حضرت آیت‌الله جوادی آملی پیش از ظهر امروز در درس تفسیر قرآن که در مسجد اعظم برگزار شد، گفت: «لَقَدْ کَانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ»، قطعا براى شما در رسول خدا سرمشقى نیکوست براى آن کس که به خدا و روز بازپسین امید دارد و خدا را فراوان یاد مى‏کند، مطلب آن است که وجود مبارک حضرت برای همه مردم اسوه است، همان طور که فرمود قرآن هدایت برای همه مردم است اما بهره‌‌وران از این قرآن مؤمنان و متقین هستند، این‌جا هم گفت حضرت برای جمیع مردم اسوه است اما بهره‌وران کسانی هستند که « لِّمَن کَانَ یَرْجُو اللَّهَ وَالْیَوْمَ الْآخِرَ وَذَکَرَ اللَّهَ کَثِیرًا» و این مطلب در همه امور است، مگر آن چه که از این قاعده با دلیل خارج شود.

وی با اشاره به نمونه‌هایی از اسوه بودن پیامبر(ص) گفت: در جریان نکاح و همسرداری نیز پیامبر(ص) برای ما اسوه است، «النکاح سنتی» و اگر کسی سن ازدواجش بگذرد و ازدواج نکند و دیر ازدواج کند این اعراض از سنت پیامبر(ص) است و قهرا به حرام می‌افتد و مسؤول عمل خود است؛ بنابراین مساله نکاح با حفظ شرایط از بهترین امور زندگی است، یک مقدار مسؤولان باید کمک کنند، مسؤولانی که مردمی هستند بیگانه نیستند و باید دست به دست هم دهند، قسمت مهم به عهده خود جوانان است، این سنت را فرمود من آوردم.

مفسر برجسته قرآن کریم بیان کرد: ملاصالح مازندرانی می‌خواست داماد مرحوم مجلسی شود، اما وضع مالی چندان مناسبی نداشت، مرحوم مجلسی گفت نداشتن ننگ نیست، ما نباید طبق جامعه حرکت کنیم، باید مسیر جامعه را اصلاح کنیم، دانشجویان باید مسیر جامعه را عوض کنند، فرمود یک حرف تازه‌ای در ازدواج آوردم، من نمی‌خواهم نر و ماده با هم جمع شود، من چیز تازه‌ای آوردم به نام نکاح که النکاح سنتی، شما عاقلانه با همسران تان رفتار کنید، خودش فرمود شما رفتار و گفتارتان در هر حالت مناکحه و مضاجعه با زوج باید عقل‌پسند و نقل‌پسند باشد، به زنان فرمود آرامش و سکینت منزل بر عهده شما است، و گرنه ازدواج نر و ماده در میان کفار و غیر کفار هم هست، در حیوانات هم هست.

وی با اشاره به این‌که متوسط زندگی کردن ننگ نیست، اظهار کرد: اگر کسی سرمایه‌دار بود و سرمایه‌دارانه زندگی کرد باید بداند که خداوند او را اهانت تحقیر کرده است، هم مسؤولین ما باید اجازه ندهند ماشین‌های گران قیمت به این کشور وارد شود که تظاهر به ثروت است، هم جلوی تظاهرثروت گرفته شود، هم ماها باید بدانیم که داشتن کمال نیست، شخص باید بفهمد که فرد ثروتمند مورد تحقیر خدا است، ما تحقیر نکنیم اما بدانیم و بپذیریم، ساده‌زیستی آن عصر مخصوص خود آنان است؛ وجود مبارک امام صادق(ع) لباس و منزل خوبی داشت.

آیت‌الله جوادی آملی ابراز کرد: شما در کتاب وسائل‌الشیعه در کتاب مسکن مراجعه کنید این حدیث است که وجود مبارک امام رضا(ع) یک خانه متوسط مناسب را به یکی از اصحاب داد و گفت از منزل نمور پدری به این مکان بیا، آن فرد گفت آن خانه پدری است و من حاضر نیستم آن جا را ترک کنیم،‌ هر کس باید در عصری که زندگی می‌کند، امام رضا(ع) فرمود اگر پدرت نمی‌فهمید چگونه خانه بسازد آیا تو هم باید همان‌طور زندگی کنی، برای هر عصری زندگی متوسط معقولی کافی است.

وی بیان کرد: دو اجتهاد در اسلام یک اجتهاد است که قوانین کلی را که در قرآن و روایت استخراج می‌کند، یک اجتهاد هم در سنت‌آوری است، در حدیث است که من سن سنة حسنة فله اجر من عمل بها، این سنت حسنه به معنای بدعت نیست، همچنین به آن معنا نیست که آن چیزهایی که من گفتم به مردم بگویی معناش این است که ببینید جامعه چه چیزی کم دارد؛ بلکه انسان باید برابر شرایط روز از اصول استباط کنی و جامعه را با سنت‌های جدید بپرورانید.

