين بيجان و يخ زده جامعة آن روز ماوراء النهر تابيدن گرفت و حوزههای بسته و عقيم آن سامان را متحوّل ساخت. او توانست فقه پويا و سيّال اهل بيت عصمت ـ عليهم السّلام ـ را بازگو نمايد و ستارگانی را حول محور خويش گرد آورد. او از نخستين دانشورانی است كه فرهنگ علوی را در آن نواحی به عنوان يك مذهب و تفكر عميق علمی مطرح نمود.
شيخ طوسی (ره) در این باره می نویسد: «محمّد بن مسعود بن عياشی مجلسی برای خواص (اهل فضل) و محفلی درسی برای عامّه (مردم) برقرار كرده بود.» [9]
استادان
محمّد بن مسعود عيّاشی سمرقندی (ره) از محضر نام آورترين ستارگان عصر خود در حوزههای دين پژوهی كوفه، بغداد، قم و سمرقند، كسب دانش نمود. برخی از اساتید وی بدین قرارند: جبرئيل بن احمد فاريابي, علی بن حسن بن فضّال, عبدالله بن محمّد بن خالد طيالسي, علی بن محمّد بن نصير كشی از سمرقند , فضل بن شاذان نيشابوری و محمّد بن عيسی بن عبيد يقطيني.
او با ثقه الاسلام كلينی صاحب کتاب شریف کافی (متوفای سال 328) و محمد بن موسی بن بابويه پدر شیخ صدوق معاصر وهم طبقه بود. [10]
شاگردان
دانشمندان زیادی در محضر این عالم شیعی تربیت یافته و به مدارج بالای علمی دست یافتند که از مهمترین آنها می توان فرزندش جعفر بن محمد بن مسعود که فردی فاضل و راوی بود و جميع آثار پدر خود را روايت نمود, و نیز شیخ ابوعمر کشی (صاحب رجال معروف) که از بزرگترین کارشناسان علم رجال است را نام برد [11].
آثار علمی
عیاشی در زمینه های مختلف علمی حرفی برای گفتن داشت و نوشته های فراوانی در زمینه های مختلف علوم دینی از قبیل: حدیث, تفسیر, طب, نجوم و رجال از خود بر جای گذاشت, به گونه ای که عدد تالیفات وی را تا 208 کتاب ذکر نموده اند.
.این عدد نشان دهنده تلاش علمی این دانشمند خستگی ناپذیر است. به جهت این احاطه علمی آثار او به سرعت در شهرهای مهم آن روزگار منتشر و در دسترس دانش دوستان قرار گرفت. هرچند با نهایت تأسف باید گفت که در اثر حوادث روزگار تمامی کتب و آثار عیاشی از بین رفته و آنچه امروز از آن همه اثر ارزشمند در دسترس است تنها بخشی از کتاب تفسیر اوست که به تفسیر عیاشی معروف است و از اول قرآن تا آخر سوره کهف است. همچنین متاسفانه سندهای روایات کتاب تفسیر مذکور برای سهولت در نقل توسط برخی نسخه برداران حذف گردیده است و در اصطلاح روایات آن به صورت مرسل نقل گردیده است. [12]
[1] - مراجعه شود به: نجاشي، احمد، رجال نجاشي، چاپ جامعه مدرسين، ص 350 - 353، رقم 944 - فهرست ابن نديم، مقاله پنجم، ص 361 – اردبیلی, محمد بن علی, جامع الرواه، ج 2، ص 192 و 193 - ريحانه الادب، ج 4، ص 220 و 221- فوائد رضويه، ص 692 - مفاخر اسلام، ج 2، ص 323.
-[2] سبحانی, جعفر, تاریخ الفقه الاسلامی و ادواره,ص241.
[3] - طوسي، محمد بن حسن، فهرست، چاپ منشورات شريف رضی قم، ص 136 و137، رقم 593.
[4] - طوسي، محمد بن حسن، رجال طوسي، ص 497، رقم 32.
[5] - نجاشي، احمد، رجال نجاشي، چاپ جامعه مدرسين، ص 350، رقم 944 .
[7] - رجال نجاشي، همان - حلي، حسن بن یوسف، متوفی 726، خلاصه الاقوال فی معرفه الرجال، چاپ مؤسسه نشر اسلامی ، ص246، رقم836 ـ ابن داود، حسن بن علی، رجال، ص 18، رقم 1502.
[8] - رجال نجاشي، همان,ص351.
[9] - رجال طوسي، ص 497، رقم 32.
[10] - آقا بزرگ تهراني، الذريعه الی تصانيف الشيعه، ج 2، ص 106، رقم 418, و ص 478,رقم 1874، و ج 4، ص 295، رقم 1299.
[11] - طوسی، محمد بن حسن، اختیار معرفه الرجال (معروف به رجال کشی)، چاپ دانشگاه مشهد، ص 4 و 5, ارقام 5 و 6 و 9، و ص 530 , رقم 1014.
[12] - الذريعه الی تصانيف الشيعه , ج 4، ص 295، رقم 1299 – امین, سید حسن, مستدرکات اعیان الشیعه, ج 6، ص 307 و 308 - تاریخ الفقه الاسلامی و ادواره,ص242.
منبع: پایگاه اطلاع رسانی آیت الله موسوی اردبیلی