استاد عالی حوزه علمیه قم با اشاره به نحوه سنت‌گذاری حضرت امام خمینی(ره) در پایان ماه رمضان، گفت: یک وقت امام می‌فرماید آخرین جمعه ماه مبارک رمضان راهپیمایی روز قدس است، این سنت حسنه است، اصل کمک کردن چیز خوبی است، جمع شدن چیز خوبی است اما با هم جمع شدن و کمک کردن سنت حسنه است، هفته وحدت هفته ولایت هفته غدیر این‌ها سنت‌های حسنه است، یعنی ببینید نیاز جامعه چیست و این نیاز را برابر اصول و قواعد کلیه با یک سنت حسنه رفع کنند، مانند این‌که چهارشنبه‌سوری یک سنت سیئه می‌شود، پیامبر(ص) می‌فرماید من سنتی به نام نکاح آوردم، وگرنه ازدواج پیش از این بود، من که نمی‌خواهم که نر و ماده با هم جمع شود، من می‌خواهم کاری انجام بدهم که «وَشَارِکْهُمْ فِی الأَمْوَالِ وَالأَوْلادِ وَعِدْهُمْ» محقق نشود.

وی خاطرنشان کرد: انسان اگر در روز نامحرمی را ببیند و شب با همان شوق‌زدگی و ذوق‌ زدگی با همسر خود مجامعت کند، شیطان در فرزند او شریک می‌شود، همچنین برخی علما گفته‌اند اگر مال غیر مخمس را مهریه زن قرار دهد، شیطان در مال انسان شریک می‌شود، در نهج‌البلاغه آمده است که عده‌ای نشسته بودند، یک نامحرمی عبور کرد و مردان به وی نگاه کردند، حضرت فرمود اگر یک نامحرمی عبور کرد و شما به او توجه کردید این بیگانه همان است که در منزل دارید، یک دوره نهج‌البلاغه باید در دست ما باشد، و بتوانیم ترجمه ظاهری نهج‌البلاغه را انجام دهیم، نه این‌که به قرآن و عترت وقتی مبتلا شدیم یا خواستیم منبر برویم، مراجعه کنیم، یا یک جمله نهج‌البلاغه هر جا خواستند از ما بگوییم ترجمه کنیم، مأنوس باشیم.

آیت‌الله جوادی آملی ابراز کرد: پیامبر(ص) فرمود من نکاح را آوردم، نه اجتماع مذکر و مؤنث، اگر بر سنت من عمل کنید سبب می‌شود که فرزندان صالح به دنیا بیایند و تربیت شوند، فرد وقتی ثروتمند فخرفروشی را نگاه کند، متنعمانه نگاه کند نه معجبانه، باطن برخی امور پلیدی است، چرا اگر کسی خواب ببیند که پای او به مدفوع رسیده مال گیرش می‌آید، چون باطن مال همین است، انسان بدون این‌که کسی را تحقیر کند یک سر و گردن بلند و آزادانه زندگی کند، هم به موقع ازدواج می‌کند، هم به موقع پدر یا مادر می‌شود، هم مصداق حدیث «انی أباهی بکم الأمم» می‌شود.

وی گفت: مسؤولان باید یک مقداری ساده‌تر زندگی کنند، تا فقرا و محرومان نرنجند،‌ باید بدانیم داشتن شرف و کرامت نیست، اما مبتلا به ثروت هستند،‌ برخی به فقر و برخی به ثروت مبتلا هستند، اگر رشد فکری و نظام ارزشی به این باشد که داشتن کمال نیست، آن وقت کسی که خانه و فرش خوبی دارد لازم نیست تحقیرش کنیم، بلکه نباید متظاهر به ثروت را به چشم احترام نگاه کنیم، اگر افراد جامعه، ثروتمند را با ابروی ترش کرده ملاقات کنند، دیگر نمی‌تواند پز بدهد، این جامعه باید بداند ثروت داشتن کرم و کرامت نیست، این بیانات روشن علی(ع) و اولاد علی(ع) است، اگر ما فهمیدیم که ثروت و فقر در این جایگاه است ما تلاش و کوششمان را می‌کنیم هر چه شد، این مطلب را خدا وعده داد، البته به شرطی که مسؤولان کار خود را به درستی انجام دهند.

مؤلف کتاب الحیاة با بیان این‌که توانایی مدیریت و درایت نعمت الهی است، ابراز کرد: در همین نهج‌البلاغه در جریان کمیل هیت منطقه‌ای است که علی‌بن‌ابیطالب(ع) کمیل را مسؤول آن منطقه کرد، نامه در نهج‌البلاغه است که به کمیل می‌فرماید من امکانات دادم اما تو نتوانستی خوب مدیریت کنی.

وی گفت: اگر کسی جوان باشد و از نکاح پیامبر هم اعراض کند، یک از سنت پیامبر اعراض کرد، این غریزه چیزی زائدی نیست مانند گرسنگی است، نه بد و نه خوب است، اگر کسی گرسنه بود این خواسته طبیعی او ست این شرارت و معصیت نیست، اگر کسی به نامحرم طمع کند مریض است، انسان حیوان ناطق نیست بلکه حی متأله است، گذشته از علوم تجربی، علوم تجریدی نیز وجود دارد، آن ‌گاه باید دانست مرض، بهداشت درمان انسان و مانند آن با دیگر حیوانات فرق می‌کند، در فضای دانشگاهی و علوم تجربی دو مشکل جدی دارند، در معرفت‌شناسی گرفتار حس و تجربه هستند، عملا هم هم در محدوده حس و تجربه به سر می‌برند، مطالب تجریدی برای آنان نوبر است، کم نشنیدید همایش‌های عمیق علمی که برای بیماری‌ها مشترک انسان و دام برگزار می‌شود، این‌ها خیال می‌کنند انسان یک حیوان ناطق است.